پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
مجله ویستا
حکایت دموکراسی آمریکایی
چندی پیش یکی از فعالان قدیمی اصلاحاتی در یکی از سخنرانیهایش که در جمع ایرانیان و دانشگاهیان تورنتو در کانادا داشت، گفت: “دولت آمریکا میخواهد مسائل این منطقه [خاورمیانه] را حل بکند. میخواهند با روشهای میلیتاریستی برای منطقه دموکراسی بیاورند و این نشدنی است. در جامعهای که به دموکراسی نیاز دارد باید حداقلی از تساهل و مدارا و تحمل وجود داشته باشد. یعنی دموکراسی از پایین ساخته میشود و به بالا میرسد.” ایشان در عبارت فوق دو ادعا را مطرح نموده است:
۱) آمریکا در پی ایجاد دموکراسی در خاورمیانه جهت حل مسائل این منطقه است.
۲) آمریکا در تحقق هدف مزبور موفق نخواهد شد، زیرا دموکراسی با روش نظامیگری و زور استقرار نمییابد.
از نوع عملکرد آمریکا در مناطق مختلف جهان خصوصا خاورمیانه روشن میشود که در دولتمردان این کشور هدف خیری وجود ندارد بلکه آنها صرفا در پی منافع کشور خویش و ایجاد نظم نوین جهانی به ریاست و فرماندهی خود میباشند. خوی استثماری و استکباری آمریکا چنان متجلی و آشکار شده است که امروزه کمتر مورد بحث قرار میگیرد و بحث عمدتا بر سر نوع مواجهه با این خوی استثماری است.
بسیاری از دولتمردان سست عنصر در جهان و منطقه در برابر آن سکوت کرده و آن را پذیرفتهاند تا با ایجاد ثباتی سطحی و موقتی در کشور خود مردم را راضی نگاه داشته به ریاست خویش ادامه دهند. برخی نیز تلاش کردهاند با رشد اقتصادی سریع بهگونهای صدمات استثماری آمریکا را برای خود تقلیل دهند. آمریکا اگر به واقع، خیرخواهانه خواهان بهبود وضعیت منطقه است، چرا به عراق در مدت هشت سال جنگ با ایران کمکهای بیشائبه نمود، اما به محض حمله این کشور به کویت سریعا وارد میدان شد؟ چرا در برابر تجاوز، جنگافروزی، تهدیدهای اتمی و اشغالگریهای مدام رژیم اشغالگر صهیونیستی هیچ اقدام نظامی، سیاسی و دیپلماتیک نداشته است بلکه هر قطعنامه نسبتا تندی علیه اسرائیل را نیز وتو کرده است؟
چرا در برابر شکلگیری طالبان و نووهابیسم در افغانستان که به وضوح مولود و مورد حمایت یکی از رژیمهای متحجر منطقه است اقدام عاجلی ننموده بلکه به طور غیرمستقیم به آن کمک رساند؟ چرا از حکومت استبدادی و سلطنتی شاه ایران در برابر مردمی که علیه ظلم و ستم قیام کرده بودند حمایت کامل نمود و علیه دولت و نظامی که پس از انقلاب توسط رای قاطع مردم ایران برسر کار آمده است، اقدامات مدام انجام میدهد. اموال ایران را بایکوت میکند، تحریم اقتصادی مینماید، دولتهای کوچک منطقه را به بهانه جزایر سهگانه به جان ایران میاندازد، هواپیمای مسافربری را در هوا میزند و...؟
با آنچه گذشت معلوم میشود که آمریکا در اقدامات خاورمیانهای خود هیچ قصد خیری ندارد. لذا اگر هدف آمریکا را دموکراسی بدانیم، کاملا به خطا رفتهایم. آیا کشورهای عربی از عربستان، اردن، کویت، امارات متحده عربی و... دارای حکومتهایی دموکراتیک هستند؟
آیا نه آن است که حق شرکت زنان در انتخابات در برخی از آنها تاکنون به رسمیت شناخته نمیشده و به تازگی به آن رسیدهاند؟ آیا استقرار دولت اسرائیل در منطقه و تضییع حقوق انسانی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی فلسطینیان، منطبق بر اصول و قواعد دموکراسی است؟ آیا عراق پیش از حمله به کویت دموکراتیک بود که مورد حمایت کامل آمریکا بود و تنها پس از حملهاش به کویت از دموکراسی فاصله گرفت و مستحق حمله آمریکا گردید؟!آیا معنای دموکراسی چیزی جز اصالت دادن به رای مردم است؟
بنابراین چگونه میتوان حمایت آمریکا از دولت سینیوره در لبنان را توجیه نمود با آنکه عموم مردم لبنان خواهان سرنگونی آن بودند؟ آیا دموکراسی آمریکایی نوعی خاص و ویژه است که ما از آن خبر نداریم و این عضو قدیمی جبهه اصلاحات در کانادا از آن اطلاع یافتهاند؟!
اگر دموکراسی به معنای اهمیت یافتن صوری رای مردم و شکلگیری نهادهای مدنی در کنار حاکمیت واقعی ارزشها و منافع آمریکا و خضوع سردمدارانی که حقیقتا با اعمال نفوذ عوامل آمریکا به سر کار آمدهاند در برابر خواستها و مطالبات دولتمردان آمریکا باشد آنگاه شاید بتوان ادعای دوم این اصلاحطلب را پذیرفت و گفت که آمریکا با هر میزان اقتدار نظامی و دخالت میلیتاریستی بازهم نخواهد توانست نظامی مطابق دلخواه خود و همراستا با منافع خویش به نام دموکراسی در کشورهای منطقه بهوجود آورد.
در عصر جهانی شدن و انفجار اطلاعات، اقشار مردم و گروههای شبه نظامی از اهداف آمریکا مطلع شدهاند و مقاومت در حال جهانی شده است. آنان از قبول ظلم و ستم و باج دادن به کشور دوردستی همچون آمریکا خسته شدهاند. در چنین وضعیتی نظم نوین آمریکایی بیشتر و بیشتر شکننده و آسیبپذیر میشود.
با توجه به این نکات است که سخن این عنصر پیشین اصلاحات کاملا نادرست به نظر میرسد، آنجا که میگوید: “مثلا در افغانستان و عراق چنین چیزی [فرهنگ دموکراسی در میان مردم] وجود نداشت و برای همین الان روزانه ۱۰۰ نفر در عراق کشته میشوند و اگر آمریکا نیروهایش را از عراق بیرون بکشد ممکن است روزی هزار نفر کشته شوند.” ایشان که یک روشنفکر است و برحسب قاعده بسیاری از روشنفکران، مسائل را بر حسب ذهنیات خود میسنجد و واقعیات موجود در خارج را لمس نمیکند، مردم عراق را مردمی بی فرهنگ و فاقد روحیه تساهل و همزیستی صلحآمیز و مردمی فرو رفته در تعصبات جاهلی و قومی میشمارد که به خاطر همین امر، روزانه ۱۰۰۰ نفر از آنها علی القاعده باید کشته شوند و تنها به برکت حضور آمریکاست که این تعداد به یک دهم تقلیل یافته است!
این عضو قدیمی اصلاحات نمیخواهد یا نمیتواند ببیند که قتل و ترور در عراق زاییده توطئهگرانی است که غالبا به صورت مباشر و گاه نیز با فریب دادن یک گروه علیه گروه دیگر به هدف خود دست مییازند. باقیماندههای حزب بعث، عوامل طالبان، عناصر صهیونیستی و افراد مزدور توسط شبکههای اطلاعاتی سیا علل اصلی کشتارهای مزبورند، همه عوامل مزبور نیز زاییده و مورد حمایت آمریکا بودهاند. آمریکا از ایجاد تفرقه و ایجاد ناامنی در عراق استفاده می برد و حضور خود را استمرار میبخشد. زهی خیال خام که ما مردم متمدن و باریشه عراق را وحشی و اهل قتل و غارت یکدیگر بدانیم و تمام تحریکات خارجی را نادیده بگیریم. به راستی آیا دخالت آمریکا در عراق و افغانستان باعث دامن زدن به این قتلها نبوده و نیست؟
چرا در ایران که از همان اول انقلاب دست آمریکا و اذنابش کوتاه شد، چنین وضعیتی از نابسامانی و کشت و کشتار شکل نگرفت و سریعا ثبات بر کشور حاکم گردید؟اصلاحطلب قدیمی مورد بحث ما ادعایی نیز در مورد حمله آمریکا به ایران دارد: “حمله به ایران فقط به رشد بنیادگرایی منتهی میشود، همانطور که در افغانستان و عراق میبینیم.” بیانصافی و تغافل عمدی ایشان آنچنان عظیم است که نمیتوان به سادگی از آن گذشت.
ایشان ایران را فاقد دموکراسی میشمارد اما از آنجا که در ایران هنوز پیش شرطهای فرهنگی (تساهل و تسامح) و پیش شرطهای اقتصادی (اقتصاد بازار و غیردولتی) شکل نگرفته است، نمیتوان با زور و تحمیل نظامی آن را دموکراتیک کرد و لذا حمله نظامی به ایران فقط به رشد بنیادگرایی منتهی میشود!برگزاری این همه انتخابات، حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش، حاکم شدن ولایت فقیه و احکام اسلامی با انقلاب شکوهمند مردم، فداکاری و جانبازی اقشار مختلف مردم در دوران دفاع مقدس و پس از آن برای حفظ نظام اسلامی، حضور میلیونی مردم در تظاهرات ۲۲ بهمن و روز قدس، وجود روزنامهها و رسانههایی که به انتقاد شدید از دولت و مجلس و قوه قضائیه میپردازند و بلکه گاه فراتر از حدود قانونی خود وارد خطوط قرمز امنیت ملی نیز میشوند، همه و همه دموکراسی و مردمسالاری را به معنای واقعی آن نشان میدهند. آیا به نظر این اصلاحطلب قدیمی، مشارکت بالای سیاسی که دو برابر نرم مشارکت سیاسی در غرب است، نشانه دموکراسی واقعی نیست؟
آیا نظرات امام راحل که بر اهمیت بالای رای مردم تاکید میورزید در هیچ یک از کشورهای دموکراتیک غرب در عمل و واقع سابقه دارد؟ به علاوه، بنیادگرایی مورد ادعای این اصلاحطلب قدیمی در کجای ایران حاکم است که با حمله آمریکا قرار است تشدید شود؟ شاید این اصلاح طلب مقیم کانادا به جهت عدم اطلاع دقیق از مسائل جاری ایران اصولگرایی را با بنیادگرایی اشتباه گرفته است یا آنکه به جهت اطلاع بسیار دقیقی که از دسترس ما خارج است گروهی را در ایران میشناسد که در فکر و عمل نظیر طالبان هستند!
این عضو قدیمی اصلاحات در تورنتو گفته است: “اسلام سازگار با دموکراسی در حاشیه قرار گرفته و اصلا دیده نمیشود و صدای آن کسانی که به عنوان روشنفکر دینی سالها تلاش کردند تا قرائتی از اسلام بدهند که با دموکراسی و آزادی و حقوق بشر سازگار باشد حتی در ایران هم شنیده نمیشود. ایرانیها امروز وقتی علیه آمریکا و اسرائیل برایشان حرف میزنیم کف میزنند اما وقتی از اسلامی که با دموکراسی سازگار است صحبت میکنیم و قرائتی از اسلام را که دموکراتیک است ارائه میدهیم ما را محاکمه میکنند.”
بسیار خب، هم اکنون مشخص شد که بنیادگرایی ایرانی را این اصلاحطلب قدیمی عبارت میدانند از رد نظر روشنفکران دینی مبنی بر اسلامی سازگار با دموکراسی و آزادی و حقوق بشر. دو نکته را باید در اینجا توضیح داد:
۱) بنیاد گرایی (funamentalism) امروزه در عرف سیاسی بینالملل، معنایی منفی دارد. سلفیگری، سنتپرستی، تحجر، گرایش به ترور و عدم تمایل به مذاکره و گفتگو، صفات شاخص بنیادگرایی هستند. زدن چنین انگی بر مخالفان روشنفکری دینی، تهمتی بیش نیست. چنین تهمتها و انگ زدنهایی را باید ناشی از عدم تساهل و تسامح و عدم اقبال واقعی به مذاکره و گفتمان دانست.
اصولگرایان ایرانی دارای فکری اصیل، مدلل به براهین و شواهد و دارای نقدهایی جدی نسبت به روشنفکری دینی هستند و برای باز شدن باب گفتگوی منطقی که امری بسیار مستحسن است باید هر دو گروه به یکدیگر و افکار هم احترام بگذارند نه آن که روشنفکرانی نظیر گنجی که یارای مقابله منطقی با انتقادات حریف ندارند طرف مقابل را بنیادگرا خطاب نموده، مورد استهزا و فحاشی قرار دهند. بنابراین خود او از پیش شرطی که خود برای دموکراسی برشمرد، هنوز فاصله دارد.
۲) روشنفکری دینی که به دعوی این اصلاحطلب قدیمی سالها تلاش کرد تا قرائتی از اسلام بدهد که با دموکراسی و آزادی و حقوق بشر سازگار باشد، دارای نقاط ضعف جدی است. سخن نهایی روشنفکری دینی آن است که دین اسلام را باید به معنویت (spirituality) فروکاست و از قضایای فقهی مابعدالطبیعه و ایدئولوژیک تخلیه نمود تا مبادا با ارزشهای مدرن و دموکراتیک منافی و معارض باشد.
چنین فروکاستنی در روشنفکری دینی ایران هنوز مدلل و مبرهن نشده است و آنها هنوز نشان ندادهاند که با گزارههای تاریخی اسلام، گزارههای فقهی که دارای اعتبار اصولی میباشند و گزارههای مابعدالطبیعه که به ادله فلسفی ثابت میشوند چه برخوردی باید کرد و به چه دلیل عقلانی آنها را باید دور ریخت.
آیا دموکراسی و ارزشهای روشنگری اعتباری فوق اعتبارها دارند که در تعارض میان آنها و گزارههای وحیانی باید رجحان داده شوند؟! در هر حال کاری که تا به حال روشنفکری دینی ایران انجام داده است یک کار ساده و مبتذل است: دور ریختن همه گزارههای دینی و باقی نگاه داشتن صرف معنویتی مبهم و کور. بعید میدانم این کار ساده به “سالها تلاش” نیازمند باشد.
پینوشت:
۱- روزنامه اعتماد، شماره ۱۳۳۶، ۱/۱/۸۵، ص۵
مصطفی تبریزی
۱- روزنامه اعتماد، شماره ۱۳۳۶، ۱/۱/۸۵، ص۵
مصطفی تبریزی
منبع : روزنامه رسالت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست