سه شنبه, ۲۰ آذر, ۱۴۰۳ / 10 December, 2024
مجله ویستا


تلاش برای فراموش نشدن


تلاش برای فراموش نشدن
طی چندین سال گذشته، شاهد برپایی نمایشگاه‌هایی از فرهنگ و تمدن کشورمان در دیگر کشورهای اروپایی و بعضاً آسیایی بودیم که به نظر گامی رو به جلو در شناساندن پیشینه تاریخی کشورمان است، اگر در این خصوص باور داشته باشیم که این روشی است که در دراز مدت نتیجه خواهد داد و به مرور می‌توان به تغییر ذهنیت و تصویری که از ایران در ذهن دیگر مردم جهان نقش بسته امیدوار بود.
سال‌هاست جهانیان از ایران و ایرانی به غلط پندار و تصوری دارند که شاید بیش از چند برابر آن به زمان احتیاج است تا به تدریج این تصور، اصلاح شود.
و حالا که از قدرت رسانه‌ای قوی هم خبری نیست، شاید اتصال به گذشته و یادآوری آن‌چه پیشینیان‌مان برایمان به یادگار گذاشته‌اند و مایه افتخار و مباهاتمان در دنیای امروزند، بهترین روش برای نشان دادن خودی باشد و از آن‌جا که خیلی به هنر معاصرمان در این خصوص نمی‌توان تکیه کرد، باید به هنر نیاکان متصل شد.
نمایشگاه هفت هزار سال هنر ایران حدود شش سال پیش، اولین تجربه برپایی نمایشگاه‌هایی از آثار باستانی ایران در اروپا پس از انقلاب بود. این نمایشگاه به همت موزه ملی ایران در وین آغاز شد و طی مدت چند سال در هشت کشور اروپایی به گردش درآمد.
در برخی کشورها نیز در چندین موزه و نمایشگاه برپا شد، از آن جمله اسپانیا که با چهار افتتاح همراه بود.
این آغاز راهی بود که در پی آن نمایشگاه‌های دیگری برپا شد. نمایشگاه «امپراطوری فراموش شده هخامنشی» در انگلستان و اسپانیا، نمایشگاه «شکوه پرشیا»‌ در ژاپن، نمایشگاه «ایران، نمادی از پردیس» در مکزیک، نمایشگاه «فرهنگ و تمدن ساسانی» در فرانسه، نمایشگاه «پیدایش خط» در اتریش و چندین نمایشگاه کوچک دیگر.
نمایشگاه «هفت هزار سال هنر ایران»، طی چهار سال در کشورهای اتریش، آلمان، بلژیک، سوییس، اسپانیا، پرتغال و کرواسی به نمایش درآمد.
نمایشگاه «امپراتوری فراموش شده هخامنشی» نیز پس از آن در سال ۲۰۰۶ در موزه بریتانیا و موزه لوور تشکیل شد.
نمایشگاه «ایران نمادی از پردیس» نیز شامل آثار باستانی ایران از دوران پیش از تاریخ تا پایان حکومت قاجاریه بود که به مدت هشت ماه در دو شهر این کشور به نمایش درآمد. سفال، فلز، گٍل، شیشه، کتیبه، نقاشی و پارچه از جمله آثاری بودند که در این نمایشگاه شرکت داده شد.
سال ۸۵ نیز شاهد برپایی نمایشگاه «شکوه پرشیا» در ژاپن بودیم که مردادماه گشایش یافت.
این نمایشگاه در محل موزه مترو پولتین توکیو برپا شد و شامل ۲۰۴ شیی ارزشمند تاریخی از ایران باستان است.
این اشیاء متعلق به هزاره پنجم پیش از میلاد تا پایان دوره ساسانی است.
نمایشگاه نامبرده که تا پایان مراد ۸۶ برپا خواهد بود، با همکاری موسسه توای، آساهی شیمبون و موزه ملی ایران و با حمایت سفارت ایران در توکیو شگل گرفت و قرار است تا پایان آن در پنج شهر ژاپن به نمایش در بیاید. شهرهای کیوتو، ساپورو، فوکواوکا و اوساکا از جمله این شهرها هستند. گویا روزانه بین ۸ تا ده هزار نفر از این نمایشگاه دیدن می‌کنند.
البته ناگفته نماند، ایران در این خصوص تا به حال نتوانسته نمایشگاهی از آثار باستانی دیگر کشورها برپا کند. هر چند لزوم این امر در مقایسه با آن‌چه گفته شد (برپایی نمایشگاه‌هایی از ایران در دیگر کشورها) کمتر احساس می‌شود.
اما موزه ملی پیش از این اعلام کرده بود قرار است نمایشگاه‌هایی از آثار اینکاها و مایاها که تمدن سه هزار و پانصد ساله مکزیک محسوب می‌شوند، برپا کند. همچنین قرار بود نمایشگاه‌هایی از موزه لوور شامل تمدن فرهنگ معاصر فرانسه و کلکسیون‌هایی از آثار مصر موزه ارمنستان، موزه تاریخ و هنر و دین (سیر تحول سکه) و موزه بریتانیا (نمایش آثار ایرانی موجود در این موزه) در ایران برپا شود که هنوز هیچ یک به مرحله اجرا نرسیده است.
شاید استمرار این برنامه به همراه ابتکاراتی جدید و خلاقانه‌تر بتواند در آینده دست کم توجه هنردوستان و قشر فرهنگی مردم دیگر کشورها را به خود جلب کند. هر چند نمی‌توان خیلی خوش بین بود اما دست کم‌، پیش وجدان خودمان شاید راحت‌تر باشیم و این بهتر از این است که دست روی دست بگذاریم و مثل همه سال‌های قبل که هیچ کاری انجام ندادیم همچنان به روند قبلی خود ادامه دهیم.
قضیه ریشه‌دار است؛ از تاریخ هنر جهان که هیچ نامی از ایران در آن نیست، گرفته تا پس ندادن بسیاری از اشیاء باستانی‌مان که با عنوان تحقیق بردند و دیگر رنگ‌شان را هم ندیدیم.
شاید خوش‌بینی زیادی و کمی ساده لوحی باشد اگر فکر کنیم، رفت‌وآمد توریست‌ها به کشورمان و بازدیدشان از مکان‌های تاریخی نشان دهنده این است که اروپایی‌ها با تمدن ایران باستان آشنایی دارند. چرا که اگر در مقایسه‌ای آمار این گردشگران را با دیگر کشورها در همین آسیا مثل تایلند که چندان پیشینه فرهنگی هم ندارد، در نظر بگیریم، متوجه می‌شویم که تعداد اندک این توریست‌ها نمی‌تواند نوید خوبی برای ما باشد، و در واقع در رده پایینی از این نظر قرار داریم.
آن‌چه مسلم است این‌که با وجود تمامی آثار به جای مانده از گذشتگان به عنوان سندی بارز، امروزه ملت‌هایی مدعی فرهنگ و هنر هستند که از تمام حربه‌های امروزی و تیزبینی‌های به جا برای حضور دایم خود در این عرصه تلاش می‌کنند.
کسی نمی‌تواند منکر این باشد که امارات به عنوان یکی از فعالان عرصه هنری طی سال‌های اخیر بوده و از این نظر شاید نام آن بیش از کشورهایی مثل ایران، چین، هند، عراق و... در اذهان باقی بماند.
محمدرضا کارگر، مدیر موزه ملی در خصوص لزوم برپایی چنین نمایشگاه‌هایی می‌گوید: «بشر موجودی است فراموش کار و برای آن‌که چیزی را به فراموشی نسپرد، باید دایم به او یادآوری کرد. متأسفانه همه مسایل ما به چارچوب مرزهای جغرافیایی‌مان محدود می‌شود. به افکار عمومی کمتر اهمیت داده‌ایم. به همین علت کمتر در صحنه‌های بین‌المللی حضور داشته‌ایم.
اگر بخواهیم حقیقت تاریخی خود را در جهان، جاودانه نگه داریم باید تحت عناوین مختلف در رسانه‌ها، دانشگاه‌ها، کنفرانس‌ها و... حاضر باشیم تا زوایای تاریخ فرهنگ و هنرمان را برملا کنیم. در غیر اینصورت آن‌چنان فراموش می‌شویم که دیگر فرصت جبران نیست.»
وی همچنین اضافه کرد:
«این نمایشگاه‌ها، مهمترین فعالیتی است که در تاریخ ایران انجام شده است. چنان‌که بازتاب آن را هم دیده‌ایم. نمونه آن نمایشگاه «امپراطوری فراموش شده هخامنشی» بود که باعث انتشار بیش از ۳۰۰ مقاله در رسانه‌ها و مطبوعات انگلستان شد. اما ساخته شدن فیلمی مثل ۳۰۰ به ما می‌گوید که خلائی در این زمینه وجود دارد. اگر اطلاعات درست انتقال یابد، فضای فکری جوامع خود بخود اجازه ساخت چنین چیزی را نمی‌دهد.»
رییس موزه ملی با انتقاد از عملکرد وزارت ارشاد در جریان حضور در جوامع بین‌المللی اظهار داشت: «تمامی محورهای روابط خارجی در حوزه سیاست است و امروزه کمتر ملاقات‌ها خارجی را در حوزه فرهنگ و هنر شاهدیم. البته معمولاً آن‌قدر تحت فشاریم که تمام انرژی خود را صرف مسایل سیاسی می‌کنیم.»
کارگر درباره این اقدام موزه ملی عنوان کرد: «البته با تمام این اوصاف و تأثیرگذار بودن فعالیت‌های اینچنینی، امتیاز بالایی در معرفی و شناساندن تمدن باستانی خود به دیگر کشورها نمی‌گیریم خیلی از روش‌ها را هنوز نمی‌دانیم و از طرفی خودمان را بی‌نیاز احساس می‌کنیم. در مورد همین نمایشگاه‌ها نیز با مشکلات زیادی روبرو هستیم. معمولاً مردم و رسانه‌ها برداشت درستی از ماجرا ندارند. فقر آگاهی در جامعه نسبت به این مسایل زیاد است.
سینمای ما در این زمینه فعال نیست و هیچگاه این امر را به عنوان خطری جدی احساس نکردیم. نسبت به گذشته روند بهتری داشته‌ایم ولی این تلاش‌ها کافی نیست.»
گفتنی است برپایی نمایشگاه‌هایی از آثار باستانی ایران تا پیش از انقلاب تنها سه مورد در آمریکا، لندن و ژاپن بوده است. و پس از انقلاب موزه ملی تنها نهادی بوده است که به طور مستقل اقدام به انجام این کار کرده، هر چند در تمام این نمایشگاه‌ها از همکاری دیگر موزه‌ها برخوردار بوده است.
مدیر موزه ملی بر تأثیر بسیار بازدید نزدیک و ارتباط مستقیم تأکید می‌کند و می‌گوید: «هرچند امروزه اینترنت و رسانه‌های دیگر ارتباطات را بسیار سهل و آسان کرده‌اند، اما این امر، لزوم برپایی نمایشگاه‌های اینچنینی و درک حاصله از این طریق را از بین نخواهد برد. از طرفی هر نمایشگاه یک جریان فرهنگی چندماهه را به دنبال خود دارد. تبلیغات، آگهی‌ها، بیلبوردها و خبرهای تلویزیونی همگی فضای مناسبی برای انتقال یک مفهوم جدی در آن کشور فراهم می‌کند.
هزینه سنگینی که کشورها برای برپایی چنین نمایشگاه‌هایی بر عهده می‌گیرند، خود نشان از اهمیت موضوع دارد و در مقایسه با دیگر کشورها شاید ما محدودترین فعالیت بین‌المللی را در این حوزه داریم.»
به گفته کارگر این روزها با یک درخواست فزاینده‌ جهانی برای ادامه این نمایشگاه‌ها روبرو هستیم. اما او می‌گوید که با احتیاط حرکت می‌کنند و از برپایی نمایشگاه‌های دیگری در سال آینده با همکاری موزه لوور، آلمان و موزه بریتانیا خبر می‌دهد.
این روزها گویا علاقه به هنر ایران باستان باعث شده تا موزه‌های دیگر در کشورهای اروپایی، بدون دخالت مسئولان ایرانی، خود نسبت به برپایی نمایشگاه‌هایی از این آثار اقدام کنند.
موزه آرمیتاژ هلند، نمایشگاهی از آثار هنری و باستانی ایران را برگزار کرده و طی آن دویست اثر هنری اعم از حجم‌های نقره‌ای معروف ساسانی و مینیاتورهای ایرانی را با عنوان «ایران، ۳۰ قرن هنر» به نمایش گذاشته و این درحالی است که مجموعه این آثار از موزه آرمیتاژ سن پترزبورگ به امانت گرفته شده است.
چه بسا اگر کارشناسان ایرانی از ماجرا خبر داشتند این اشیاء از موزه‌های کشور خودمان به امانت گرفته می‌شد و تبعات فرهنگی خود را به همراه داشت.
در هر صورت امید می‌رود که این حرکت‌ها در آینده با تدابیری بهتر و بدون هیچگونه نگرانی از مفقود یا تخریب اشیاء ادامه یابد.
نویسنده : زهرا نعیمی
منبع : دوهفته‌نامه هنرهای تجسمی تندیس