جائی برای فرار نیست - NOWHERE TO RUN

سال تولید : ۱۹۹۲
کشور تولیدکننده : امریکا
محصول : کلمبیا
کارگردان : رابرت هارمن
فیلمنامه‌نویس : حو استرهاز، لسلی بوئم و زندی فلدمن، بر مبنای داستانی نوشتهٔ ریچارد مارکواند و استرهاز
فیلمبردار : دیوید گریبل
آهنگساز(موسیقی متن) : مارک آیشم
هنرپیشگان : ژان کلود وان دام، رزانا آرکت، کیران کالکین، تد لوین، تیفانی توبمن، ادوارد بلا چفورد، جاس آکلند و آنتونی استارک
نوع فیلم : رنگی، ۹۵ دقیقه


ـ مجرمی به نام ̎بیلی̎ (استارک)، هم پالکی سابقش، ̎سام̎ (وان دام) را از درون وسیلهٔ نقلیه زندان نجات می‌دهد، اما خودش به شدت مجروح می‌شود. ̎سام̎ ابتدا در جنگل پنهان می‌شود و بعدتر به ̎کلایدی̎ ( آرکت) مادری بیوه و فرزندانش، ̎بری̎ (توبمن) و ̎موکی̎ (کالکین) پناه می‌برد. مقاطعه‌کاری به نام ̎فرانکلین هیل̎ ( آکلند) که می‌خواهد خانه و ملک آنان را بخرد، این خانواده را تحت فشار قرار داده است. ̎سام̎، ̎کلایدی̎ و بچه‌ها را از دست عده‌ای از مزدوران ̎هیل̎ نجات می‌دهد. ̎لونی̎ (بلاچفورد)، کلانتر منطقه به حضور ̎سام̎ در آنجا پی می‌برد ولی ̎کلایدی̎ ادعا می‌کند که او یکی از پسر عموهایش است. ̎هیل̎ و هم‌دستش، ̎دانستن̎ (لوین) سعی می‌کنند با آتش‌زدن انبار همسایه‌های ̎کلایدی̎، آنان را از این منطقه فراری دهند ولی ̎سام̎ موفق می‌شود اسب‌ها و همسایه‌ها را نجات دهد. صمیمیت ̎سام̎ با اعضاء خانواده بیشتر می‌شود اما وقتی ̎کلایدی̎ از هویت ̎سام̎ باخبر می‌شود از ترس آنکه حضورش مصیبت بیشتری‌ بر سر خانواده‌اش بیاورد، او را از خود دور می‌کند. ̎سام̎ که در دل جنگل چادر زده، تحت محاصرهٔ صدها مأمور قرار می‌گیرد ولی موفق می‌شود با موتورش فرار کند. در حالیکه ̎هیل̎ و ̎دانستن̎ می‌خواهند خانه و زندگی ̎کلایدی ̎را به آتش بکشند، ̎سام̎ به موقع از راه می‌رسد و او را نجات می‌دهد و پس از عقب راندن آن جماعت خبیث، خود را تسلیم پلیس می‌کند و قول می‌دهد پس از آزادی دوباره به سراغ ̎کلایدی̎ و بچه‌ها بیاید.
ـ فیلم با صحنه‌هائی شروع می‌شود که شبیه صحنه‌های آغازین ۴۸ ساعت والتر هیل (۱۹۸۲) هستند: یک زندانی محکوم از چنگ مأموران می‌گریزد؛ صحنه‌هائی پرشکوه از تعقیب و گریز با اتوموبیل، و چند صحنه از زد و خوردهائی عامه‌پسند. این صحنهٔ ایتدائی که به زیبائی سرهم شده، کاملاً منطبق با استانداردهای یک تریلر ـ اکشن حرفه‌ای است؛ یعنی هم اتوموبیل دارد، هم سلاح، و هم گفت و گوهای یک جمله‌ای طنز و نغز. اینها روی هم رفته پلی کوچک میان فیلم‌های مردانه و جوان‌پسند پیشین وان دام و فیلم‌هائی که بعدتر در هالیوود بازی کرد، ساخته‌اند. لحن غالب فیلم، البته لحن فیلم‌های حادثه‌ای و پر زد و خورد است، اما لایهٔ دوم آن، لایه‌ای سانتی مانتال است، و یاغی سرکش داستان، با عشق آرام‌کنندهٔ زنی مهربان ـ که خانه و زندگی‌اش در معرض تهدید نیروهای مدرنیته است ـ رام می‌شود. زمان وقوع ماجرا زمانهٔ مدرن است، اما طویله‌های شعله‌ور، مزدوران مسلح، بچه‌های بی‌پدر، و یک بیوهٔ ملیح، همگی یادآور یک وسترن قدیمی (شاید شین جرج استیونز، ۱۹۵۳) هستند. آنچه این یادآوری را پررنگ‌تر می‌کند، رابطهٔ ̎سام̎ و ̎موکی̎ است ـ حتی تصویر انتخاب شدهٔ وان دام برای دیوار کوب فیلم هم یادآور آلن لد است. اما این فیلم هم نمی‌تواند از وان دام یک ستارهٔ هالیوودی بسازد.