چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
احزاب در گردونه سردرگمی
انتخابات یکی از شاخصها، مولفهها و ارکان مهم در نظام جمهوری اسلامی ایران به شمار میرود که اصول متعددی در قانون اساسی به آن اختصاص یافته است از جمله میتوان به بند ۸ اصل سوم که به مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش تاکید کرده، اشاره داشت. همچنین طبق اصل ۶ در جمهوری اسلامی ایران، امور کشور باید به اتکای آرای عمومی اداره شود.
بر همین اساس، تقریبا تمام سران و تصمیمگیران در سطح عالی از راه انتخابات تعیین میشوند. به طور نمونه میتوان به برگزیدن رئیسجمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و اعضای شوراهای شهر و روستا اشاره کرد که از راه همهپرسی و به طور مستقیم تعیین میشوند. در مواردی هم که از طریق مستقیم انتخاب نمیشوند، این کار به صورت غیرمستقیم صورت میگیرد که باز هم مردم در انتخاب آنان نقش دارند و کنار گذارده نمیشوند.
در همین زمینه، میتوان به تعیین ولیفقیه و مقام رهبری که یکی از موارد فوق است، اشاره کرد. طبق اصل هشتم قانون اساسی مقام رهبری از سوی مجلس خبرگان انتخاب میشود که البته اعضای این نهاد را مردم برمیگزینند. همچنین شورای نگهبان که نهاد تعیین صلاحیت کاندیداها در انتخاباتی است که داخل کشور صورت میگیرد ۱۲ عضو دارد که ۶ نفرشان فقیه هستند و از سوی رهبر و ۶ نفر دیگر حقوقدانند که به وسیله مجلس شورای اسلامی معرفی میشوند. علاوه بر این رهبر به عنوان منتخب مجلس خبرگان بنا بر قانون، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، رئیس قوهقضاییه، رئیس صداوسیما، فرماندهان نظامی و انتظامی را تعیین میکند.
در ایران با وجود آن که به طور میانگین سالانه یک انتخابات و به صورت مستقیم انجام میگیرد آنچه نظر سیاسیون و فعالان در این ارتباط را کمتر به خود جلب میکند این است که انتخابات از اصول، چارچوب و اخلاقیات مختص به خود برخوردار است که اگر در قبل و بعد از برگزاری آن رعایت نشود یا کمتر مورد توجه قرار گیرد، مشکلآفرین خواهد شد.
همانطور که اشاره شد، معمولا در هر انتخاباتی عوامل بسیاری وجود دارد تا به آن شکل دهد و به نتیجه برساند. اما مسالهای که بیش از دیگر پارامترهای موثر در این باب مورد توجه بیشتر کشورهای دموکرات قرار میگیرد و در کشور ما که مدعی هستیم بنای آن براساس مردمسالاری دینی ریخته شده است، بسیار کمرنگ دیده میشود و تنها تصویری نهچندان شفاف از آن وجود دارد، توجه به نقش احزاب در فرآیند یک همهپرسی موفق از شروع تا پایان است.
البته اگر اشاره نشود فعالیت احزاب موجود در کشور در همین حد و اندازه تا حدودی در زمینههایی نظیر ساماندهی نیروهای پراکنده، توسعه سیاسی، شفافشدن دیدگاهها و تمرکز آن در موضوعات اساسی، جلوگیری از تفرق و پراکندگی آرا بیتاثیر بوده، دور از انصاف است، اما واقعیت این است که حزب میتواند بسیار موثرتر از این باشد و نیست و در این میان باید اشاره کرد که تمام موارد مورد بحث صرفا برای زمان شروع انتخابات در نظر گرفته میشود که با این اوضاع و احوال در مقطعی که به نتیجه دست مییابند، حال چه شکست و چه موفقیت، هیچ برنامهای برای آینده که خیلی زود فرا میرسد به هوادارانشان ارائه نمیکنند و به یکباره همه چیز برای آنان تمامشده مینماید.
این در حالی است که احزاب برای موفقیت و حفظ اعتماد مردم به خود میکوشند برنامه قابل توجهی را ارائه دهند و فرد مناسب و شایستهای را معرفی کنند وگرنه اگر رفتاری غیر از این داشته باشند، خود بهتر از دیگران میدانند که با اقبال آرای اکثریت مردم مواجه نخواهند شد و رای نمیآورند، آنها میکوشند نامزدهای خود را کنترل کنند تا در جهت اهداف اعلام شده حرکت نمایند، اما احزاب از این غافل هستند اگر درصورت پیروزی موفق به اجرای برنامه خود نشوند یا در برنامهریزی شکست بخورند دیگر رای نمیآورند و در صورت شکست هم اگر فرصت خود را به گلهمندیها اختصاص دهند نهتنها مردم را دچار خستگی میکنند بلکه کمکم فراموش میشوند و ناکارآمد به نظر میآیند.
از سوی دیگر، شکی نیست نظارت احزاب بر نحوه رایگیری و نظام انتخابات سلامت بیشتر آن را تضمین میکند، علاوه بر این احزاب فاصله بین مردم و مسوولان را پر میکنند به طوری که خواستهها و مطالبات مردمی را تجمیع و به مسوولان منتقل یا حتی برای آن راهکار معرفی میکنند و گاهی هم خود در پی اجرا گام برمیدارند و به پیش میروند. وجود احزاب فعال، قوی و شایسته موجب میشود به نامزدهای مدعی مستقل بودن روی نیاورند، با وجود اینکه بسیاری از نامزدها در انتخابات وابسته به احزاب هستند لیکن میخواهند از امتیازات مستقل بودن استفاده کنند و به هیچکس هم پاسخگو نباشند، براین اساس میتوان تاکید کرد که نقش احزاب در انتخابات بسیار مهم است، اما چند درصد از احزاب داخل کشور اینگونه رفتار میکنند و براستی دغدغه خود را دغدغه مردم میدانند و در جاهایی که لازم است تا حد توان پیش میروند؟ با گذشت عمری مفید برای کسب تجربه، ساختار و شاکله دستگاه حزبی در ایران متاسفانه مبتلا به مسائل و مطالب چندی است که نشان از خام بودن عملکرد آن میدهد.
به طور خلاصه درباره تاریخچه حزب در کشور میتوان گفت که سابقه حزب و اصولا فعالیت تشکیلاتی به سالهای خیلی دور برمیگردد و بیش از یکصد سال از عمر تاسیس اولین حزب به معنای امروزین آن در تاریخ سیاسی کشور میگذرد و از آن به بعد احزاب متعددی در طول این سده اخیر تشکیل، رشد و افول پیدا کرده است. در این رهگذر برخی از احزاب به نقشهای تاریخی خواسته یا ناخواستهای نیز پرداخته که سیر سیاسی و اجتماعی ایران را نیز تحت تاثیر خود قرار دادهاند.
پیش از انقلاب اسلامی ایران تقریبا تمام احزاب موجود ساخته دولت بودند. طبیعی است دولتهای خودکامه، احزاب دولتی هم میسازند که هم توجیهگر قدرت انحصاری خود باشند و هم مانع شکلگیری احزاب و رقابتهای انتخاباتی برای گردش قدرت شوند؛ به طور مثال در زمان حکومت پهلوی که تمام قدرت سیاسی از بالا کنترل میشد، تشکیل احزاب آزاد ممکن نبود مگر اینکه به آن اعلام وابستگی میکردند و البته رژیم برای توجیه خود احزابی مانند «ایران نوین» و حزب «رستاخیز» را ساخت که این امر نه برای قدم برداشتن جهت رسیدن به یک کشور دموکرات بود بلکه به این دلیل دست به چنین کاری زده شد که با این روش نهادی در حمایت از قدرت ساخته شود و با این شیوه از تشکیل احزاب آزاد جلوگیری به عمل آید.
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران شرایط متفاوت شد و قانون فعالیت احزاب در شهریور ۱۳۶۰ به تصویب رسید و نحوه فعالیت آنها را مشخص کرد. شهید بهشتی از طرفداران تحزب در کشور بود و در این راه از دهه۳۰ مصمم و فعال بوده است. وی حزب را «تشکیلات سیاسی، اجتماعی اسلامی که بتواند طرح، برنامه، نقطه نظر، موضعگیری و کادر هماهنگ به وجود آورد» میدانست، بنابراین براساس همین گفتهها قانون حزب عبارت شد از تشکیلاتی که دارای مرامنامه و اساسنامه بوده و توسط یک گروه از اشخاص حقیقی معتقد به آرمانها و مشی سیاسی معین به وجود آید و اهداف، برنامهها و رفتار آن به صورتی طراحی شود که به اصول اداره کشور و خطمشی کلی نظام جمهوری اسلامی ایران بیارتباط نباشد.
اگر درباره اسامی احزاب از مردم سوال شود شاید تنها سه یا چهار مورد را بتوانند شناسایی کنند و بقیه برایشان چه به لحاظ کادر و چه خطمشی سیاسی کاملا ناشناخته استهماینک در ساختار رسمی داخل کشور به طور تقریبی ۳۹ حزب، ۲۳ جمعیت، ۳۴ انجمن اسلامی، ۲۱ جامعه اسلامی، ۱۸ کانون اسلامی و در کل ۱۵۸ سازمان یا حزب وجود دارد اما اگر درباره اسامی اینها از مردم سوال شود شاید تنها سه یا چهار مورد را بتوانند شناسایی کنند و بقیه برایشان چه به لحاظ کادر و چه خطمشی سیاسی کاملا ناشناخته است. بنابراین قابل قبول نیست رهبران حزبی در کشور با وجود چنین تاریخچهای تمام اندوختههای سیاسی چه در گذشته و چه در حال را ندید بگیرند و ناشیانه رفتار کنند.
● بررسی نقش احزاب در پس و پیش از انتخابات ریاستجمهوری دهم
با توجه به توضیحات فوق جا دارد مجددا اشاره شود که از مهمترین نقش احزاب، حضور فعال در انتخابات از طریق معرفی کاندیداست و در این ارتباط شکی نیست که فعالیت برای کسب قدرت و خارج ساختن رقیب از میدان است. اما قدر مسلم این کار بسادگی امکانپذیر نخواهد بود. احزاب برای کسب آنچه در ذهن خود دارند سالها باید زمان بگذارند و تلاش کنند؛ بنابراین با ورود چند ماهه در انتخابات آن هم انتخابات ریاستجمهوری نمیتوان انتظار پیروزی داشت؛ زیرا این حرکت نه حرفهای و نه نتیجهبخش است و چنین کاری تنها منجر به سردرگمی مردم به دلیل فعالیتهای عجولانه و بدون حساب و کتاب میشود.
علاوه بر این، نگاه فوق به بحث انتخابات و معرفی نامزد، باعث میشود تا کادر تشکیلاتی فرد مورد نظر و طرفداران آن به سمت کارهای بدون پشتوانه سوق پیدا کند و چه بسا در مواردی هم به دلیل به دست آوردن نتیجهگیری دلخواه در کمترین فرصت به صورت عمدی یا سهو از مباحث اخلاقی پا را فراتر مینهند و به جای معرفی برنامههای خود و ترسیم آینده برای مردم و هوادارانشان جهت حمایت قویتر از سوی آنان، دست به تخریب رقیب میزنند که شاهد بودیم رفتارهای مشابه اینچنینی با نتیجهای عکس روبهرو شد.
همچنین غالبا در ایران و بخصوص در احزابی که یکشبه تصمیمهای بزرگ میگیرند، ناکارآمدی و آسیبپذیر بودن بسیار برجسته است که یکی از ریشههای این امر را میتوان در رابطهمدار بودن آن جستجو کرد. احزاب در کشور ما کمتر به ضوابط و انضباط سازمانی اقتدا میکنند و از نظر بیرونی نهتنها متصل به طبقه اجتماعی خاصی نیستند، بلکه با گرایش نخبهگرایانه یا تودهگرا فقط توانستهاند در برهههایی به نقشآفرینی بپردازند. به طور نمونه کمتر مشاهده شده است که احزاب برای عضوگیری دست به تبلیغات بزنند و در همین انتخابات ریاستجمهوری دهم که این امر به دلیل ویژگیهای منحصر به فرد آن نسبت به سایر انتخابات برگزارشده شخصتر بود کاملا این مساله آشکار شد. طوری که بسیاری از ندلیهای دفاتر احزاب در گردهماییهای خاص آن توسط دوستان و حتی آنانی که در دیگر حزبهای کشور به طور جدی فعال هستند، پر شد.
با این حساب بسادگی به نظر میرسد احزاب در کشور ما تشکیل شده از تعداد افراد محدودی که مدام برای احوالپرسی گرد هم میآیند. شکی نیست مردم در چنین فضایی، جایگاهشان بسیار کمرنگ است یا اصلا جایی ندارند.
از سوی دیگر، احزاب حتی برای فعالیتهای سیاسی خود در جهت تایید یا رد دولت وقت از آن بودجه دریافت میکنند و گاهی هم از کمبود مبلغ تعیینشده گلهمند میشوند و اعتراض نسبت به آن را حق خود میدانند. این در حالی است که بخش مهمی از مسائل اقتصادی حزب باید توسط مردم حل و فصل شود تا آنان بتوانند در جایی که لازم است زبان به اعتراض بگشایند و بدون نگرانی از فردا، خواستههای اعضای خود را با صدای بلند در جامعه بیان کنند تا در کنار آن هم مردم مطمئن شوند موارد مطرح شده برای بهتر اداره شدن زندگی آنان است نه کسب آرای مورد نیاز که اغلب نیز پس از انتخابات به فراموشی سپرده میشود.
همچنین از مهمترین مواردی که میتوان در این زمینه به آن تاکید کرد تاثیر فراوان از نظریات یا نظریهپردازان درون حزبی است. در بالا کوتاه اشاره شد که متاسفانه در کشور ما همواره احزاب در داخل کشور قشر محروم و سطح پایین جامعه را ندید گرفتهاند و به دنبال آن به نخبگان و کمی هم به قشر متوسط متوسل شدهاند، غافل از اینکه در ایران همه از هر طبقهای دارای یک رای هستند. بنابراین طبیعی است مد نظر قرار ندادن طبقات پایین جامعه باعث شود اهداف و برنامههای خود را هم بر اساس همین اصل اشتباه استوار سازند؛ یعنی مواردی را برجسته کنند که مردم کمتر از آن به عنوان دغدغه نام میبرند. با این اوصاف زمانی هم که شکست بر آنان مستولی میشود تعجب میکنند و تازه این موقع هم برای انتخابات آتی به فکر راهکار نمیافتند و از راههایی که خود بهتر میدانند بینتیجه است، شکستشان را توجیه میکنند و اینگونه زمان را بدون هیچ سودآوری از دست میدهند.
انتخابات ریاستجمهوری دهم یکی از همین موارد بود که در آن اشتباهات بسیاری از سوی برخی احزاب صورت گرفت که این کار بدون نتیجه سالها در حال تکرار است. اما چرا با این همه تجربه هنوز اصراربر این کار ورزیده میشود، مشخص نیست؟
بنابراین به نظر میرسد اگر احزاب داخلی از همین الان فعالیت سیاسی خود را برای کسب قدرت آغاز کنند، مطمئنا نیازی به حرکتهایی که هیچگاه از ذهن مردم پاک نخواهد شد، پیدا نمیکنند.
طبیعی است در چنین حالتی و با برداشتن گامهای بموقع و بجا، اهداف و برنامههای خود را برای اعضا و مردم شفاف خواهند کرد تا آنان متوجه شوند که این حزب به خاطر فعالیتهای سیاسی اجتماعی خود از جامعه و دولت چه انتظاراتی دارد، به طور حتم اینگونه موفقتر خواهند بود بنابراین باید به جایی برسیم که هر حزبی براساس تواناییهای خود قدم بردارد و زمانی که محاسبات نشان میدهد فلان حرکت برای او سنگین است، جلو نمیآید و مردم را هم چه در دوره تبلیغات انتخاباتی و چه پس از آن به دلیل خیالپردازیها به دنبال خود نمیکشاند؛ زیرا بعضی از حزبها در جامعه به دلایل گوناگون از انجام کارهای بزرگ عاجز هستند یا حداقل این گروه باید در زمینه کارهای کوچک در جامعه به فعالیت بپردازند تا توانایی انجام حرکتهای بزرگتر را آرامآرام به دست آورند.
با این توضیحات بهتر آن است که در قالب توصیه به بازندگان در انتخابات ریاستجمهوری دهم یادآوری کرد به جای پرداختن به کارهایی که در نهایت هوادارانشان را دچار سرخوردگی از کل انتخابات خواهد کرد، به انتخابات آتی (شوراها) بیندیشند و سعی کنند در این زمینه حرفهای تازه و تاثیرگذار بزنند. بنابراین نباید فرصتهای کوچک را به دلیل کماهمیت بودن از دست داد؛ زیرا همینهاست که به جایگاههای بزرگتر منجر میشود.
کبری تیموری گرکانی
منبع : روزنامه جامجم
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست