شنبه, ۹ تیر, ۱۴۰۳ / 29 June, 2024
مجله ویستا


ویژگیهای نوجوان


ویژگیهای نوجوان
نوجوانی همچون اذرخشی در بهارعمراست به ناگه فرا می رسد و اسمان زندگی را نور باران می کند ویا ...همچون دشتی نا هموار و پوشیده از شقایق است که باید از ان گذ ر کرد تا به قله های رفیع و مغرور جوانی رسید .قله هایی که ریشه در خاک دارند و سر در افلاک باید این فصل بی نظیر جوانی را ارج نهیم و تمامی تلاش خود را برای فهمیدن ان به کار بریم .
اتومبیلی در جاده ای اسفالتی و عریض با سرعت در حال حرکت است . راننده پس از طی مسافتی بدون علایم هشدار دهنده ی کافی ناگهان در مقابل خودجاده خاکی و پر از دست انداز و موانع را مشاهده می کند. بلافاصله از سرعت خود می کاهد و با احتیاط کامل از کنار موانع و دست اندازها عبورمیکند . سلامت راننده و اتومبیل درگرو دیدن دقیق موانع تنظیم سرعت صبر و خویشتن داری راننده است واگرنه امکان هرگونه تصادف و اصطحکاک و اسیب دیدگی به شدت وجود دارد.
اگر در مثال بالا جاده ی زندگی را جایگزین کنیم دوره ی نوجوانی همان بخش خاکی و پر دردسر مسیر حرکت اتومبیل است. طبیعی است انهایی موفق می شوند که دست در دست نوجوانان این مسیر را به سلامت و با امید به اینده ای روشن طی کنند وضمن شناخت کامل شکیبایی و تفاهم را پیشه سازند.
دوره ی نوجوانی را نمی توان به سنین خاصی محدود دانست زیرا برحسب ویژگی های افراد و جوامع متفاوت است. اما معمولا بین ۱۲ تا ۱۷ سالگی را شامل می شود.این دوره از نظر تربیت دوره ی نسبتا دشوار زندگی ویکی از حساس ترین مهمترین و بحرانی ترین مراحل ان است.
نوجوانی همراه با بلوغ که قسمتی از رشد محسوب می شود( به عقیده ی افراد بسیاری دوران بلوغ همان دوران نوجوانی می باشد و ویژگی های بلوغ و نوجوانی یکی هستند) با تحول عمیق در جسم و روان و قدرت تجسم و تخیل زیاد همراه است و به همین سبب ان را دوره ای خاص از زندگی قلمداد می کنند که ثبات و تکوین شخصیت در ان صورت می گیرد. باید توجه داشت که نوجوانی حد فاصل کودکی و جوانی است. نوجوان از یک سو کمی کودکانه رفتار می کند و در حال گسستن پیوند های خود با کودکی است و از دیگر سو شیفته ی دستیابی به استقلال جوانی و بزرگسالی است ولی به طور کامل نه این است ونه ان. لذا این دوره دارای طیفی وسیع است که با بخشی از قلمرو کودکی مرتبط است و در انتهای طیف به دنیای جوانی پهلو می زند.
از نظر روانی مهمترین تحولاتی که در نوجوان رخ می دهد: استقلال طلبی دوست یابی عصیان گری انزواطلبی بی خوابی افسردگی اظطراب و همزیستی با گروه همسالان است.
همان طور که گفته شد علاوه بر تغییرات جسمی دستخوش یک سری تغییرات روانی می باشد که شناخت این علایم به والدین در درک بهتر فرزندانشان و برخورد صحیح و منطقی نسبت به شرایط ایجادشده کمک می کند .
بدن انسان در دوران جنینی و در اوایل تولد به سرعت رشد می کند و سپس سرعت ان در کودکی کاهش و دوباره در دوران بلوغ سیری صعودی می یابد و در حدود ۲۰ سالگی رشد طولی ان متوقف می شود.
در دوران بلوغ( نوجوانی) علاوه بر رشد سریع قد غدد داخلی به خصوص هیپوفیز فوق کلیه غدد جنسی و تیروئید هورمونهایی ترشح می کنند. دوکی شدن قامت افزایش وزن(بخصوص در دختران) تغییر صدا وپیداش صفات ثانویه از دیگر ویژگی های جسمی این دوره است.
همزمان با تحولات یاد شده تحول عواطف و احساسات نیز شکل واقعی به خود می گیرند،عواطف و احساسات اتشینی در درون انها ایجاد می گردد و خلق و خوی انان را بکلی دگرگون می سازد و در نتیجه تمام حرکات و رفتار و گفتار انها تغییر می کند افکارشان با واقعیات زمان تطابق ندارد، رؤیایی ،عشق طلب اند و در برابر مسائل بسیار حساس می شوند که گاهی اوقات کلمه ای یا اشاره ای ویا حرکتی برای به راه انداختن یک طوفان کافی است.
البته این نوسانهای عاطفی یکی از بزگترین مشخصه های دوره ی نوجوانی هستند. به همین علت اگر نوجوانان در اثر بی اعتمادی و عدم اطمینان نسبت به انتقاد دیگران حساس شوند جای تعجب نیست . اکنون به شرح برخی خصوصیت های عاطفی نوجانان می پردازیم.
عدم تعادل و بی ثباتی عاطفی یکی از بارزترین ویژگیهای انان است. اکثر اوقات به هنگام بروز خشم نمی توانند رفتار و گفتار خود را کنترل کنند؛ به خصوص زمانی که احساس می کنند کسی به حرفشان گوش نمی دهد، دست به اعمال ناخوشایندی می زنند سپس خود را سرزنش می کنند.
مورد توجه همسالان واقع شدن وبخصوص تایید انها را کسب نمودن و افزودن دوستان باعث می شود اهمیت دیگران در نزد انها کمتراز همسالان باشد. بنابراین کسب استقلال عاطفی از والدین نیز در این دوره از اهمیت خاصی برخوردار باشد.
تحمل شنیدن انتقاد و سرزنش را ندارند ولی برعکس خودشان از دیگران انتقاد می کنند که گاهی اوقات منجر به اختلاف نظر با والدین شده و باعث عدم ارتباط صمیمانه با انها می گردد.
احساسات فداکارانه و مبارزه با ظلم و دفاع از مظلوم و ستمدیده در این دوره ظاهر می شود.
می خواهند به دیگران بقبولانند که افراد مهمی هستند .
در برابر ناکامی ها حالات یاس و ناامیدی به انها دست می دهد؛بسیار غمگین وافسرده می شوند واحساس می کنند دیگر همه چیز تمام شده است(البته این عکس العمل در بعضی نوجوانان صدق نمی کند)
به وضع ظاهر و لباس و ارایش خود توجه دارند و گاهی مدت ها وقت خود را جلوی اینه به این امر اختصاص می دهند.
حالات روئیایی وعاشق پیشگی دارند.
نگران اینده هستند: اینده ی شغلی، تحصیلی، اخلاقی وجنسی؛ که این نگرانی ها خود موجب پیدایش اظطراب و پریشان خاطری در انها می گردد.
از لحاظ فکری دوره ی نوجوانی شروع دوره ی تفکر انتزاعی یا عملیات صوری است. دراین تغییر که از ۱۱-۱۲ سالگی شروع و اوج ان اخر نوجوانی است؛ (برخی افراد این زمان را بین ۱۵-۱۹ سالگی می دانند) توانایی تفکر منطقی، تجزیه و تحلیل مسائل و قدرت نتیجه گیری در نوجوان پدید می اید.
در کودکی فرد براساس عینیات و واقعیات تفکر و استدلال می کند ولی در این دوره، نوجوان عملیات ذهنی خود را وسعت می بخشد و علاوه بر منطق عینی براساس فرضیات نیز استدلال و استنتاج می نماید و به ازمودن جنبه های علمی و حقیقت فرضیه ها در قبال واقعیت خارجی نظریه های دیگران می پردازد.
در حالی که کودک در حال زندگی می کند، نوجوان بالغ در تفکر خود زمان را به دو سوی گذشته و اینده امتداد می دهد وهمین تفکر علاقه او را به حال کاهش می دهد و رابطه ی وی با زمان حال اندکی ضعیف تر می شود.
نوجوان برخلاف کودکان که خود را پایین تر از بزرگسالان می پندارند به علت شخصیت تازه متولد یافته شان پیوسته خود را در سطح بزرکسالان قرار میدهند. اما در عین حال به علت دنیای جدیدی که در عمق وجودشان به تحرک در امده است خود را به نحوی دیگر و متفاوت از انها حس می کنند.ان وقت همان طور
که باید،می خواهند از حد بزرگسالان نیز فراترروند و با تغییر دادن و اصلاح دنیا اعجاب انها را بر انگیزند. به همین جهت نقشه هایی سرشار از احساسات جوانمردانه و بشر دوستانه برای زندگی در سر دارند. این نقشه درعین حال به علت هذیانهای خود بزرک پندارانه وخودمدارانه در انها ایجاد اظطراب می کند.
از لحاظ اجتماعی تحول نوجوان بستگی به این دارد که در چه شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی رشد نموده باشد. زیرا محیط ها درساخت فکری و شخصیتی انها تأثیر دارد.در عین حال نوجوان در این مرحله مرزشکن و سنت شکن است و بر خلاف دوران کودکی در برابر خواسته های والدین کاملاً تابع نیست و گاه سرکشی و مقاومت می کند. علت اصلی این گونه رفتار های عجیب و تحریک کننده وخود مختارانه نوجوان رسیدن به استقلال و کسب هویت شخصی است .
مرحله ی کسب هویت در سن ۱۱-۲۰ سالگی رخ می دهد و نوجوان می خواهد
بداند که کیست و مقصدش کجاست.
جداشدن از خانواده و ملحق شدن به اجتماع و گروههای اجتماعی از ویژگی دوره ی نوجوانی است.این عمل نوجوان برای کسب ازادی عمل درکارها و کردار خود است. چون معمولا نوجوان در خود احساس عدم امنیت می کند، برای کسب این مورد و تعادل روانی خود نیازمند برقراری روابط صمیمانه با همسالان است.
در این دوران رابطه ی نوجوان با والدین ومربیان ازشکل رابطه ی کودک با والدین و مربیان به رابطه یک نوجوانِ در استانه ی بزرگسالی و استقلال جو تبدیل می شود.همین امرتوقعات زیادی را در او بوجود می اورد لذا نوجوان در این سن به برخورد بزرگسالان باخود بسیار حساس هستند.بنابراین این دوره برای دیگران نیز حساس و مهم است. ازخصوصیات عام وبرجسته ی نوجوان، همدردی اجتماعی و استعداد او در درک افراد دیگر است.
رشد افکار مذهبی وعلاقه به فضیلتهای مذهبی درسنین نوجوانی به حد اکثر خود می رسد.تا حدی که گاهی نوجوان گرایش به ریاضت کشیدن،شب زنده داری،رازونیازبسیار با خدا،گریه های شبانه در نمازمی نماید.لذائذ راترک گفته و صفا و خلوصی در روحشان ایجاد می شود.انان تمایل دارند که همه ی اعمال خود ودیگران براساس خیرومصلحت و دستورات دین انجام شود.البته گاهی در انجام اعمال فوق افراط می کنند که این مفید نیست.از طرفی نوجوان در این سن دچار شکهای مذهبی می شود.شک در اعتقادات خود وپدرومادردرحقانیت پیامبر
و زندگی پس از مرگ و...او می خواهد بداند انچه تاکنون به دست اورده درست بوده یانه؟ازطرفی تردید دارد اگرشکیات را بپرسد به بی مذهبی متهم شودو بدین دلیل برشکیات خود باقی می ماند.گاه به دلیل یاد شده از راه منحرف می شود و ممکن استدیگران او را مطرود محکوم و منزوی کنند که این مشکلات زیادی را به دنبال دارد.
دوره نوجوانی همراه با بلوغ جنسی می باشد.رشدونمو غدد داخلی و ترشحات هورمون های به نوجوان امکان برقراری روابط جنسی می دهدو انگیزه و کشش جنسی نسبت به غیرهمجنس دراو ایجاد میگردد و از طرفی نخستین برخورد نوجوان با جنس مخالف اغلب ترس و پریشانی خاطر همراه است.تمایل جنسی در دوره بلوغ جنسی با خصوصیات اساسی یک غریزه ظاهر می شود.به عبارت دیگر به صورت نیروی محرکی است ،که ناخداگاه متوجه جهت معینی می باشد.نوجوانی که بلوغ جنسی در او پدیدار گشته نیاز جدید ومبهم و تمایلات قوی نامعلومی را احساس می کند که او را به سوی جنس مخالف میکشاند.رفتار او عوض شده و موجب شگفتی اطرافیان وتعجب بیشتر خودش می شود.جهش شدید محبت،عقب نشینی توضیح ناپذیرو حرکات بدون دلیلی که او را اشفته می سازد،از خصوصیات این سن است.پس کار غریزه جنسی کاملاً زیرزمینی بوده و جهت یابی ان با کورمالی انجام می گیرد و در افراد محجوب کمرو نوعی گیجی و اظطراب ایجاد می کند.چنانکه گویی نیروییدر انها تاثیر می نماید و انها را به سوی مقصدی که به زحمت می بینند سوق می دهد.نوجوان می خواهد این همه انرژی و نیرو را که در او پدید امده و موجب هیجان وی شده در جایی ازمایش کند.اما نگران عواقب ان است.تحمل تحریکات جنسی بسیار مشکل بوده و فشار روحی شدیدی را به نوجوان وارد می کند.همچنین تمایلات جنسی را باید با فرهنگ و مذهب و اداب ورسوم جوامع خود تطبیق دهد.نوجوانان بدون راهنمایی جدی و موثر یا اموزش برای کنترل،تسلط و موفقیت در توانایی های جنسی،در مورد مسائل جنسی شان نگران و بیمناکند.علاقه به رفتارهای جنسی در میان نوجوانان با شدت و ضعف بروز می کند و اختلاف میان کشش ها و تمایلات جنسی انان،به صورت های مختلف از جمله مقاربت های جنسی،استمنا، همجنس بازی و...بروز می کند.
از ویژگی های دیگر دوره نوجوانی،پدیده ی همانندسازی است.پسر نوجوان در رفتار و خصوصیات پدر دقیق می شود.ریزه کاریهای گفتار و رفتار پدر را از نظر دور نمی کند تا براساس ان الگوی شخصیتی مردانه بسازد وخود را مانند او کند. دختر نوجوان نیز در حرکات و رفتارهای مادر دقیق و کنجکاو می شود و درصدد طراحی مدلی از شخصیت مادر در ذهن خود بر می اید تا او هم بتواند بر چنین مبنایی،شخصیتی زنانه درخود مطابق شخصیت مادر بسازد.البته تظاهر همانندسازی از دوران کودکی و سالهای قبل از نوجوانی اغاز می شود اما اغاز ان به طور جدی و اصولی از نوجوانی است.اگر فرزندان خانواده در جستجوی یافتن شخصیتی خوب و قابل قبول در پدر و مادر ناکام شوند برای همانندسازی به دیگران رومی اورند واین افراد می توانند بزرگسالانی در فامیل،دوستان ویا شخصیتی در بین اولیا و مربیان انها باشند.ممکن است نوجوان تنها به یک شخصیت رو نیاورد وافراد متعددی را هدف قرار داده و هر خصوصیتی را از یکی از انان اخذ نماید که این برای نوجوان مضر می باشد.
از دیگر ویژگی های نوجوانان گرایش انها به نواوری،تنوع و خلاقیت است.از شکلها وقالبهای تکراری گریزانند ودرپی نوافرینی هستند. برخی از روانشناسان بر حادثه جویی نوجوانان تاکید می ورزند.البته حادثه جویی نوعی از نوجویی است که غالبا باارزشهای منفی همراه است.بسیاری از نوجوانان در برخورد با تجربه های تازه خلاقیت قابل توجهی از خودشان می دهند.این خلاقیت ها در زمینه های نویسنده گی ، موسیقی،شعر،هنر،ورزش،ریاضیات،فلسفه،خبرنگاری و...به ظهور می رسد.که البته با ورود به دوران بزرگسالی ممکن است این خلاقیت افت کرده یا از بین برود.
صفت بارز و مشخص این دوره از نظر عاطفی،خیال پردازی شدید و وسیع نوجوان است.تخیلات دریچه ای اطمینان بخش برای رهایی موقت از مشکلات و پناه بردن به دنیای ارام روئیاها هستند.نوجوانان تصور می کنند که واقعیتهای دنیای خارج در عالم خیال نیز قابل دسترس است لذا به عالم خیال رو می اورند. شک نیست تخیلات موجب تقویت نیروی ذهن و اندیشه و موجد خلاقیت های هنری،فکری،ذوقی و علمی می شود.لکن لازمه ی ان جهت دادن و تمرکزبخشی به ان است.گر چه خیال بافی و خیالپردازی مفید است اما گاه مضر می باشد. زیرا خیالبافی یعنی تخیل خود را رها کردن و اجازه دادن به ان که بدون کنترل ما به هر کجا و هر زمانی که می خواهد برود.در خیالبافی کنترل خیال از دست انسان خارج است و این ویژگی خیالبافی باعث می شود که مدتها وقت خود را فراموش کنیم و ان را از دست بدهیم.
با انکه در این سن نوجوان بیشتر وقت خود را با گروه همسالان میگذراند ولی می خواهد ساعاتی چند با خود تنها باشد و در خیال به ارزوهایش برسد. لذا انزواطلبی و گرایش به تنهایی از بارزترین ویژگی های نوجوان است.البته این خیال پردازی با انچه در واکنش های دفاعی نام برده می شود تفاوت دارد. در اینجا به سخنانی از والدین در این باره اشاره می کنیم :
گاهی ساعت ها در اتاق خود می ماند و بیرون نمی اید.
گاهی انقدر در خود فرو میرود که باید چندبار صدایش کنم تا متوجه شود.
گاهی در گوشه ای می نشیند واگر چه کتابش باز است ولی به نقطه ای خیره می ماند در این حالت گاهی بیخودی می خندد و یا ملایم اشک می ریزد.
هیجان به تغیرات ناگهانی اطلاق می شود که بعد ازیک درک حسی یا تصور و یاداوری دررفتار فرد ایجاد می شود.دراین حالت بدن برای مواجه با این تغییرات روانی واکنش نشان می دهد که عبارتند از:افزایش تعداد ضربان قلب و تنفس، افزایش قند خون،ناراحتی گوارشی(احساس نفخ ودرد شکم)و تغییرات هورمونی علایم جسمانی هیجان به صورت لرزش دستها و بدن،بیداری یا بدخوابی، گریه، بروز احساسات به صورت بالا و پایین پریدن.علایم زبانی شامل اه کشیدن،فریاد گفتن عباراتی که شادی و غم را نشان می دهد و بالاخره علاییم روانی هیجان به صورت اظطراب و اشفتگی اشکار می شود.
هیجان در همه افراد دیده می شود اما نوجوانان (۱۲تا۱۸ساله)ان را بسیار بیشتر از دیگران نشان می دهند.نوجوانان در دوران بلوغ "زودانگیخت" بوده و به اصطلاح" سریع التاثیر"می باشند.به گونه ای که واکنش انها در برابر مسائل غالبا از کودکان بیشتر و پر هیجانتر است.بنابراین انان گاه تحت تاثیر هیجان دست به کارهای عجیب و غیرمعقول و گاه خارق العاده می زند.از طرف دیگر احساسات و عواطف نوجوان نیز در حد اعلی است به طوری که در دوستی و دشمنی افراط می کند.نوجوانان از محرکهای هیجانی به سرعت متاثر می شوند و قادر به مهار احساسات خود نیست. فوران احساسات درانها به حدی است که که با یک کلمه،یک کنایه و حتی یک حرکت طوفانی از احساسات به پا می کنند که اثاران به وضوح در چهره شان مشخص می شود و رنگ چهره شان به سرخی می گراید.همان طور که شدت هیجانات زیاد می شود،تعداد ونوع تاثیرات نیز توسعه می یابد و هیجانات مذکور مبهم تر و فراوان تر می شوند. باید توجه داشت تغییراتی که درهیجانات زندگی رخ می دهد همه نتیجه نظم جدیدی است که در دستگاه هورمونی و اعصاب پیدا میشود. مطلب چنان است که گویی دستگاههای جدیدی از طرف بدن گماشته شده اند که در مقابل این هیجانات تازه حساس می باشند. و هنگامی که این دستگاهها کار نمی کنندادراک انها برای انسان غیر ممکن است.
مشکلات خانوادگی و اجتماعی از یک طرف و فشارهای روحی و عاطفی دوران بلوغ از طرفی دیگر در نوجوان نوعی تشویش و نگرانی و عدم پایداری روانی ایجاد می کند و اختلالاتی در شخصیت انها باعث می شود که برخی زود گذربوده و برخی عمیق و جدی است که به چند مورد اشاره می کنیم:
▪ افسردگی:
افسردگی به علل مختلف از جمله عوامل محیطی یا عوامل خارجی مانند مرگ نزدیکان و دوستان و... پدید می اید که گاهی با یاس و ناامیدی، درماندگی، غمگینی،کاهش فعالیت ،عدم اعتماد به نفس و خستگی پذیری مشخص می شود.گاهی افسردگی با احساس عدم پذیزش از طرف دیگران ارتباط دارد.عده ای از نوجوانان در دوران بلوغ به علت ظهور علایم ثانویه در خود فرو می روند.تنهایی و گوشه نشینی را انتخاب می نمایند و به افسردگی های خفیف زودگذر مبتلا می گردند.این حالت در دختران بیشتر دیده میشود که اغلب بی حوصله اند که مبادا کسی از وضع انها با خبر شود .این موضوع اگر از حد معمول تجاوز نکند و دران افراط نشود یک حالت طبیعی است. عده ای از جوانان هم به علت مسائل خانوادگی و تربیتی،برخوردهای تحقیرامیز والدین ،مراقبت های افراطی از انها و یا... خود را از اجتماع برکنار می کنند و به جز با عده اندکی با دیگران گفتگو ورفت و امدی ندارند؛ کمرویی و حیای افراطی انها سبب منزوی شدنشان می شود؛در مدرسه هم تنها هستند؛در رفتارشان نیز حالات تردید ،ناشیگری،کم حرفی ،عدم مشارکت در فعالیتهای جمعی وجود دارد ؛از حظور در جمع ناراحتند.اگر کمرویی وگوشه گیری های اولیه شدت یابد ممکن است نوجوان را به افسردگی شدید کشانده و او را سست عنصر و مایوس واز زندگی بیزار کند.
▪ اضطراب و ترس:
ترسهای دوره نوجوانی عبارتند از:ترس از عدم موفقیت در امتحان، ترس از جدایی والدین، ترس از مشکلات زندگی و پیدانکردن شغل، ترس از مورد قبول واقع نشدن دوستان،ترس از انحرافات اخلاقی مذهبی،ترس های جنسی درارتباط با جنس مخالف و ترسهای مرضی که ریشه روانی دارند مثل ترس از بلندی وتاریکی.
▪ عصیانگری:
نوجوانان گاهی به علت وجود بیماریهای جسمی و گاهی به سبب فشارهای محیطی،ناکامیها،پایین بودن سطح مقاومتشان و... دچار پرخاشگری می شوند بنا براین بسیار زودرنج،بدبین،احساساتی،مهاجم و...می شوند.
▪ بزهکاری:
این یک واقعیت شناخته شده است که میزان بزهکاری دراین دوره از رشد افزایش می یابد؛بر تعداد خود کشی ها افزو ده می شود؛اعتیاد به سیگار،مواد مخدر و حتی مشروبات الکلی اغاز می شود.در این دوره بر تعداد فرارها از خانه افزوده می شود که البته اگر والدین و اطرافیان نوجوان با وضعیتی که در این دوره برای اوایجاد می شود اگاه باشند می تواناز بروز چنین مشکلاتی جلوگیری کرد.
▪ احساس حقارت:
موضوع مهم دیگری که در این مرحله حساس از رشد برای نوجوان روی می دهد« احساس حقارت یا کهتری»است.نوجوانی کخ بیش از حد از سوی والدین تحت نظارت و کنترل بوده به هنگامی که مجبور است در گروه همسالان شرکت جوید به دلیل ضعفی که در خود احساس می کند خود را حقیر و بی کفایت می شمارد و از انجام کارهای گروهی باز می ماند و در نتیجه
حس استقلال طلبی وی ارضا نشده و نوجوان احساس یاس و شکست می کند.از دیگر مسائلی که باعث ایجاد احساس حقارن در نوجوان می شوند می توان به داشتن نقص بدنی،محرومیتها،سرزنش های معلم و والدین ،بلوغ زودرس یابلوغ دیررس اشاره کرد.
واکنشهای دفاعی یا مکانیسمهای سازشی عبارتند ازاعمال و رفتارهای مشخص و دافعی که شخص به طور ناخوداگاه به منظور حل عقده های روانی،حفظ تعادل شخصیتی و یا رهایی از چنگ اظطراب از انها استفاده می کند.
چنین شیوه های غیرارادی دفاعی به نوجوانان این امکان را می دهد که تغییرات ناگهانی محیطهای درونی بیرونی را از طریق تغییر و اصلاح کیفیت این تغییرات که درک شده اند به حد اقل برساند. زمانی که تعدادی ازنیازهای نوجوان برطرف نشودانان را دچارتضاد و کشمکشهای درونی می کندکه باعث اظطراب و نگرانی میشود.رفتارهای سازشی که همگی غیرارادی هستند،برای ازمیان بردن حالات ذکر شده وارد عمل می شند و وجود این واکنشهای دفاعی در رفتار نوجوان امری عادی و ضروری است.زیرا باعث حفظ تعادل روانی انها می شود.
واکنشهای دفاعی که نوجوانان بیشتر از انها استفاده می کنند عبارتند از:
پرخاشگری که دران فرد فشارهای ناشی از ناکامی را به صورت حمله و تجاوز نشان می دهد؛انکار واقعیت که شخص میل به یافتن حقیقت ندارد؛خیالبافی که در نوجوان انچه را در عالم بدان نرسیده و اینده را در خیال برای خود به وجود می اورد که گاهاین واکنش ارتباط نوجوان را با محیط خدشه دار می کند؛برگشت در این واکنش نوجوان رفتاهای مناسب سن پایین تر از خود را نشان می دهد؛ جبران که ریشه این واکنش احساس حقارت و عدم کفایت است؛همانندسازی که در این مکانیسم فرد اعمال و رفتار خود را با افراد مورد نظر همانند می کند و به همین دلیل این مکانیسم اهمیت زیادی در رشد شخصیت فرد دارد؛دلیل تراشی که باعث می شود نوجوان از رفتار غلط خود عبرت نگیرد؛برون فکنی که دراین واکنش شخص نقایص و افکارغیرقابل قبول خود را به دیگران نسبت داده وخود را عاری از انها می داند ؛
«تقریبا برای همه ی بچه ها بلوغ یک معنی دارد و ان این است: ما دیگر بچه نیستیم و می خواهند این حرف را امتحان کنند. این حق طبیعی نوجوان است. »
آلفرد آدلر
در مطالب ذکر شده اشاراتی به تحولات نوجوان داشتیم.اینک ببینیم که نوجوان چگونه این حالات غیر قابل اجتناب را پذیرا می شود.با مروری بر نوشته های زیر نوجوانان را بیشتر خواهیم شناخت.
انچه در این مرحله برای یک نوجوان رخ داده است با اینکه از دیدگاه والدین یک رویداد طبیعی و ضروری است اما از نظر نوجوان این اتفاقات و تحولات امری باورنکردنی و شگفت انگیز است. گفتیم که اعتراض، سرسختی و لجاجت،خشم و پرخاشگری، حساسیت فوق العاده، کمی بی قید شدن ، و خیالبافی از جمله ویژگی های بلوغ می باشند که گذراندن این مرحله برای والدین و نوجوان مشکل است.وقتی نوجوانی بدون شناخت دست از این دوره به تحولات خویش می نگرد ممکن ایت با خود بیاندیشد که از نظر عقلانی دچار مشکل بزرگی شده و این امر باعث ایجاد افسردگی و گیجی به خصوص در افراد کمرو می شود.
نوجوان از تغییرات ناگهانی اندام خود متعجب و نگران است تا بدان حد که احتمال می رود به عوارض روانی و جسمانی متعددی مبتلا گردد از جمله:
سردرد، اضطراب، افسردگی، بی اشتهایی روانی ،احساس در در ناحیه معده و روده که این حالات در دخترها بیشتر رواج دارد. با گذشت زمان نوجوان تغییر وضعیت جسمانی و روحی خود را طبیعی قلمداد می کند.با وجود این در اکثر نوجوانان حساسیت به اندام بیش از حد مشاهده می شود به طوری که بیشتر وقت خود را صرف شناخت این تحول ناگهانی می کنند. جالب ااست بدانید پسرها تمایل دارند قامت خود را بیش از انچه هست بلند بدانند،امادختران نوجوان مایلند وزن خود را کمتر نشان دهند.
بلوغ جنسی و مشاهده نخستین اثار و علایم ادر بیشتر نوجوانان با حالتی از اظطراب و تشویش توام است که این به دلیل شناخت کم از این دوره است.
انحرافات جنسی و گرایش به جنس مخالف در این دوره که در نوجان به وجود امده او را دچار اظطراب می کند زیرا نوجوان همانطور که گفته شد باید تمایلات جنسی خود را با مذهب و فرهنگ جامعه خود هماهنگ کند.
فرشته ارمز
جمیله جمیلی
منابع و ماخذ
بلوغ...تولدی دیگر ....................................محمود محمدیان
پرسشهای امروز نوجوان(۵) ........................ غلامعلی افروز
دنیای نوجوان ....................................... محمد رضا شرفی
دوران شکفتگی ....................... محمدرضاسهرابی،ثریاسهرابی
روانشناسی کودکان و نوجوانان ....................... غلامعلی افروز
کند وکاو ..............................................علی اصغر احمدی
مسائل نوجوان ...................................... محمد خدایاری فرد
نوجوان امروز ......................................... سید اکبر حسینی
سایت گوگل ......................................www.google.com