سه شنبه, ۱۲ تیر, ۱۴۰۳ / 2 July, 2024
مجله ویستا


شیوه نگارش در اسلام


مكاتیه یا نامه نگاری در میان انواع نوشتارهای مختلف از حیث موضوع (همچون وصفی ، نقلی ، تحقیقی) در روابط اجتماعی جایگاه خاصی دارد و بیش از انواع دیگر نگارش (مانند داستان ، مقاله و ...) میان مردم رایج است زیرا ممكن است شخصی در مدت عمر خود مقاله ای ننویسد یا برای توصیف منظره ای دست به قلم نبرد اما به حكم ضرورت بارها با خویشان و دوستان خود مكاتبه كند یا به مناسبت شغلی كه داردهر روز دست اندركار نوشتن نامه های گوناگون باشد. حسین سمیعی (ادیب السلطنه) مولف كتاب آئین نگارش نامه نگاری را اینگونه تعریف می نماید:« نامه نگاری نوعی از نگارش است كه دبیر به زبان قلم با كسی كه غایب باشد گفت و گو می نماید و مقاصد خود را بر روی كاغذ می آورد...»[۱] اما بهانه این نوشتا آشنایی اقشار مختلف بخصوص مدیران روابط عمومی به عنوان متولیان اصلی مكاتبات در مكتب عالی اسلام است تا از این رهگذر مدیران مسلمان امرو با سنتهای دیروز كه ریشه در اعتقادات و باورهای بنیادین آنها دارد بیش از پیش آشنا گردند. چرا كه یكی از ابزارهای ارتباطی همین مكاتبه است و به فرموده امام صادق(ع) : « ارتباط دوستان در وطن (فاصله نزدیك) به دید و بازدید و در سفر (فاصله دور) به نامه نگاری صورت می گیرد.»[۲]
در زیر این مقاله را می خوانید:
قرآن كریم در آیه سوره قلم می فرماید :« ن و القلم و ما یسطرون» یعنی سوگند به قلم وآنچه می نویسد. در واقع آنچه در اینجا به آن سوگند یاد شده است، ظاهراً موضوع كوچكی است یك قطعه
نی و یا چیزی شبیه به آن و كمی ماده سیاهرنگ و سپس سطوری كه بر صفحه كاغذ ناچیز رقم زده می شود. اما در حقیقت این همان چیزی است كه سرچشمه پیدایش تمام تمدنهای و انسانی وپیشرفت علوم و بیداری اندیشه ها و افكار و شكل گرفتن مذهبها سرچشمه هدایت وآگاهی بشر است عظمت این سوگند هنگامی آشكارتر می شود كه توجه داشته باشیم آن روزی كه این آیات نازل گشت نویسنده وارباب قلمی در آ“ محیط وجود نداشت و اگر كسانی سواد خواندن و نوشتن را داشتند تعداد آنها در كل سرزمین حجاز به بیست نفر نمی رسید. آری سوگند به قلم یاد كردن در چنین محیطی عظمت خاصی دارد.[۳]
همچنین خداوند در آیات ۴ و ۵ سوره علق می فرماید:« الذی علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم» یعنی همان كسی كه بوسیله قلم تعلیم نمود و به انسان آنچه نمی دانست یاد داد. مفسرین گفته اند كه جمله « الذی علم بالقلم » تاب در معنی دارد نخست اینكه : خداوند نوشتن و كتابت را به انسان آموخت و قدرت وتوانایی این كار عظیم را كه مبدأ تاریخ بشر و سرچشمه تمام علوم و فنون وتمدنهاست در او ایجاد كرد و دیگر اینكه منظور این است كه علوم و دانشها را از این طریق و با این وسیله به انسان آموخت. در هر حال تعبیری است پر معنی كه در آن لحظات نخستین نزول وحی در این آیات بزرگ و پر معنی منعكس شده است.[۴] همچنین قول كریم در آیات ۳۰ و ۳۱ سوره نمل از زبان حضرت سلیمان در نامه ای كه به ملكه سبا (بلقیس) می نویسد مطالبی بیان می كند كه اوج مفاهیم ادبی و فنی را در نامه نگاری به نمایش می گذارد این آیات چنین است: «انه من سلیمان وانه بسم الله الرحمن الرحیم، الا تعلوا علی و اتونی مسلمین» یعنی: این نامه از سوی سلیمان است و محتوایش این چنین است بنام خداوند بخشنده مهربان توصیه ام به شما این است برتری جویی در برابر من نكنید به سوی من آئید و تسلیم حق شوید.
وقتی نامه سلیمان به ملكه سبا رسید بلقیس مشاورین خود را به نامه ای پر ارزش فراخواند كه دلایل پر ارزش بودن آن عبارت بود از: ۱ – جمله مباركه بسم الله الرحمن الرحیم ۲ – ممهور بودن نامه به مهر سلیمان ۳ – محتوای ارشادی نامه ۴ – به دلیل مقام سلیمان
پیامهایی كه می توان از این آیات گرفت یكی آن است كه ارشاد و تبلیغ را (در نامه‌های خود) به مهربانی و رحمت آغاز كنیم (بسم الله الرحمن الرحیم)‌ دیگر آنكه حتی در نوشتن چند كلمه جمله «بسم الله الرحمن الرحیم» را به صورت كامل بنویسیم نه خلاصه (انه بسم الله الرحمن الرحیم).[۵]
از حضرت علی (ع) روایت شده كه به غلام خود نافذ ( كه نامه نگار حضرت بوده ) فرمود: چون خواستی نامه ای بنگاری و بخواهی كارت انجام پذیرد در آغاز نامه با قلم بدون مركب بنویس «بسم الله الرحمن الرحیم» خداوند وعده داده كه صابران را در گرفتاری ها گشایش دهد و از جایی كه به حساب نمی آورده اند روزی دهد خداوند ما و شما را از كسانی قرار دهد كه هراس و غمی بر آنها نباشد نافذ گوید من به این دستور عمل كردم و همواره در هر كاری كه نامه می نوشتم كارم به انجام می رسید.[۶]
از دیگر پیام های آیات فوق آن است كه نامه ها را ساده و خلاصه بنویسیم القاب را حذف و اهداف را روشن نمائیم. از لعن و توهین دوری كنیم رحمت و صلابت را در كنار هم مطرح نمائیم (بسم الله ... لا تعلوا واتونی)[۷] از تواریخ اسلامی به روایات به خوبی بر می آید كه پیشوایان بزرگ ما همیشه اصرار داشتند نامه ها را فشرده و مختصر خالی از حشر و زوائد و كاملا حساب شده بنگارند.امیر المؤمنین علی (ع) به كارمندان و نمایندگانش در یك بخشنامه چنین نوشت :« نوك قلمها را تیز كنید و سطرها را به هم نزدیك سازید و مطالب زاید و اضافی را از نامه هایتان برای من حذف كنید بیشتر به معنی توجه كنید و از پرگویی بپرهیزید كه اخوال مسلمانان توانایی این هزینه و ضرر را ندارد.»[۸] تیز كردن نوك قلمها كه سبب می شود كلمات را كوچكتر بنویسد و نزدیك ساختن سطور به یكدیگر و حذف تشریفات و اضافات نه تنها صرفه جویی دراموال بیت المال یا اموال خصوصی است كه صرفه جویی در وقت نویسنده و خواننده نیز هست و حتی گاهی سبب می شود كه هدف اساسی نامه در لا به لای جمله بندیهای تشریفاتی از ین برود و نویسنده و خواننده به هدف خود نرسند.[۹] از خط شهید رحمه الله نقل شده كه نجاشی حاكم حبشه به پیغمبر (ص) نامه ای نوشت حضرت به علی (ع) فرمود: نامه وی را پاسخی مختصر ومفید بده . علی چنین نوشت «بسم الله الرحمن الرحیم» فكانك من الرقه علینا منا و ...)
بنام خداوند بخشنده مهربان و اما بعد تو آنچنان به ما مهر ورزی كه گویی از مایی و ماآنچنان به تو اعتماد داریم كه گویی ما از توئیم زیرا هر آنچه از تو امید داشتیم بدان رسیدیم و هر آنچه از تو بیم داشتیم از آن ایمن شدیم وتوفیق از پروردگار است. پیغمبر اكرم (ص) چو نامه را دید فرمود:« سپاس خداوندی را سزد كه در میان خانواده ام یكی چون ترا به من داد و پشتم را به تو استوار ساخت.[۱۰] از سویی دیگر در آیاتی كه گذشتممهور به مهر بودن نامه به مهر سلیمان یكی از دلایل پر ارزش بودن نامه بود. همچنان كه پیامبر گرامی اسلام فرمودند « اعتبار نامه به مهر (امضاء ) آن است.[۱۱] در تقسیم بندی نامه ها باید نخست سه عامل تشكیل دهنده آن یعنی فرستنده پیام گیرنده پیام و خود پیام موردتوجه قرار گیرد و سپس با دقت نظر در مناسبات بین نویسنده نامه و دریافت كننده آن از یك طرف و مضمون ومحتوای نوشته از طرف دیگر نوع نامه ها و فرستنده پیام است چه د روهله اول بررسی وضع نویسنده می تواند راهنمای ما در تعیین نوع نامه ها باشد.[۱۲]
از طرف دیگر انعكاس شخصیت درونی و واقعی هركس درپیغام و نامه های او وطریقه ارسال آن منتشر است . چنانكه حضرت علی (ع) می فرمانید:« فرستاده تو بیانگر میزان عقل تو و نامه تو گویاترین سخنگوی توست»[۱۳] و در جایی دیگر می فرمایند: « چون نامه ای نوشتی پیش از آن كه آن را مهر(امضا) كنی آ“ را بخوان زیرا تو بر عقل و خرد خویش مهر می زنی»[۱۴]
امام صادق نیز در همین باره فرمودند :« از نامه مرد بر خردمندی و بنیانی او استدلال می شود و از پیك او بر فهم و زیركی او»[۱۵]
اما باید دانست كه الزاما احترام آمیز نگاشتن نامه در برابر دوست و دشمن دلیل بر خردمندی شخص نیست بلكه نكته مهم آن است كه پاسخ باید متناسب با محتوای نامه و شخصیت نویسنده آن باشد چنانكه امام علی (ع) در اواخر جنگ صفین در سال ۳۸ هجری در پاسخ نامه ای كه از معاویه به وی رسیده بود چنین مرقوم كرد: «‌از تو نامه ای مرا رسیدكه رشته ای است از پندهای به هم بافته و رساله ای بزك شده ! كه با گمراهی خویش آن را آراسته ای و با بد اندیشی ویژه خود امضایش كرده‌ای نامه مردی كه نه خود دارای بینشی است كه رهنمونش باشد و نه رهبریش هست كه ارشادش كند دعوت هوس های خویش را پاسخ گفته و به جاذبه گمراهی گردن سپرده است و چنین است كه در هذیان به یاوه سرایی در افتاده و در مسیر گمراهی به خبط روانه شده است.»[۱۶]
اما نكته دیگری كه با توجه به روایات می توان مورد بهره برداری قرار داد آناست كه از پندهای خیر خواهانه و نصیحت های مشفقانه و آگاهانه حتی المقدور در نامه های خود استفاده كرده و از این طریق به وظیفه امر به معروف و نهی از منكر نیز جامه عمل بپوشانیم. همچنانكه امیر مؤمنان علی (ع) می فرمود:« دانشمندان و حكمای (پیشین) چون به یكدیگر نامه می نوشتند (در آغاز نامه) این سه جمله را نی انگاشتند: هر آنكس هم و غمش مصروف به آخرت بود خداوند مشكلات دنیای او را فیصله دهد و كسی كه درون خویش را اصلاح كند خداوند بیرون او راسامان بخضد و هر كه میان خود و خدا رااصلاح كند خداوند میان او و مردم را اصلاح نماید»[۱۷] ذكر این نكته نیز اهمیت دارد كه آن طوری كه از روایات اسلامی بر می آید پاسخ دادن به نامه از الزامات استهمچنانكه در حدیثی از پیامبر اكرم (ص) می خوانیم كه فرمود:« جواب نامه مانند جواب سلام لازم (واجب) است.»[۱۸]و از آنجا كه هر نامه ای معمولا با تحیتی همراه است بعید نیست مشمول آیه ۸۶ سوره نساء كه می فرماید:« هنگامی كه به شما تحیتی گفته شود پاسخ آن را به صورت بهتر یا همانند آن بدهید» بوده باشد.[۱۹] اسلام همچنین به اهمیت نامه های محرمانه و خصوصی توجه داشته و مؤمنان را به پرهیز از تجسس ، استراق سمع و تقلب دستور می دهد و این چنین است كه خداوند در سوره حجرات با لفظ و لاتجسسوا این مهم را بازگو می كند پیامبر گرامی اسلام نیز در همین باره فرمودند « هر كس بی اجازه برادرش در نامه او نگرد گویی كه در جهنم نگریسته است.[۲۰] در خصوص نیاز به نامه نگاری به غیر مسلمانان و حكومت های غیر اسلامی نیز از امام صادق (ع) سؤال شد كه آیا رواست كه نام آنها را مقدم بدارد و در نامه اش به آنها سلام بگوید به این منظور كه نیاز او را برآورند. حضرت فرمودند:« اما مقدم داشتن نام آنها نه روا نیست ولی بر او سلام می فرستی زیرا كه رسول خدا به خسرو ایران و قیصر روم نامه نوشت و به آنان درود فرستاد»[۲۱] یكی دیگر از جنبه های توجه به امر نامه نگاری ضرورت نوشتن نامه های اداری با خط زیبا است چنانكه امام علی (ع) به عبیدالله بن ابی رافع دستور دادند :« در دوات لیقه بینداز نوك قلم را بلند بگیر میان سطرها فاصله بگذار و حروف را نزدیك به یكدیگر بنویس كه این شیوه برای زیبایی خط بهتر است.»[۲۲] توضیح آنكه این دستور تاكیدی است بر ابرزش به كارگیری هنر درانشاء مطالب هر چند كه در اینجا به مورد و مصداق خاصی از آن (خوشنویسی ) اشاره شده ولی به طور كلی اختصاص به امر خاصی ندارد.[۲۳] در پایان ذكر این نكته خالی از اهمیت نیست كه ابزار انتقال پیام در اعصار گذشته افرادی به نام پیك ، قاصد یا چاپار بودند كه با صرف هزینه زیاد و طی مسافت بسیار نامه ها و پیغامها را به مقصد می رساندند ولی در عصر امروز مكانیسم های انتقال پیام به سیگنالهای مخابراتی و الكترونیكی تبدیل شده و موجب ابداع وسایل همچون فاكس، اینترنت و ... شده است.
لذا یك مدیر دانا و آگاه بایستی با كاركردهای هر كدام از این وسایل آشنا بوده و مناسبت آن را با موضوع پیام بسنجد برای مثال ابزارهایی همچون فاكس در دنیای امروز معمولا برای ارسال نامه های اداری و وسیله ای همچون ایمیل (E-mail) برای دریافت و ارسال پیامهای تبریك ، تسلیت ، پیشنهادات و انتقادات و ... استفاده می شود كه جابجایی در استفاده از آنها خلاف عرف معمول و خطا است و بایستی بدان توجه گردد.
نتیجه گیری
در صفحاتی كه گذشت اهمیت نامه نگاری و مكاتبه و الگوهای آن در مكتب مترقی اسلام بیان شد تا اندیشه مدیران با مطالبی كه در قرآن و عترت در این باره آورده شده آشنا گردد و حقیقتاً باعث تحیر از سویی و افتخار از سوی دیگر است كه این مكتب متعالی در چهارده قرن قبل به چنین نكات ظریف و ارزنده ای با بیان ساده اشاره فرموده است و موجبات ارتباط بهتر سریعتر و قابل فهم تر را فراهم آورده است پس به جاست كه یك مدیر اسلامی در كاربرد آن اهتمام ورزد و دقت و حساسیت لازم را به خرج دهد، تا سبكی نو در ارتباطات بین فردی و بین گروهی برای خویش ایجاد نماید.
۱ – گزارش و نگارش در روابط عمومی ص ۳۸
۲ – معارف و معاریف جلد ۵ موضوع نام
۳ – برگزیده تفسیر نمونه جلد ۵ ص ۲۴۴
۴- برگزیده تفسیر نمونه جلد ۵ ص ۵۴۱[۴]
۵ – تفسیر نور جلد ۸ ص ۴۱۶
۶ – معارف و معاریف جلد ۵ موضوع نامه
۷ – تفسیر نور جلد ۸ ص ۴۱۶
۸ – بحار الانوار جلد ۷۶ ص ۴۹
۹ – تفسیر نمونه جلد ۱۵ ص ۴۵۷
۱۰ – معارف و معاریف جلد ۵ به نقل از بحار
۱۱ – نهج الفصاحه حدیث ۲۱۲۵
- گزارش و نگارش در روابط عمومی ص ۴۰[۱۲]
- حكمت ۳۰۱ نهج البلاغه[۱۳]
۱۴ – معارف و معاریف به نقل از غرر الحكم
- بحار الانوار جلد ۷۶ ص ۵۰[۱۵]
- نامه شماره ۷ نهج البلاغه به نقل از كتاب فرهنگ آفتاب[۱۶]
- معارف و معاریف جلد ۵ موضوع نامه[۱۷]
- نهج الفصاحه حدیث ۸۸۰[۱۸]
- تفسیر نمونه جلد ۱۵ ص ۴۵۸[۱۹]
- نهج الفصاحه حدیث ۲۸۴۶[۲۰]
- گزیده كافی جلد اول حدیث ۵۵۹[۲۱]
- حكمت ۳۱۵ نهج البلاغه[۲۲]
- فرهنگ آفتاب جلد ۹ تفسیر حكمت ۳۱۵ نهج البلاغه[۲۳]
امیر خسروی
منبع : بنياد انديشه اسلامي