شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
مجله ویستا
فلسفه اخلاق توسعه؛خاستگاهها، همسوییها و ناهمسوییها
● فلسفه اخلاق توسعه بینالملل
فیلسوفان اخلاق توسعه اهداف و وسایل توسعهٔ محلی، ملی، منطقهای و جهانی را مورد بررسی قرار میدهند. سیاستگذاران ملی، مدیران پروژهها و ارائه كنندگان كمكهای بینالمللی كه در توسعهٔ كشورهای فقیر دست دارند، اغلب در حیطهٔ كاری خود با مسائل اخلاقی مواجه میشوند. محققان توسعه اذعان دارند كه نظریه اجتماعی علمی "توسعه" و "توسعه نیافتگی" مؤلفههای اخلاقی و همچنین تجربی و سیاسی دارند. فلاسفهٔ توسعه و سایر اخلاقگرایان، اصول اخلاقی متناسب با تغییر اجتماعی در كشورهای فقیر را تدوین و ابعاد اخلاقی نظریههای توسعه را تحلیل و ارزیابی میكنند و در صددند تا بلاتكلیفیهای اخلاقی به وجود آمده در سیاستها و روش توسعه را حل نمایند .
۲. خاستگاههای فلسفهٔ اخلاق توسعه
برای ارزیابی اخلاقی نظریه و كاربست توسعه خاستگاههای متعددی وجود دارد. ابتدا در دههٔ ۱۹۴۰، فعالان و منتقدان اجتماعی (نظیر گاندی در هند، رائول پربیشن در امریكای لاتین و فرانتس فانون در آفریقا) از توسعه استعماری و اقتصادی تقلیدی انتقاد كردند . دوم اینكه، از اوایل دههٔ ۱۹۶۰، دنیس گولت امریكائی (تحت تأثیر اقتصاددان فرانسوی به نام لویی ژوزف لبره و دانشمندان علوم اجتماعی مانند گونر میردال )، اینگونه استدلال كرده است كه "توسعه نیازمند بازتعریف، رفع ابهام و قرار گرفتن در عرصه بحث اخلاقی است" . گولت با بهرهگیری از آموختههای خود در فلسفه قارهای (اروپائی)، علوم سیاسی، برنامهریزی اجتماعی و همچنین تجارب غنی خود در كشورهای فقیر، طلایهدار بررسی "مسائل اخلاقی و ارزشی برآمده از نظریه، برنامهریزی و كاربست توسعه بود" . یكی از مهمترین درسهایی كه در جریان چنین مطالعاتی از گولت فراگرفته میشود، این است كه توسعهٔ كاذب ، به خاطر تجارب تلخ خود در زمینه رنج و عذاب انسانها و از دست دادن معنا، ممكن است به ضد توسعه منجر شود . به همین ترتیب پیتر برگر در كتاب مؤثر "انباشتههای قربانی"، بر آن است كه در سال ۱۹۷۴ كه بنا به مشهور، "توسعه" غالباً مردم فقیر را قربانی میكرد تا آنكه ایشان را منتفع سازد. آنچه لازم است،آمیزش فلسفهٔ اخلاق سیاسی و تغییر اجتماعی در "جهان سوم" است:
این كتاب به دو موضوع میپردازد كه با هم آمیختهاند؛ اولی توسعهٔ جهان سوم است. دیگری فلسفهٔ اخلاق سیاسی است كه بر موضوع تغییر اجتماعی تطبیق یافته باشد. به نظر من، این دو موضوع متعلق یكدیگرند. هیچ شرح انسانی قابل قبولی از مسائل دردناك فقر جهانی نمیتواند از ملاحظات اخلاقی تهی باشد. و هیچ فلسفهٔ اخلاق سیاسی كه ارزش این نام را داشته باشد، نمیتواند از اهمیت محوری موضوع جهان سوم بگریزد .
سومین منبع فلسفهٔ اخلاق توسعه، تلاش فیلسوفان اخلاقگرای انگلیسی امریكائی جهت تعمیق و گسترش بحث فلسفی در مورد كاهش قحطی و گرسنگی و كمك غذایی است. بسیاری از فلاسفه با آغاز به كار در اوایل دهه ۱۹۷۰ و اغلب در پاسخ به استدلال نفعطلبانه پیتر سینگر در مورد تسكین گرسنگی (۱۹۷۲) و "فلسفهٔ اخلاق نجاتبخش" گَرِت هاردین ، این بحث را مطرح كردهاند كه آیا كشورهای ثروتمند و حرفه (و شهروندان آنها) وظیفه اخلاقی دارند كه به مردم گرسنه كشورهای فقیر كمك كنند و اگر كمك میكنند، ماهیت، اساس و میزان چنین وظایفی چیست . با این وجود، تا اوایل دهه ۱۹۸۰، فلاسفهٔ اخلاقگرا مانند نایجل داور ، اونورا اونیل و ژروم ام. سگال ، با آن دسته از متخصصان توسعه به توافق رسیدند كه برای سالیان سال معتقد بودند كه تقلیل قحطی و گرسنگی و كمك غذایی فقط بخشی از حل مسائل گرسنگی، فقر، توسعه نیافتگی و بیعدالتی جهانی است . این فلاسفه معتقدند كه آنچه ضروری است، نه فقط اصول و فلسفهٔ كمك، بلكه فلسفهٔ اخلاق توسعه جهان سوم است كه باید جامع، از نظر تجربی آگاه، و مرتبط با سیاستورزی (policy) باشد. نوع مساعدت و روابط شمال جنوب بستگی به این دارد كه تا چه اندازه "توسعهٔ خوب" فهمیده شود.
چهارمین منبع فلسفهٔ اخلاق و توسعه، آثار پل استرتین و آمارتیا سِن است. هر دو این اقتصاددانان عوامل نابرابری اقتصاد جهانی، گرسنگی و توسعه نیافتگی را مورد بررسی قرار داده و با برداشتی از توسعه كه آشكارا بر حسب اصول اخلاقی شكل گرفته، به این مسائل حمله كردند . بر اساس استراتژی استرتین در باب "نیازهای اولیه بشر" (۱۹۸۱)، سِن معتقد است كه توسعه در نهایت باید نه تنها به مثابهٔ رشد اقتصادی، صنعتی شدن یا مدرنسازی (در بهترین معنا گاه این مفاهیم معانی خوبی ندارند)، بلكه به مثابهٔ "گسترش تواناییها و كاركردهای ارزشمند" مردم در نظر گرفته شود:
كاركردهای ارزشمند را میتوان از موضوعات بنیادینی چون گریز از مرگ، گریز از بیماری قابل جلوگیری، حراست از خویشتن، لباس پوشیدن یا تغذیه كردن متمایز كرد؛ كاكردهای ارزشمند، دستاوردهای پیچیدهای مانند حضور در اجتماع، داشتن یك زندگی لذیذ و مهیج، یا دستیابی به اعتماد به نفس یا اعتماد به دیگران را شامل میشود .
این چهار منبع تأثیر بسزایی در اخلاقگرایان انگلیسی امریكائی توسعه داشتهاند. فلسفهٔ اخلاق توسعه هنگامی كه توسط امریكای جنوبیها، آسیاییها و اروپائیان غیر انگلیسی به كار گرفته میشود، اغلب از سنتهای فلسفی و اخلاقی خاص زمینههای فرهنگی آنها سیراب میشود. برای مثال، به آثار لوئیس كاماچو (در كاستاریكا)، گادفری گوناتیلِك (در سیرالئون)، كوام جایكی (در غنا)، برناردو كیكزبرگ (در آرژانتین)، امیلیو مارتینِز ناوارو (در اسپانیا)، و جان پیتر اوپیو (در اوگاندا) نگاه كنید .
۳. قلمروهای مورد توافق اخلاقگرایان توسعه
اخلاقگرایان توسعه به رغم اختلاف در بعضی مسائل، در مورد تعهداتی كه مؤید عملكردهایشان باشد، پرسشهایی كه مطرح میكنند و غیر منطقی بودن برخی پاسخها اتفاق نظر دارند . اخلاقگرایان توسعه، اصولاً سؤالات مرتبط زیر را مطرح میكنند:
چه چیزی باید به عنوان توسعهٔ (خوب) تلقی شود؟ مثال روشن توسعهٔ "خوب" و توسعهٔ "بد" چیست؟ چگونه پارامترهای مختلف دینی، اجتماعی، و محلی میتوانند در دستیابی به "توسعه" نقش مثبت ایفا كنند؟
آیا باید همچنان به استفاده از مفهوم توسعه به جای مفاهیمی چون "پیشرفت"، "رشد اقتصادی"، "دگرگونی"، "آزادسازی" یا "جایگزینهای پساتوسعهای توسعه" ادامه دهیم؟
اگر توسعه نه به عنوان یك مفهوم فارغ از قضاوت ارزشی، بلكه به عنوان تغییرات اجتماعی اقتصادی خوب تعریف شود، آنگاه اهداف و استراتژیهای مهم اقتصادی، سیاسی و فرهنگی یك جامعه باید چه چیزهایی باشند، و كدام اصول باید نشانگر گزینش آنها باشند؟
در جریان سیاستگذاری و عمل توسعهای چه مسائلی پدید میآید و این مسائلی چگونه باید حل شوند؟
چگونه باید منافع و آسیبهای توسعه را تشخیص داد و توزیع كرد؟ در جریان این سنجش، آیا پایهایترین مقولهای كه باید مورد توجه قرار گیرد، درآمد ناخالص ملی (GDP)، نفع، خیرهای اولیه اجتماعی (رالز)، دسترسی به منابع و امكانات، توانمندیها و كاركردهای انسانی (سِن)، شكوفایی انسانی یا حقوق بشر است؟ آیا برخی شاخصهای تلفیقی مربوط به توفیق اساسی فرایند توسعه، همچون رشد اقتصادی یا كارآمدی اقتصادی، مقولاتی هستند كه باید معیار سنجش باشند؟ آیا عدالت اجتماعی مستلزم بیشینهسازی حداقل درآمد، رساندن همهٔ افراد به بالای خط [فقر]، یا كاهش نابرابری است؟چه كسی (یا چه نهادهایی) باید مسؤول ایجاد توسعه باشند (دولت یك ملت، جامعهٔ مدنی یا بازار)؟ دولتهای مرفه، مؤسسات بینالمللی، انجمنهای غیر دولتی و خود كشورهای فقیر باید چه نقشی در توسعه داشته باشند؟ آیا اساساً باید نقشی داشته باشند؟
چگونه باید تكالیف و وظایف مربوط به توسعه را تشخیص داد؟ آیا این تكالیف صرفاً مبتنی بر قول و قرارهاست، یا ناشی از وظایف كلی ناشی از نیكوكاری (اعطای كمك به نیازمندان خاص)، یا وظایف كلی معین (حقوق فقیری)، یا وظایف نفیی دایر بر فروپاشاندن ساختارهای بیعدالتی یا متوقف ساختن اقدامات آسیبزا، یا وظایفی كه متوجه جبران خطاهای گذشته است؟
خوبی و بدی عاملیتهای توسعه در چیست؟ چه میزان خوبی معیار صداقت است و چه میزان بدی معیار شقاوت و فریب؟
موانع و فرصتهای توسعهٔ محلی، ملی و بینالمللی برای یك توسعهٔ خوب چیست؟ در سرزنش خطاهای ناشی از توسعه، به چه ترتیبی باید انگشت اتهام و نكوهش را به عاملیتهای محلی، ملی و جهانی متوجه كرد؟ مناسبترین تئوری جهانیشدن و مناسبترین شكل جهانیشدن چیست، و چگونه باید امتیازات و مخاطرات جهانیشدن را از یك دیدگاه اخلاقی مورد ارزیابی قرار داد؟
بدبینی اخلاقی، نسبیگرایی اخلاقی، حاكمیت ملی و واقعبینی سیاسی تا چه اندازه ممكن است این تحقیق اخلاقی فرامرزی را زیر سؤال ببرند؟
چه كسی و با چه روشهایی باید پاسخ این پرسشها را تعیین كند؟ برای حل این مسائل، تأملات نظری، مشورت عمومی، و "یادگیری در حین عمل"، هر یك چه نقشی دارند؟
اكثر اخلاقگرایان توسعه، علاوه بر قبول اهمیت این پرسشها، ایدههای مشتركی در مورد حوزه خود و پارامترهای كلی توسعهٔ مبتنی بر اخلاق دارند. اول اینكه، اخلاقگرایان توسعه نوعاً با این ایده موافقند كه (به رغم رشد جهانی و با وجود القاء یا كاهش بردهداری و دستیابی به سطح بالاتر استانداردهای زندگی)، همچنان كوخ نداری بسیاری، در مقابل كاخ دارایی اندكی به حضیض فرو رفته است. بیان سرد پوژه دربارهٔ حریمشكنی اخلاقی زبان حال بسیاری شده است:
امروزه ضعفا و محرومین، چه خوب روزگار میگذرانند؟ قطعاً حدود ۲۸۰۰ میلیون نفر یا ۴۶ درصد از ابناء بشر در زیر خط فقر بانك جهانی (۲ دلار در روز) به سر میبرند. تلقی دقیقتر از خط فقر مشعر به خانوادههایی است كه قدرت خرید هر یك از اعضای آنها در هر روز، از قدرت خرید ۲.۱۵ دلار ایالات متحده در سال ۱۹۹۳ كمتر باشد. به طور متوسط، از میان كسانی كه زیر خط فقر به معنای دقیقتر مذكور قرار میگیرند، ۴۴.۴ درصد در زیر خط فقر به تعریف بانك جهانی قرار میگیرند. از این تعداد، بیش از ۱۲۰۰ میلیون نفر زیر خط فقر مشهورتر بانك جهانی، یعنی خط فقر یك دلار در روز قرار میگیرند. مردمی كه در این حد باور نكردنی فقیرند، بینهایت آسیبپذیرتر از آنند كه بتوانند كوچكترین تغییری در شرایط طبیعی و اجتماعی خود پدید آورند. آنها همچنین ناتوانتر از آنند كه اشكال استثمار و بهرهكشی از خود را از میان ببرند. هر سال حدود ۱۸ میلیون نفر از آنان قبل از بلوغ به دلیل مسائل ناشی از فقر میمیرند. این میزان معادل یك سوم كل مرگ بشر در سال است (هر روز ۵۰۰۰۰ نفر میمیرند كه ۳۴۰۰۰ نفر از آنان كودكان زیر پنج سال هستند).
چنین فقر و فاقهٔ عظیم و وسیعی، تا هنگامی كه ثروت عظیم و رو به افزایش در جای دیگر وجود دارد، پایدار و مستدام خواهد ماند. درآمد متوسط شهروندان كشورهای ثروتمند حدود ۵۰ برابر متوسط درآمد فقیران جهان است و قدرت خرید متوسط شهروندان كشورهای ثروتمند حدود ۲۰۰ برابر متوسط قدرت خرید فقیران جهان است .
دوم اینكه، اخلاقگرایان توسعه تأكید دارند كه كاربستها و نظریات توسعه ابعاد اخلاقی و ارزشی دارند و میتوانند از تحلیلها، نقادیها و سازههای نظری روشن اخلاقی سیراب شوند. گر چه تحقیق در واقعیت و روابط محتمل علی و معلولی آنها مهم هستند، اما جای ارزیابی اخلاقی آنچه بوده است، هست و خواهد بود را نمیگیرد.
سوم اینكه، اخلاقگرایان توسعه میخواهند توسعه را به عنوان یك حوزه چند رشتهای دارای مؤلفههای نظری و علمی كه به طرق مختلف به هم پیوند خوردهاند، در نظر بگیرند. بنابراین، هدف اخلاقگرایان توسعه صرفاً درك توسعه (به مثابهٔ دگرگونی اجتماعی موجه نیست)، بلكه بررسی و ارتقاء برداشتهای خاص از چنین دگرگونی است. چهارم اینكه، هر چند ممكن است درك اخلاقگرایان توسعه از این اصطلاحات تا حدودی به گونهای دیگر باشد، اما آنها ملزم به شناخت و كاهش محرومیت و فقر و بدبختی در كشورهای فقیر هستند. پنجم اینكه، این اتفاق نظر وجود دارد كه نهادهای متولی، پروژهها و مشاروان توسعه باید در صدد استراتژیهایی باشند كه رفاه افراد و محیط سالم مشتركاً در آن وجود داشته باشند و همدیگر را تقویت نمایند .
ششم اینكه، این اخلاقگرایان میدانند كه آنچه مكرراً از آن به عنوان "توسعه" یاد میشود (مثلاً رشد اقتصادی)، همان قدر كه حلال مشكلات بوده است، مشكل آفرین نیز شده است. مفهوم "توسعه" را میتوان هم به طور توصیفی و هم به طور تجویزی به كار برد. در معنای توصیفی، "توسعه" معمولاً به عنوان فرآیندهای رشد اقتصادی، صنعتی شدن و نوسازی تلقی میشود كه منجر به دستیابی جامعه به تولید ناخالص داخلی (سرانه) بالا یا رو به افزایش میشود. با این نگاه میتوان از جامعهٔ توسعه یافته تجلیل یا انتقاد كرد. در معنای تجویزی، جامعهٔ "توسعه یافته" (از روستاها گرفته تا جوامع ملی و منطقهای)، جامعهای است كه نهادهای رسمی آن اهداف ارزشمند (بر حسب اعتقادات غالب) را تحقق میبخشند (در مركز این اهداف ارشمند، غلبه بر محرومیت اقتصادی و اجتماعی قرار دارد). برای پرهیز از اشتباه شدن این دو معنا از "توسعه"، هنگامی كه "توسعه" معنای تجویزی دارد، اغلب با آن وصف مثبتی مانند "خوب"، "اصیل"، "انسانی"، "عادلانه"، "اخلاقاً شناخته شده" میآید.
هفتمین حوزه مورد موافقت این است كه فلسفهٔ اخلاق توسعه باید در سطوح مختلف عمومی و تخصصی هدایت شود. درست همان طوری كه بحثهای توسعه در سطوح انتزاعی مختلف صورت میگیرند، به همان ترتیب هم فلسفهٔ اخلاق توسعه باید این موارد را ارزیابی نماید:
اصول اخلاقی پایه، همچون عدالت، آزادی، استقلال، همبستگی، و مردمسالاری؛
اهداف و مدلهای توسعه نظیر "رشد اقتصادی"، "رشد همراه با برابری"، "نظم نوین اقتصاد بینالملل"، "نیازهای پایه" و اخیرترین آنها، "توسعهٔ پایدار"، "تعدیل ساختار" و "توسعهٔ انسانی" (برنامه عمران ملل متحد )؛
نهادها و استراتژیهای ویژه.
هشتم این كه اكثر اخلاقگرایان توسعه معتقدند كه كارشان باید به سه معنا بینالمللی یا جهانی باشد: به این معنا كه اخلاقگرایانی كه در این جنبش سهیماند از كشورهای مختلف باشند، از جمله كشورهای فقیر؛ به این معنا كه اخلاقگرایان توسعه در صدد ایجاد اجماع بین المللی هستند؛ و به این معنا كه اجماع به تعهدی تأكید میكند كه محرومیت جهانی را كاهش دهد.
نهم این كه، هر چند بسیاری از اخلاقگرایان توسعه معتقدند كه دست كم برخی اصول یا روشهای توسعه برای كشورهای فقیر مناسب است، اما اكثریت قبول دارند كه باید نسبت به محتوای استراتژیهای توسعه حساس بود. آنچه كه بهترین تعادل، بهترین اصول، و بهترین نقطهٔ اعتدال را به وجود میآورد (فیالمثل بین آینده نگری دولت ، مكانیسمهای بازار، جامعه مدنی و اختلاط آنها) بستگی به تاریخ جامعه و مرحله تغییر و همچنین نیروهای منطقهای و جهانی دارد.
دهم اینكه این انعطافپذیری مربوط به مدلها و استراتژیهای توسعه، با رد یكپارچهٔ بعضی از افراط و تفریطها سازگار است. توسعهٔ مبتنی بر اخلاق تبعیضآمیز نیست: این توسعه منافع توسعه را برای هر كسی (صرف نظر از كیش، جنسیت، قومیت، پایگاه اقتصادی، یا سن) در یك جامعه تضمین میكند. علاوه بر این، اكثر اخلاقگرایان توسعه دو مدل را رد میكنند:
به حداكثر رساندن رشد اقتصادی در جامعه، بدون هر گونه توجه مستقیم به تبدیل ثروت به شرایط زندگی انسانی و بهتر برای اعضای آن؛ چیزی كه آمارتیا سن و ژان درز به آن "ثروت بیهدف" اطلاق میكنند .
مساواتطلبی اقتدارطلبانه كه در آن نیازهای فیزیكی به بهای آزادیهای سیاسی ارضاء میشوند.۴. اختلاف نظرها
علاوه بر این موضوعات مورد توافق، تقسیمات متعدد و مسائل حل نشدهای وجود دارند. اولین مسألهٔ حل نشده مربوط به قلمرو فلسفهٔ اخلاق توسعه است. فلسفهٔ اخلاق توسعه مترادف با "فلسفهٔ اخلاق توسعه جهان سوم" به وجود آمد. برای كنار گذاشتن تثلیث "جهان اول دوم سوم" دلایل خوبی وجود دارد. با این حال، در خصوص این كه آیا فلسفهٔ اخلاق توسعه باید فراتر از موضوع اصلی ارزیابی اهداف و ابزار توسعهٔ جوامع فقیر یا سنتی گسترش یابد یا نه، اتفاق نظری وجود ندارد. عدهای معتقدند كه اخلاقگرایان توسعه باید وجود محرومیت انسانی در هر نقطهای كه وجود داشته باشد را مورد انتقاد قرار دهند و كشورها و منطقههای ثروتمند، نیز از آنجایی كه آنها هم مشكل فقر، ضعف و از خود بیگانگی دارند، توسعه نیافته هستند، دقیقاً در حیطه فلسفهٔ اخلاق توسعه قرار میگیرند. برخی بر آنند كه یحتمل مدل اجتماعی اقتصادی كه شمال را در حال صدور توسعه به جنوب میدید، منجر به توسعه نیافتگی هم شمال و هم جنوب شده است. از این گذشته، همانطور كه شمال (دارا) در جنوب (جغرافیایی) وجود دارد، به همان ترتیب هم جنوب (فقیر) هم در شمال (جغرافیایی) به چشم میخورد. اما دیگرانی فلسفهٔ اخلاق توسعه را به كشورهای فقیر محدود میكنند، با این استدلال كه اهتمام به محرومیت در شمال، توجه اخلاقگرایان توسعه و عاملیتها را از گوناگونترین فقرهای جهان (در كشورهای فقیر) منحرف میكند، و باعث میشود كه كشورهای غنی از نظم جاری جهانی منتفع گردند.
دید خود من به مسأله این است كه محدود كردن فلسفهٔ اخلاق توسعه به كشورهای "در حال توسعه" از سه جهت با دشواری مواجه است؛ این تحدید به اشتباه فرض میكند كه سختترین محرومیتها در كشورهای فقیر روی میدهند، حال آنكه همانطور كه سِن اشاره دارد، "میزان محرومیت گروههای خاص در كشورهای بسیار ثروتمند با وضعیت محرومان جهان سوم قابل مقایسه است" . در ثانی، تقلیل فقر در شمال و جنوب دو امر به هم پیوسته است؛ مهاجرانی كه در كشورهای شمال پول درمیآورند، وجوه قابل ملاحظهای را به خانوادههای خود در جنوب میفرستند. جهت سوم اینكه، به كار گیری "بهترین روشهای عملی" آموخته شده از فرایند توسعه در كشورهای جنوب، توسط كشورهای شمال، به رویهٔ فزاینده و غالبی تبدیل شده است (عكس این نیز صادق است). برای مثال، "آژانس ایالات متحده برای توسعهٔ بینالملل" در حال به كارگیری درسهای آموخته شده از مساعی توسعهای كشورهای دیگر، در مورد شهرهای فقیر ایالات متحده است. عاملیتهای توسعهای در جوامع مختلف اغلب با مسائل مشابهی (همچون توسعهنیافتگی، نژادپرستی، خشونت، و ناتوانی) مواجند، و از روشهای ابداعی حل این مسائل سود میبرند.
همچنین این نیز محل نزاع است كه آیا آن اخلاقگرایان توسعه كه به مسؤولیت كشور ثروتمند و توزیع عدالت جهانی میپردازند، لازم است كه خود را به كمك رسمی توسعه محدود كنند، یا آنكه آیا ضروری است كه به موضوعاتی چون تجارت بینالملل، جریانات سرمایه، مهاجرت، قراردادهای زیست محیطی، تروریسم، مداخله نظامی و واكنش به نقض حقوق بشر از سوی رژیمهای قبلی بپردازند. بحث اصلی در مقابل گسترش ثغور فلسفهٔ اخلاق توسعه بدین شیوه، این است كه ممكن است فلسفهٔ اخلاق توسعه بدین وسیله بیش از حد مبهم و آشفته گردد. اگر فلسفهٔ اخلاق توسعه در حدی رشد كند كه خود را با همهٔ اصول اجتماعی و بین المللی یكسان نماید، شاید نتیجه این باشد كه به كاهش فقر و ناتوانی در كشورهای فقیر توجه چندانی نشود. طرفین قبول دارند كه اخلاقگرایان توسعه باید انواع مختلف روابط شمال جنوب (و جنوب جنوب) را با توجه به تأثیرات این روابط بر نابرابری اقتصادی و سیاسی در كشورهای فقیر، ارزیابی نمایند. با این حال، آنچه حل نشده است این است كه آیا فلسفهٔ اخلاق توسعه باید موضوعاتی مانند تجارت، مداخلهٔ نظامی، اینترنت، داد و ستد دارو، قراردادهای نظامی، جنگافروزی، صلحورزی، و دادگاه جنایی بینالمللی پیشنهادی و مؤسسات بین المللی را هم مورد بررسی قرار دهد، در حالی كه این موضوعات هیچ ارتباط علی بر فقر مطلق یا نسبی، یا ناتوانی ندارند.
اخلاقگرایان توسعه همچنین بر اساس جایگاه هنجارهای اخلاقی كه در صدد توجیه و استفاده از آنها هستند، تقسیم میشوند. سه جبهه حول این موضوع پدید آمده است: (۱) جهانشمولگرایان ، مانند نفعانگاران و كانتیها، معتقدند كه اهداف و اصول توسعه برای همهٔ جوامع معتبرند. (۲) خاصگرایان ، به ویژه اجتماعگرایان و نسبیتگرایان پسامدرن، اینگونه پاسخ میدهند كه جهانشمولگرایی پوششی بر قومگرایی و امپریالیسم فرهنگی است. خاصگرایان توسعهطلب نیر یا اصول جهانشمول را رد میكنند، یا فقط اصول رویهای را تأیید میكنند مبنی بر این كه هر كشور یا جامعهای باید فقط از سنن خاص خود استفاده كند و خودش سیر فلسفهٔ اخلاق توسعه خود را تعیین نماید (خاصگرایان توسعهطلب، تغییرات ناشی از خارج و برهان عام در مورد تغییر اجتماعی را رد و همهٔ گفتمان و روش توسعه را محكوم میكنند). (۳) رویكرد سوم (رویكردی كه توسط مارتا نوسباوم، جاناتان گلوور، شیلا بن حبیب و دیوید كراكر هدایت میشوند) میكوشد تا از بلاتكلیفی میان دو رویكرد اول بپرهیزد. حامیان این دیدگاه، بر آنند كه فلسفهٔ اخلاق توسعه باید اجماعی بین فرهنگی ایجاد نماید كه در آن آزادی انتخاب یك اجتماع سیاسی در زمینهٔ توسعه یكی از چندین هنجار بنیادین باشد. به علاوه، این هنجارها در آن عمومیت كافی داشته باشند تا اینكه نه تنها حساسیت به تفاوتهای اجتماعی را مجاز شمرند، بلكه مستلزم آن باشند.
سؤال دیگری كه باید پرسید مربوط به بحث جهانشمولگرایی/خاصگرایی است: اخلاقگرایان توسعه باید تا چه حد دیدگاههای مربوط به نگرش خاص به بهزیستن انسانی و تكامل را عرضه نمایند و این دیدگاه باید چقدر "پررنگ" و شدید باشد؟ آیا اساساً فلسفهٔ اخلاق توسعه باید به چنین موضوعاتی بپردازد؟ در اینجا، پیوستاری وجود دارد: در یك طرف این پیوستار تعهد بیشتر به ارزشهای انتخاب فردی، تحمل تفاوتها، مشورت عمومی در مورد اهداف و ابزار اجتماعی و در طرف دیگر، هدایت تجویزیتر در مورد زندگی انسانی خوب و فضای كمتر برای انتخاب فردی و اجتماعی قرار دارند.
حتی با فرض این كه اصول توسعه باید محتوای جوهری داشته باشند (محتوایی فراتر از این اصل رویهای كه هر جامعه یا شخصی باید برای خودش تصمیم بگیرد)، باز هم در مورد محتوای این اصول اختلاف نظر وجود دارد. اگر قبول كنیم كه توسعهٔ اجتماعی با توسعه انسانی ارتباط دارد، باز هم باید بررسی كنیم كه چه مقولات اخلاقیای برای بهزیستن و توسعهٔ انسان ضرورت دارد. بنا به بررسی ما نامزدهای این اصول به این شرحاند: نفع (اولویت ارضاء شدن)؛ خیرهای اولیه اجتماعی (رالز) مانند آزادی، درآمد، ثروت، و عزت نفس؛ آزادی منفی (نازیك و باوئر )؛ نیازهای اولیه انسانی (استریتن )، استقلال یا عاملیت (اونیل و سِن)؛ تواناییها و كاركردهای ارزشمند (سِن، نوسباوم و لیتل)؛ و حقوق (پوژه و برنامهٔ عمران ملل متحد) . هر چند عدهای معتقدند كه اخلاق توسعه باید چیزی بیش از یكی از این مفاهیم اخلاقی را در بر گیرد، اما اخلاقگرایان توسعه در خصوص اینكه كدام مفاهیم را اولویت بخشند، اختلاف نظر دارند. یك جانشین این اختلاف كه من نیز از آن حمایت میكنم، میتواند مفهومی از بهزیستن حداقلی انسانی (نه شكوفایی [كامل] ) را مطرح كند. این مفهوم از یك سو تعهد نئوكانتی به استقلال شأن بشری، گفتگوی انتقادی و مشورت عمومی را، و از سوی دیگر، اعتقاد نوارسطوئیان به اهمیت سلامتی جسمی و مشاركت اجتماعی را تركیب میكند. بنابراین، وظایف توسعه ممكن است ناشی از این ایده باشد كه همه انسانها حق بهرهمندی از سطح حداقلی از بهزیستن را داشته باشند و نهادهای گوناگون موظفند كه این بهزیستن را تأمین و حراست كنند. همچنین آنها موظفند كه وقتی چنین سطح حداقلی از دست رفت، آن را باز گردانند.
همچنین بحثی در مورد نحوه توزیع مزایای سود، مسؤولیتها و بار سنگین آنها در درون كشورهای فقیر و بین كشورهای فقیر و ثروتمند در جریان است. نفعگرایان، تجمیع و به حداكثر رساندن سادهٔ منافع فردی را توصیه میكنند. رالزیها طرفدار افزایش در آمد و ثروت ضعیفترین و فقیرترین (افراد یا ملتها) هستند. لیبرتارینها مدعیاند كه جامعه نباید هیچ نوعی برابری به غیر از آزادی برابر از بند مداخلهٔ دولت و سایر مردم باشد. پوژه مفهوم لیبرتارینی "تجاوز" (و حق) را بسط میدهد و بر آن میشود كه نخبگان ثروت و ملتها باید از تجاوز به آسیبپذیران بپرهیزند. اخلاقگرایان توانمندیگرا از مسؤولیت دولت و جامعهٔ مدنی در توانمندسازی همهٔ افراد برای دستیابی به سطحی از بسندگی (سِن و كراكر) یا شكوفایی (نوسباوم و لیتل) با توجه كاركردهای ارزشمند حمایت میكنند.اخلاقگرایان توسعه همچنین در این خصوص اختلاف نظر دارند كه آیا توسعهٔ اجتماعیِ (خوب) باید (به عنوان هدف نهایی) به جای خیر امروزی و آتی بشر، ارتقاء ارزشها را در دستور كار خود قرار دهد. بعضی از اخلاقگرایان توسعه، ارزش ذاتی (برابر با یا حتی برتر از خیر و صلاح آحاد بشر) را به انواع مختلف اجتماعات انسانی همچون خانواده، ملت یا گروه فرهنگی نسبت میدهند. عدهای دیگر معتقدند كه افراد و گونههای غیر انسانی و همینطور اجتماعات اكولوژیك، ارزشی برابر با افراد انسانی یا حتی برتر از آن دارند. كسانی كه به "توسعهٔ محیط زیست" یا "توسعهٔ پایدار" پایبندند، هنوز بر سر این موضوع به توافق نرسیدهاند كه چه چیزی به عنوان هدف فی نفسه باید تداوم داشته باشد و چه چیزی به عنوان ابزار ضروری یا صرفاً ابزار مفید باید حفظ شود. همچنین این عده در خصوص نحوهٔ غلبه بر كشمكشهای موجود بین ارزشهای زیستمحیطی و دیگر ارزشهای رقیب نیز به توافق نرسیدهاند. استیگلیتز به وضوح میپذیرد كه این اختلاف نظرها و دیگر اختلافات ارزشی گاه در اختلافات عملی یا سیاستی خود را نشان میدهند:
در مردمسالاریهای ما، اختلافنظرهای مهمی دربارهٔ سیاستهای اقتصادی و اجتماعی وجود دارد. برخی از این اختلافنظرها به ارزشها مربوط میشوند رابطهٔ ما با محیط زیستمان باید چگونه باشد (اگر تخریب محیط زیست موجب افزایش درآمد ناخالص ملی شود، تا چه میزانی از تخریب محیط زیست قابل تحمل است)؛ رابطهٔ ما با فقرا باید چگونه باشد (تا چه تعداد قربانی میتوانیم در راه افزایش درآمد كل بر جای بگذاریم، تا از این طریق برخی از فقرا از زیر خط فقر بالا خارج شوند یا وضعیتشان بهبود یابد)؛ یا رابطهٔ ما با مردمسالاری باید چگونه باشد (آیا ما مایل به مصالحه بر سر حقوق اصلی همچون حق ایجاد گروهها هستیم، اگر اعتقادمان به این حقوق به دلیل نتیجهٔ آن در رشد سریعتر اقتصاد باشد) .
یك اختلاف نظر كه اهمیت آن هر روز بیشتر میشود، اختلافی است كه مستقیماً به ارزشها مربوط نمیشود، بلكه به نقش متخصصان مختلف (قضات، رهبران سیاسی، رهبران توسعه، و فلاسفه) از یك سو، و عاملیتهای عامه از سوی دیگر، در حل تضادهای اخلاقی ارتباط پیدا میكند. از یك سو، مشاركت و مردمسالاری عامهٔ مردم در هالهای از تردید است؛ چرا كه ممكن است اكثریتها (یا اقلیتها) بر دیگران سلطه بایند؛ و چرا كه عقاید و ترجیحات مردم متأثر از سنتها (در جهت سازگاری با محرومیتها)، و عوامفریبیهای متحجرانه، منحرف و كژدیسه میشود. از این گذشته، متخصصان مرجحند، زیرا اگر نگوییم كه "چرایی امور را میدانند"، حداقل "چگونگی امور را میشناسند". از سوی دیگر، حكومتی كه از سوی متخصصان و اولیاء امور هدایت شود منجر به استبداد جدیدی خواهد شد، و بسیاری از نخبگان، خودشان، بر آنچه سِن "دیدگاه فرد محور" به توسعه مینامد صحه میگذارند:
افراد با فرصتهای اجتماعی كافی، میتوانند به نحو مؤثری تقدیر خویش را رقم زنند و به یكدیگر كمك كنند. این افراد نیازی ندارند تا به آنها به عنوان گیرندگان منفعل منافع حاصل از برنامههای هوشمندانهٔ توسعه نگریسته شود. پس، دلیل معقولی برای پذیرش نقش مثبت عاملیت آزاد و پایدار (و حتی ذاتاً بیصبر و عجول) وجود دارد .
سرانجام، اختلاف دیگری نیز بر سر اینكه كدام افراد و ساختارها تا اندازهٔ زیادی (اگر نگوییم انحصاراً) مسؤول وضعیت موجود فقر جهانی و فرصتهای نابرابر هستند، وجود دارد. چارلز بیتز به خوبی به جنبههای تجربی موضوع تأكید گذاشته است: "پرسشهای تجربی بزرگ، پیچیده و حل نشدهای دربارهٔ سهم نسبی فاكتورهای محلی و جهانی در غنا و فقر اجتماعات وجود دارد" . برخی اخلاقگرایان توسعه همچون پوژه، مآلاً تأكید دارند كه نظم جهانی هم از سوی كشورهای غنی به انحراف كشیده شده است، و هم به نحو ناعادلانهای علیه كشورهای ضعیف آرایش یافته است . پوژه مدعی است كه این نظم جهانی و جریانهای فرایند جهانیشدن، به یك "باد مخالف" تبدیل شده است كه هر اجتماع فقیر باید با آن بجنگد و این پدیده، بخش اعظم مسؤولیت زشتیهای توسعه را بر عهده دارد: "اغلب سیاستها و نهادهای ملی كاملاً بد اتخاذ میشوند، اما واقعیت این است كه این بدیها را میتوان به سیاستها و نهادهای جهانی منسوب كرد" . دیگر اخلاقگرایان توسعه و سیاستگذاران به این موضع گرایش دارند كه باید شكستهای توسعه را كمتر به منابع جهانی و خارجی و بیشتر به علل ملی و محلی (همچون اسارت قدرت در دست نخبگان، فساد گسترده، و فقدان ارزشهای مردمسالارانه) منسوب كرد.
چگونه میتوانیم استعارهٔ "باد مخالف" پوژه را به نحوی اصلاح كنیم كه در چهارچوب چشمانداز متوازنتر و انعطافپذیرتری دربارهٔ وزن نسبی فاكتورهای خارجی (ساختار جهانی و نقش كشورهای ثروتمند) و داخلی (نقش كشورهای در حال توسعه) در شكل دهی به وضعیت فقر جهانی، قرار گیرد؟ ملوانان میدانند كه باد مخالف علیه كشتیشان عامل مهمی است، اما قطعاً فاكتورهای متغیر و گاه مبهم، و رسیدن به مقصد، مهارت و قضاوت صحیح را ایجاب میكند. باد مخالف، همیشه طوفانی نیست. بعضی اوقات طوفانی است و بعضی اوقات آرام است (بسته به وزش باد و اینكه آیا كشتی ملوانان به پشت یك جزیره برود و موقتاً از باد مصون بماند). به همین ترتیب، تأثیر نظم جهانی (و تأثیر كشورهای ثروتمند) از زمانی به زمانی، و از مكانی به مكانی افزوده و كاسته میشود.
از این گذشته، گاه بادهای متقاطعی میوزند كه برخی از آنها به سكاندار كمك میكنند، و برخی هم از پیشروی وی جلوگیری مینمایند، و یك ملوان خوب باید از اولی بهرهبرداری كند و با دومی كنار بیاید. به همین ترتیب، نظم جهانی فرصتهایی را برای تقلیل فقر جهانی ایجاد میكند، فرایند مردمسالارانهسازی از فقر جهانی جلوگیری میكند، و رهبران و مردم خردمند تفاوتها را تشخیص میدهند. علاوه بر این، ملوان خوب در رویارویی با باد یك گام پس و دو گام پیش میروند، و از باد برای پیشرفت استفاده میكنند، نه آنكه مستقیماً با آن كشتی بگیرند. به همین ترتیب، یك كشور در حال توسعه میتواند راههایی بیابد كه از طریق آنها از عواملی كه به طور عادی فاكتورهای نامطلوب تلقی میشوند، بهرهبرداری نمایند. مثلاً كاهش كمكهای ایالات متحده به كاستاریكا، به كاستاریكا كمك میكند كه كمتر به ایالات متحده وابسته باشد. علاوه بر این، گاه میتوان یك باد مخالف را به یك باد موافق تبدیل كرد. پس، تأثیرات نیروهای جهانی و كشورهای ثروتمند و مساعی داخلی توسعه بر هم منطبق میشوند. سرانجام، دقیقاً همانطور كه برخی كشتیها به لحاظ فراست، جهتیابی و پایداری بهتر از كشتیهای دیگر هستند، به همان صورت، كشورهایی كه به لحاظ مواهب طبیعی، حكومت، و "سرمایهٔ" انسانی و اجتماعی، تمكن بیشتری دارند، بیشتر و سریعتر از كشورهای دیگر توسعه مییابند.
نتیجهٔ اخلاقی این داستان دریانوردی روشن است: درست همانطور كه كوششها برای توسعهٔ ملی از زمانی به زمانی، و از مكانی به مكانی متفاوتند، به همان ترتیب هم، تأثیرهای نظم جهانی و كشورهای ثروتمندی كه بر این نظم مسلطند نیز از زمانی به زمانی، و از مكانی به مكانی فرق میكند. گر چه باد، همواره فاكتوری در كشتیرانی است (گاهی اوقات بیشتر است و گاهی اوقات كمتر، گاهی اوقات خوب است و گاهی اوقات بد و گاهی اوقات هر دو)، پس، آنچه اهمیت دارد، مهارت كاپیتان و ملوانان (و مهارت ایشان در همكاری با هم) است. بررسیهای تجربی دربارهٔ مسیر و شدت وزش باد، و اینكه چگونه میتوان از مهارتها و منابع ملی برای دستیابی به اهداف اجتماع بهره برد، حایز اهمیت است. پوژه تنوع عوامل داخلی را میپذیرد؛ او در صورتبندی كمدقتتر خود، در تشخیص تنوع و پیچیدگی فاكتورهای خارجی، تعادل متغیر میان فاكتورهای داخلی و خارجی، و نقش همواره مهم و گاه تعیینكنندهٔ فاكتورهای داخلی درمیماند.
این مباحثات راجع به عوامل اصلی كاستیهای توسعه، رفته رفته به اختلافنظر آشكار و تندی راجع به ارزیابی اخلاقی فرایند جهانیشدن و هویت "عدالتگستران" شده است . جهانیشدن، توسعهٔ محلی را تهدید یا تضمین میكند؟ جهانیشدن مبارك و فرصت است، یا بدبختی و خطر؟ آیا جهانیشدن در حدی هست كه اجتماعات محلی و ملی در حال توسعه بتوانند از مواهب یك جهان در حال جهانیشدن بهرهمند شوند و از مضراتش اجتناب كنند؟ یا اینكه آیا "عدالتگستران" اصلی باید ملل ثروتمند باشند، شركتهای فراملی باشند، یا نهادهای جهانی؟ باید به پیروی از استیگلیتز بگویم كه "امروز، چالش بر سر این است كه به تعادل دقیقی…بین كنش جمعی در سطوح محلی، ملی و جهانی دست یابیم" .
نویسنده:دیویدآلنكراكر
پانوشتها:
- این گفتار در كتاب ذیل آمده است:
Michael Krausz and Deen Chatterjee, eds., Globalization, Development, and Democracy: Philosophical Perspectives (Lanham, MD: Rowman & Littlefield, forthcoming)
دو فصل نخست از مقالهٔ زیر اقتباس شده است:
"Development Ethics and Globalization," Philosophical Topics, ۳۰, ۲ (۲۰۰۲): ۹-۲۸;
كه نسخهٔ اولیهٔ این مقاله در دو آدرس زیر قبلاً آمده است:
"Development Ethics" in Edward Craig, ed., Routledge Encyclopedia of Philosophy, vol. ۳ [London: Routledge, ۱۹۹۸]: ۳۹-۴۴;
"Globalization and Human Development: Ethical Approaches" in Edmond Malinvaud and Louis Sabourin, eds. Proceedings of the Seventh Plenary Session of the Pontifical Academy of Social Sciences, the Vatican, ۲۵-۲۸ April ۲۰۰۱ (Vatican City: Pontifical Academy of the Social Sciences, ۲۰۰۱), ۴۵-۶۵.
برای تذكرات مفید از افراد زیر متشكرم:
Roger Crisp, David P. Crocker, Edna D. Crocker, Nigel Dower, Jay Drydyk, Arthur Evenchik, Des Gasper, Verna Gehring, Denis Goulet, Xiaorong Li, Toby Linden, Nasim Moalem, Jerome M. Segal, and Roxanne Walters.
- Underdevelopment.
- برای یك بررسی مقدماتی دربارهٔ تاریخ فلسفهٔ اخلاق توسعه به منابع زیر مراجعه كنید:
David A. Crocker, "Toward Development Ethics," World Development ۱۹, ۵ (May ۱۹۹۱): ۴۵۷-۸۳;
David A. Crocker, "Development Ethics and Globalization," Philosophical Topics, ۳۰, ۲ (۲۰۰۲).
- M.K. Gandhi, An Autobiography or The Story of My Experiments with Truth (Navajivan Mudrana۱ya, Ahmedabad: Jitendra T. Desai, ۱۹۲۷);
Ra?l Prébisch, "EI desarrollo econ?mico de la América Latina y algunos de sus principales problemas, Bolet?n Econ?mico de América Latina, ۷ (۱۹۶۲): ۱ ۲۴;
Frantz Fanon, The Wretched of the Earth (۱۹۶۱; reprint, Grove Press, ۱۹۸۶).
- Louis Goseph Lebret.
- Gunner Myrdal.
- Denis Goulet, The Cruel Choice: A New Concept in the Theory of Development (New York: Anthenaeum, ۱۹۷۱), xix.
این كتاب یك متن كلاسیك و پیشتاز در فلسفهٔ اخلاق توسعه است.
- Denis Goulet, The Uncertain Promise: Value Conflicts in Technology Transfer (New York: IDOC/North America, ۱۹۷۷), ۵.
- The Cruel Choice: A New Concept in the Theory of Development, ۱۹۷۱.
- so called development.
- anti-development.
- نگاه كنید به Berger, ۱۹۷۴.
- Peter Berger, Pyramids of Sacrifice: Political Ethics and Social Change (New York: Basic Books, ۱۹۷۴), vii.
- Peter Singer.
- famine relief.
- Life boat ethics.
- Garrett Hardin.
- بنگرید به:
William Aiken and High Lafollette (eds.), World Hunger and Morality, ۲d ed. (Upper Saddle River, N.J.: Prentice Hall, ۱۹۹۶).
برای ملاحظهٔ آخرین مقالهٔ سینگر دربارهٔ نزاع میان ملل ثروتمند و فقیر بنگرید به:
Peter Singer, One World: The Ethics of Globalization (New Haven, CT: Yale University Press, ۲۰۰۲), esp. ch. ۵.
- Nigel Dower.
- Onora O۰۳۹;Neill.
- Jerome M. Segal.
- برای مثال بنگرید به:
Nigel Dower, "What is Development?-A Philosopher۰۳۹;s Answer, Centre for Development Studies Occasional Paper Series, ۳ (Glasgow: University of Glasgow, ۱۹۸۸);
Dower, World Ethic: The New Agenda (Edinburgh: Edinburgh University Press, ۱۹۹۸);
Onora O۰۳۹;Neill, "Ending World Hunger", in Matters of Life and Death, ed. T. Regan (New York: London: Allen & Unwin, ۱۹۹۳);
O۰۳۹;Neill, Faces of Hunger: An Essay on Poverty, Justice and Development (London: Allen & Unwin, ۱۹۸۶);
Jerome M. Segal, "What Is Development?" in Philosophical Dimensions in Public Policy, ed. Vema Gehring and William A. Galston (New Brunswick, N.J.: Transaction Publications, ۲۰۰۲).
- Paul Streeten, Shavid Javed Burki, Mahbub al Haq, Norman Hicks, and Frances Stewart, First Thing First: Meeting Basic Needs in Developing Countries (London: Oxford University Press, ۱۹۸۱).
- Amartya Sen, "Development Thinking at the Beginning of the ۲۱st Century", in Economic and Social Development into the XXI Century, ed. Louis Emmerji (Washington, DC: Inter-American Development Bank, ۱۹۹۷).
همچنین بنگرید به:
Martha Nussbaum and Amartya Sen (eds.), The Quality of Life (Oxford: Clarendon Press, ۱۹۹۳);
Martha Nussbaum and Jonathan Glover (eds.), Women, Culture and Development (Oxford: Clarendon Press, ۱۹۹۵);
David A. Crocker, Florecimento humano y desarrollo internacional: La nueva ética de capacidades (San José, Costa Rica: Editorial de la Universidad de Costa Rica, ۱۹۹۸);
Amartya Sen, Development as Freedom (New York: Knopf, ۱۹۹۹);
Martha Nussbaum, Women and Human Development: The Capabilities Approach (Cambridge: Cambridge University Press, ۲۰۰۰);
Sabina Alkire, Valuing Freedoms: Sen۰۳۹;s Capabilities Approach and Poverty Reduction (Oxford: Oxford University Press, ۲۰۰۲);
David Alexander Clark, Visions of Development: A Study of Human Values (Cheltenham, U.K., and Northampton, Mass.: Edward Elgar, ۲۰۰۲);
Des Gasper, The Ethics of Development: From Economism to Human Development (Edinburgh: University of Edinburgh Press, forthcoming).
- Luis Camacho.
- Godfrey Gunatilleke.
- Kwame Gyekye.
- Bernardo Kilksberg.
- Emilio Mart?nez Navarro.
- Peter Opio.
- مثلاً:
Luis Camacho, Ciencia y tecnolog?a en el subdesarrollo (Cartago: Editorial Tecno۱?gia de Costa Rica, ۱۹۹۳);
Adela Cortina, Por una etica del Consumo: La ciudadan?a del consumidor en el mundo global (Madrid: Taurus, ۲۰۰۲);
Godfrey Gunatilleke, N. Tiruchelvam, and R. Coomaraswamy (eds.), Ethical Dilemmas of Development in Asia (Lexington, Mass.: Lexington Books, ۱۹۸۸);
Bernando Kliksberg, "El rol del capital social y de la cultura en el proceso de desarrollo", in Capital social y cultura: Claves Estratégicas para el desarrollo, ed. B. Kliksberg and L. Tomassini (Buenos Aires: Fondo de Cultura Econ?mica de Argentina; Washington, DC: Banco Interamericana de Desarrollo, ۲۰۰۰);
Emilio Mart?nez Naavarro, ?tica para el de sarrollo de los pueblos (Madrid: Editorial Trotla, ۲۰۰۰);
John Peter Opio, "Towards a New Economic Order: Needs, Functioning and Capabilities in Amartya Sen۰۳۹; s Theory" (M.A. thesis, Katholieke Universiteit Leuven, ۱۹۹۳).
- سه دسته خود را وقف موضوع فلسفهٔ اخلاق توسعه كردند:
انجمن بینالمللی اخلاق توسعه (International Development Ethics Association) كه در كاستاریكا به سال ۱۹۸۴ پایهگذاری شد؛
(http://www.development-ethics.org/)
"ابتكار درون امریكایی برای سرمایهٔ اجتماعی، اخلاق و توسعه" (Inter-American Initiative on Social Capital, Ethics and Development) كه توسط توسعهٔ درون امریكایی در سال ۲۰۰۰ پایهگذاری شد؛
(http://www.iadb.org/etica/ingles/index-i.cfm)
"گروه استعداد" (Capability Group) كه به عنوان برگزار كنندهٔ كنفرانسها از سال ۲۰۰۱ كار خود را آغاز كرد و در حال تشكیل یك انجمن است.
(http://www.fas.harvard.edu/~freedoms)
- Arturo Escobar, Encountering Development: The Making and Unmaking of the Third World (Princeton, N.J.: Princeton University Press, ۱۹۹۵).
برای رؤیت مثالی از این سردرگمیها و چالشهای اخلاقی بنگرید به:
David A. Crocker, "Toward Development Ethics."
ترجمهٔ این مقاله در شمارهٔ دوم "راهبرد یاس" آمده است.
- social primary goods؛ در اینجا goods به معنای "كالا" نیست.م.
- natianal Sovereignty.
- boundarycrossing.
- Thomas W. Pogge, World Poverty and Human Rights (Cambridge, U.K.: Polity Press, ۲۰۰۲), ۲.
- J. R. Engel and J. G. Engel (eds.), Ethics of Environment and Development: Global Challenge, International Response (Tucson: University of Arizona Press, ۱۹۰۰);
K. Lee, A. Holland, and D. McNeill (eds.), Global Sustainable Development in the ۲۱st Century (Edinburgh: Edinburgh University Press, ۲۰۰۰);
Nigel Dower, An Introduction to Global Citizenship (Edinburgh: Edinburgh University Press, ۲۰۰۳), chap. ۶; Robin Attfield, The Ethics of the Global Environment (Edinburgh: Edinburgh University Press, ۱۹۹۹).
-United Nations Development Programme, Human Development Report (oxford: Oxford University Press, ۱۹۹۰-۲۰۰۳).
گزارشهای برنامهٔ عمران ملل متحد، رویكرد استعدادگرایانه را عملیاتی میكند و به موضوعاتی مانند مصرف، جهانیشدن، حقوق بشر، فناوری، مردمسالاری، و اهداف توسعهٔ هزاره میپردازد. بنگرید به:
Sakiko Fakuda-Parr and A. K. Shiva, eds., Readings in Human Development: Concepts, Measures and Policies for a Development Paradigm (Oxford: Oxford University Press, ۲۰۰۳; Asuncion Lera St. Clair, "The Role of Ideas in the United Nations Development Programme", in Morten B۰as and Desmond McNeill, eds., Global Institutions and Development: Framing the World? (London: Routledge, ۲۰۰۴): ۱۷۸ ۹۲.
- state provisioning.
- John Drèze.
- unaimed opulence.
- Amartya Sen and Jean Dreze, Hunger and Public Action (Oxford and New York: Oxford University Press, ۱۹۸۹).
- Sen, Development as Freedom, ۲۱.
- United States Agency for International Development.
- universalists.
- utilitarians.
- particularists.
- pro development particularists.
- بنگرید به:
Nussbaum and Glover, eds., Women, Culture and Development.
- stamdoff .
- social primary goods؛ در اینجا goods به معنای "كالا" نیست.م.
- P. T. Bauer.
- P. Streeten.
- آثار اصلی در فلسفهٔ اخلاق توسعه (یا استلزامات فلسفهٔ اخلاق توسعه)، از میان منابع بسیار به این شرحاند:
John Rawls, A Theory of Justice (Cambridge, MA: Belknap Press of Harvard University Press, ۱۹۷۱;
P. T. Bauer, Dissent on Development (London: Weidenfeld & Nickolson, ۱۹۷۱);
Robert Nozick, Anarchy, State and Utopia (New York: Basic Books, ۱۹۷۴;
Denis Goulet, Development: A Guide to Theory and Practice (New York: Apex; London: Zed, ۱۹۹۵;
Onora O۰۳۹;Neill, Toward Justice and Virtue: A Constructive Account of Practical Reasoning (Cambridge: Cambridge University Press, ۱۹۹۶);
Nigel Dower, World Ethics: The New Agenda, Edinburgh: Edinburgh University Press., ۱۹۹۸);
David A. Crocker, Florecimiento humano y desarrollo internacional: La nueva etica de capacidades, San Jose, Costa Rica: Editorial de la Universidad de Costa Rica, ۱۹۹۸);
Amartya Sen, Development as Freedom (Cambridge: Cambridge University Press, ۲۰۰۰);
Martha Nussbaum, Women and Human Development: The Capabilities Approach (Cambridge: Cambridge University Press, ۲۰۰۰);
Sabina Alkire, Valuing Freedoms: Sen۰۳۹;s Capability Approach and Poverty Reduction (Oxford: Oxford University Press, ۲۰۰۲);
Bernardo Kliksberg, ed. Etica y desarrollo: La relacion marginada (Buenos Aires: Editorial Al Ateneo and BID, ۲۰۰۲);
Thomas W. Pogge, World Poverty and Human Rights (Cambridge, U.K.: Polity Press, ۲۰۰۲);
Daniel Little, The Paradox of Wealth and Poverty: Mapping the Ethical Dilemmas of Global Development (Boulder, CO: W estview, ۲۰۰۳);
Des Gasper, The Ethics of Development: From Economism to Human Development (Edinburgh: Edinburgh University Press, forthcoming).
- development ethic.
- flourishing.
- harm.
- capabilities ethicists؛ این مفهوم را تنها كراكر به كار برده است.م.
- ecodevelopment.
- sustainable development.
- Stiglitz, Globalization and Its Discontents (New York: W. W. Norton, ۲۰۰۲), ۲۱۸ ۱۹.
- Sen, Development as Freedom, ۱۱.
- Charles R. Beitz, "Does Global Inequality Matter?" in Thomas W. Pogge, ed. Global Justice (Oxford: Blackwell, ۲۰۰۱): ۱۱۳.
- Pogge, World Poverty, ۱۵, ۲۱, ۱۱۲ ۱۶, ۱۴۱ ۴۵.
- Ibid., ۱۴۳.
- پوژه، خود دیدگاه متعادلتری را در شرح وضعیت فرضی برزیل فرموله میكند: "اگر یك نقصان در حقوق بشر (مثلاً گرسنگی در برزیل) در اثر تعامل فاكتورهای جهانی و ملی روی دهد، و این كاستی از طریق اصلاحات نهادی جهانی و ملی قابل حل باشد، مسؤولیت این نقصان به عهدهٔ هر دو نهاد جهانی و ملی و همچنین دو گروه از افراد است: همهٔ كسانی كه در حمایتهای جهانی مشغول فعالیتند و تمام آنهایی كه در زیرساختهای كشور برزیل دستی دارند" (Ibid., ۵۰).
- Onora O۰۳۹;Neill, "Agents of Justice", in Global Justice, ed. Thomas W. Pogge (Oxford: Blackwell, ۲۰۰۱), ۱۸۸ ۲۰۳.
- Joseph E. Stiglitz, The Roaring Nineties: A New History of the World۰۳۹;s Most Prosperous Decade New York: W. W. Norton, ۲۰۰۳), xii.
منابعی برای مطالعه افزون
۱.Aiken, W. and LaFollette, H. (eds) (۱۹۷۶) "World Hunger and Morality", Upper Saddle River, NJ: Prentice Hall; ۲nd edn, ۱۹۹۶.
۲.Aman, K. (ed.) (۱۹۹۱) "Ethical Principles for Development: Needs, Capacities or Rights?", Upper Montclair, NJ: Institute for Critical Thinking.
۳.Attfield, R. and Wilkins, B. (eds) (۱۹۹۲) "International Justice and the Third World", London: Routledge.
۴.Berger, P. (۱۹۷۴) "Pyramids of Sacrifice: Political Ethics and Social Change", New York: Basic Books.
۵.Camacho, L. (۱۹۹۳) "Ciencia y tecnol?gia en el subdesarrollo", Cartago: Editorial Tecnolgica de Costa Rica.
۶.Crocker, D.A. (۱۹۹۱) "Toward Development Ethics", World Development ۱۹: ۴۵۷-۸۳.
۷.Dower, N. (۱۹۸۸) "What is Development? A Philosopher۰۳۹;s Answer", Centre for Development Studies Occasional Paper Series ۳, Glasgow: University of Glasgow.
۸.Engel, J.R. and. Engel, J.G. (eds) (۱۹۹۰) "Ethics of Environment and Development: Global Challenge", International Response, Tucson, AZ: University of Arizona Press.
۹.Escobar, A. (۱۹۹۵) "Encountering Development: The Making and Unmaking of the Third World", Princeton, NJ: Princeton University Press.
۱۰.Gasper, D. (۱۹۹۴) "Development Ethics - An Emergent Field? A Look at Scope and Structure, with Special Reference to the Ethics of Aid", in R. Prendergast and F. Stewart (eds) Market Forces and World Development, London: Macmillan, New York: St Martin۰۳۹;s Press.
۱۱.Goulet, D. (۱۹۷۱) "The Cruel Choice: A New Concept in the Theory of Development", New York: Athenaeum.
۱۲.Goulet, D. (۱۹۷۷) "The Uncertain Promise: Value Conflicts in Technology Transfer", New York: IDOC/North America.
۱۳.Gunatilleke, G., Tiruchelvam, N. and Coomaraswamy, R. (eds) (۱۹۸۸) "Ethical Dilemmas of Development in Asia", Lexington, MA: Lexington Books.
۱۴.Hardin, G. (۱۹۷۴) "Lifeboat Ethics: The Case Against Helping the Poor", Psychology Today ۸: ۳۸-۴۳, ۱۲۳-۶.
۱۵.Nussbaum, M. and Glover, J. (eds) (۱۹۹۵) "Women, Culture and Development", Oxford: Clarendon Press.
۱۶.Nussbaum, M. and Sen, A. (eds) (۱۹۹۳) "The Quality of Life", Oxford: Clarendon Press.
۱۷.O۰۳۹;Neill, O. (۱۹۸۰) "The Moral Perplexities of Famine Relief", in T. Regan (ed.) "Matters of Life and Death: New Introductory Essays in Moral Philosophy", New York: Random House; repr. as ۰۳۹;Ending World Hunger۰۳۹;, in T. Regan (ed.) Matters of Life and Death: New Introductory Essays in Moral Philosophy, New York: McGraw-Hill, ۱۹۹۳, ۳rd edn.
۱۸.Segal, J.M. (۱۹۹۱) "What is Development?", in C.V. Blatz (ed.) Ethics and Agriculture: An Anthology on Current Issues in World Context, Moscow, ID: University of Idaho Press.
۱۹.Sen, A. (۱۹۸۴) "Resources, Values and Development", Oxford: Blackwell, Cambridge, MA: Harvard University Press.
۲۰.Singer, P. (۱۹۷۲) "Famine, Affluence and Morality", Philosophy and Public Affairs ۱: ۲۲۹-۴۳; repr. in W. Aiken and H. LaFollette (eds) World Hunger and Morality, Upper Saddle River, NJ: Prentice Hall, ۲nd edn, ۱۹۹۶.
۲۱.Streeten, P. with Burki, S.J., Haq, M., Hicks, N., and Stewart, F. (۱۹۸۱) "First Things First: Meeting Basic Needs i Developing Countries", Oxford: Oxford University Press
ترجمه: حامدحاجیحیدری
منبع:فصلنامه راهبرد یاس ، شماره ۳
پانوشتها:
- این گفتار در كتاب ذیل آمده است:
Michael Krausz and Deen Chatterjee, eds., Globalization, Development, and Democracy: Philosophical Perspectives (Lanham, MD: Rowman & Littlefield, forthcoming)
دو فصل نخست از مقالهٔ زیر اقتباس شده است:
"Development Ethics and Globalization," Philosophical Topics, ۳۰, ۲ (۲۰۰۲): ۹-۲۸;
كه نسخهٔ اولیهٔ این مقاله در دو آدرس زیر قبلاً آمده است:
"Development Ethics" in Edward Craig, ed., Routledge Encyclopedia of Philosophy, vol. ۳ [London: Routledge, ۱۹۹۸]: ۳۹-۴۴;
"Globalization and Human Development: Ethical Approaches" in Edmond Malinvaud and Louis Sabourin, eds. Proceedings of the Seventh Plenary Session of the Pontifical Academy of Social Sciences, the Vatican, ۲۵-۲۸ April ۲۰۰۱ (Vatican City: Pontifical Academy of the Social Sciences, ۲۰۰۱), ۴۵-۶۵.
برای تذكرات مفید از افراد زیر متشكرم:
Roger Crisp, David P. Crocker, Edna D. Crocker, Nigel Dower, Jay Drydyk, Arthur Evenchik, Des Gasper, Verna Gehring, Denis Goulet, Xiaorong Li, Toby Linden, Nasim Moalem, Jerome M. Segal, and Roxanne Walters.
- Underdevelopment.
- برای یك بررسی مقدماتی دربارهٔ تاریخ فلسفهٔ اخلاق توسعه به منابع زیر مراجعه كنید:
David A. Crocker, "Toward Development Ethics," World Development ۱۹, ۵ (May ۱۹۹۱): ۴۵۷-۸۳;
David A. Crocker, "Development Ethics and Globalization," Philosophical Topics, ۳۰, ۲ (۲۰۰۲).
- M.K. Gandhi, An Autobiography or The Story of My Experiments with Truth (Navajivan Mudrana۱ya, Ahmedabad: Jitendra T. Desai, ۱۹۲۷);
Ra?l Prébisch, "EI desarrollo econ?mico de la América Latina y algunos de sus principales problemas, Bolet?n Econ?mico de América Latina, ۷ (۱۹۶۲): ۱ ۲۴;
Frantz Fanon, The Wretched of the Earth (۱۹۶۱; reprint, Grove Press, ۱۹۸۶).
- Louis Goseph Lebret.
- Gunner Myrdal.
- Denis Goulet, The Cruel Choice: A New Concept in the Theory of Development (New York: Anthenaeum, ۱۹۷۱), xix.
این كتاب یك متن كلاسیك و پیشتاز در فلسفهٔ اخلاق توسعه است.
- Denis Goulet, The Uncertain Promise: Value Conflicts in Technology Transfer (New York: IDOC/North America, ۱۹۷۷), ۵.
- The Cruel Choice: A New Concept in the Theory of Development, ۱۹۷۱.
- so called development.
- anti-development.
- نگاه كنید به Berger, ۱۹۷۴.
- Peter Berger, Pyramids of Sacrifice: Political Ethics and Social Change (New York: Basic Books, ۱۹۷۴), vii.
- Peter Singer.
- famine relief.
- Life boat ethics.
- Garrett Hardin.
- بنگرید به:
William Aiken and High Lafollette (eds.), World Hunger and Morality, ۲d ed. (Upper Saddle River, N.J.: Prentice Hall, ۱۹۹۶).
برای ملاحظهٔ آخرین مقالهٔ سینگر دربارهٔ نزاع میان ملل ثروتمند و فقیر بنگرید به:
Peter Singer, One World: The Ethics of Globalization (New Haven, CT: Yale University Press, ۲۰۰۲), esp. ch. ۵.
- Nigel Dower.
- Onora O۰۳۹;Neill.
- Jerome M. Segal.
- برای مثال بنگرید به:
Nigel Dower, "What is Development?-A Philosopher۰۳۹;s Answer, Centre for Development Studies Occasional Paper Series, ۳ (Glasgow: University of Glasgow, ۱۹۸۸);
Dower, World Ethic: The New Agenda (Edinburgh: Edinburgh University Press, ۱۹۹۸);
Onora O۰۳۹;Neill, "Ending World Hunger", in Matters of Life and Death, ed. T. Regan (New York: London: Allen & Unwin, ۱۹۹۳);
O۰۳۹;Neill, Faces of Hunger: An Essay on Poverty, Justice and Development (London: Allen & Unwin, ۱۹۸۶);
Jerome M. Segal, "What Is Development?" in Philosophical Dimensions in Public Policy, ed. Vema Gehring and William A. Galston (New Brunswick, N.J.: Transaction Publications, ۲۰۰۲).
- Paul Streeten, Shavid Javed Burki, Mahbub al Haq, Norman Hicks, and Frances Stewart, First Thing First: Meeting Basic Needs in Developing Countries (London: Oxford University Press, ۱۹۸۱).
- Amartya Sen, "Development Thinking at the Beginning of the ۲۱st Century", in Economic and Social Development into the XXI Century, ed. Louis Emmerji (Washington, DC: Inter-American Development Bank, ۱۹۹۷).
همچنین بنگرید به:
Martha Nussbaum and Amartya Sen (eds.), The Quality of Life (Oxford: Clarendon Press, ۱۹۹۳);
Martha Nussbaum and Jonathan Glover (eds.), Women, Culture and Development (Oxford: Clarendon Press, ۱۹۹۵);
David A. Crocker, Florecimento humano y desarrollo internacional: La nueva ética de capacidades (San José, Costa Rica: Editorial de la Universidad de Costa Rica, ۱۹۹۸);
Amartya Sen, Development as Freedom (New York: Knopf, ۱۹۹۹);
Martha Nussbaum, Women and Human Development: The Capabilities Approach (Cambridge: Cambridge University Press, ۲۰۰۰);
Sabina Alkire, Valuing Freedoms: Sen۰۳۹;s Capabilities Approach and Poverty Reduction (Oxford: Oxford University Press, ۲۰۰۲);
David Alexander Clark, Visions of Development: A Study of Human Values (Cheltenham, U.K., and Northampton, Mass.: Edward Elgar, ۲۰۰۲);
Des Gasper, The Ethics of Development: From Economism to Human Development (Edinburgh: University of Edinburgh Press, forthcoming).
- Luis Camacho.
- Godfrey Gunatilleke.
- Kwame Gyekye.
- Bernardo Kilksberg.
- Emilio Mart?nez Navarro.
- Peter Opio.
- مثلاً:
Luis Camacho, Ciencia y tecnolog?a en el subdesarrollo (Cartago: Editorial Tecno۱?gia de Costa Rica, ۱۹۹۳);
Adela Cortina, Por una etica del Consumo: La ciudadan?a del consumidor en el mundo global (Madrid: Taurus, ۲۰۰۲);
Godfrey Gunatilleke, N. Tiruchelvam, and R. Coomaraswamy (eds.), Ethical Dilemmas of Development in Asia (Lexington, Mass.: Lexington Books, ۱۹۸۸);
Bernando Kliksberg, "El rol del capital social y de la cultura en el proceso de desarrollo", in Capital social y cultura: Claves Estratégicas para el desarrollo, ed. B. Kliksberg and L. Tomassini (Buenos Aires: Fondo de Cultura Econ?mica de Argentina; Washington, DC: Banco Interamericana de Desarrollo, ۲۰۰۰);
Emilio Mart?nez Naavarro, ?tica para el de sarrollo de los pueblos (Madrid: Editorial Trotla, ۲۰۰۰);
John Peter Opio, "Towards a New Economic Order: Needs, Functioning and Capabilities in Amartya Sen۰۳۹; s Theory" (M.A. thesis, Katholieke Universiteit Leuven, ۱۹۹۳).
- سه دسته خود را وقف موضوع فلسفهٔ اخلاق توسعه كردند:
انجمن بینالمللی اخلاق توسعه (International Development Ethics Association) كه در كاستاریكا به سال ۱۹۸۴ پایهگذاری شد؛
(http://www.development-ethics.org/)
"ابتكار درون امریكایی برای سرمایهٔ اجتماعی، اخلاق و توسعه" (Inter-American Initiative on Social Capital, Ethics and Development) كه توسط توسعهٔ درون امریكایی در سال ۲۰۰۰ پایهگذاری شد؛
(http://www.iadb.org/etica/ingles/index-i.cfm)
"گروه استعداد" (Capability Group) كه به عنوان برگزار كنندهٔ كنفرانسها از سال ۲۰۰۱ كار خود را آغاز كرد و در حال تشكیل یك انجمن است.
(http://www.fas.harvard.edu/~freedoms)
- Arturo Escobar, Encountering Development: The Making and Unmaking of the Third World (Princeton, N.J.: Princeton University Press, ۱۹۹۵).
برای رؤیت مثالی از این سردرگمیها و چالشهای اخلاقی بنگرید به:
David A. Crocker, "Toward Development Ethics."
ترجمهٔ این مقاله در شمارهٔ دوم "راهبرد یاس" آمده است.
- social primary goods؛ در اینجا goods به معنای "كالا" نیست.م.
- natianal Sovereignty.
- boundarycrossing.
- Thomas W. Pogge, World Poverty and Human Rights (Cambridge, U.K.: Polity Press, ۲۰۰۲), ۲.
- J. R. Engel and J. G. Engel (eds.), Ethics of Environment and Development: Global Challenge, International Response (Tucson: University of Arizona Press, ۱۹۰۰);
K. Lee, A. Holland, and D. McNeill (eds.), Global Sustainable Development in the ۲۱st Century (Edinburgh: Edinburgh University Press, ۲۰۰۰);
Nigel Dower, An Introduction to Global Citizenship (Edinburgh: Edinburgh University Press, ۲۰۰۳), chap. ۶; Robin Attfield, The Ethics of the Global Environment (Edinburgh: Edinburgh University Press, ۱۹۹۹).
-United Nations Development Programme, Human Development Report (oxford: Oxford University Press, ۱۹۹۰-۲۰۰۳).
گزارشهای برنامهٔ عمران ملل متحد، رویكرد استعدادگرایانه را عملیاتی میكند و به موضوعاتی مانند مصرف، جهانیشدن، حقوق بشر، فناوری، مردمسالاری، و اهداف توسعهٔ هزاره میپردازد. بنگرید به:
Sakiko Fakuda-Parr and A. K. Shiva, eds., Readings in Human Development: Concepts, Measures and Policies for a Development Paradigm (Oxford: Oxford University Press, ۲۰۰۳; Asuncion Lera St. Clair, "The Role of Ideas in the United Nations Development Programme", in Morten B۰as and Desmond McNeill, eds., Global Institutions and Development: Framing the World? (London: Routledge, ۲۰۰۴): ۱۷۸ ۹۲.
- state provisioning.
- John Drèze.
- unaimed opulence.
- Amartya Sen and Jean Dreze, Hunger and Public Action (Oxford and New York: Oxford University Press, ۱۹۸۹).
- Sen, Development as Freedom, ۲۱.
- United States Agency for International Development.
- universalists.
- utilitarians.
- particularists.
- pro development particularists.
- بنگرید به:
Nussbaum and Glover, eds., Women, Culture and Development.
- stamdoff .
- social primary goods؛ در اینجا goods به معنای "كالا" نیست.م.
- P. T. Bauer.
- P. Streeten.
- آثار اصلی در فلسفهٔ اخلاق توسعه (یا استلزامات فلسفهٔ اخلاق توسعه)، از میان منابع بسیار به این شرحاند:
John Rawls, A Theory of Justice (Cambridge, MA: Belknap Press of Harvard University Press, ۱۹۷۱;
P. T. Bauer, Dissent on Development (London: Weidenfeld & Nickolson, ۱۹۷۱);
Robert Nozick, Anarchy, State and Utopia (New York: Basic Books, ۱۹۷۴;
Denis Goulet, Development: A Guide to Theory and Practice (New York: Apex; London: Zed, ۱۹۹۵;
Onora O۰۳۹;Neill, Toward Justice and Virtue: A Constructive Account of Practical Reasoning (Cambridge: Cambridge University Press, ۱۹۹۶);
Nigel Dower, World Ethics: The New Agenda, Edinburgh: Edinburgh University Press., ۱۹۹۸);
David A. Crocker, Florecimiento humano y desarrollo internacional: La nueva etica de capacidades, San Jose, Costa Rica: Editorial de la Universidad de Costa Rica, ۱۹۹۸);
Amartya Sen, Development as Freedom (Cambridge: Cambridge University Press, ۲۰۰۰);
Martha Nussbaum, Women and Human Development: The Capabilities Approach (Cambridge: Cambridge University Press, ۲۰۰۰);
Sabina Alkire, Valuing Freedoms: Sen۰۳۹;s Capability Approach and Poverty Reduction (Oxford: Oxford University Press, ۲۰۰۲);
Bernardo Kliksberg, ed. Etica y desarrollo: La relacion marginada (Buenos Aires: Editorial Al Ateneo and BID, ۲۰۰۲);
Thomas W. Pogge, World Poverty and Human Rights (Cambridge, U.K.: Polity Press, ۲۰۰۲);
Daniel Little, The Paradox of Wealth and Poverty: Mapping the Ethical Dilemmas of Global Development (Boulder, CO: W estview, ۲۰۰۳);
Des Gasper, The Ethics of Development: From Economism to Human Development (Edinburgh: Edinburgh University Press, forthcoming).
- development ethic.
- flourishing.
- harm.
- capabilities ethicists؛ این مفهوم را تنها كراكر به كار برده است.م.
- ecodevelopment.
- sustainable development.
- Stiglitz, Globalization and Its Discontents (New York: W. W. Norton, ۲۰۰۲), ۲۱۸ ۱۹.
- Sen, Development as Freedom, ۱۱.
- Charles R. Beitz, "Does Global Inequality Matter?" in Thomas W. Pogge, ed. Global Justice (Oxford: Blackwell, ۲۰۰۱): ۱۱۳.
- Pogge, World Poverty, ۱۵, ۲۱, ۱۱۲ ۱۶, ۱۴۱ ۴۵.
- Ibid., ۱۴۳.
- پوژه، خود دیدگاه متعادلتری را در شرح وضعیت فرضی برزیل فرموله میكند: "اگر یك نقصان در حقوق بشر (مثلاً گرسنگی در برزیل) در اثر تعامل فاكتورهای جهانی و ملی روی دهد، و این كاستی از طریق اصلاحات نهادی جهانی و ملی قابل حل باشد، مسؤولیت این نقصان به عهدهٔ هر دو نهاد جهانی و ملی و همچنین دو گروه از افراد است: همهٔ كسانی كه در حمایتهای جهانی مشغول فعالیتند و تمام آنهایی كه در زیرساختهای كشور برزیل دستی دارند" (Ibid., ۵۰).
- Onora O۰۳۹;Neill, "Agents of Justice", in Global Justice, ed. Thomas W. Pogge (Oxford: Blackwell, ۲۰۰۱), ۱۸۸ ۲۰۳.
- Joseph E. Stiglitz, The Roaring Nineties: A New History of the World۰۳۹;s Most Prosperous Decade New York: W. W. Norton, ۲۰۰۳), xii.
منابعی برای مطالعه افزون
۱.Aiken, W. and LaFollette, H. (eds) (۱۹۷۶) "World Hunger and Morality", Upper Saddle River, NJ: Prentice Hall; ۲nd edn, ۱۹۹۶.
۲.Aman, K. (ed.) (۱۹۹۱) "Ethical Principles for Development: Needs, Capacities or Rights?", Upper Montclair, NJ: Institute for Critical Thinking.
۳.Attfield, R. and Wilkins, B. (eds) (۱۹۹۲) "International Justice and the Third World", London: Routledge.
۴.Berger, P. (۱۹۷۴) "Pyramids of Sacrifice: Political Ethics and Social Change", New York: Basic Books.
۵.Camacho, L. (۱۹۹۳) "Ciencia y tecnol?gia en el subdesarrollo", Cartago: Editorial Tecnolgica de Costa Rica.
۶.Crocker, D.A. (۱۹۹۱) "Toward Development Ethics", World Development ۱۹: ۴۵۷-۸۳.
۷.Dower, N. (۱۹۸۸) "What is Development? A Philosopher۰۳۹;s Answer", Centre for Development Studies Occasional Paper Series ۳, Glasgow: University of Glasgow.
۸.Engel, J.R. and. Engel, J.G. (eds) (۱۹۹۰) "Ethics of Environment and Development: Global Challenge", International Response, Tucson, AZ: University of Arizona Press.
۹.Escobar, A. (۱۹۹۵) "Encountering Development: The Making and Unmaking of the Third World", Princeton, NJ: Princeton University Press.
۱۰.Gasper, D. (۱۹۹۴) "Development Ethics - An Emergent Field? A Look at Scope and Structure, with Special Reference to the Ethics of Aid", in R. Prendergast and F. Stewart (eds) Market Forces and World Development, London: Macmillan, New York: St Martin۰۳۹;s Press.
۱۱.Goulet, D. (۱۹۷۱) "The Cruel Choice: A New Concept in the Theory of Development", New York: Athenaeum.
۱۲.Goulet, D. (۱۹۷۷) "The Uncertain Promise: Value Conflicts in Technology Transfer", New York: IDOC/North America.
۱۳.Gunatilleke, G., Tiruchelvam, N. and Coomaraswamy, R. (eds) (۱۹۸۸) "Ethical Dilemmas of Development in Asia", Lexington, MA: Lexington Books.
۱۴.Hardin, G. (۱۹۷۴) "Lifeboat Ethics: The Case Against Helping the Poor", Psychology Today ۸: ۳۸-۴۳, ۱۲۳-۶.
۱۵.Nussbaum, M. and Glover, J. (eds) (۱۹۹۵) "Women, Culture and Development", Oxford: Clarendon Press.
۱۶.Nussbaum, M. and Sen, A. (eds) (۱۹۹۳) "The Quality of Life", Oxford: Clarendon Press.
۱۷.O۰۳۹;Neill, O. (۱۹۸۰) "The Moral Perplexities of Famine Relief", in T. Regan (ed.) "Matters of Life and Death: New Introductory Essays in Moral Philosophy", New York: Random House; repr. as ۰۳۹;Ending World Hunger۰۳۹;, in T. Regan (ed.) Matters of Life and Death: New Introductory Essays in Moral Philosophy, New York: McGraw-Hill, ۱۹۹۳, ۳rd edn.
۱۸.Segal, J.M. (۱۹۹۱) "What is Development?", in C.V. Blatz (ed.) Ethics and Agriculture: An Anthology on Current Issues in World Context, Moscow, ID: University of Idaho Press.
۱۹.Sen, A. (۱۹۸۴) "Resources, Values and Development", Oxford: Blackwell, Cambridge, MA: Harvard University Press.
۲۰.Singer, P. (۱۹۷۲) "Famine, Affluence and Morality", Philosophy and Public Affairs ۱: ۲۲۹-۴۳; repr. in W. Aiken and H. LaFollette (eds) World Hunger and Morality, Upper Saddle River, NJ: Prentice Hall, ۲nd edn, ۱۹۹۶.
۲۱.Streeten, P. with Burki, S.J., Haq, M., Hicks, N., and Stewart, F. (۱۹۸۱) "First Things First: Meeting Basic Needs i Developing Countries", Oxford: Oxford University Press
ترجمه: حامدحاجیحیدری
منبع:فصلنامه راهبرد یاس ، شماره ۳
منبع : خبرگزاری فارس
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست