سه شنبه, ۱۷ مهر, ۱۴۰۳ / 8 October, 2024
مجله ویستا


چرا همه کینزین هستیم


چرا همه کینزین هستیم
سیر تاریخی عقاید اقتصادی در جهان و ایران موضوعی است که به بهانه بزرگداشت دکتر منوچهر فرهنگ با دکتر فریدون تفضلی به بحث گذاشته شد. دکتر فریدون تفضلی از صاحب‌نظران قدیمی این حوزه است و تالیفات بی‌شماری در حوزه تاریخ عقاید اقتصادی و علم منتشر کرده است. او در محضر کسانی تلمذ کرده که از شاگردان میلتون فریدمن اقتصاددان آزادیخواه آمریکا و جان مینارد کینز بوده‌اند. بنابراین او را می‌توان با یک واسطه شاگرد بزرگان علم اقتصاد جهان دانست. گفت‌وگو با دکتر تفضلی از تاریخ شکل‌گیری اقتصاد در ایران شروع و به نظرات کینز و فریدمن ختم شد.
▪ اگر قرار باشد نگاهی تاریخی به علم اقتصاد در ایران شود شروع آن را باید با چه کسی قلمداد کرد؟
محمدعلی فروغی جزو اولین‌کسانی بود که به بحث اقتصاد در ایران پرداخت. آقای فروغی کتابی تحت عنوان اصول علم ثروت ملل منتشر کرد که می‌توان آن را اولین کتاب در حوزه علم اقتصاد در ایران قلمداد کرد. اطلاعات من نشان می‌دهد آخرین چاپ این کتاب به سال ۱۳۷۷ برمی‌گردد که در آن دکتر حسین عظیمی نیز مقدمه‌ای نگاشته است. بنابراین محمدعلی فروغی با کتاب اصول علم ثروت ملل اولین کسی است که در ایران وارد حوزه علم اقتصاد شد.
▪ آقای فروغی این کتاب را تاثیر گرفته از اندیشمند خاصی در حوزه اقتصاد تدوین کرده است؟
این کتاب در مجموع برداشتی کلی و شخصی از کتاب ثروت ملل آدام اسمیت بنیانگذار علم اقتصاد است. آدام اسمیت از بزرگان مکتب کلاسیک است که در اسکاتلند متولد شده و در دانشگاه گلاسکو با رتبه پروفسور فلسفه علم اخلاق تدریس می‌کرد.
اسمیت در سال ۱۷۷۶ کتاب پژوهشی در مورد علل افزایش ثروت ملل آمریکا منتشر کرد. این کتاب همزمان با سالی است که آمریکا از انگلستان استقلال سیاسی پیدا کرد. یعنی ۲۳۲ سال قبل، آقای فروغی نیز با توجه به این کتاب برداشت کلی خود را در کتاب اصول علم ثروت ملل منعکس کرد. بنابراین باید گفت ارزیابی آقای فروغی از ثروت ملل آدام اسمیت در قالب اصول علم ثروت ملل تجلی پیدا کرده است.
▪ پس از فروغی چه کسی در این عرصه ورود پیدا کرد؟
بعد از مرحوم فروغی دکتر حسین پیرنیا وارد این عرصه شد. ایشان در زمینه تاریخ عقاید اقتصادی زحمات زیادی کشید که حاصل آن کتابی است تحت عنوان «عقاید بزرگان علم اقتصاد.»
دکتر پیرنیا علاوه بر کتاب فوق که تالیف کرده، کتاب دیگری هم به فارسی ترجمه کرده است. این کتاب ترجمه کتاب اصول علم اقتصاد پل ساموئلسون است. ساموئلسون در دسته اقتصاددانان کینزی قرار دارد و یکی از برندگان جایزه نوبل اقتصاد نیز بوده است. ساموئلسون در رشته اقتصاد لیسانس گرفته اما در دوره فوق لیسانس در رشته فیزیک تحصیل می‌کند و سرانجام در دوره دکتری مجددا به رشته اقتصاد بازمی‌گردد و تحصیلات خود را به اتمام می‌رساند.
او همه این درجه‌ها را از دانشگاه هاروارد دریافت کرد و پس از اتمام تحصیلات در رشته اقتصاد در دانشگاه M.I.T به تدریس پرداخت. دکتر پیرنیا کتاب اصول علم اقتصاد او را به فارسی برگرداند تا ماخذی برای دانشجویان علم اقتصاد باشد. پس از زنده‌یاد فروغی و مرحوم پیرنیا، استادان دیگری سرکار آمدند از جمله دکتر باقر قدیری اصلی و دکتر تمدن. دکتر فرهنگ هم در آن دوره در کنار این بزرگان کمک زیادی به پیشبرد اقتصاد در ایران کرد. البته دکتر فرهنگ در زمینه تاریخ عقاید اقتصادی فعالیتی نداشته اما درخصوص علم اقتصاد و اقتصاد ایران زحمات زیادی کشیده است. دکتر فرهنگ پس از آنکه از دانشگاه تهران به دانشگاه ملی آن زمان (شهید بهشتی کنونی) رفت در حوزه اقتصاد برنامه‌ریزی و راجع به اقتصاددانانی که در این‌باره اظهار نظر داشته‌اند دروس زیادی ارائه کرد.
البته خود ایشان از واژه «برنامه‌گذاری» استفاده می‌کند.
بله دکتر فرهنگ واژه برنامه‌ریزی را به برنامه‌گذاری تغییر دادند و به اعتقاد من هم کار درستی انجام دادند.
▪ مبانی استدلال ایشان چیست؟
دکتر فرهنگ معتقد است زمانی که برنامه‌ریزی انجام می‌شود و سیاست‌گذاران آن را اجرا می‌کنند مجموع این دو برنامه‌گذاری است و نباید از واژه برنامه‌‌ریزی استفاده شود.
▪ ظاهرا دکتر فرهنگ کینز را به اقتصاد ایران معرفی کرده است؟
بله! دکتر فرهنگ با ترجمه کتاب نظریه عمومی اشتغال، بهره و پول جان مینارد کینز او را به جامعه اقتصادی ایران معرفی کرد.
▪ آقای دکتر همان گونه که شما اشاره کردید ساموئلسون در زمره طرفداران کینز است اما چرا کتاب او زودتر از کتاب کینز در ایران ترجمه شده است؟
اول آنکه اصول علم اقتصاد ساموئلسون به چندین زبان ترجمه شده بود بنابراین ترجمه او طبیعی بود سریع‌تر صورت گیرد. اما مهم‌تر از این اصول علم اقتصاد ساموئلسون اولین کتابی است که به صورت علمی نوشته شده و آقای پیرنیا در اواخر دهه ۳۰ زحمت ترجمه آن را کشیدند. این کتاب را همه دانشجویان در قالب اقتصاد خرد و کلان استفاده می‌کنند و ظاهرا تاکنون به چاپ نوزدهم نیز رسیده است.
▪ چرا در ایران حوزه اقتصاد کلان تحت تاثیر اندیشه کینز است؟
این مساله فقط در ایران نیست بلکه در بسیاری از کشورهای دنیا چنین مساله‌ای موضوعیت دارد. پس از سال ۱۹۳۶ که برای اولین‌بار کتاب کینز در انگلستان منتشر شد انقلاب عظیمی در حوزه علم اقتصاد به‌وجود آورد.
فریدمن اقتصاددان معاصر نئوکلاسیک و محافظه‌کار نقل قولی دارد مبنی بر اینکه «امروزه همه ما به نوعی کینزی هستیم».
▪ البته فریدمن بعدا در توضیح به مجله تایم به تیتر شدن این جمله اعتراض کرد و تلاش کرد با استدلال‌های خود نظریه کینز را زیر سوال ببرد؟
بله، فریدمن یک اقتصاددان نئوکلاسیک به شمار می‌رود و ایدئولوژی متفاوتی با کینز دارد. زیرا کینز به دخالت دولت در نظام سرمایه‌داری معتقد است و از نظام سرمایه‌داری مختلط سخن می‌گوید در حالی که فریدمن مصرانه طرفدار نظام اقتصاد بازار است.
▪ سیر تاریخی این اندیشه‌ها به چه شکل بود؟
پس از انتشار کتاب ثروت ملل آدام اسمیت در سال ۱۷۷۶ نظریه کلاسیک علم اقتصاد پایه‌گذاری و تا سال ۱۸۷۰ ادامه یافت اما از این سال به بعد مکتب نئوکلاسیک بنیان‌گذاری شد که این مکتب عقاید کلاسیک را احیا کرد. البته نئوکلاسیک‌ها در زمینه اقتصاد خرد بیشتر بحث کردند و در حوزه اقتصاد کلان نظریه‌های کلاسیک ها را قبول کردند، به این معنا که نظام بازار ابزار لازم را برای ایجاد تعادل اقتصادی و اشتغال دارد و می‌تواند آن را حفظ کند. علاوه بر این، محدود شدن دخالت دولت و منع او در امور اقتصادی بخش خصوصی یکی دیگر از مبانی نظریه این مکتب به شمار می‌رفت. کینز این مسائل را مطالعه کرد و با توجه به بحرانی‌که در اکتبر ۱۹۲۹ و با سقوط بازار سهام نیویورک شروع شد و تا بعد از جنگ جهانی دوم ادامه داشت به مشاهده وضعیت آن دوران پرداخت و همزمان کتاب خود را نیز تدوین کرد. کینز در آن دوران سوالی را مطرح کرد که اگر اقتصاد بازار توانایی آن را دارد که تعادل و اشتغال کامل ایجاد کند چرا در ۱۹۳۳ نرخ بیکاری در آمریکا به بیش از ۲۰ درصد رسید. از این جهت او طرفدار یک نظام سرمایه‌داری مختلط و مدیریت شده است. یعنی به مالکیت خصوصی و آزادی احترام می‌گذارد اما معتقد است بهره‌برداری از آن باید تحت نظارت دولت قرار بگیرد. کینز به سیاست‌‌های مالی نیز اعتقاد بسیاری داشت و معتقد بود دولت باید در شرایط بحرانی از سیاست‌های مالی استفاده و اقتصاد را مجددا بازسازی کند. اندیشه کینز بر این مبنا شکل گرفت.
▪ نیوکینزین‌ها چه تفاوتی با کینزین‌ها دارند؟
نیوکینزین‌ها به کینز اعتقاد دارند منتها در آن زمان که کینز کتاب نظریه عمومی را می‌نوشت هر چند تلویحا به انسان اقتصادی به عنوان یک انسان عقلایی معتقد بود. ولی مانند رابرت لوکاس در مکتب جدید فرضیه انتظارات عقلایی را برای سیاست‌گذاری به کار نبرد اما نیوکینزین‌ها این فرضیه را قبول دارند و معتقدند دولت باید در مسائل اقتصادی هم به گذشته نگاه داشته باشد و هم به وضعیت جاری. هر دو وضعیت را برای سیاست‌گذاری درنظر می‌گیرند. در مقابل فریدمن و نئوکلاسیک‌های جدید به انتظارات تطبیقی معتقدند. آنها بر این عقیده هستند که دولت باید به گذشته نگاه داشته باشد و از آن پند بگیرد.
منبع : روزنامه اعتماد ملی