جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

بازتاب انقلاب در کشورهای اسلامی


بازتاب انقلاب در کشورهای اسلامی
در عصر پسااستعماری، همراه با آگاه شدن کشورهای استعمارزده از سلطه جدید کشورهای سلطه‌جو به شیوه‌های مستقیم (انتخاب دولتمردان) و غیرمستقیم (تاثیرات فرهنگی) نمونه‌هایی از قیام علیه این قدرت‌ها ظهور کرد که در میان آنها انقلاب اسلامی ایران نمونه‌ای پیروز و منحصر به فرد بود.
رویداد انقلاب ایران همزمان سیاستمداران و پژوهشگران را به گونه‌ای تحت تاثیر قرار داد که موجب پیدایش نظریه‌های گوناگون شد اما این تاثیر در سطح نظر باقی نماند. در نوشتار حاضر نگارنده به بررسی اثرات انقلاب اسلامی در سایر کشورهای اسلامی می‌پردازد.
اثبات اثرگذاری انقلاب اسلامی در بلاد مسلمان فی‌نفسه امری است صعب. هم به لحاظ کلانی متغیرها و هم پیچیده شدن تحلیل و تئوری. به طور کلی به دو طریق مدعای اثرگذاری انقلاب اسلامی قابل طرح و دفاع است:
۱) اعترافات و اطلاعات مستقیم، آشکار و بدیهی
۲) تحلیل و استدلال و اثبات غیرمستقیم
مطابق اطلاعات آشکار و قرائن و بینات ملموس، تاسیس حزب‌الله لبنان به تاسی و تاثیر از انقلاب اسلامی، آشکار و بدیهی انگاشته می‌شود. لکن در سایر بلاد و موارد، این امر بسیار دشوار بوده و اگر اطلاعات و اسنادی هم باشد، به دلیل حساسیت‌ها، استناد و دسترسی بدان‌ها تقریباً مقدور نمی‌باشد. لذا در جای‌جای این پژوهش به روش دوم عنایت شده و لذا از ملاک‌ها و شاخص‌های زیر استفاده شد تا بتوان – ولو به حد یک درجه – ضریب اثبات مدعا را بالا برد:
▪ تقارن
▪ توالی
▪ تشابه
چنانچه در تقارن یا توالی انقلاب اسلامی، حرکت سیاسی – اسلامی متشابهی در هر یک از کشورهای مسلمان اتفاق افتاده باشد، طبق اصول فلسفه و منطق و متدولوژی می‌توان این فرضیه را با قوت بیشتری بیان کرد که این امر معلول انقلاب اسلامی بوده است. (این مدعا به معنی نفی سایر علل نیست). برای نمونه همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، مردم عراق، علی‌الخصوص شیعیان به صورت توده‌ای یا تشکیلاتی، هیجانات و عکس‌العمل‌های وسیعی مشابه مردم ایران نشان دادند که می‌تواند ناشی از تاثیر انقلاب اسلامی باشد.
در واقع مسلمانان و شیعیان عراق از دیرباز با حکومت آن کشور، علی‌الخصوص، بعثیون، نقار و کدورت داشته و درگیر بودند. اما شکل‌گیری و پیروزی انقلاب اسلامی در واقع این زمینه را تشدید و تشکیلاتی‌تر کرد. صدام‌حسین نیز این نکته را دریافته و آن را بزرگترین تهدید نظام خود تلقی و سرانجام با تمام قوا به ایران حمله کرد.
او مشروعیت این عمل غیرقانونی و تجاوزکارانه را اینگونه توجیه کرد که رهبران جمهوری اسلامی ایران خواسته‌اند انقلاب اسلامی را به عراق صادر کنند.
در توالی انقلاب اسلامی، یک دهه بعد شاهد پیشرفت جبهه نجات الجزایر و دو دهه بعد شاهد برافتادن حکومت سوهارتو و روی کار آمدن عبدالرحمان وحید اسلام‌گرا در اندونزی هستیم. این توالی و برخی تشابهات که در شکل، محتوا، اهداف و شعارهای اسلام‌گرایان الجزایر و اندونزی با انقلاب اسلامی وجود دارد، پژوهشگر را در طرح این فرضیه که انقلاب اسلامی در برخی بلاد چون عراق اثر فوری گذاشته، اما در برخی از کشورها، در دهه اول بذرهایی پاشیده شد که در آغاز دهه دوم و سوم نمود پیدا کرده، جدی‌تر می‌کند.
● ماهیت و محتوای تاثیر
انقلاب اسلامی در ماهیت و محتوای مقوله‌های زیرین در کشورهای اسلامی صاحب اثر بوده است:
▪ افکار
▪ رفتار
▪ روابط
▪ ساختار
افکار سیاسی و دینی مردم، دولتمردان و نخبگان از امواج دینی و فرهنگی و سیاسی انقلاب اسلامی متاثر شده است. برآورد وسعت و عمق و شدت این تاثیر با اطلاعات و متدهای موجود چندان مقدور نیست. لذا با مشاهده قرائنی چون کتاب‌ها، مذاکرات، مقالات و سخنرانی‌هایی که از مسلمانان به دست آمده، پژوهشگر با اطمینان بیشتری مدعی شده که انقلاب اسلامی در سطح افکار مسلمین تاثیرات بسزایی داشته است.
رفتارهای فردی و اجتماعی نیز از دگرگونی نشان دارند. تعداد مساجد زیادتر شده و نمازهای جماعت با کمیت و کیفیت چشمگیرتری صورت پذیرفته است. گرایشاتی از زنان برای استفاده از حجاب دیده شده و حلال و حرام و واجبات اسلامی بیشتر مورد عمل توجه واقع شده است.
الگوهای انقلاب اسلامی در تغییر انواع روابط نیز اثر گذاشت که نمودهای آن در بلاد اسلامی ملموس و محسوس می‌باشد. از یک سو روابط بین افراد و آحاد مردم متاثر شده و همگرایی‌هایی براساس احکام و عقاید اسلامی فی‌مابین آنها پدید آمده است، از سویی دیگر روابط بین احزاب و دسته‌جات سیاسی متحول گردیده و احزاب اسلامی متمایل به اسلام، جایی در معادله قدرت پیدا کرده‌اند.
روابط فی‌مابین دولت و ملت نیز متحول و متاثر شده و دولتمردان برای کنترل فشار روزافزون مطالبات مردم مسلمان، به شیوه‌های مختلفی اعم از سرکوب و سانسور، تا امتیازدهی و عقب‌نشینی متوسل شده‌اند. ساختارها و نهادها که قالب‌های رسمی و پایدار روابط اجتماعی هستند، محصول زمان‌های طولانی بوده و در مقابل تحولات و تغییرات، شدیداً مقاوم هستند. غایت انقلابات نیز در هم ریختن و برانداختن ساختارها، طراحی و ایجاد ساختارهای نوین است.
بنابراین خط قرمز تحمل کشورها و دولت‌ها در برابر اثرگذاری انقلاب اسلامی، جایی است که نهایتاً این آثار متوجه ساختارها و نهادها است. از منظر علم سیاست، دولت، عالی‌ترین نهاد سیاسی است و لذا «جمهوری اسلامی» به عنوان دولت برخاسته از انقلاب اسلامی است.
اصولاً انقلاب اسلامی یک نظام پادشاهی- سلطنتی را براندازی کرده بود. بنابراین تمام نظام‌های سیاسی از این دست خود را هدف امواج صدور و گسترش انقلاب اسلامی تلقی می‌کردند. همچنین مدل حکومتی مبتنی بر «جمهوریت و اسلامیت» تقریبا تمام حکومت‌های کشورهای مسلمان را می‌توانست آسیب‌پذیر نماید، زیرا آنها حداقل فاقد یکی از دو عنصر جمهوری یا اسلامی بودند.
البته طی دو دهه نخست انقلاب اسلامی، ظاهراً در هیچ یک از کشورهای مسلمان تغییرات اساسی ساختاری به معنای تغییر حاکمیت مشاهده نشده است .
اما تشکیل شورای مشورتی توسط پادشاه عربستان که آمیزه‌ای از علمای دینی و تکنوکرات‌ها و روشنفکران به عنوان نمادی از مشرعیت مردمی و دینی می‌باشد، می‌تواند یک ابتکار و تغییر ساختاری تلقی شود که برای خنثی کردن فشارهای واقعی، ناشی از افزایش مطالبات جامعه ایجاد شده است. شرح، اثبات و آزمون چنین مدعایی می‌تواند موضوع یک پژوهش مفید و مستقل باشد.
دکتر محمدباقر حشمت‌زاده
منبع: تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر کشورهای اسلامی
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید