یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
مجله ویستا
تهدیدات داخلی در ثبات ایران: خوزستان و بلوچستان
نوشتار حاضر ترجمه مقالهای است با عنوان “Domestic Threats to Iranian Stability (Khuzistan and Bluchistan)” که توسط آقای «میشل رابین» نوشته و در پایگاه اینترنتی «مرکز مطالعات اورشلیم» منتشر شده است.
نویسنده در این مقاله ضمن بررسی حوادث خشونتبار اخیر در مناطق مرزی ج.ا.ایران (خوزستانـ بلوچستان) این موضوع را با تحرکات سیاسی و جداییطلبیهای قویـ مذهبی در این مناطق مرتبط دانسته و معتقد است که در سالهای گذشته، صدام به دنبال معرفی خود به عنوان رهبر آزادیخواه اعراب خوزستان بوده است. به اعتقاد نویسنده صدام به دنبال تجزیه خوزستان نبوده است بلکه وی خواستار وحدت و یکپارچگی سرزمینهای عربی بود.
نویسنده با برشمردن نقاط قوت ایرانیان مانند اسلامـ وطنپرستیـ شجاعت و ...، هرگونه تلاش غرب برای تجزیه ج.ا.ایران را بیهوده دانسته و به دولتمردان غربی هشدار میدهد که تنها راه مبارزه با ج.ا.ایران، زمینههای فرهنگیـ اجتماعی و اقتصادی است نه برخوردهای خشونتآمیز و ....
با توجه به اهمیت موضوع و به منظور آشنایی محققین محترم با دیدگاهها و مواضع مختلف، نسبت به ترجمه و انتشار این مقاله اقدام شده است. انشاءالله مفید واقع شود.
●دورنمای جداسازی قومی
در ایران علیرغم اینکه زبان فارسی به عنوان زبان اصلی و رسمی در سراسر کشور رایج است. گویشها و زبانهای مختلفی نیز در سراسر کشور وجود دارد. گویشهایی مانند: آذری، کردی و ... که در واقع جزء زبانهایی هستند که بسیاری از شهروندان ایرانی در برخی از استانها با آن صحبت میکنند. از سالهای بسیار قبل مردم به دنبال جدایی و استقلال بودهاند و حتی سنیها هم سهمی در این میان داشتهاند.
در اوائل قرن ۱۹، برادر ناتنی شاه فرماندار اصفهان بود که پیشنهاد جدایی جنوب ایران از پایتخت، را ارائه داد و برخی دیگر از خلیفههای جزایر و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس دیگر حاضر نبودند به ایران مالیات پرداخت نمایند و به تجار خلیج فارس اعلام نمودند که دیگر تحت کنترل ایران نبوده و مستقل میباشند. در زمان جنگ جهانی اول، هرج و مرج و قحطی به ایران سرایت کرد و شرایط به گونهای بود که گویی اصلاً حکومتی وجود نداشت. در سال ۱۹۲۰ میرزا کوچک خان سردار جنگل شمال ایران به عنوان رابین هود استقلال شمال ایران را از تحت سلطهٔ شوروی اعلام نمود. رضاخان، در سال ۱۹۲۵ خود را به عنوان پادشاه ایران معرفی کرد. شورشهایی را در آذربایجان، گیلان، کردستان وخوزستان و برخی از قبایل جنوبی ایران را سرکوب کرد. بعدها پسر وی محمدرضا به قدرت رسید که در سال ۱۹۷۹ توسط حکومت جمهوری اسلامی ایران سرنگون شد. گرچه تجزبهطلبی از مسائل داخلی ایران محسوب میشده ولی همیشه تحت حمایت قدرتهای خارجی همانند بریتانیا، روسیه، دولت عثمانی قرار گرفته است و همیشه مردم ایران به دنبال آزادی و حقوق قومی خود با حمایت بیگانگان بوده است.
●تنش در خوزستان
در ماههای اخیر خشونتهایی در دو استان خوزستان و سیستان و بلوچستان توجه [محافل مختلف خبری] خصوصاً غربیها را به خود جلب نموده است.
خوزستان دارای منابع غنی و با میراث وسیع میباشد. که محل زندگی دانیال پیامبر بوده است. شهر بندری خرمشهر پل ارتباطی بین ایران و بصره عراق در کنار شطالعرب بوده و اکثر جمعیت این استان از اعراب میباشند که در قرن ۲۰ تحت عنوان «عربستان ایران» معروف شد. و در همین قرن از لحاظ استراتژیک یک منطقه بسیار مهم شناخته شد. خصوصاً پس از اکتشاف میادین نفتی در سال ۱۹۰۸ که باعث تأسیس شرکت آنگلوـ پرشین شد. این منطقه خواستار خودمختاری عملی در اوائل قرن ۲۰ شد و این امر باعث بروز اختلافات در قانون اساسی، جنگهای داخلی، تهاجم انگلستان در جنگ جهانی اول گردید که منجر به زمینگیر شدن حکومت مرکزی شد.
بعد از تقلیل دادن مساحت این منطقه توسط رضاخان این منطقه بعدها به عنوان خوزستان شناخته شد. در سال ۱۹۸۰ با تهاجم عراق به ایران، صدام تصور ایفاء نقش قومگرایی را در سر پروانید و خود را آزادیخواه اعراب خوزستان معرفی نمود. در طول ۸ سال جنگ این استان متحمل خسارات بسیار سنگین شد. تهاجم عراقیها از زمین و هوا به شهرهای مختلف خوزستان نیز باعث از بین رفتن پالایشگاههای آبادان و اهواز و مهاجرت بسیاری از مردم این منطقه به دیگر مناطق دور از دسترس موشکهای صدام همانند شهرهای مشهد و شیراز شد. بازسازی این استان پس از اتمام جنگ همواره با تنشهایی همراه بوده است. در آبادان و خرمشهر ناآرامیهایی به دلیل نبود آب شرب تمیز و کافی به وقوع پیوست که روزنامهها دلیل اصلی این آشوبها را کمبود خانه و محصولات کشاورزی اعلام نمودند. اعتقاد مردم این منطقه تا به امروز بر این بوده است که دولت ساختن مساجد را مقدم بر سازندگی بیمارستانها و مدارس میداند.پس از سرنگونی صدام تحرکات تروریستی در این منطقه مشاهده شد. ناآرامی در اهواز صورت گرفت که علت اصلی آن در پی اعلام نامهٔ محمدعلی ابطحی (که وی متعاقباً جعلی بودن آن را اعلام داشت) مبنی بر خارج کردن قوم عرب و جایگزین کردن آن با قومیت فارسی در این منطقه بود که منجر به وقوع تظاهرات خونین شد. رادیو فردا از کشته و زخمی شدن ۲۰ نفر گزارشی را ارائه داد. پیآمد این ناآرامی باعث شد که مقامات ایرانی ۳۰۰ نفر مظنون در این حادثه را دستگیر نماید و مقامات قضایی دستور محکومیت آنها را صادر کند و به دستور همین منبع آب، تلفن و برق و گاز این منطقه تا مدتی قطع گردید. در ۱۲ ژوئن ۲۰۰۵، ۴ بمب در اهواز منفجر گردید که منجر به کشته شدن ۸ تن و زخمی شدن چندین نفر دیگر شد. در بمبگذاری دیگری در ۱۵ اکتبر ۲۰۰۵ حداقل ۴ تن کشته و ۸ تن دیگر زخمی شدند.
تعدادی از گروههای قومی ادعای موجودیت اعراب خوزستان را تحت عناوین مختلف سازمانی همانند، حزب تحکیم دموکراتیک الاهواز، مرکز مطالعات اهواز، مرکز اطلاعات انقلابی اهواز، شورای انقلابی الاهواز، خواستار شدند این گروهها دارای یک شبکه اینترنتی میباشند و از طریق پایگاه اینترنتی “Al.ahwaz.com” اخبار و منابع مورد نیاز برای شورش را در اختیار جمعیت عرب منطقه قرار میدهند.
تهران مسبب همهٔ این ناآرامیها، خصوصاً بمبگذاریهای اخیر را انگلیسیها دانسته است. حضور نظامیان انگلیسی در بصره و در اطراف شهرهای جنوبی هممرز عراق با ایران، وجود کارشناسان نفتی در خوزستان و تاریخچه قدیمی حضور انگلیسیها در این منطقه و محکوم نکردن حزب مجاهدین خلق، از دلایلی مهمی هستند که ایران انگلستان را متهم به این کار نموده است.
● مشکل سیستان و بلوچستان
اعتراضاتی از طرف جمعیت بلوچستان در خصوص تبعیض قومی و مذهبی صورت گرفت. حکومت جمهوری اسلامی مذهب شیعه را به صورت یک مذهب اصلی و رسمی کشور توسط آیتالله خمینی (ره) اعلام نمود. سنیها اکثر جمعیت سیستان و بلوچستان را تشکیل میدهند. تنش جداییطلبی در سال ۱۹۹۳ با تغییر در چندین مسجد سنیها روی داد. یکسری از رهبران سنی بلوچ و کرد در موقعیتهای مشکوک مردند. در ماه مارس ۱۹۹۶ برای مثال مأموران ایرانی مولوی عبدالمالک یک روحانی بلوچ سنی را در کراچی پاکستان به قتل رساندند. و تعدادی بمب در ماه اکتبر ۲۰۰۰ منفجر شد. و نیز در ماه ژوئن ۲۰۰۵ موجی از بمبگذاریهای تروریستی در زاهدان به وقوع پیوست.
وجود مواد مخدر و دیگر جرائم به جز جداییطلبی قومی، از بزرگترین تهدیدات بیثباتی داخلی ایران محسوب میشوند. ورود مواد مخدر از طریق مرزهای پاکستان و افغانستان با کنترل ضعیف انجام میشود. همکاریهای امنیت مرزی بین ایران و پاکستان رو به وخامت میرود. زمانی که شورش بلوچی در پاکستان به وقوع پیوست. ایران حمایت خود را از این موضوع ابراز نمود و این موضوع نیز بر شدت اختلافات دو کشور افزود.
مشکل مواد مخدر در ایران بسیار اساسی میباشد. ایران ۱۰% تا ۱۵% توان جلوگیری از حمل و نقل را دارد ولی این کشور نه تنها محل ترانزیت بلکه محل مصرف آنها نیز محسوب میگردد. مصرف و فروش مواد مخدر در ایران بسیار زیاد به چشم میخورد. آدمربایی و زد و خورد مأموران انتظامی ایران با اشرار همیشه وجود داشته است. اخیراً گروهی از قبایل دست به ربودن جهانگردان اروپایی زدند. در سال ۲۰۰۳ جبهه متحد بلوچستان طی اطلاعیهای هرگونه اتهام آدمربایی از طرف دولت ایران را تکذیب نمود. متهم کردن گروههای منطقهای یا همکاریهای ناکافی، افغانستان و پاکستان شاید به مراتب برای مقامات دولت جمهوری اسلامی ایران از مبارزه با فساد در میان قوانین ایران با استفاده از نیروهای قدرتمند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و عواملی که در قاچاق شریک جرم میباشند. خیلی راحتتر به نظر میرسد. شاید خشونتها در بلوچستان به دلیل عوامل قومیتی بوده باشد. ولی علت اصلی آن بیقانونی تلقی میشود. دولت مرکزی تبعیض و تفاوتهای زیادی را در این منطقه داشته است که باعث عدم توسعه و پیشرفت آن گردیده است.
وجود مشکلات در سیستان و بلوچستان و خوزستان حاکی از آن است که دولت جمهوری اسلامی ایران با مشکلات جدی در این منطقه مواجه است.
● نتیجهگیری
وضعیت حکومت جمهوری اسلامی ایران در میان بسیاری از اقشار مردم خیلی مطلوب به نظر نمیرسد و با توجه به آمار و تحقیقات فقط ۲۰% مردم از این حکومت حمایت مینمایند و ۸۰% دیگر از مخالفین آن محسوب میشوند. اطلاعاتی حاکی از آن است که اکثر جوانان ایرانی به دنبال آزادی از نوع غربی میباشند ولی بدین معنی نیست که عرق میهنپرستی نداشته باشند. ملیگرایی به عنوان یک نیروی قدرتمند در ایران محسوب میگردد و دولت با افزایش قیمت نفت درصدد است که شاید بتواند چند سال دیگر بر مسند حکومت قرار داشته باشد. اغلب جمعیت کشور از مخالفین روحانیون میباشند. چنین تصور میشود که پس از سرنگونی حکومت، ایران به صورت یکپارچه علیه اسلامگرایی به عنوان یک نیروی قوی در منطقه تبدیل خواهد شد.
نه واشنگتن و نه دموکراسی غرب هیچکس سعی برای مداخله در ایران ندارند و به همین منظور نه تنها تأثیر معکوس خواهند دید بلکه به اهداف کوتاهمدت و استراتژیک طویلالمدت خود آسیب خواهند رساند و چنین به نظر میرسد که واقعگرایان اشتباه میکنند.
منبع: موسسه مطالعات اندیشه سازان نور
نویسنده: میشل رابین
منبع : خبرگزاری فارس
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست