یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
مجله ویستا
۱۳ آبان؛ خروج از پوسته
۱۳ آبانماه سالروز تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تهران است. اکنون قریب به سه دهه از آن ماجرا میگذرد. نقشآفرینان آن حادثه نیز در گذر زمان راههای متفاوت و متنوعی را پیش گرفتهاند. حادثهای که روزگاری، طرفداری از آن نماد مبارزه با امپریالیسم بود. اکنون صرفا موضوعی تاریخی است که عمدتا در چالشهای هویتی جریانهای مختلف کارکرد یافته است. اکنون جریانهای درگیر خود نیز میدانند که این چالش تا آنجا که به نفس آن حادثه و چند و چون آن مربوط میشود، موضوعی تاریخی است و نمیتواند جای چالشهای اصولی که مضمون موضوعات جاری را مشخص خواهد ساخت، بگیرد. تسخیر لانه جاسوسی در شرایطی صورت پذیرفت که متاثر از فضای انقلابی کشور، دولت و دستگاه اجرایی توان کنترل امور را نداشت. گروههای اپوزیسیون و ضدانقلاب با حرکتهای افراطی هر روز غوغایی میآفریدند. مرزهای کشور تقریبا ناامن بود و مناطق و استانهای مرزی از کردستان و کرمانشاه گرفته تا خوزستان و سیستان و بلوچستان و ترکمنصحرا و آذربایجان دستخوش حرکتهای تجزیهطلبانه یا شورش و طغیان بود. سپاهی وجود نداشت، کمیتههای انقلاب، نظامی متمرکز نداشتند و نیز هنوز عناصر ناسالم و وابسته در ارتش فعال بودند. حرکت تصرف لانه جاسوسی اوضاع را کاملا دگرگون ساخت.
تمامی گروههای مدعی مبارزه ضدامپریالیستی را خلع سلاح کرد و همه نیروها و احزاب ناگزیر از تایید این حرکت شدند و وحدت و انسجامی فراگیر در میان اقشار مردم پدید آمد. مبارزه ضداستعماری وجه لاینفک مبارزه ضداستبدادی ملت ایران در مقطع پایانی دهه ۵۰ بود. تفکیکناپذیری این دو وجه مبارزه، ریشه در ماهیت وابسته رژیم داشت. تاسیس نظامی نوین از پس آن رژیم، خواه ناخواه درگیر چالش با استعمار و مشخصا امپریالیسم آمریکا میشد. رژیم آمریکا میکوشید تا به انحای ممکن چه از طرق شبکه عوامل مخفی خود و چه با تقویت بازماندگان رژیم سابق و تقویت نیروهای گریز از مرکز و برانداز، نظام نوپای جمهوری اسلامی که هنوز در حال تثبیت پایههای خود بود و کماکان از وضعیتی متزلزل رنج میبرد را به سمت و سوی خاص خود که چیزی جز صورتی نوین از نظم ورشکسته پیش از انقلاب نبود، سوق دهد. دولت موقت جمهوری اسلامی نیز با ذهنیت نابهنگامی که از ماهیت رژیم استبداد و طرق بازتولید آن داشت و درک نادرست آن از ماهیت استعمار و نسبت آن با نظم ارتجاعی پیش از پیروزی نمیتوانست موضع مناسبی در مقابل خطری که از ناحیه امپریالیسم و پایگاههای داخلی آن، انقلاب و نظام تازهتاسیس را تهدید میکرد، اتخاذ کند. این در حالی بود که کادرهای انقلاب از گرایشهای مختلف و حتی لایههای مختلف اجتماع، خواهان مقابله جدی با امپریالیسم بودند.
موج مطالبات مردمی در میان لایههای آگاهتر، آنگاه فزونی گرفت که آمریکا با پذیرش شاه، ستیزه خود با نظام تازهتاسیس را آشکارتر کرد. شیوه رهبری انقلاب از سوی امام خمینی(ره) با ماهیت «از مردم به مردم» خود، به بهترین نحو مطالبات تودهها و نیاز زمانه را اخذ و سپس پردازش کرده و در مناسبترین قالبها آنها را بستر هدایت و رهبری خلق به سمت آرمانهای تاریخی ایشان اعم از آزادی، عدالت اجتماعی و استقلال ملی در پرتو مکتب رهاییبخش اسلام میکرد. در مقطع مورد بحث ما نیز در شرایطی که فشار از پایین و ناتوانی دولت موقت از درک مقتضیات خاص شرایط انقلاب هردو رو به فزونی گذارده بود، امام خمینی در پیام مورخ دهم آبانماه خطاب به دانشآموزان، دانشگاهیان و طلاب (یعنی همان اقشاری که تجربه ایشان در شرکت در انقلاب ثابت کرده بود که از پویایی بالایی در فرآیند تحول و دگرگونی اجتماعی و پیشبرد رهنمودهای ارائه شده از سوی رهبری در پروژه تغییر برخوردارند) خواستند که بر حملات خود علیه آمریکا بیفزایند تا این رژیم را ناگزیر از استرداد شاه مخلوع به ایران کنند. گویی امام به صرافت و هوشمندی خاصی که در امر راهبری خلق داشت، نیک دریافته بود که با تمرکز بر این مطالبه معمول در عرف روابط بینالملل و ایجاد پشتوانه تودهای لازم برای آن میتواند آمریکا را که در مقابل نظام تازهتاسیس و متزلزل آن روز از موضع برتری برخوردار بود، دچار انفعال کرده و نظام نوین را از وضعیت تزلزل به سرمنزل تثبیت رهنمون شود.
امام در همان پیام یاد شده فرمودند: «بر دانشآموزان، دانشگاهیان و محصلین علوم دینی است که با قدرت تمام حملات خود را علیه آمریکا و اسرائیل گسترش داده و آمریکا را وادار به استرداد این شاه مخلوع جنایتکار نمایند و این توطئه بزرگ را بار دیگر شدیدا محکوم کنند. بر دانشآموزان، دانشگاهیان و محصلین علوم دینی است که با تمام نیرو وحدت خویش را حفظ و از انقلاب اسلامی خود طرفداری نمایند و بر ملت است که از این دو جناح عزیز با تمام قدرت پشتیبانی کنند.» (صحیفه نور- جلد ۱۰- صفحه ۹۷).
در این بین طرحی مبنیبر تسخیر سفارت آمریکا نیز در جلسات درونی نمایندگان انجمنهای اسلامی برخی از دانشگاههای تهران موضوع بحث بود. طراحان و حامیان این طرح آنچنان که خود بعدها گفتهاند وضعیت آن روز میهنمان را وضعیتی همچون ایام بلافاصله پیش از کودتای ۲۸ مرداد میدیدند و معتقد به وضعیتی بودند که کانون توطئه در این میان، سفارت آمریکاست. امری که اسناد منتشره پس از تسخیر لانه نیز ثابت کرد که تحلیل بیراهی نبود.
ظاهرا پروژه تسخیر لانه، بیش از آنکه ضربه زدن به کانون توطئه را هدف قرار داده باشد در وهله نخست حرکت نمادینی بود و تصمیم آن بود که با تحصن در حیاط سفارت، آمریکا را برای عقبنشینی در مقابل انقلاب و نماد آن در آن مقطع یعنی استرداد شاه، تحت فشار قرار دهد و با این هجمه وجه ضداستعماری انقلاب را تغلیظ و به بهترین نحو در مقابل توطئههای ضد امپریالیستی از نظام برآمده از انقلاب مردمی دفاع کنند. ایده تسخیر سفارت آمریکا با پیام امام به مناسبت روز دانشآموز همراه شد و دانشجویان که ابتدا تصمیم خود را به اطلاع امام نرسانده بودند با مطالعه پیام امام که البته بدون ارائه راهکاری مشخص، صرفا جوانان را به گسترش حملات خود نسبت به آمریکا و مطالبه استرداد شاه دعوت کرده بود، در عزم خود راسخ شدند و سرانجام روز ۱۳ آبانماه ۵۸، سفارت آمریکا در تهران از سوی جمعی از دانشجویان اشغال شد. این حرکت با موج حمایتهای مردمی مواجه شد که پیش از این در فضای گفتاری آن روز، آمریکا را موید استبداد و خفقان پهلوی میدیدند و آن را توطئه علیه انقلابشان میشمردند. این موج از آن رو قوت بیشتری یافت که با رهنمودهای کلی امام بهخصوص پیام روز دانشآموز نیز همراه شد و گمان برده میشد که حرکت دانشجویان تحقق عینی خواست امام در پیام مزبور است.
در چنین وضعیتی امام که درک به موقع، صحیح و عمیق از عینیت اجتماعی، ویژگی وی در رهبری انقلاب کبیر ۲۲ بهمن بود با تایید این حرکت و جهتدهی آن، آن را به نحوی صورتبندی کرد که نقطه عزیمت و نمادی برای تغلیظ جهتگیری ضداستعمار انقلاب و نهایتا تثبیت نظام برآمده از آن شود. با موج حمایتهای مردمی و تایید امام، حرکت دانشجویان از حد چند صد دانشجو خارج شد و تبدیل به یک حرکت ملی شد. امپریالیسم آمریکا به نحو بیسابقهای خود را با یک حرکت خلاف عرف دیپلماتیک مواجه میدید اما در واقع میدید که نه با یک گروه و جریان یا حتی یک دولت، بلکه با یک ملت مواجه است. ملتی که گسترشطلبی و حمایت آن از رژیم استبدادی کودتایی و آزادیستیز محمدرضا شاه را به چالش کشیده و آن را ناگزیر از امتیازدهی به ملتی میکرد که حیثیت و هویت و استقلالش سالها تحقیر شده بود. این حرکت ملی در آن مقطع از آنچنان حقانیتی برخوردار مینمود که حمایت غالب گروهها و جریانهای سیاسی وقت را به خود جلب کرد تا بد آنجا که «نهضت آزادی ایران» نیز با انتشار بیانیهای تسخیر لانه جاسوسی را موجه شمرد. با دستیابی دانشجویان به اسناد سفارت و انتشار تدریجی آن مخالفتها نمود مشخصی یافت و نهضت آزادی نیز در چرخشی آشکار بنای اعتراض گذارد. حرکتی که قرار بود چند روزی ادامه یابد با تبدیل شدن به یک حرکت ملی ۴۴۴ روز تداوم یافت.
گو اینکه گروهها و جریانهایی که در آن هنگام با اصل تسخیر سفارت موافق بودند در چگونگی تداوم و پایان آن سلایق مختلفی داشتند. به هر تقدیر اکنون پس از سپری شدن سه دهه، حوادث داخلی و خارجی و از جمله ماجرای ۱۳ آبان همچون تابلوی راهنمایی است که عمل سیاسی امروز و فردای ما را تعین میبخشد. پدیده «امپریالیسم» کماکان در جهان امروز از تحقق خارجی برخوردار است. گرچه تعبیر لنینی از امپریالیسم به مثابه آخرین مرحله تکامل سرمایهداری، شاید امروز خام و ناتوان از تبیین روندهای واقعا موجود بنماید. اما جوهره این مفهوم کماکان با واقعیات کنونی جهان سازگار است. از دیگر سو در جهان امروز واحدهای ملی جزیرههای از هم گسسته نیستند. بلکه سیاستگذاری داخلی آنها در ابعاد سیاسی، اقتصادی یا فرهنگی بهشدت متاثر از متن و زمینه جهانی و فرآیندهای جاری در این متن است. فرآیندهایی که مضمون امپریالیستی آنها را بیهیچ تردیدی نمیتوان انکار کرد و لذا تعیین نسبت خود با این پدیده از سوژههای ناگزیری است که روشنفکران غرب نمیتوانند از آن رخ برتابند. داعیههای فرهنگی- تمدنی ما در جهت اثبات هویت خویش و داشتن حق تعیین سرنوشت نسبت به روندهای جهانی و نیز ضرورتهای عینی توسعهای این نسبت را بهزعم ما نسبتی چالشی و تعارضی خواهد ساخت. تعارضی که امروز تلاشهای تئوریک و راهبری روشنفکران انقلابی و ترقیخواه میهن ما را به خود میخواند. گرچه روشنفکران اسلامی در این میان از رسالتی به مراتب سنگینتر برخوردارند. متاسفانه با قالبهای تاریخی و مشروط به ناگزیریهای مقطعی حیات انقلاب ما گشته است.
اتفاقا اکنون این رسالت نیروهای ضدامپریالیست و انقلابی است که قامت بلند اصول را از جامه تنگ حوادث تاریخی (که در جای خود قابل دفاعاند) برهانند. دستیابی به استقلال ملی، استیفای تمامعیار حق تعیین سرنوشت مردم ما در مقیاس جهانی و قطع ید امپریالیسم از حیات سیاسی- فرهنگی ملتی با سابقه هویتی دیرین یک هدف بلندمدت است که در قالب خطمشیهای متنوع، نمودیافتنی است. خطمشیهای مقطعی از یک سو در اصول ریشه دارد و از سوی دیگر در شرایط و اقتضائات خاص تاریخی. قطع ید امپریالیسم و تعمیق و گسترش استقلال در تمامی ابعاد آن، هدف ثابتی است که حیات تاریخی ما در نسبت با تمدن جهانگیر غرب باعث ثبات آن است اما لازمه ثبات هدف ثبات خطمشی در هر مقطع نیست. اگر روزگاری روالهای قانونی در جامعه ما شکل نگرفته بود ترتیبات مدنی ناکارکرد بودند و لذا تکیه بیشتر بر بسیج تودهای در قالب خاص آن مقطع ضروری مینمود و میتوانست از پشتوانه اجتماعی برخوردار باشد. دال بر آن نیست که همواره چالش با «سلطه» با آنچنان راهکارهایی صورت تحقق پذیرد.
وانگهی بازتولید نابهنگام راهکارهای گذشته به ناگزیر چشم بستن بر عوارض منفی آن راهکارها را هم در برخواهد داشت. عوارضی که گاه کاملا در جهت مخالف تحقق آرمانها و منجمله چالش با امپریالیسم عمل میکردهاند. این عوارض اگر در مقطع خاص تولد پدیدههای تاریخی همچون تسخیر لانه جاسوسی آمریکا اجتنابناپذیر بودند با تقلیدهای نابهنگام و ناشیانه، تکرار مختارانه و آگاهانه خطا خواهند بود. امروز آنچه ضروری است بازاندیشی بر صورتهای نوین امپریالیسم و سپس ترسیم خطمشیها و راهکارهایی متناسب با شرایط زمان در جهت چالش با امپریالیسم و سپس کار تبلیغی ترویجی مدام برای گسترش تودهای این اندیشه است این راه گامهای شجاعانه، عالمانه و مومن روشنفکران، عالمان و جوانان اسلامی این مرز و بوم را میطلبد.
امیرعباس میرزاخانی
منبع : روزنامه کارگزاران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست