چهارشنبه, ۲۲ اسفند, ۱۴۰۳ / 12 March, 2025
مجله ویستا
مجرمان بیتقصیر

به راحتی میشود به آنها نزدیک شد و گاها با دست به آنها غذا داد و این در حالی است که در کشور خودمان (ایران) حیوانات از شعاع چند کیلومتری با دیدن هر موجودی شبیه به انسان پا به فرار میگذارند. در سایر کشورها کسی تیروکمان ندارد تا مزاحم حیوانی شود، حتی کسی با سنگ بال پرندگان را نمیشکند. کشورهای غربی بهجز مد و لباس و... نکات مثبت بیشماری دارند که ایکاش میتوانستیم از آنها یاد بگیریم!! و تصویر دیگر، گوزنهایی را نشان میدهد که وارد حیاط منزلی شدهاند که مدتی در آنجا اقامت داشتیم. وینا – استان ویرجینیا»
● بشنوید از ایران و تهران!
حال بشنوید از تهران و ایران خودمان و رفتار ما با گونههای متنوع جانوری! حتما شما هم در چند هفته گذشته مرتبا اخباری را مبنیبر مشاهده پرندگان شکاری مثل عقاب و جغد در روزنامهها و حتی تلویزیون خواندید و شنیدید. در اغلب این موارد مردم با مشاهده عقاب یا جغد که بدون کوچکترین آزار و اذیتی تنها روی شاخه درخت یا لب دیواری نشسته بودند، از ترس با آتشنشانی تماس گرفتند و ماموران محترم آتشنشانی هم به محل رفته و پرنده را گرفته و تحویل سازمان محیط زیست یا باغوحش تهران دادند تا پرنده بخت برگشته مابقی عمر خود را در قفس سپری کند. اما به چه جرمی؟ شاید تنها جرم این پرندگان زیبا، دیدهشدنشان توسط شهروندان تهرانی و نشستن روی دیوار یک مدرسه در منطقه شهران یا شاخه یک درخت کاج در حیاط یک منزل در خیابان میرداماد بوده و دیگر هیچ!
راستی چرا؟ چرا مردم دود زده تهران که سالهاست در حصاری از آهن و بتون و دود و... گرفتار شدند با دیدن یک پرنده زیبا که میتواند حیات و سرزندگی و شادابی را برای ساکنان یک محله به ارمغان بیاورد تا این حد بیگانه هستند؟ مگر جغد یا عقاب چه آسیبی به انسان میرسانند که به محض دیده شدن گوشی تلفن را برمیداریم و با آتشنشانی تماس میگیریم و پرنده بیچاره را روانه قفس میکنیم آن هم در حالی که میدانیم اساسا سازمان محیط زیست چندان میانه خوبی با آزادی حیوانات ندارد و به ندرت این پرندهها را رهاسازی میکند. اقدامات اخیر این سازمان همچون گرفتن توله یوزپلنگ در پارک ملی توران و گرفتن توله پلنگ به دام افتاده در یک روستای مازندران و نهایتا انتقال آنها به کنج قفسهای پارک پردیسان تهران، نشان میدهد که گویا مدیریت این سازمان نیز همچون برخی از مردم بر این باور است که جای گونههای جانوری جایی جز قفس نیست و این بیچارهها نه در شهر و روستا اجازه زندگی دارند و نه در پارک ملی و جنگل چون فقط کافی است دیده شوند و بعد هم به جرم دیده شدن کنج قفس هدایت شوند!
در این میان مقصود، انتقاد از سازمان آتشنشانی و زحمتکشان این سازمان نیست که چرا با تماس مردم، بلافاصله در محل حاضر میشوند و انجام وظیفه میکنند. اما مقصود انتقاد از سازمان محیط زیست و بخشهای مرتبط با محیط زیست شهری در شهرداری تهران است که در تمام این سالها نتوانستهاند اینقدر خود را به مردم معرفی کنند که مردم لااقل بدانند وقتی گونههای جانوری را دیدند و بیجهت از آن ترسیدند، لااقل به محیط زیست زنگ بزنند نه آتشنشانی! و این نشان میدهد که دستگاههای متولی تاکنون کمترین کار ممکن را در امر آموزش محیط زیست در جامعه داشتهاند!
دکتر اسماعیل کهرم، متخصص حیاتوحش و مدرس دانشگاه در اینباره میگوید: اشکال از سازمان محیط زیست است که بسیار کم کار است. اصلا روابط عمومی این سازمان چکار میکند؟ آیا شما تابهحال دیدهاید که سخنگوی این سازمان در سیما حاضر شود و با مردم سخن بگوید؟ سازمان محیط زیست که وزارت اطلاعات و وزارت دفاع نیست که کارشان مرتبط با مردم نباشد. اصلا این سازمان اصل کارش باید ارتباط و تعامل با مردم و رسانهها باشد تا آموزش دهد. چرا این سازمان یک بخشنامه به سازمان آتش نشانی نمیدهد که در چنین مواردی، پرنده بیآزار را در یک پارک جنگی مثل سرخه حصار یا چیتگر یا حتی یک پارک شهری رها کند؟
وی درباره مشاهدات اخیر پرندگان شکاری در تهران میگوید: پرندگان شکاری همیشه در تهران بودند و این چیز عجیبی نیست. ما زیستگاه این حیوانات را تصاحب کردیم و آن را تبدیل به برج و آسمان خراش کردیم اما باز هم این پرندگان با ما کنار آمدند بهطوری که چند وقت قبل یکی از این پرندگان به نام ترمتای در کنار پنجره یکی از طبقات برج سفید در پاسداران لانه گزینی و حتی جوجهآوری داشت، اما اگر امروز ما شاهدیم که این پرندگان به جای پارکها به روی دیوار خانهها یا حیاط منازل میآیند این نشان میدهد که سطح سرانه فضای سبز شهری تا چه حد کاهش داشته که این حیوانات جایی برای استراحت نمییابند. وی گفت: عقاب یا جغد هرگز به انسان آسیبی نمیرسانند و حال که سازمان محیط زیست خواب است و آموزش محیط زیست را فراموش کرده، رسانهها باید به مردم آموزش دهند و این نکات را متذکر شوند.
کاش قدری نگاهمان را به طبیعت و جانوران عوض کنیم. کاش دیگر شاهد صحنههایی مشابه فاجعه کردکوی گلستان نباشیم. زمانی که یک گوزن مرال ماده به شهر آمد، مردم به وی حملهور شدند. حیوان بیچاره که آبستن بود زیر ضربات چوب و چاقوی مردم ساعتها مورد ضربوشتم قرار گرفت و تلاش دامپزشک محیط زیست برای نجات جان گوزن ماده نهتنها به نتیجه نرسید که حتی گوساله وی نیز به دلیل ضربات چاقویی که به شکم حیوان اصابت کرده بود جان باخت! به کجا میرویم ما؟
مژگان جمشیدی
منبع : روزنامه کارگزاران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست