چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
صور اسرافیل
● نفخه اول
چون اسرافیل به صور اندر دَمَد، آن دمیدن مرگ، هر که اندر آسمانها و زمینها که جانور باشد، همه بمیرند، مگر آن که خدای خواهد یعنی اهل بهشت، از حوران و مرکبان و مرغان بهشت؛ زیرا که خدای عزوجل ایشان را از بهر بقا آفریده است. و دیگر از اهل دوزخ از ماران و کژدُمان و... که خدای عزوجل ایشان را از بهر بقا آفریده است نه از بهر مرگ.
و آنْ چنان باشد که چون اسرافیل به صور اندر بدمد گوید: «ای جانهای عاریتی! از تنها بیرون آیید». هم اندر ساعت هر چه اندر هفت آسمان و زمینْ خَلق است همه بیوفتند و همه جانهاشان بر آید. و هم در آن ساعت، خواب را بر اهل بهشت برافکند تا رضوان [و نگهبان بهشت] و فرشتگان جنّت و مرغان و کنیزکان و غلامان را همه خواب ببرد؛ و خواب بر اهل دوزخ برافکند تا مالک دوزخ و پاسبانان جحیم و ماران و کژدُمان را همه خواب ببرد تا چنان شوند چون مردگان؛ تا از عرش تا به زمین، هیچ جانداری زنده نماند جز جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل ملکالموت.
آن گاه خدای تعالی گوید: یا ملک الموت! که زنده مانده است؟ گوید: یا رب! تو خود داناتری که اندر عالم کسی نمانده است جز جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و من ماندهام، بنده ضعیف و تو! ای بار خدای! زندهای که مرگ را بر تو گذر نباشد.
● جبرئیل و میکائیل
پس او را گوید که جان جبرئیل بستان. جبرئیل گوید: یا رب! ملک الموت به طلب جان من آمده است و تو مرا طاعتها و عبادتها فرمودهای، مرا چه فرمایی تا چه کنم؟ خدای عز وجل گوید: من مرگ را بر تو قضا کردهام، عبادتها را رها کن و جان باز ده. و آن گاه ملک الموت، جان جبرئیل را بستاند.
آنگه خدای عزوجل گوید: یا ملک الموت! که ماند زنده؟ گوید: یا رب! تو داناتری که جز من و میکائیل و اسرافیل از مخلوقاتْ کسی زنده نمانده است! خدای گوید: برو جان میکائیل را بستان!
چون ملک الموت سوی میکائیل شود، میکائیل گوید: یا رب! تو مرا بیافریدی و این کیل [و میزان] را به دست من نهادی، هرگز من از آن روز باز این کیل را از دست ننهادهام ـ و به دست میکائیل کیلی است که هرگز قطرهای باران نبارد و نبات از زمین بر نیاید و میوه از درختان بیرون نیاید و... الا که همه به پیمانهای میکائیل پیموده است و شمرده است و سنجیده است به سنگِ او. زیرا که او بر روزی بندگان موکّل است ـ آنگاه میکائیل گوید: یا رب! من این پیمانه را چه کنم؟ خدای گوید: یا میکائیل! پیمانه به من سپار و جان بده که من مرگ را بر تو قضا کردهام. آنگاه ملکالموت جان میکائیل بستاند.
● اسرافیل
آن گاه خدای عزوجل گوید: یا ملک الموت! که ماند از خلق من زنده؟ ملک الموت گوید: یا رب! تو همی دانی که اندر عالم جز اسرافیل و جز من بنده ضعیف هیچ کس نمانده است زنده! پس خدای گوید: برو جان اسرافیل بستان.
چون ملک الموت سوی اسرافیل آید، اسرافیل گوید: یا رب! آن گاه که تو مرا بیافریدی، این صور را به دست من اندر نهادی، از آن روز باز، من به طَرفَة العینی به تو عاصی نشدهام، و این صور از دهان برنداشتهام و دو چشم از زیر عرش تو نگردانیدهام از بهر امر تو؛ اکنون ملک الموت از من جان همی خواهد! من این صور را چه کنم؟ خدا میگوید: صور را به من بسپار و جان بده که من مرگ را بر تو قضا کردهام. آن گاه ملک الموت جان اسرافیل را بستاند.
● عزرائیل
آن گاه فرمان آید که: یا ملک الموت! از خلق من که ماند؟ ملک الموت گوید: یا رب! تو داناتری که از عرش تا ثری جز من بنده ضعیف کسی دیگر نمانده است. آن گاه خدای عز وجل جان ملک الموت بستاند.
اندر خبر چنان است که ملک الموت یکی بانگی بکند و یکی بخروشد که اگر خلق هفت آسمان و هفت زمین زنده باشندی از آن بانگ او همه بمیرندی. ملک الموت گوید: یا رب! اگر من بدانستمی که اندر جان کندن، هزار یکی از این تلخی باشد هرگز من جان هیچ مؤمنی نستِدَمی.
● حیات دوباره
آن گاه خدای عز وجل ابر برآرد از زیر عرش تا چهل سال باران بارانَد. باز پسِ چهل سال، جبرئیل را و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل را زنده کند، و رضوان از خواب بیدار کند. پس آن گاه چهارتن را به سوی گور محمد صلیاللهعلیهوآله فرستد.
جبرئیل با بُراق، و میکائیل بیاید با تاج و اسرافیل بیاید با قضیب و رضوان بیاید با حُلّههای بهشت. آن گاه بنگرند. نوری ببینند که از زمین همی برآید تا به عرش اندر همیشود. جبرئیل چو مر آن نور را ببیند بگرید. میکائیل گوید که چرا همی گریی یا جبرئیل؟ که خدای عزّ وجلّ تو را مگریاناد! جبرئیل گوید: چرا نگریم یا میکائیل! که اینک این گور محمد صلیاللهعلیهوآله است. هم اکنون از گور برخیزد. نخستین چیزی، مرا از امت پرسد و من ندانم که حال امت او چیست؟
آن گاه جبرئیل مر اسرافیل را گوید که: بخوانش. اسرافیل او را بخواند. گوید: حبیبی محمد! دیگر باره گوید: حبیبی محمد! سه دیگر باره گوید: ای حبیب ربّ العالمین! ای ابوالقاسم! برخیز به اذن پروردگار.
آنگاه زمین بشکافد و پیغامبر گوید: چه روزی است این یا جبرئیل! گوید: یا محمد! این روز قیامت است، روز قارعه و درهم کوبنده، روز رستاخیز که حقایق امور در آن به ظهور رسد، روز بیم بزرگ، روز زلزله عظیم و روز حسرت و پشیمانی و... . پس آنگاه گوید: از امت من چه خبرداری یا جبرئیل؟ جبرئیل گوید: ایشان هنوز در گورند و این زمین بر هیچ آدمی جز تو نشکافته است هنوز.
آنگاه پیغامبر صلیاللهعلیهوآله بر بُراق نشیند، جبرئیل عنان گیرد و میکائیل رکاب گیرد و اسرافیل بازو گیرد و رضوان، جامه راست کند تا به طرفةالعین به جای مناجات شود پیش عرش خدای. و خدای عزوجل محمد صلیاللهعلیهوآله را به خود نزدیک کند و محمد صلیاللهعلیهوآله خدای را حمد و ثنا گوید.
آن گاه خدایْ اسرافیل را بفرماید که صور برادرم و اندر آن بدم تا خلق همه زنده گردند. آن گاه اسرافیل جانهای همه خلق را بگیرد و به صور اندر نهد. پس آن گاه بدمد. چنان که خدای گفت: «آن گاه بار دیگر در آن دمیده شود و ایشان به ناگاه نگران برخیزند» (زمر، ۶۸) پس اسرافیل، دمیدن دیگر بدمد، گوید: ای استخوانهای پوسیده! ای برگهای گسسته و ای مویهای پراکنده شده و چشمهای ترکیده! برخیزید از قعر دریاها و میانه بیابانها و سرکوهها، سوی خدای عزّ وجلّ ناگهان. زودتر از طرفةالعین از گورها برخیزند و همگی نگَرند تا مر ایشان را چه فرمایند.
● در محضر حق
و زمین روشن گردد به نور خدای و داد خدای. و روشن گردد به نور معرفت عارفان، زیرا که معرفت نور خدایْ است، هر کسی را به مقدار معرفتْ نور باشد. و [در آن حال] هر کسی را نامهها به دست دهند. بعضی را به دست راست و بعضی را به دست چپ. و پیغامبران را و فرشتگان را آن جا حاضر کنند و میان امّتان و پیغامبران حکم کرده شود به عدل و مورد ظلم واقع نشوند و بر ایشان ستم نباشد. از نیکیِ کسی کم نکنند و بر بدی کسی نیفزایند و هر تنی که باشد، نیک یا بد، پاداش کارهای او به تمامی بدو رسانیده شود، به نیکی، نیکی و به بدی، بدی. و خدایْ داناست به هر چه ایشان کرده باشند از نیکی و بدی.
● کافران در دوزخ
آن گاه کافران را گروه گروه از پسِ یکدیگر به دوزخ رانند به رویها کشان کرده، تا آن گاه که به دوزخ رسند، درهای دوزخ مر ایشان را بگشایند و پیش از آن گشاده نباشد. آن گاه فرشتگان دوزخ ایشان را گویند: ای شما که کافرانید! چه گویید که سوی شما از شما آدمیانْ رسولان نیامدند که اندر دنیا بودید؟ و آیتهای خدا را به امر و نهی بر شما نخواندند؟ و شما را از عذاب این روز نترسانیدند؟
کافران گویند: آمدند و پیغام رسانیدند، ولکن پیش از آن خودْ فرمان خدایْ به عذاب واجب گشته بود بر کافران. آن گاه فرشتگانِ دوزخ ایشان را گویند: بدین درهای دوزخ اندر شوید، جاودانه اندر آن باشند، بیمرگ و بیراحت و دوزخ بد جایی است مر متکبران را، آن کسها که از ایمان تکبر کردند و نگرویدند. (زمر ۷۲ و ۷۱)
● پرهیزگاران در جنت
و مر مطیعان را سوی بهشت برند و بر مرکبانه گروه گروه از پس یکدیگر تا آن گاه که به در بهشت برسند، درهای بهشت را گشاده یابند و خازِنان بهشت بر در بهشت ایشان را پیش آیند و ایشان را گویند: سلام و سعادت و نیک بختی و ایمنی بر شما از خدای عز وجل، پیروز آمدید و خوش جایی یافتید بهشت را، [شما اندر دنیا پاکان بودید به طاعت خدای] آن گاه ایشان را گویند: اکنون به بهشت اندر شوید، جاودانه و بی مرگ و بی زوال. (زمر، ۷۳)
[مؤمنان] اندر بهشت گویند: شکر مر خدای را که آن وعده که ما را کرده بود، آن را راست کرد و ما را اندر این بهشت فرود آورد، هر جا که خواهیم آنجا فرود آییم اندر بهشت؛ نیک ثواب یافتند اندر بهشت، آن کسها که نیکوکاری کردند اندر دنیا. (زمر، ۷۴)
[در آن حال] ببینی فرشتگان را گرد بر گرد عرشْ صف زده و مر خدای را تسبیح و تحمید همی کنند به امر خدای عز وجل، و میان پیغامبران و قومهای ایشان حکم کرده شود به داد و راستی، پس چون فارغ شوند ایشان را گویند: بگویید شکر مر خدای همه خلق را که میان ما و میان دشمنان ما از یکدیگر جدا کرد و ما را از ایشان برهانید و از عذاب برهانید.
منبع : خبرگزاری فارس
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست