یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


فخیم‌زاده با حس برتر بازیگر را هدایت می‌کند


فخیم‌زاده با حس برتر بازیگر را هدایت می‌کند
بعد از بازی در سریال «معصومیت از دست رفته» یک بار دیگر با حضور در «مختارنامه» تجربه همکاری با داوود میرباقری را تکرار کرد، (حتما خاطرتان هست که چقدر زیبا از پس کاراکتر مظلوم ماریا برآمد).
بازیگر نقش آذر مجموعه جدید فخیم‌زاده وقتی برای بازی در مجموعه «بی‌صدا فریاد کن» دعوت شد که در مختارنامه نیز با این هنرمند همبازی بود حضور در اثری که روند تولیدش به مثابه یک پروژه سینمایی بود و همبازی شدن با بازیگری که خود کارگردانی و رهبری گروه را به دست داشت امروز برای این بازیگر حرف‌های زیادی دار د، با هم می‌خوانیم.
▪ به عنوان اولین تجربه همکاری با مهدی فخیم‌زاده چقدر احساس رضایت دارید؟
ـ قبل از کار، دوستان می‌گفتند که آقای فخیم‌زاده سر صحنه بسیار سختگیر و جدی هستند ولی من از کار کردن با ایشان خیلی لذت بردم و تجربه خیلی خوبی برایم بود. یکی از خصوصیات خوبی کار با آقای فخیم‌زاده این بود که ایشان بسیار انسان منضبطی هستند و طبق برنامه‌ریزی سر ساعت کار را شروع می‌کنند و به نظم بسیار اهمیت می‌دهند، فکر می‌کنم هر بازیگری دوست داشته باشد با آقای فخیم‌زاده کار کند و من هم از این قاعده مستثنی نیستم.
▪ بیشتر توضیح دهید شاخص‌ترین ویژگی کارگردانی ایشان را در چه دیدید.
ـ می‌دانید که مجموعه‌های آقای فخیم‌زاده معمولا در ژانرهای پلیسی است و همیشه هم کارهایشان بیننده خودش را دارد. هر بازیگری هم دوست دارد که با یک کارگردان محبوب کار کند و معمولا تا زمانی که با آقای فخیم‌زاده همکاری نداشته باشید نمی‌توانید به ویژگی‌های کارشان پی ببرید. آثار ایشان معمولا تولیدات خاصی است و ژانر پرمخاطب دارد. کنترل خوبی روی بازیگر دارد. از کسانی است که در این حرفه ثابت‌قدم و صاحبنام بوده و در مقام یک پیشکسوت بسیار قابل احترام هستند.
▪ البته پیش از این همکاری ظاهرا شما با آقای فخیم‌زاده در مجموعه تاریخی «مختارنامه» همبازی بوده‌اید؟
ـ درست است. اولین تجربه بود.
▪ بازی در مختارنامه چقدر در انتخاب شما برای این نقش موثر بود و اینکه اصلا از چه زمانی فخیم‌زاده شما را در جریان نقش آذر قرار دادند؟
ـ راستش همکاری من با آقای فخیم‌زاده در مختارنامه مربوط به قبل از ساخت این مجموعه بود و البته زمانی که آقای فخیم‌زاده در حال ساختن مجموعه «حس سوم» بودند قرار بود در مختارنامه بازی کنند. یعنی همکاری من با ایشان زمانی بود که هنوز ساخت مجموعه «حس سوم» شروع نشده بود. سریال «حس سوم» را با خانم مقانلو شروع کردند. بعد از آن هم من اصلا در جریان نوشتن فیلمنامه جدید ایشان نبودم. زمانی که می‌خواستند کار را شروع کنند و زمان بستن قراردادها بود که با من تماس گرفتند و گفتند که چنین نقشی است و من را انتخاب کردند. بعد از آنکه آقای فخیم‌زاده تصویربرداری «بی‌صدا فریاد کن» را شروع کردند ساخت این سریال همزمان شد با همکاری مجدد ما در «مختارنامه» داوود میرباقری.
▪ شخصیت آذر و خانواده غلام در این مجموعه با خانواده ایرج در مجموعه «حس سوم» و با بازی نسرین مقانلو بی‌شباهت نیست، این قضیه چقدر برای شما مهم بود؟
ـ من فکر می‌کنم این شبیه بودن بیشتر از این جهت است که در این دو مجموعه شاهد حضور همسر و دختر نقش اصلی داستان هستیم. به هر حال آقای فخیم‌زاده نقش‌های خاصی را برای خودش انتخاب می‌کند، این موضوع شاید به نوعی باعث به‌وجود آمدن حس و حال همان خانواده در سریال «حس سوم» باشد اما باید صبر کرد و ادامه مجموعه را دید چون تاکنون حدود ۵ تا ۶ قسمت پخش شده است و برای قضاوت کردن کمی زود است و معمولا بعد از گذشت حدود ۱۲-۱۰ قسمت از یک سریال می‌توان در مورد بازتاب آن در بین مردم صحبت کرد.
▪ در این مجموعه شما پارتنر اصلی آقای فخیم‌زاده بودید. قبل از ضبط چقدر تمرین داشتید؟
ـ اصلا تمرین نبود، یعنی بازیگر باید آماده سرکار می‌رفت، آقای فخیم‌زاده کار را توضیح می‌داد که مثلا قبلا چه اتفاقی افتاده و بعدا چه اتفاقی خواهد افتاد و ... هر مشکلی هم اگر بود با راهنمایی‌ ایشان و قبل از شروع ضبط حل می‌شد.
▪ برخی معتقدند آثار تلویزیونی فخیم زاده کاملا دارای استانداردهای سینمایی است تا تلویزیونی و برای بازیگر تجربه نزدیکی از بازی در یک اثر سینمایی محسوب می‌شود، با این داوری موافق هستید؟
ـ آنچه از نزدیک در همکاری با ایشان تجربه کردم، این بود که دیدم نسبت به سایر مجموعه‌های تلویزیونی از ریتم تندتری برخوردار است و شاید به همین دلیل است که گاهی بازیگر احساس نمی‌کند که مجموعه تلویزیونی کار می‌کند. دلیل دیگر این موضوع هم به نظر من این است که آقای فخیم‌زاده در واقع کارگردان سینماست و قبل از اینکه وارد تلویزیون شوند و سریال بسازند، در سینما فعالیت می‌کردند. بنابراین چنین چیزی نمی‌تواند دور از انتظار باشد که روند تولیداتشان چه به جهت انتخاب عوامل تولید و چه شیوه کارگردانی واجد یک نگاه سینمایی باشد.
ولی به نظر من این یک حسن کار است. شخصا ریتم تند آثار ایشان را دوست دارم. البته گاهی اوقات نوع قصه هم ایجاب می‌کند که کار چنین ریتم تندی داشته باشد یا برعکس ریتم کند و آهسته‌ای داشته باشد.
▪ با توجه به اینکه ایشان کارگردانی و بازیگری را همزمان انجام می‌دادند، برای شما که پارتنرشان بودید این موضوع چه معایب و مزایایی می‌توانست داشته باشد؟
ـ برای من مشکلی نبود. فشار اصلی مستقیما روی شخص آقای فخیم‌زاده بود. ایشان در عین حال که می‌بایست بازی من را به عنوان بازیگر مقابلش کنترل می‌کرد، باید بازی خود را هم کنترل می‌کرد و همزمان کارگردانی هم می‌کرد. نکته جالب این بود که زمانی که ایشان مقابل من بازی می‌کرد، من دیگر به ایشان در حکم کارگردان نگاه نمی‌کردم و گاهی اوقات هم این احساس به من دست می‌داد که همان‌طور که ایشان در حال بازی هستند، همزمان بازی مرا هم کارگردانی و کنترل می‌کنند. فکر می‌کردم ایشان با حس و توانایی فراتر از یک بازیگر - کارگردان در حال بررسی بازی من است در صورتی که تولیداتی که کارگردان فقط کارگردانی می‌کند، وقتی بازی می‌کنید، می‌دانید که کس دیگری هست که کار شما را می‌بیند و هدایت می‌کند ولی در کار با آقای فخیم‌زاده، گاهی این کشمکش فکری را داشتم که مثلا من کارم را درست انجام دادم، یا آیا دیالوگم را درست گفتم، الان به عنوان پارتنر به من نگاه می‌‌کند یا به عنوان کارگردان که معمولاً‌در این مواقع بعد از ضبط از ایشان سوال می‌کردم که مثلا کار خوب بود؟ در مجموع مشکلی وجود نداشت؟ البته باید این نکته را هم اضافه کنم که بعد از اتمام ضبط، پلان‌ها را در مانیتور می‌دیدند تا اگر اشکالی وجود داشت، رفع کنند.
▪ معمولاً در انتخاب نقش‌ها معیار انتخابتان چه چیزهایی است؟
ـ قصه، کارگردان و بازیگران مقابل.
▪ و اولویت‌تان؟
ـ کارگردان، چون معتقدم کارگردان خوب هیچ وقت کار بد نمی‌سازد.
▪ از تلاشی که برای رسیدن به شخصیت آذر داشتید بگویید؟
ـ از این آذرها، در کشورمان کم نداریم در جامعه از این افراد بسیار زیاد هستند.
بازیگر هر شخصیتی را که بازی می‌کند آدم‌هایی هستند که حتماً در جامعه و بیرون از خانه وجود دارند و بازیگر باید این آدم‌ها را پیدا کند، با خودش یکی کند و وقتی هم که کار تمام شد آن شخصیت را رها کند تا به دل جامعه بازگردد. من فکر می‌کنم امثال آذر، کسانی که برای زندگیشان برای حفظ و تداوم آن می‌کوشند کم نیستند. این شخصیت‌ها، تیپ‌سازی نیستند که بگوییم مثلاً شخصیت معتاد است یا روانی و... شخصیت‌هایی مانند آذر، زن‌هایی هستند که در جامعه مانند یک مرد کار می‌کنند و زندگیشان را می‌چرخانند.
برخی پلان‌ها واقعاً موید این مساله است مثلاً وقتی آذر، غلام را بعد از بازگشت از تبعید می‌بیند با او به شدت برخورد می‌کند و هرچه در اطرافش هست را از شدت عصبانیت به سمت او پرتاب می‌کند در جایی دیگر می‌بینیم که در پنهان‌سازی جسد به غلام کمک می‌کند و... او فقط به حفظ خانواده فکر می‌کند؟
آذر در هر حال می‌خواهد نهاد خانواده‌اش را حفظ کند برای همین به غلام کمک می‌کند. به هر حال در شرایطی قرار می‌گیرد که به‌خاطر علاقه به شوهر و خانواده‌اش حاضر به این همکاری می‌شود و در آن موقعیت جایی برای مخالفت ندارد.
شما در مجموعه «معصومیت از دست رفته» توانستید مخاطبان زیادی را به سمت شخصیت ماریا جذب کنید، فکر می‌کنید در این مجموعه شخصیت آذر هم از این اقبال برخوردار خواهد بود؟
من فکر می‌کنم کل داستان بتواند مخاطبان زیادی را جذب کند نه شخصیت‌ها. به طور مجزا چون به هر حال مجموعه «معصومیت از دست رفته» خیلی متفاوت بود و فکر می‌کنم بعد از پخش بتوانیم این قضیه را بسنجیم.
▪ پیش‌بینی هم در این مورد نمی‌کنید؟
ـ نه به هیچ عنوان. چون مردم ما بسیار متفاوتند و خواسته‌هایشان همیشه تغییر می‌کند.
▪ به نظر شما نقش مکمل چقدر می‌تواند به موفقیت یک مجموعه تلویزیونی کمک کند؟
ـ من اعتقادی به نقش اصلی یا مکمل ندارم. اگر همه چیز اعم از فیلمنامه، کارگردانی و... خوب باشد، نتیجه خوب خواهد شد.
▪ حتی اگر نقش مکمل بسیار کوتاه باشد؟
ـ زمانی پیش می‌آید که نقش مکمل از نقش اصلی بیشتر طرفدار پیدا می‌کند. من فیلم‌هایی را دیدم که نقش مکمل خیلی بهتر از نقش اصلی کار کرده است و بهتر هم دیده شده است.
▪ آیا جز بازیگری دغدغه دیگری هم دارید؟
ـ به هیچ عنوان، دغدغه اصلی من تنها بازیگری است و فکر می‌کنم اگر بتوانم یک کار را درست انجام دهم بهتر از این است که چند نوع کار متوسط یا ضعیف انجام دهم، ترجیح می‌دهم که تمام وقتم را صرف بازیگری کنم.
▪ فکر می‌کنید در سینما و تلویزیون ایران چقدر تثبیت شده‌اید و چه جایگاهی دارید؟
ـ من به محبوبیت بیشتر از معروفیت اعتقاد دارم ولی همین اندازه که می‌بینم که هر کاری که قرار است ساخته شود حداقل جزو ۵ کاندیدای اصلی هستم. می‌بینم که هنوز جای خودم را دارم. به هر حال وقتی آدم می‌بیند که همه جا صحبتش می‌شود و برای هر کاری که ساخته می‌شود به او هم فکر می‌کنند، احساس می‌کند، توانسته جایگاه و ثباتی برای خودش به دست بیاورد. آرزو می‌کنم در هر کجای این حرفه که هستم جای خوبی باشد.
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید