شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


ورزنه؛ شهر یادمان های کهن تاریخی


ورزنه؛ شهر یادمان های کهن تاریخی
ورزنه شهر تاریخ است، پایان زنده رود (آخرین آبادانی و بهره برداری انسانی از رودخانه و سپس تالاب )، شهر زنان چادر سفید، شهر شن ها و ماسه ها، شهر همان پیرمرد صد ساله و كودك هفت ساله اش.آیا می دانید در سالهای اخیر بر سر كردن چادر سفید در سطح فراگیر تنها در شهر ورزنه مرسوم است؟
همین موضوع موجب شده رنگ سفید جاذبه خاص خود را در ورزنه پیدا كند و هر كس كه وارد این شهر می شود نخستین سؤالی كه برای او پیش می آید چادر سفید زنان است. دراین باره دلایل چندی عنوان می شود. می گویند این نشان قومی است كه ریشه در تاریخ چند هزار ساله دارد و به سلامت از دل تاریخ بیرون آمده است.
در ورزنه زنان و دختران بر پایه روش نیاكان خود چادر سفید بر تن می كنند. گفته می شود پوشیدن لباس سفید رنگ، یادگار دوران بسیار دور است. گروهی هم اعتقاد دارند كه شرایط آب و هوایی منطقه و شغل كرباس بافی و كشت و كار پنبه و در دسترس نبودن پارچه های شهری موجب پوشیدن لباس سفید رنگ شده است كه خودشان از تبدیل پنبه به نخ می بافتند. متأسفانه در سال های گذشته به علت افزایش ارتباطات و رنگ باختن خرده فرهنگ ها این رسم دیرین نیزدر شرف انقراض است و متأسفانه مانند بسیاری از سنت های نیكویی كه از نیاكانمان برجای مانده در حال از بین رفتن است. زنان و دختران جوان از الگوهای شهری پیروی كرده و چادر سیاه بر سر می كنند.
با این حال رضا خلیلی دبیر تشكل دوستداران شهر ورزنه می گوید در یك سال گذشته با اقدام های فرهنگی كه انجام شده مانند برگزاری جشنواره زنان چادر سفید روند نزولی سر كردن چادر سفید تقریباً متوقف شده تا آنجا كه به گفته او هم اكنون به همان میزان كه زنان از چادر سیاه استفاده می كنند چادر سفید هم بر سر می كنند.
اكنون بیشتر زنان مسن تر شهر ورزنه از چادر سفید استفاده می كنند و دختران جوان تمایل بیشتری به رنگ سیاه دارند .این در حالی است كه به گفته خلیلی رنگ سفید از همه نظر مورد تأیید اسلام و بهداشـت است و از نظر روان شناسی رنگ شادی است كه از هزاران سال پیش مورد استقبال مردم بوده است.
به این شهر با توجه به نوع پوشش زنان با القابی مانند شهر ملائكه، شهر رؤیایی و ... انسان رابه یاد وحدت و انسجام و یك رنگی هنگام انجام مناسك حج می اندازد. ورزنه به معنای واقعی، شهری با جاذبه های تاریخی وطبیعی است. هم تمامی عناصر تاریخی و سنتی مانند قلعه ها، كبوترخانه ها، مسجد جامع، پل، آسیاب ها، آب انبار و خانه های تاریخی را در خود دارد و هم یكی از مهم ترین جاذبه طبیعی استان، یعنی تالاب گاو خونی، در انتهای چند كیلومتری آن واقع شده است.
● مسجد جامع ورزنه
اهالی شهر ورزنه در گذشته های دور خانه های خود را گرداگرد مسجد جامع بنا می كردند به طوری كه در نقشه ها مشاهده می شود مسجد جامع تقریباً در میان كاربری های مسكونی قرار دارد. از آثاری كه بدست آمده مشخص می شود بنای اولیه مسجد جامع شهر بر روی بقایای یك آتشكده بوده است كه تاریخ آن به زمان ساسانیان بر می گردد، اما معماری مسجد جامع به صورت كنونی آن به زمان تیموریان، حدود ۵۰۰ سال پیش برمی گردد .می توان از روی كاشی كاری های محراب و سردر مسجد جامع به خوبی این مطلب را دریافت. در دوره های بعد تعمیراتی در آن صورت گرفته است.
نقشه بنای مسجد به صورت دو ایوانه دارای سردر، هشتی بزرگ گنبددار، ایوان های شمالی و جنوبی، رواق های آجری اطراف صحن و شبستان های شرقی و غربی است. بنا با كاشی های نفیس معرق و كتیبه های زیبایی تزئین شده است. بر دیوار ضلع درگاه، یك اسپر بزرگ كاشی معرق دیده می شود.
● پل قدیم ورزنه
پل قدیم یادآور یافته های فنی و معماری آنان در عمران منطقه و ایجاد ارتباط میان حال و گذشته است.بروز حوادث طبیعی و فرسایش، در قرن های متمادی خساراتی را به این پل وارد و آن را به مخروبه ای بدل كرده است. ساختمان استوار و بدنه پای این پل با پایه های توپر از لحاظ ایستادگی در برابر شدت عوامل طبیعی از ارتعاش بی وقفه ناشی از ضربه های مستمر و پیاپی امواج پر تلاطم آب رودخانه زاینده رود در فصل های پر آبی و طغیان گرفته تا بارش های هر چند كم و گرما و سرما در قرن ها و اعصار توانسته است تاكنون باقی بماند.
این پل با آجر ساخته شده و دارای ۱۰ چشمه است . بنای پل بسیار قدیم و مربوط به دوره دیلمیان و سلجوقیان است ولی مردم آن را به سیف اله اردكانی نسبت می دهند. اما گویا ۳چشمه آن را به طول ۱۹متر مردم سخت كوش ورزنه در ۱۴۰ سال پیش ساخته و به آن افزوده اند و هم اكنون جزو آثار باستانی است كه تردد روی آن انجام نمی شود.
● آب انبارها
از ویژگی های مناطق صحرایی و كویری و دشت های پهناور و خشك مخازن سر پوشیده ای با ظرفیت های قابل ملاحظه ای برای ذخیره آب مورد نیاز مردم دهات و قصبات است .در سطح جلگه رویدشت میزان بارندگی ها، سالانه در حدود ۸۰ میلیمتر و بسیار ناچیز است، به همین رو تأمین آب اهمیت والایی برای روستائیان دارد، از این رو از روزگاران باستان در بیشتر روستاها آب انبارهایی ساخته شده كه برخی از آنها هنوز هم موجود است. قدیم ترین آب انبارها در شرق اصفهان در كاشان و آب انبارهای كوی كوشك صفی ۱۰۳۷ هجری ساخته شده است كه برای جلو گیری از آلودگی آب ها در انبارها، شیوه خنك كردن آن استفاده از بادگیرها بوده و برای هرآب انبار یك تا چهار برج خنك كننده بادگیری می ساخته اند.
تأمین آب آب انبارهای ورزنه در موقع طغیان آب زاینده رودانجام می گرفته و آب مورد نیاز ۶ ماهه آن را تأمین می كرده است، ولی بقیه روستاها، آب آب انبارها را از راه قنات ها تأمین می كرده اند. در ورزنه نزدیك به ۷ آب انبار وجود داشته كه امروزه ۳ آب انبار حاج محمد جعفر، آب انبار مسجد جامع و آب انبار حاج میرزا موجود است و بقیه تخریب شده اند.
● بادگیرها
در مورد بادگیرها نیز باید گفت در ساختمان های سنتی ورزنه كه بیشتر یادآور ابنیه و اماكن شهر یزد و پیرامون آن است، بادگیر به منزله خنك كننده طبیعی به شمار می رود. این بادگیرها از خشت و گل و چوب برفراز اتاق های گنبدی شكل و آب انبارها ساخته می شده اند.بادگیر منازل رو به شمال یا به اصطلاح محلی، رو به كوهستان ساخته می شد تا اغلب اوقات در سایه باشد و شیارهای بادگیر بادهای خنكی را دریافت كند.چشم انداز بادگیرها در اقلیم صحرایی هر چند هنر معماری را نمایان می سازد، ولی ضرورت آن را در مناطق كویری تأیید می كند. بادگیرها در ساختمان های سنتی ورزنه به منزله خنك كننده طبیعی مساكن قدیمی است كه بر روی گنبد خانه ها كه به طاق و چشمه مشهور است ساخته می شده است.
ساخت بادگیر ها بسیار جالب و استادانه است و با شرایط اقلیمی خشك و كویری منطقه سازگاری دارد. در چند سال گذشته با گسترش موج نوسازی و شیوه های نوین كه با معماری گذشته تفاوت فراوان دارد و با شرایط اقلیمی كویر ناسازگار است و بیشتر امروزه جنبه تزئینی ساختمان مورد توجه است و در خانه ها از پنجره های كم شیشه و چوبی قدیم كمتر نشانی یافت می شود و اگر امروزه بادگیری ساخته می شود یادگاری و تزئینی از واقعیت گذشته است كه نشانگر مبارزه انسان با طبیعت خشك و نامساعد پیرامونش را بازگو می كند، از بادگیرهای قدیمی و سنتی ورزنه در اثر اجرای طرح هادی روانبخشی، جز چند بادگیر بقیه تخریب شده است.
● آسیاب های آبی
در گذشته مردم ورزنه برای آرد كردن گندم و جو به شیوه های مختلفی عمل می كردند، برخی با استفاده از سنگ دایره وار پهن و مسطح كه یكی از آنها ثابت و دیگری متحرك بود گندم ها را آسیاب می كردند و برخی دیگر اقدام به ساخت آسیاب های آبی در كنار بندهای آب نزدیك ورزنه می نمودند كه آثار چند نمونه از این آسیاب های آبی در كنار رودخانه وجود دارد مانند باقی مانده آسیاب های حاج عزیز و حاج میرزا در غرب و شرق ورزنه.
●‌ ورزنه شهری محصور در قلعه
در گذشته دور تا دور شهر ورزنه، به مانند قلعه بزرگ و به صورت ارگ، دیوارهای بلندی كشیده شده بود و مردم، تنها حق عبور از دروازه های شهر را داشتند. خندق گرداگرد و بیرونی شهر حتی تا ۳۰ سال گذشته نیز موجود بود كه كم كم با توسعه شهر با خاك پر شد. امروزه جای دیوارهای بلند و قلعه های مستحكم در بافت قدیمی ورزنه را خیابان دایره وار دكتر بهشتی گرفته است. قلعه دیزی، قلعه پچویز، قلعه گوشت (چشت)، قلعه شاخ كنار و شاخ میان در نزدیكی تالاب گاوخونی ازقلعه های شهر ورزنه است.
● كبوتر خانه ها
در ورزنه نیز شمار زیادی كبوتر خانه وجود داشت كه اكنون تعدادشان انگشت شمار است و استفاده ای از آنها نمی شود. در ورزنه از این كبوترخانه ها و برج های بالای آن چندین استفاده می شد. از آنجایی كه این كبوترخانه ها بیشتر در مزارع واقع شده است، می توان به این نكته پی برد كه در گذشته از فضله كبوتر به عنوان كود استفاده می كردند.
بدین منظور ساختمان درونی كبوتر خانه ها را شبیه كندوی زنبور عسل درست می كردند تا كبوتران در آنجا زندگی كنند و غذای خود را از مزارع اطراف تأمین كنند و از طرف دیگر كشاورزان نیز هر چند وقت یكبار فضولات آنها را جمع آوری می كردند. یكی دیگر از موارد استفاده برج ها و كبوتر خانه ها وقتی بود كه امنیت وجود نداشت و دزدان و راهزنان به روستاها و مزارع دستبرد می زدند و محصولات كشاورزان را غارت می كردند و در چنین مواقعی عده ای از روستائیان در داخل برج ها به نگهبانی می پرداختند.
در منطقه رویدشت بیشترین كبوتر خانه موجود كه شماری از آنها به كلی مخروبه و شماری نیمه ویران است در روستای اژیه دیده می شود و متأسفانه از تمام كبوتر خانه های شهر ورزنه تنها یك كبوتر خانه باقی مانده است.● رباط ها و كاروانسراها
در ورزنه یكی از مهم ترین و آخرین آثار كاروانسراهای قدیم، رباطی روبروی در شمالی مسجد واقع بود كه چند سال پیش آن هم از بین رفت.
این رباط را به محمد علی بیك نسبت می دهند كه احتمال دارد از ساخته های محب علی بیك،لله شاه صفوی بوده باشد. و اشتباهاً محمد علی بیك گویند، رباط از آجر ساخته شده كه محل استراحت مسافران آن روزگار بوده است.
● بناهای ورزنه
در ورزنه می توان انوع گونه گونی از معماری خانه ها و بناها را مشاهده كرد. بناهای قلعه ای و گنبدی. بناهای قلعه ای با برج ها و دیوارهای حفاظتی كه یادگار دوران های قدیم بوده و امروزه گسترش و توسعه روستا، پا را از مساكن فراتر گذارده كه نمونه هایی از این قلعه ها در ورزنه، فارفان، قورتان، و شریف آباد و ... به چشم می خورد.
اما بیشتر خانه های قدیمی را مساكن گنبدی تشكیل می دهد. این مساكن دارای درهای كوتاه و سقف های بلند هلالی است و بر روی برخی از این گنبدها بادگیرهای زیبایی ساخته شده است. گسترش این نوع مساكن بیش از ۸۰ درصد خانه های مسكونی را تشكیل می دهد ولی هرچه به طرف شرق نزدیك می شویم، تراكم آنها بیشتر می شود، بطوری كه در بافت قدیم (ورزنه)این تراكم شدت می یابد، ولی امروز با نفوذ معماری شهری به این شهر و تقویت مالی روستائیان از شمار این گونه مساكن كاسته شده و ناهماهنگی آشكاری میان معماری شهری و سنتی به وجود آمده است.
سبك معماری خانه های سنتی ورزنه صرف نظر از اختلافاتی كه شرایط اقلیمی در شكل ظاهری آنها به وجود آورده تقریباً بیشتر آنها به ساده ترین سبك معماری ممكن ساخته شده و در ازای قرن ها تغییرات چندانی در آنها به وجود نیامده است. خانه ها دارای یك چهار دیواری مسقف است به حدی كه بتواند ساكنان آن را از سرمای زمستانی و گرمای تابستانی اقلیم صحرایی درامان بدارد، از این رو چون زندگی روستایی متكی به كشاورزی و دامداری است ،بنابراین گسترش و تكامل منازل برای رفع نیازمندیهای زندگی بود و ایجاد پناهگاه دام و انبار علوفه نیز به آن افزوده شده است.
فضاهای معماری در مساكن ورزنه متفاوت است، در ورودی برخی از مساكن به حیاط باز می شود و اطاق های همكف در یك یا چند حیاط قرار دارند. برخی دیگر به وسیله راهرو تنگ و سرپوشیده(دالان) با حیاط ارتباط دارند و بیشتر بالا خانه ای نیز بر فراز راهرو ساخته اند كه به عنوان بیرونی استفاده می شود كه این گونه مساكن بیشتر در ورزنه و روستاهای بخش دیده می شود.
بیشتر خانه های بزرگان و افراد صاحب نام داری مساكنی از نوع دوم است.
چون در ایجاد مساكن قدیمی، به دلایل اقتصادی، خود اهالی اقدام نموده اند بنابراین، اصول معماری در آن كم تر به چشم می خورد، دیوار خانه ها بیشترشان گچی و نامنظم و برآمدگی هایی در آن دیده می شود.
سقف منازل بلند و با راه پله و راهرو به اطاق پذیرایی متصل می شود. اطاق ها دارای بخاری، تاقچه و رف و درهای چوبی و دو لنگه مجزا با قفل های روكار كه در بالای در بسته می شود.
● شهر سبا
شهر سبا یا سرا در واقع نامی است كه ساكنان شهر ورزنه و روستاهای اطراف آن، منطقه مسكونی قدیم مدفون ده در زیر تپه های شنی حاشیه غربی تالاب گاوخونی را بدان نام می شناسند و عقیده دارند كه با توجه به آثار بر جای مانده از آن شهر كه گاه گاهی با جابه جایی ماسه ها به وسیله باد،پدیدار می شود در زیر شن های روان شهری به نام سبا مدفون است به این امر در بیشتر نوشته های قدیمی كه در آن نامی از ورزنه یا گاوخونی برده اند نیز اشاره شده است. هم اكنون نیز گمانه زنی های باستان شناسی به شناسایی نزدیك به ۴۰ تپه باستانی در منطقه معروف به شهر سبا منجر شده است .
براساس اطلاعات موجود وسعت تپه های شنی مجاور تالاب بالغ بر ۱۷۳۹۵هكتار است كه از نزدیكی شهر ورزنه آغاز شده وتا چند كیلومتری جنوب شرقی روستای خارا به طول ۴۴ كیلومتر امتداد دارد. ارتفاع این تپه ها در نقاط مختلف آن فرق می كند و بلندترین آن در محل موسوم به شهر سرای یا سبا به ۶۲ متر می رسد. عرض این تپه ها در بخش های شمالی آن قابل توجه بوده كه تا ۱۵كیلومتر می رسد در حالی كه در نواحی جنوبی، عرض آن به بیش از یك كیلومتر نمی رسد.
‌● تالاب گاو خونی و قصه دفن دوباره شهر
حضور تالاب گاوخونی در مجاورت تپه های شنی و تأثیرات مثبت آن از مهم ترین عوامل طبیعی تثبیت كننده آنها به شمار می آید. اگرچه طبق شواهد موجود این تپه ها در سالیان متوالی حركت چندانی نداشته و فاصله خود را با شهر و روستاهای مجاور تا حدودی حفظ كرده است، اما بخش اعظم این موهبت مرهون وجود تالاب گاوخونی است و چنانچه روند كاهش آب ورودی تالاب و خشك شدن آن به همین ترتیب ادامه یابد، با مرگ تدریجی تالاب حركت شن های روان آغاز و به مقدار قابل ملاحظه ای تسریع می شود.
در این صورت است كه حكایت مدفون شدن شهرها یا روستاهایی همانند شهر سبا تكرار خواهد شد. این پدیده نه تنها مناطق مجاور تالاب بلكه حتی مناطق شرقی و جنوب شرقی استان اصفهان را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد.
بیش ترین نقش تالاب، در تثبیت تپه های شنی منطقه است. پوشش گیاهی انبوهی كه در بخش هایی از تالاب و بویژه بخش شمالی آن وجود دارد و رویش گیاهانی همچون گز و نی كه ارتفاع پوشش قابل ملاحظه ای دارند. در كاهش سرعت بادها و جلوگیری از حركت شن هایی كه به وسیله باد حمل می شوند نقش مهمی دارد .
دیگر این كه به علت بالابودن سفره آب زیر زمینی مناطق حاشیه تالاب و خاصیت مویینگی خاك، درصد رطوبت تپه های شنی افزایش می یابد كه این امر خود موجب تثبیت شن های روان می شود.همچنین دسترسی به سفره های آب زیرزمینی در بخش هایی از تپه های شنی مجاور تالاب موجب رویش بسیاری از گیاهان به ویژه گیاهان شور پسند می شود كه این امر سهم بسزایی در تثبیت تپه های شنی ایفا می كند.
همچنین می توان باكاشت مصنوعی گیاهان سازگار كه قدرت رویش در چنین مناطقی را دارد به این امر كمك كرد. افزون بر این باد های حامل شن و ماسه ضمن حركت از میان دریاچه، تحت تأثیر رطوبت آن قرار گرفته و ماسه خود را رسوب می دهند. همچنین رودخانه زاینده رود و تالاب گاو خونی در ایام پر آبی، بخش هایی از تپه های شنی مجاور خود را با رسوبات حامل پوشانده و به تثبیت آن كمك می كنند.ازجمله دیگر مواهب تالاب می توان به خاصیت مویینگی خاك اشاره كرد كه آب شور تالاب را از نواحی پایین به قسمت های فوقانی خاك هدایت می كند ودر مرحله بعد با تبخیر شدید آن لایه ای از نمك به صورت یك حالت سیمان مانند از حركت ماسه ها جلوگیری می كند.
یكی از ویژگی های منحصر به فرد دشت ورزنه وجود چاه های آرتزین است این چاه ها را به این دلیل آرتزین یاجهنده گویندكه آب با فشار بدون نیروی موتورپمپ از زمین خارج می شود كه علت آن را می توان با توجه به توپوگرافی و پستی و بلندی منطقه توجیه كرد. چون دشت ورزنه نسبت به ناهمواری های اطراف در گودترین نقطه واقع شده است و در طول هزاران سال آب در سفره های آبدار و آبخوان های زیرین ذخیره شده و این آبخوانها ازنوع محبوس وتحت فشار هستند. با دسترسی به لایه های محبوس وتحت فشار زیرین آب از زمین، به علت فشار ستون آب كه ناشی از وضع پستی و بلندی منطقه و شیب زمین شناسی لایه های زیرین است، از زمین خارج می شود كه مدل آن در قسمت تصاویرارائه شده است. شمار این چاه ها در این منطقه تاكنون به بیش از ۲۰ حلقه رسیده است كه تمام شان به موازات سواحل شمالی و جنوبی زاینده رود واقع هستند.
مهسا جزینی
منبع : روزنامه ایران