شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


نقدی ادبی بر کوله پشتی آقای حسنی!!


نقدی ادبی بر کوله پشتی آقای حسنی!!
بقالی، چقالی، نمره تیلیفون، اون راه، حدیث خوشمزه، نومه نویسی و ... و دیگر واژه هایی كه با تلفظ و لحنی غریب و نامأنوس با رسالت رسانه ملی، از زبان مجری محترم كوله پشتی این شب ها شنیده می شود، هر چند در جای خودش جا برای چون و چرا دارد اما فعلأ آن را داخل هلالین می گذاریم تا وقتش برسد.
و اما آنچه بیش از این ها باز هم از زبان همین مجری محترم جلب توجه می كند و ناخودآگاه آدم را به یاد تشخص هایی می اندازد كه یك انقلاب برای حذف آن اقامه شده است، صفت متكبرانه و پر نخوت «خان» است كه مد شده این روزها خیلی ها را به آن متصف كنند.
خان – صورت قدیم خاقان – عنوانی است كه به سران قبائل ترك و مغول و بعدها ایرانی و همچنین برخی ملاكین و اربابان كه دارای موقعیت خاص قومی بودند اطلاق می شده است ... این عنوان موروثی بوده است ... در تاریخ ۱۲مرداد ماه ۱۳۱۴ كه سالروز اجباری شدن نام فامیل و حذف عنوان هایی مانند «خان» است این كلمه به چالش كشیده می شود كه تا امروز در این خصوص اقدام عملی برای حذف آن حداقل در گفتار و نوشتارهای رسمی صورت نگرفته است.
لازم به اشاره است كه در كشورهای غربی این عنوان را به رسمیت شناخته و تابعیت قانونی به آن داده اند؛‌ از جمله در بریتانیا با تاسیس مجلس اعلأ در كنار مجلس عوام كه در این مجلس «سر» های – و در اصل خان های – كشور بریتانیا عضویت دارند.
این كار در كشور ما در زمان پارتیان (اشكانیان) با تاسیس مجلس مهستان سال ها پیش تر از دیگر نقاط جهان انجام شده است.
در كشورهای عرب به این مجلس،‌ مجلس شیوخ گفته می شود كه به دلیل همراه نبودن با مجلس عوام با مشكلاتی برای عامه رو به رو است. در افغانستان این كار به عهده «لویه جرگه» می باشد.
برای تكمیل مطلب خوب است به ذكر عنوان های مشابه در كشورهای اروپایی بپردازیم.
ایتالیا و اسپانیا: دن
بریتانیا: سر
فرانسه: كنت
معادل های «خان» هستند.... البته ممكن است كلمه خان در دیگر فرهنگ ها مفهومی ممدوح داشته باشد اما در فرهنگ ما كلمه ای است كه خاطراتی بس ناخوشایند را تداعی می كند. خان و خان بازی یادگار دوران ارباب - ‌رعیتی و تقسیم ملت به اقلیتی گردن كلفت و دانه درشت، رو در روی اكثریتی محروم و مظلوم است كه مجبور به اطاعت و تحمل زور و جبر از جانب این طبقه بوده اند.
«خان» نماد نوعی استبداد در جوامع متعدد و بسته بوده است كه در دوران حاكمیت فئودال ها و قبل از توسعه زندگی صنعتی و شهری به نوعی سلطنت می كرده است.
مطالعه تاریخ ایران در مقطعی طولانی حكایت تلخ و حوادث ناگواری از این طبقه را در صفحات خود ثبت كرده است.
نمونه هایی از سلوك و نوع تعامل خان ها را ما خلال سال های گذشته بارها در سریال های خوب و آموزنده تلوزیونی كه از سیمای جمهوری اسلامی پخش شده است مشاهده كرده و به هر چه خان و خان زاده ظالم لعن و نفرین فرستاده ایم.
حال با عنایت به این پیشینه ذهنی طبیعی است وقتی این واژه را آن هم از تریبون رسانه ملی كه به فرموده حضرت امام راحل رحمه الله علیه، حكم دانشگاه را دارد از زبان مجری و در مقام مدح می شنویم زورمان می آید آن را بپذیریم و به نوعی حالت استنفار دچار می شویم.
متعجب می شویم چرا در جایگاهی كه رسالت آموختن و یاد دادن به مردم را بر عهده گرفته از این قبیل غفلت ها صورت می گیرد. آن هم درزبان وسیع و ادبیات گسترده و غنی فارسی كه انواع و اقسام كلمات برای تكریم و احترام به افراد موج می زند.
آیا بهتر نیست از فلان كارگردان و بازیگر كه تردیدی هم در مقام شامخ هنری او وجود ندارد با القابی چون آقا، جناب، ‌استاد و از این قبیل الفاظ خوش سابقه به جای «خان» كه شدیدأ بدنام است، نام ببریم.
آیا بهتر نیست وقتی می خواهیم از یك مربی زحمتكش در عرصه ورزش كشور یاد كنیم از كلماتی غیر از «خان» كه یادآور رذائل است تا فضائل استفاده كنیم؟!
برای این كه قضاوتی دور از انصاف نكرده باشیم پاسخ این پرسش را به شما مخاطبان این مقال واگذار می كنیم، باشد كه گزیده و سنجیده سخن گفتن را سرلوحه كار خود آن هم در جایی چون رسانه ملی قرار دهیم.