شهرنشینان ۲: افسانهٔ طلای کرلی - CITY SLICKERS II: THE LEGEND OF CURLY'S GOLD

سال تولید : ۱۹۹۴
کشور تولیدکننده : امریکا
محصول : بیلی کریستال
کارگردان : پل ویلند
فیلمنامه‌نویس : لوئل گانتس، بابالو مندل و بیلی کریستال، بر مبنای شخصیت‌هائی خلق شده توسط گانز و مندل
فیلمبردار : ایدریان بیدل
آهنگساز(موسیقی متن) : مارک شیمن
هنرپیشگان : کریستال، دانیل استرن، جان لوویتس، جک پالانس، پاتریشا وتیگ، پروئیت تیلر وینس، بیل مکینی و لیندزی کریستال
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۶ دقیقه


ـ ̎میچ رابینز̎ (ب. کریستال)، صاحب یک ایستگاه رادیوئی، که مدت‌هاست درباره ̎کرلی̎، رئیس یک کاروان وسترن، کابوسی می‌بیند، قصد دارد چهلمین سالگرد تولدش را در منزل با همسرش جشن بگیرد. اما برادرش، ̎گلن̎ (لوویتس) و دوستش، ̎فیل̎ (استرن) سرزده مزاحم می‌شوند. ̎میچ̎ در کلاه ̎کرلی̎، نقشه‌ای می‌یابد که ظاهراً نقشهٔ یک گنج در وسط بیابان‌هاست. ̎میچ̎ تحقیق می‌کند و در روزنامه‌های صد سال قبل می‌فهمد که چنین خبری صحت داشته و یکی از افراد خانوادهٔ ̎کرلی̎ واقعاً گنجینه‌ای از سکه‌های طلا را دزدیده بوده اما به رغم دستگیری‌اش سکه‌ها را پیدا نکرده‌اند. قرار می‌شود او، ̎فیل̎ و ̎گلدن̎ برای پیدا کردن گنج، راه بیفتند. ̎فیل̎ به عنوان خود شیرینی قضیه را به دو نفر دیگر می‌گوید. بنابراین در میانهٔ راه آنان هم می‌رسند و می‌کوشند نقشه را بربایند. روح ̎کرلی̎ که بعد معلوم می‌شود روح نیست و برادر دوقلوی او به نام ̎دوک̎ (پالانس) است، سر می‌رسد و آنان را نجات می‌دهد. چهار نفری به غار می‌رسند. ̎میچ̎ سرانجام طلاها را کشف می‌کند اما ناگهان معلوم می‌شود که تمام این قصه، برنامه‌ای است تفریحی که یک آژانس مسافرتی ترتیب داده است و نقشه اصلاً چاپی و قلابی است. آنان بر می‌گردند، اما شب ̎دوک̎ سر می‌رسد و به ̎میچ̎ می‌گوید که او طلاهای واقعی را پیدا کرده و آمده تا آنها را قسمت کند.
ـ با اشاره‌هائی مشخص به همهٔ شوخی‌های خاص و جلوه‌های فیلم شهرنشینان (ران آندروود، ۱۹۹۱ ـ مثل گوساله‌ای که اینجا بزرگ و به گاو بدل شده یا تولد چهل سالگی در اینجا به جای ۳۹ سالگی در اولی و ...)، این ملغمه‌ٔ عجیب دوباره ترکیب می‌شود، از نوعی شبه وسترن ـ کمدی و مختصری هیجان و دلهره و تعلیق و ... اما شوخی‌ها همه تکراری و مستعمل (شوخی دربارهٔ مردی که فکر می‌کند او را مار گزیده، و تکرارش کمی جلوتر که این‌بار فکر می‌کند گلوله خورده و ... شوخی مردی که از درون گور گریبان کریستال را می‌گیرد و ...) تمام صحنهٔ غار که به دفعات در سینما به کار رفته است. در نهایت فیلم هیچ شوخی و فکر تازه‌ای ندارد.