یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا
آوانتی! - Avanti !
سال تولید : ۱۹۷۲
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : بیلی وایلدر
کارگردان : وایلدر
فیلمنامهنویس : یال دایموند و وایلدر، برمبنای نمایشنامهای نوشته ساموئل تیلر
فیلمبردار : لوئیجی کوویلر
آهنگساز(موسیقی متن) : کارلو روستیکلی
هنرپیشگان : جک لمون، جولیت میلز، کلایوِ رِویل، ادوارد اندروز، جانفرانکو بارا، فرانکو انگریزانو، پیپوفرانکو، جیزلدا کاسترینی و فرانکو آکامپورا.
نوع فیلم : رنگی، ۱۴۴ دقیقه.
«وندل آمبروستر» (لمون) وارد جزیره ایسکیا در ایتالیا میشود تا جنازه پدرش را که در حین تعطیلات مرده، تحویل بگیرد. «وندل» بعدها از یک زن جوان انگلیسی به نام «پاملا پیگوت» (میلز) - که او هم بهدنبال جنازه مادرش آمده - میشنود که پدر و مادرهای آن دو دلباخته هم بودند و هر سال در این جزیره مخفیانه یکدیگر را ملاقات میکردند و هر دو در اثر تصادف اتوموبیل با هم مردهاند. او هراسان از این خبر، اصرار «پاملا» برای عمل کردن به وصیت آنان و دفن کردن آن دو در کنار یکدیگر در جزیره را به تمسخر میگیرد و وقتی جنازهها ناپدید میشوند، سعی میکند «پاملا» را مقصر جلوه دهد. اما جنازهها راا «برادران تروتا» به گروگان گرفتهاند، چرا که تاکستانشان در اثر تصادف اتوموبیل پدر «وندل» از بین رفته و حالا خسارتشان را میخواهند «وندل» خسارت را میپردازد و با «پاملا» در یک مراسم سپاسگذاری از والدینشان شرکت میکند. در اینجا «برونو» (بارا)، باربر هتل که میخواهد از شر مستخدمه هتل، «آنا» (کاسترینی) که از او باردار است، خلاص شود و به آمریکا برود، از «پاملا» و «وندل» عکس میگیرد و بابت آن باج میخواهد. اما در عوض «آنا» در اتاق «پاملا» به «برونو» شلیک میکند. «کارلوچی» (رِویل)، مدیر هتل تصمیم میگیرد تا پایان تحقیقات پلیس، «پاملا» را در اتاق «وندل» جا دهد ولی «پاملا» به اشتباه این ماجرا را دعوتی عاشقانه میپندازد. پس از کلنجارهای بسیار، درست وقتی که «بلاجت» (اندروز)، یکی از کارمندان وزارت امور خارجه آمریکا، از سوی همسر «وندل»، مأمور بازگرداندان او و جنازه میشود، آن دو دلباخته یکدیگر میشوند. «وندل» و «پاملا» والدینشان را در جزیره در کنار هم دفن میکنند و قول میدهند تا تابستان آینده باز هم یکدیگر را ببینند. در اینجا «وندل» با جنازه «برونو» راهی آمریکا میشود.
* فضای فیلم همانقدر که کمدی است، غمانگیز نیز هست و ایجاد این حس بیش از هرچیز ناشی از حضور میلز در نقش دختر لاابالی و الکلی خوشی است که لمون را از ثروتمندی عصبی و مقرراتی به مردی سرخوش تبدیل میکند. بازی میلز یادآور بازی مکلین در آثار دیگر وایلدر است و مثل نقشهای او، حس توأمان شادی و اندوه را به تماشاگر منتقل میکند. فکر ادامه یافتن عشق میان پدر لمون و مادر میلز در رابطه ایجاد شده میان فرزندانشان از جذابترین مایههای فیلم است. آدمهای حاشیهای نیز طبق سنت وایلدری مفرحترین بخشهای فیلم را میسازند (از مدیر حیلهگر و زبانباز هتل تا مستخدم شیفته آمریکا و مستخدمه سبیلوی قاتل !)
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
مجلس مجلس شورای اسلامی ایران حجاب شورای نگهبان دولت سیزدهم دولت جمهوری اسلامی ایران جنگ رئیسی گشت ارشاد رئیس جمهور
هواشناسی تهران تصادف پلیس شهرداری تهران دستگیری سیل قتل وزارت بهداشت کنکور سلامت سازمان هواشناسی
قیمت دلار مالیات قیمت خودرو خودرو بانک مرکزی دلار بازار خودرو قیمت طلا سایپا مسکن ارز ایران خودرو
زنان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی محمدرضا گلزار سریال سینمای ایران تلویزیون سینما سریال پایتخت موسیقی فیلم ترانه علیدوستی قرآن کریم
کنکور ۱۴۰۳ خورشید
اسرائیل رژیم صهیونیستی فلسطین غزه آمریکا جنگ غزه روسیه چین اوکراین حماس عربستان ترکیه
فوتبال پرسپولیس استقلال فوتسال بازی سپاهان جام حذفی آلومینیوم اراک تیم ملی فوتسال ایران تراکتور باشگاه پرسپولیس بارسلونا
تبلیغات اپل ایرانسل فناوری سامسونگ ناسا آیفون بنیاد ملی نخبگان ربات
سرطان خواب بارداری دندانپزشکی مالاریا