یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

گریز از چنگ عدالت


گریز از چنگ عدالت
اسلوبودان میلوسویچ، مردی كه به خاطر مرگ ۲۵۰ هزار نفر و بازگرداندن جنگ و خونریزی به قلب اروپا قصاب بالكان نام گرفته بود، سرانجام با مرگ ناگهانی از چنگال عدالت گریخت. جسد بی جان او را مسئولان زندان در سلولش در لاهه یافتند و در حالی كه تحقیقات درباره علت این مرگ ادامه دارد خاطره اتفاقات سیاسی كه در دهه ۱۹۹۰ قلب اروپا را به خون كشید، اكنون بار دیگر زنده شد.
میلوسویچ ۶۴ ساله، فرزند دوم یك خانواده مهاجر مونته نگرویی بود. پدرش كه برای كشیش شدن آموزش دیده بود در كودكی میلوسویچ، با ترك خانواده خودكشی كرد. اسلوبودان و برادرش را مادری بزرگ كرد كه معلم مدرسه و كمونیست بود. او هم ۱۰ سال بعد از شوهرش خودكشی كرد. او در جوانی مهارت در علم سیاست را در بلگراد آموخت. در مدرسه با میراماركوویچ آشنا شد و با او ازدواج كرد. این زن نقش مهم و تعیین كننده ای در زندگی سیاسی میلوسویچ داشت. نزدیكان میلوسویچ می گویند او بدون همسرش به قدرت راه نمی یافت. وقتی میلوسویچ هنوز دانشجویی جوان بود، «میرا» می گفت كه همسرش را در مقامی همچون تیتو می خواهد و می بیند. آرزوی او به واقعیت پیوست. در سال های آخر حكومت تیتو در یوگسلاوی، میلوسویچ وارد تشكیلات كمونیست ها شد و در صربستان پله های قدرت را طی كرد.
در سال ۱۹۸۷ با مرگ مرد شماره ۲ حزب كمونیست صربستان، میلوسویچ با به دست آوردن این مقام به استان پرآشوب صربستان یعنی كوزوو رفت.
در آن زمان صرب های كوزوو كه ۱۰درصد جمعیت این شهر را تشكیل می دادند از آزار آلبانیایی ها گلایه داشتند. میلوسویچ در این سفر و در جمع یك میلیون صرب سخنانی گفت كه سرنوشت یوگسلاوی را در سال های بعد شكل داد. او گفت: دیگر هیچ كس نباید جرأت آسیب رساندن به شما (صرب ها) را داشته باشد. صرب ها در این سخنرانی آتشین و هیجان آور، رهبری را یافتند كه قرار بود ملی گرایی صرب را زنده كند و از آن به بعد رسانه ها پر شد از این سخنرانی های آتشین. دو سال بعد از این سخنرانی او رئیس جمهور صربستان شد. خودمختاری كوزوو و استان ویوودنیا در كنار آن لغو شد و ملی گرایی صرب به شعار سیاستمداران تبدیل شد.
اما اسلاوها، كروات ها و دیگر ملیت های یوگسلاوی آرام ننشستند و در برابر تلاش سازمان یافته میلوسویچ برای ایجاد صربستان بزرگ و جمع كردن بقایای یوگسلاوی واكنش نشان دادند. در سال ۱۹۹۱ وقتی اسلوونی و كرواسی از یوگسلاوی جدا شدند، میلوسویچ هشدار داد كه در این صورت باید مرزهای یوگسلاوی بار دیگر تعیین شود و صرب های ساكن در جمهوری های جداشده به صربستان منتقل شوند. این هشدار آغاز جنگ داخلی بود. ارتش تحت رهبری صرب ها در یوگسلاوی وارد جنگ شد. شبه نظامیان صرب با حمایت ارتش صربستان، شهرهای كرواسی مانند یوكوار را به اشغال درآوردند. بوسنی هم بعد از اعلام استقلال به همین سرنوشت دچار شد.
سارایوو، شهر مسلمان نشین بوسنی و چند شهر دیگر صحنه خشونت های خونین شبه نظامیان و ارتش صرب علیه غیرنظامیان شد و محاصره این شهرها سه سال طول كشید. این عملیات در واقع نوعی پاكسازی قومی با دستور مستقیم میلوسویچ بود. جمعیت این شهرها وادار به ترك خانه هایشان می شدند و در صورت مقاومت به طور جمعی اعدام می شدند. در كرواسی بیش از ۲۰ هزار نفر كشته و ۴۰۰ هزار نفر دیگر بی خانمان شدند. بعد از جنگ بوسنی، صربستان در عرصه جهانی به انزوا كشیده شد.
در آن زمان میلوسویچ در یك اقدام استراتژیك و با امضای «پیمان دیتون» در پاریس از جانب صرب های بوسنی نقش رهبران صلح را بازی كرد. اما همزمان خود را برای جنگ در كوزوو آماده می كرد. او كه در سه جنگ گذشته برای حفظ یكپارچگی یوگسلاوی بازنده شده بود كوزوو را آخرین جبهه این جنگ می دانست. در آن زمان و در سال های ۱۹۹۶ و ،۱۹۹۷ میلوسویچ در داخل صربستان با اعتراض های گسترده مردمی روبه رو شد. دلیل این اعتراض ها كه با تظاهرات ده ها هزار نفر همراه بود، متهم كردن دولت بلگراد به دستكاری در نتایج انتخابات محلی و شهرداری ها بود.
بعد از سه ماه اعتراض گسترده كه با یورش پلیس صرب و درگیری میان مردم و نیروهای امنیتی همراه بود، سرانجام میلوسویچ تسلیم شد و مخالفان را پیروز انتخابات اعلام كرد. عملیات نظامی صرب ها در كوزوو و كشتار در این شهر در اواخر دهه ۱۹۹۰ به اوج رسید و نیروهای نظامی ناتو عملیات خود را علیه صرب ها آغاز كردند. میلوسویچ نیروهایش را از كوزوو عقب كشید ولی هنوز به شكست اعتراف نمی كرد. زیرساخت های صربستان نابود شده بود و تحریم های گسترده، اقتصاد این كشور را از پا درآورده بود با این حال میلوسویچ همچنان خود را در قدرت حفظ كرده بود.
در سپتامبر سال ۲۰۰۰ و در همین شرایط وخیم داخلی و در میان فشارهای خارجی، میلوسویچ اعلام برگزاری انتخابات كرد .همه فكر می كردند در این انتخابات او بار دیگر در قدرت باقی می ماند و برای همین هم انتخابات برگزار كرده است اما این طور نشد. شرایط وخیم اقتصادی و فقر گسترده در كنار تهدیدهای مونته نگرو تنها جمهوری باقیمانده در یوگسلاوی برای استقلال، شانسی برای میلوسویچ باقی نگذاشت. نتیجه انتخابات پیروزی مخالفان بود. اما میلوسویچ این پیروزی را به رسمیت نشناخت. صدها هزار نفر از مردم صربستان با تجمع در خیابان ها و اعتصاب سراسری خواستار به رسمیت شناخته شدن پیروزی «وویسلاو كاستونیتسا» رهبر مخالفان شدند.
هم پیمانان میلوسویچ در قدرت، یكی یكی از او فاصله گرفتند. سرانجام بعد از دو هفته تجمع مردم در خیابانها، نیروهای پلیس به مردم پیوستند و امپراطوری میلوسویچ فروپاشید و ۱۳ سال حكومت او در یك مدت زمان ۱۲ساعته به پایان رسید. میلوسویچ و همسرش از بلگراد گریختند.
فشار دادگاه بین المللی لاهه، آمریكا، اروپا و ناتو برای تحویل گرفتن میلوسویچ و محاكمه او به خاطر جنایات جنگی ۱۳ سال گذشته از همان زمان شروع شد. شش ماه بعد در حالی كه نیروهای مسلح بیرون منزل میلوسویچ مستقر شده و تهدید به تیراندازی می كردند، او و همسرش تسلیم شدند. دولت صربستان در سحرگاه روز بعد میلوسویچ را به دادگاه لاهه تحویل داد.صحنه بردن میلوسویچ با دستان بسته در كنار دو مأمور غیرنظامی در فرودگاه بلگراد به داخل هواپیما، یكی از صحنه های به یادماندنی در تاریخ است. روند محاكمه میلوسویچ به اتهام نسل كشی و جنایت جنگی از سال ۲۰۰۱ در لاهه شروع شد. موارد اتهامی او در سه دادخواست خلاصه شده بود: جنایات در كوزوو در سال ،۱۹۹۹ كرواسی در سال های ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۲ و جدی ترین آن در بوسنی در سال های۱۹۹۲ تا ۱۹۹۵. در بوسنی او به نسل كشی متهم شده بود.
دادستان های دادگاه جنایات جنگی، میلوسویچ را به نسل كشی، جنایت علیه بشریت، نقض كنوانسیون های ژنو و نقض قوانین و عرف جنگ در بوسنی متهم كرده بودند. در دادخواست او درباره بوسنی آمده بود كه مسئولیت كشتار وسیع هزاران مسلمان و كروات بوسنی با میلوسویچ است.
قتل عام سال ۱۹۹۵ در صربرنیتسا كه در آن همه مردان و پسران مسلمان دستگیرشده كه تعدادشان به چندین هزار نفر می رسید به طور جمعی اعدام شدند، از جدی ترین موارد اتهامی این دادخواست بود.
میلوسویچ همچنین به مشاركت در قتل، حبس و تحمیل شرایط غیرانسانی زندگی و اجبار به كار هزاران مسلمان و كراوات بوسنیایی از جمله زنان و سالمندان متهم شده بود. این موارد اتهامی، مواردی شخصی و متوجه شخص میلوسویچ بود.
موارد اتهامی او در كرواسی جنایت علیه بشریت، نقض كنوانسیون های ژنو و نقض قوانین و عرف جنگ بود. قتل صدها غیرنظامی و اخراج ۱۷۰ هزار غیرصرب از شهر و محل زندگی شان، از دیگر موارد جدی این دادخواست است.اگرچه میلوسویچ به عنوان رئیس جمهور صربستان در آن زمان، مسئولیت رسمی وحقوقی برای اقدامات ارتش یوگسلاوی یا شبه نظامیان صرب نداشت، اما در دادخواست، او به عنوان مشاركت در این اقدامات محاكمه می شد.
میلوسویچ همچنین متهم بود به تأمین مالی و تجهیزاتی و حمایت لجستیك از گروههای شبه نظامی صرب و استفاده از نیروهای مسلح دولت صربستان برای جنگ در كرواسی.در كوزوو، میلوسویچ به همراه چهار نفر از همكارانش به جنایت علیه بشریت و نقض قوانین و عرف جنگ متهم بود. در دادخواست آمده بود كه میلوسویچ و هم قطارانش در جنایات كوزوو از جمله اخراج ۸۰۰ هزار آلبانیایی و قتل ۶۰۰ نفر دیگر مسئولیت مستقیم دارد. بعدها با كشف گورهای جمعی كه در خارج از بلگراد به دست آمد، دادخواست اصلاح شد و موارد اتهامی دیگری بر آن اضافه شد.
كوزوو بخشی از صربستان و یوگسلاوی بود و میلوسویچ به عنوان فرمانده كل ارتش یوگسلاوی مسئولیت مستقیم رفتار نیروهای امنیتی و ارتش صربستان در این استان را برعهده داشت. میلون میلوتونویچ رئیس جمهور صربستان، نیكولا ساینوویچ معاون سابق نخست وزیر و ژنرال «دراگلوجوب اوجدانیچ» فرمانده سابق ارتش یوگسلاوی از دیگر متهمان در دادخواست مربوط به كوزوو بودند.
میلوسویچ همچنین در صربستان به مواردی همچون قتل «ایوان استامبویچ» رئیس جمهور سابق، سوءاستفاده از قدرت و اختلاس میلیاردها دلار از بودجه دولتی و انتقال آن به حساب های خارجی متهم بود.
دادگاه او در فوریه ۲۰۰۲ در لاهه شروع شد. او در نخستین جلسه دادگاه اعلام كرد كه وكیلی اختیار نمی كند و خودش دفاع در دادگاه را به عهده می گیرد. البته دادگاه دو وكیل برای او تعیین كرده بود، اما او حتی از ملاقات با آنها خودداری می كرد.
او ابتدا مشروعیت دادگاه را زیر سؤال برد و آن را فاقد صلاحیت رسیدگی به پرونده خود اعلام كرد. جلسات دادگاه چندین بار در طول محاكمه به دلیل بیماری میلوسویچ به تأخیر افتاد. فشار خون بالا و مشكلات قلبی مانع از آن می شد كه او به طور مرتب در دادگاه حضور یابد.
در لاهه او در بازداشتگاه نگهداری می شد. در سلول زندان دوربینی ۲۴ساعته او را زیر نظر داشت تا مبادا او دست به خودكشی بزند. سرنوشت پدر و مادر او كه هر دو دست به خودكشی زدند و این طور به زندگی شان خاتمه دادند، مقامات دادگاه و زندان را نگران كرده بود. میلوسویچ دادگاه را به نقض حقوق خود به خاطر ممانعت از دیدار با خانواده اش، وكلا و روزنامه نگاران متهم می كرد. دیدارهای او با خانواده اش زیر نظر مسئولان زندان صورت می گرفت و به همین خاطر او از انجام این ملاقات ها خودداری می كرد. اخباری كه بعد از مرگ میلوسویچ منتشر شده حاكی از آن است كه او در نامه ای به روس ها از شرایط نگهداری اش گلایه كرده و مسئولان زندان را به دادن داروی اشتباهی متهم كرده است.
مرگ میلوسویچ برای دادگاه بین المللی جنایات جنگی و قربانیان جنگ های بالكان باعث یأس و ناامیدی شد. چهار سال است كه این دادگاه مشغول رسیدگی به جنایات قصاب بالكان و قربانیان آن در انتظار حكم دادگاه هستند، اما درست موقعی كه دادگاه در آستانه صدور حكم قرار داشت همه چیز ناتمام ماند.
با ناتمام ماندن كار دادگاه و مرگ میلوسویچ اكنون پرسش های زیادی در برابر مقامات دادگاه لاهه قرار دارد كه اعتبار این دادگاه را زیر سؤال می برد. یكی از این پرسش ها این است كه آیا رسیدگی به همه اتهامات مربوط به كوزوو، بوسنی و كرواسی كه به بیش از ۶۰ مورد می رسید، در یك دادگاه واحد كار درستی بود؟
در سال ،۲۰۰۱ شعبه ای از دادگاه لاهه حكم داد كه دادخواست مربوط به موارد اتهامی میلوسویچ در كوزوو باید در دادگاه جداگانه ای رسیدگی شود چون آنچه در كوزوو اتفاق افتاده با وقایع دهه ۱۹۹۰ در كرواسی و بوسنی كاملاً متفاوت است.
اما با درخواست دادستان ها این تصمیم تغییر كرده و همه موارد اتهامی میلوسویچ در این سه بخش به طور یك جا مورد رسیدگی قرار گرفت.در دسامبر گذشته بار دیگر موضوع جداكردن دادخواست مربوط به كوزوو از دیگر موارد اتهامی میلوسویچ مطرح شد، اما قضات آن را بار دیگر رد كردند. استدلال آنها در رد این تصمیم آن بود كه جداكردن این موارد اتهامی فرصتی است برای میلوسویچ تا زمان بیشتری به دست آورد و روند دادگاه طولانی تر شود.
اما اكنون كه میلوسویچ مرده است، دادگاه بعد از چهار سال رسیدگی و اتلاف وقت فرصت صدور هیچ حكمی برای هیچ یك از موارد اتهامی او نیافته است.شاید یكی از بازندگان اصلی دادگاه میلوسویچ، كارلادل پونته دادستان كل جنایات جنگی در لاهه باشد. او در سال های گذشته بر تصمیم خود برای وارد كردن اتهام نسل كشی به میلوسویچ در بوسنی پافشاری می كرد كه هدف آن اعتباربخشیدن به دادگاه جنایات جنگی در شرایطی بوده است كه عملكرد این دادگاه زیر سؤال قرار داشت.
با مرگ میلوسویچ هیچ گاه معلوم نخواهد شد كه آیا اتهام نسل كشی به اثبات می رسد یا نه. اكنون كار دادگاه جنایات جنگی در محاكمه رادوان كاراتزیچ و راتكو ملادیچ دو جنایتكار سرشناس جنگی بالكان دشوار خواهد شد.
قرار بود دادگاه محاكمه میلوسویچ در لاهه آزمونی باشد برای كار دادگاه دائم بین المللی جنایات جنگی كه هنوز كار خود را شروع نكرده است. كوتاهی ای كه این دادگاه در محاكمه میلوسویچ انجام می داد قطعاً درسی است كه دادگاه های بعدی در رسیدگی به اتهامات جنایتكارانی هم ردیف او در جهان، سرلوحه كار خود قرار می دهند.
شش تن از متهمان دادگاه رسیدگی به جنایات جنگی یوگسلاوی هنوز فراری هستند. مهمترین این افراد رادوان كاراتزیچ و راتكو ملادیچ هستند كه به انجام جنایات در جنگ بوسنی در سالهای ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۵ متهم هستند. نیروهای ناتو بارها با انجام عملیات و حملات برق آسا برای دستگیری این متهمان تلاش كردند اما این اقدامات تاكنون ناموفق بوده است. كاراتزیچ و ملادیچ هر دو مخفی هستند و گفته می شود محافظان به شدت مسلح از آنها حفاظت می كنند. روزی كه میلوسویچ تحویل مقامات دادگاه لاهه شد، ملادیچ هم از بلگراد خارج شد. كارن دل پونته عوامل مرتبط با نظامیان صرب را به پناه دادن به ملادیچ متهم می كند و می گوید دولت صربستان اگر می خواست می توانست زودتر از اینها او را دستگیر كند.
قربانیان جنایات جنگی در جهان امید خود را از دست نمی دهند. اما مرگ میلوسویچ، اولین رهبر حكومتی كه به خاطر جنایت علیه بشریت محاكمه شد، اعتبار مهمترین دادگاه بعد از جنگ جهانی دوم در اروپا را مخدوش كرد.میلوسویچ را بعضی یك ملی گرای صرب می دانند كه فاجعه ای خونین و چندین ساله را به ملت خود تحمیل كرد. بعضی دیگر او را قماربازی می دانند كه با جان مردم خودش قمار كرد تا در قدرت باقی بماند. به هر حال مرگ او كسی را غمگین نكرد و مردم بالكان دیگر در آرامش روزگار می گذرانند.
نیلوفر قدیری
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید