چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
همزیستی مسالمت آمیز
●چهار چوبی مفهومی برای همكاری های امنیتی ایران و پاكستان
پاكستان از نظر پیچیدگی سیاست داخلی و خارجی یك كشور منحصر به فرد است . پیچیدگی سیاست خارجی پاكستان ، متأثر از پیچیدگی سیاست داخلی آن است . بیان نظری این عبارت همان اصلی است كه گفته می شود سیاست خارجی ادامه سیاست داخلی است . بنابراین قبل از هر چیز ، لازم است نگاهی به پیچیدگی های داخلی پاكستان داشته باشیم .
از نظر داخلی پاكستان دارای چند ویژگی برجسته است . اولین ویژگی تنوع قومی است كه باعث نوعی واگرایی در وحدت ملی این كشور شده بلوچ ها پشتون ها ، سندی ها و پنجابی ها كه هر یك از ایالت های مهم چهارگانه پاكستان به آن ها تعلق گرفته است ، در اساس ، قومیت هایی رقیب و ناسازگار به حساب می آیند . این ناسازگاری ها از همان ابتدای استقلال پاكستان وجود داشته ، به گونه ای كه سه قومیت سندی ، پشتون و بلوچ حتی به استقلال پاكستان رأی ندادند . آن ها فقط به قرآن كریم رأی دادند و این به خاطر اثبات مسلمان بودن شان در مقابل هندوها بود . به عبارت دیگر ، این قومیت ها ، مسلمان بودند و در عین حال نمی خواستند كه در قلمرو هندوستان باشند .
اما در مورد این كه باید در قلمرو پاكستان باشند یا خیر حداقل به درستی روشن نبود . گرایش های تجزیه طلبانه در پاكستان به ویژه در میان پشتون ها و بلوچ ها نشان می دهد كه حداقل این دو قومیت ، راضی به قرار گرفتن در قلمرو پاكستان نبوده اند . پشتون خواهی پاتان ها و بلوچ خواهی بلوچ ها كه در شكل مبارزه مسلحانه ارتش آزادی بخش بلوچ تجلی یافته ، گواه این واقعیت است كه صرف نظر از مسأله ، از دید قومیت های پاكستان اساساً یك كشور پنجاب محور است . این بدان معنی است كه قدرت اصلی پاكستان در دست پنجابی ها است و سایر قومیت ها در جهت گیری كلی سیاست و حكومت پاكستان نقش اندكی دارند .
دومین ویژگی برجسته و پیچیده داخلی پاكستان ، رادیكالیسم اسلامی است . رادیكالیسم اسلامی در پاكستان از نظر خط مشی ، دو جهت گیری كلی دارد . بعضی از گروه های رادیكال مثل سپاه صحابه و لشكر جهنگوی جهت گیری فراقه گرایانه دارند . این جهت گیری باعث نوعی بی ثباتی اجتماعی در پاكستان در شكل تنش ، درگیری ، و تعارض بین شیعیان و اهل سنت افراطی این كشور شده است . آمیزه ای از وهابیت و دیوبندیسم ، ماهیت این نوع از رادیكالیسم فرقه گرایانه را در پاكستان تشكیل می دهد . جهت گیری دیگر رادیكالیسم اسلامی در پاكستان ، جنبه برون مرزی دارد . لشكر طیبه ، جهاد اسلامی ، جیش محمد و .... شاخص های این رویكردند . مسیحیت ، صهیونیسم و هندوییسم ، هدف اصلی مبارزات مسلحانه این نوع از گرایش های رادیكالی است . در ضمن كشور پاكستان ، خود كانون اصلی مبارزات مسلحانه این نوع از گرایش های رادیكال است . صرف نظر از مسأله كشور پاكستان به كانون اصلی پرورش نیروهای رادیكال از سایر نقاط جهان تبدیل شده است . حداقل ۲۰ هزار مدرسه مذهبی در پاكستان وجود دارد كه نیروهای رادیكال را از سراسر جهان در خود جمع كرده است این نیروها پس از آموزش های دینی و بعضاً نظامی به كشور خود باز می گردند و جریان های دینی مسلحانه را شكل می دهند .
سومین ویژگی برجسته و پیچیده پاكستان ، نیروهای سیاسی فعال در این كشور است . از نظر دسته بندی ، این نیروها به سه گروه اصلی تقسیم بندی می شوند ؛ نظامیان ، مذهبی ها و لیبرال ها . صحنه سیاسی پاكستان دائماً عرصه كشمكش و منازعه میان این سه نیرو بوده است . نظامیان به دلیل این كه از ابتدای شكل گیری پاكستان تاكنون قدرتمند بوده اند ، حق مداخله در كلیه وجوه اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی جامعه پاكستان را برای خود محفوظ می دانند . از دید آن ها ، نه تنها دفاع از تمامیت ارضی پاكستان بلكه دفاع از سامان سیاسی این كشور ، وظیفه آن ها است . به همین دلیل هرگاه اوضاع سیاسی ، اقتصادی یا اجتماعی پاكستان را نابسامان ارزیابی كرده اند ، دست به كودتا زده اند . مذهبیون نیز به دلیل فلسفه شكل گیری پاكستان براساس هویت دینی ، حفاظت از سرزمین پاك را از نیروهای شر ، بخشی از وظایف دینی خود می دانند . مضاف بر این كه ورود اندیشه وهابیت به پاكستان ، رشد گرایش های دیوبندیسم در این كشور ، منازعه كشمیر ، جنگ افغانستان و .... همه و همه در رشد جریان های مذهبی رادیكال در پاكستان مؤثر بوده اند . قاضی حسین احمد ، مولوی سمیع الحق ، مولانا فضل الرحمان كه هر یك دارای سمیع الحق ، مدارس ، مساجد و پیروان جداگانه ای هستند ، از این گروه اند . و بالاخره لیبرال ها كه اغلب احزاب سیاسی پاكستان به ویژه حزب مردم به رهبری بی نظیر بوتو و حزب مسلم لیگ به رهبری نواز شریف ، مدعی آن هستند . آن ها در صددند ، پاكستان را به كشوری لیبرال مطابق با شرایط روز
بین المللی تبدیل كنند . تفاوت این سه نیرو در آن است كه نظامیان در پرتو قدرت اسلحه ، نیروی برترند . مذهبیون به دلیل ایدئولوژیك بودن ، توان سازماندهی و بسیج اجتماعی مهمی دارند و در یك محیط آرام سیاسی ، لیبرال ها فرصتی برای نفس كشیدن دارند . تعارض موجود میان این سه نیرو و ائتلاف گاه و بی گاه آن ها باعث تداوم نوسان و بی ثباتی سیاسی در پاكستان بوده است .
چهارمین ویژگی ساده كه تأثیر قابل توجهی به سیاست خارجی پاكستان دارد ، تهی بودن این كشور از منابع زیرزمینی مثل نفت و گاز و .... است . به عبارت دیگر اقتصاد پاكستان اساساً اقتصاد ضعیفی است و این هم به دلیل فقدان تأسیسات زیربنایی و منابع غنی زیرزمینی است و هم به دلیل بالا بودن هزینه های نظامی كه پاكستان به واسطه درگیری دائمی با هندوستان با آن مواجه است .
تأثیر این چهار عامل باعث شده است كه سیاست خارجی پاكستان و به تبع آن خط مشی های دفاعی و امنیتی این كشور كه موضوع این نوشتار است چند مشخصه اصلی به خود بگیرد .
اول این كه ماهیت سیاست خارجی پاكستان را بیشتر سیاسی - امنیتی كرده است تا اقتصادی – فرهنگی ؛ زیرا دولت پاكستان دائماً دغدعه بی ثباتی داخلی و تهدید خارجی به ویژه از ناحیه هندوستان ، افغانستان و حتی آمریكا را داشته است . فرضیه تهدید آمریكا به ویژه پس از حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ پر رنگ تر شده است .
دوم این كه سیاست پاكستان را در جهت مزیت سازی و تلاش برای جلب توجه دیگران به خود معطوف كرده است . فقدان منابع غنی زیرزمینی ، تهدید دائمی هندوستان ، جمعیت زیاد كه در یكی از پایین ترین رده ها از نظر شاخص های توسعه انسانی سازمان ملل قرار دارد و باعث شده است پاكستان از فرصت هایی كه چه از نظر داخلی و چه
از نظر خارجی در اختیار دارد ، حداكثر استفاده را در سیاست خارجی خود ببرد . به عنوان مثال ، رادیكالیسم اسلامی كه برای كشوری مثل آمریكا یك تهدید است ، به یك ابزار مهم در دست در ژنرال مشرف برای كسب امتیاز از آمریكا مبدل شده یا مسأله افغانستان و مداخله پاكستان در آن ، یكی از فرصت هایی است كه اسلام آباد جهت جلب توجه آمریكا برای به دور نگه داشتن واشنگتن از دهلی نو مورد استفاده قرار می دهد .
سوم این كه باعث نوعی سیالیت و پویایی در جهت گیری سیاست خارجی پاكستان شده اند . به گونه ای كه به جز چین به عنوان یك متحد استراتژیك و هندوستان به عنوان یك تهدید دائمی ، جهت گیری سیاست خارجی پاكستان در مورد سایر كشورها به شدت دچار افت و خیز می شود . همین مسأله نیز نوعی عدم اعتماد را نسبت به روند های با ثبات در سیاست خارجی پاكستان به وجود آورده است .
با توجه به آن كه گفته شد ، مناسبات امنیتی ایران و پاكستان به خوبی قابل تبیین خواهد بود . مواردی كه در ماتریس امنیتی ایران و پاكستان قابل توجه اند ، عبارت از : تجزیه طلبی قومی ، فرقه گرایی مذهبی ، مواد مخدر ، قاچاق كالا ، مسأله آمریكا ، مسأله افغانستان و مسأله كشمیر .
تجزیه طلبی قومی یك دغدغه مشترك است . حداقل این است كه موفقیت گرایش های تجزیه طلبانه در یك كشور به موفقیت این گرایش ها در كشور دیگر منجر می شود ، بنابراین مقابله با گرایش های تجزیه طلبانه ،بنیاد محكمی برای همكاری های امنیتی میان ایران و پاكستان به حساب می آید .
فرقه گرایی مذهبی به ویژه در پاكستان یك نگرانی جدی در ماتریس همكاری های امنیتی دو كشور محسوب می شود . واقعیت این است كه در درجه اول ، هر گونه مماشات و چشم پوشی از درگیری های فرقه ای در دو كشور به بی ثباتی اجتماعی در خود این كشورها منجر می شود و اقتدار دولت ها را در تأمین امنیت شهروندان خدشه دار می كند . بنابراین به سود دو كشور خواهد بود كه جریان های فرقه گرا را مهار و كنترل نمایند . در این بعد ، از سوی پاكستان چشم انداز مثبتی قابل ترسیم نیست .
مواد مخدر اگر چه برای ایران یك دغدغه جدی است اما برای پاكستان این گونه نیست . شاید مشكلات داخلی دولتمردان پاكستان آن قدر زیاد است كه تمایل ندارند خود را با نیروی دیگری به نام قاچاقچیان مواد مخدر درگیر كنند . به عبارت دیگر احتمالاً برای دولت پاكستان بحث مبارزه با مواد مخدر در اولویت نباشد .
این وضعیت باعث می شود امید چندانی به موفقیت همكاری های امنیتی ایران و پاكستان در زمینه مبارزه با مواد مخدر نباشد .
قاچاق كالا اگر چه یك دغدغه امنیتی محسوب می شود اما تمایل چندانی در دو كشور برای مقابله جدی با آن وجود ندارد . احتمالاً دو كشور تلویحاً پذیرفته اند كه قاچاق كالا به رغم معایبی كه دارد ، بهتر از آن است كه با قطع آن مرزنشینان را به سوی همكاری با قاچاقچیان مواد مخدر سوق دهند . اما به نظر می رسد سامان دهی بازارچه های مرزی می تواند این مشكل را تا حدی حل كند . زیرا گاهی اوقات ، قاچاق كالا با قاچاق مواد مخدر در هم می آمیزد و در پرتو قاچاق كالا فرصت طلایی برای قاچاقچیان مواد مخدر فراهم می شود .
مسأله كشمیر همواره نقش مؤثری را در دوری و نزدیكی ایران و پاكستان به یكدیگر داشته است . گرچه ایران همواره از حق تعیین سرنوشت مردم كشمیر دفاع كرده است ، اما پاكستان در اغلب مواقع گرمی مناسبات ایران و هند را نوعی تغییر جهت در سیاست خارجی ایران نسبت به كشمیر و به تبع آن نسبت به پاكستان ارزیابی كرده است . دیپلماسی ایران باید این نكته را برای اسلام آباد روشن كند كه هندوستان و پاكستان جدا از مسأله كشمیر ، برای ایران ارزش و جایگاه خاص جدا از مسأله كشمیر برای ایران ارزش و جایگاه خاص خود را دارند و رابطه ایران با این دو كشور ، تأثیری در نگرش بنیادی جمهوری اسلامی ایران به مردم كشمیر ندارد . به عبارت دیگر ، ایران هر یك از این سه گزینه را به خاطر خود آن ها می خواهد و مثل پاكستان ، هند و كشمیر در رهیافت های ایران نسبت به این منطقه یك متغیر كم رنگ است .
مسأله آمریكا نیز وضعیت مشابهی با مسأله كشمیر دارد . اما این بار نگرانی ها بیشتر از جانب جمهوری اسلامی ایران مطرح است . برخی فكر می كنند كه ایران تمایل چندانی به گرمی مناسبات امریكا و پاكستان ندارد . اما واقعیت آن است كه رابطه پاكستان و آمریكا تا زمانی كه خللی در امنیت ملی ایران به وجود نیاورد ، برای جمهوری اسلامی ایران نگران كننده نیست . از سوی دیگر ، پاكستان نیز باید روابط خود با ایران و آمریكا را جداگانه پیگیری كند و از اقداماتی كه حساسیت ایران را تحریك كند ، پرهیز نماید .
مسأله افغانستان یك واقعیت ایدئولوژیك در روابط ایران و پاكستان و روابط افغانستان با این دو كشور است . خدشه های امنیتی كه در روابط ایران و پاكستان بر سر مسأله افغانستان وجود دارد ، اغلب از ناحیه جهت گیری سیاست خارجی پاكستان است . سیاست خارجی پاكستان نسبت به افغانستان یك جهت گیری تمامیت خواهانه است و این دقیقاً به دلیل اهمیت استراتژیكی است كه افغانستان برای پاكستان دارد . اما مسأله افغانستان شاید برای ایران چندان استراتژیك نباشد و لذا از دید ایران ثبات افغانستان سودمند ترین گزینه برای ایران است ؛ چرا كه بی ثباتی در افغانستان ممكن است تأثیرات بی ثبات كننده ای برای ایران داشته باشد . این در حالی است كه دولت پاكستان سعی دارد توصیه ژنرال ضیاء الحق را تحقق بخشد : دیگ افغانستان باید همیشه جوشان باشد .
در مجموع و به رغم نزدیكی ها و دوری هایی كه در ماتریس همكاری های امنیتی ایران و پاكستان وجود دارد یك واقعیت اساسی را نباید از نظر دور داشت ؛ ایران و پاكستان به اقتضای جبر جغرافیا در همسایگی یكدیگر قرار دارند و قرابت های فرهنگی ، تاریخی و دینی نیز آن ها را به همزیستی مسالمت آمیز وادار می كند . بنابراین دو كشور باید به طور بنیادی تر به مناسبات خود بیندیشند و از بعضی منافع جزیی و زودگذر به سود منافع بنیادی و بلند مدت تر چشم پوشی كنند . ایران و پاكستان مجبورند در جهت روندهای باثبات و امنیت را با یكدیگر همكاری نمایند .
منبع : مرکز اطلاع رسانی خانواده شمیم
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست