چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
شاخصهای توسعه انسانی مناسبتر از ضریب جینی و درآمد سرانه
● مقدمهای بر بررسی رابطه میان اسلام و توسعه
سنجهء توسعه چیست؟ آیا درآمد سرانه یا ضریب جینی میتواند سنجههایی مناسب برای ارایهء تصویری از توسعه در کشورها به خصوص کشورهای اسلامی باشد؟
مقالهء حاضر به جای همهء اینها، شاخصهای توسعهء انسانی را ارایه میدهد که از استاندارد زندگی و تطبیق درآمد سرانه با هزینهء زندگی به دست میآید و سعی دارد امید به زندگی در زمان تولد و سطح آگاهی در جامعه را مورد بررسی قرار دهد که با نرخ باسوادی و سالهای میانگین تحصیل سنجیده میشود.
بسیاری از کشورهای اسلامی هماینک با معضلاتی چون فقر، نوسازی و توسعهءاقتصادی، دست به گریبان هستند. بحرانی بودن مشکلات اقتصادی کشورهای اسلامی، موجب شده است تا بعضی از منتقدان، اسلام را مانع نوسازی و رشد اقتصادی این کشورها معرفی کنند. از این رو، برای پاسخگویی به این منتقدان، فرهنگ اسلامی و تاثیر آن بر توسعهء اقتصادی - اجتماعی، باید مورد بررسی دقیق قرارگیرد.
هنجارها و ارزشهای فرهنگی، رفتار افراد و نگرش آنان نسبت به دستاوردهای اقتصادی را شکل میدهد. ادیان، جزو مهمترین تعیینکنندگان ارزشهای فرهنگی هستند و از این رو بر نهادهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تامینکنندهء نیازهای افراد، تاثیر گذاشته و آنان را شکل میدهند.
ماکس وبر، جامعهشناس آلمانی در کتاب «روح پروتستانیسم و اخلاق سرمایهداری» استدلال کرد که اخلاق کار پروتستانی، برای عملکرد سرمایهداری ضروری بوده و موجب رونق اقتصادی شمال اروپا و آمریکا شده است. پذیرش فرضیهء وبر، به این نتیجهگیری منجر شد که ارزشها و هنجارهای دینی خاصی میتوانند به جریان رشد اقتصادی، کمک کنند.
تاریخ توسعهء اقتصادی، ارتباط بین نهادهای فرهنگی و توسعهء اقتصادی را به خوبی نشان میدهد. امپراتوری اسلامی در عصر عباسی، مثال خوبی از این ارتباط است. دنیای اسلام در عصر طلایی اسلامی، توسعه یافتهترین بخش جهان بود. عصر عباسی، دورانی چندفرهنگی بود که با مدارای نسبی آن در برابر علم، فلسفه، آموزش، تجارت و دیگر عوامل موثر در رشد اقتصادی شناخته میشود. با این وجود،تمدن اسلامی پس از این دوران، تغییر مسیر داد. پس از اینکه امام محمد غزالی، یکی از تاثیرگذارترین متکلمان اسلامی، تهافتالفلاسفه را در رد فیلسوفان مسلمان نگاشت که در پی آشتی دادن دین و عقل بودند، باب اجتهاد در جوامع اسلامی، بسته شد و عرفان و تصوف که دستاوردهای دنیوی را خوار میشمارد، وارد اسلام شد، متعاقبا تمدن اسلامی، منزوی شد و سیستمی فرهنگی مغایر با تغییر در آن شکل گرفت. بازاندیشی در این تغییر جهت فرهنگی، میتواند تا حدودی عملکرد اقتصادی ضعیف کشورهای اسلامی را توضیح دهد.
● سنجههای توسعه
توسعه، پدیدهای پیچیده و چندبعدی است. عوامل متعددی وجود دارد که میتوانند بر عملکرد اقتصادی یک جامعه تاثیرگذار باشند. برای مطالعهء این فرآیند پیچیده لازم است چندین شاخص اقتصادی معرفی شوند که برای سنجش رشد اقتصادی در کشورهای مختلف، به کار گرفته میشوند.
● درآمد سرانه
تولید ناخالص داخلی ( GDP ) ارزش بازاری تمامی کالاها و خدمات تولید شده در یک کشور طی یک سال فرضی را نشان میدهد. افرادی که به اشکال مختلف مانند حقوق، بهره، سودو... درآمد کسب میکنند، این کالاها و خدمات را تولید میکنند. از این روز GDP ، درآمد مجموع تولیدشده در یک کشور را نیز نشان میدهد.
درآمد سرانه، نشاندهندهء درآمد میانگین است و از طریق تقسیم کردن GDP بر تعداد کل جمعیت کشور، محاسبه میشود. بانک جهانی از درآمد سرانه برای گروهبندی کشورها به چهار دسته مختلف استفاده میکند: اقتصادهای پردرآمد با درآمد سرانه ۰۷۶ر۹ دلار یا بیشتر اقتصادهای با درآمد بالای متوسط، با درآمد سرانه بین ۰۷۵ر۹۳۶۶۹ر۲ دلار، اقتصادهای بادرآمد زیر متوسط با درآمد سرانه مابین ۹۳۵ر۷۳۶۶۲ دلار و اقتصادهای با درآمد اندک با درآمد سرانه ۷۳۵ دلار یا کمتر. جدول شمارهء یک، درآمد سرانه و تعداد جمعیت چند کشور اسلامی از هر گروه درآمدی را نشان میدهد.
درآمد سرانه، میانگینی است که ممکن است غیردقیق باشد چرا که میزان آن میتواند تحت تاثیر ثروت بیش از حد یا فقر مفرط قرار گیرد. بنابراین مطلوب است تا یک شاخص اقتصادی مربوط به توزیع درآمد در کشور نیز معرفی شود.
● ضریب جینی
ضریب جینی، شاخص برابری توزیع درآمد در یک کشور است، نمودار شمارهء یک، منحنی لورنز را ترسیم کرده که از طریق آن، ضریب جینی محاسبه میشود.
قطر این چهار ضلعی، توزیع کاملا برابر درآمد را نشان میدهد. هر نقطه از قطر ( OT )، حاکی از تناسب کامل بین نسبت درآمد و نسبت جمعیت دریافتکننده آن درآمد است. برای مثال نقطهء A ، نشان میدهد که ۱۰ درصد از درآمد توسط ۵۰ درصد از جمعیت است. ۱۰ درصد از کل درآمد را دریافت میکنند و نقطهء B ، نشاندهندهء دریافت ۵۰ درصد از درآمد توسط ۵۰ درصد از جمعیت است. منحنی L نشاندهندهء توزیع واقعی درآمد است. برای مثال، نقطهء D نشان میدهد که ۱۰ درصد از جمعیت تنها پنج درصد از درآمد را دریافت میکنند و نقطهء E نشان میدهد که ۵۰ درصد از جمعیت، دریافتکنندهء ۲۰ درصد از درآمد هستند.از این روز، هر چه منحنی L از قطر چهار ضعلی یا خط OT دورتر باشد توزیع درآمد نیز نابرابرتر است. ضریب جینی، نسبت منطقهء هاشورخورده و مثلث OTP است. بنابراین، ضریب جینی از صفر تا یک (یا صفر تا ۱۰۰ درصد) در نوسان است. هر چه ضریب جینی بزرگتر باشد، توزیع درآمد نابرابرتر است.
ضریب جینی کویت و عربستان در دسترس نبود و شاید ممکن بود که نابرابری چشمگیر در توزیع درآمد در این کشورها را نشان دهد. تلفیق درآمد سرانه و ضریب جینی، اطلاعات بهتری در مورد سطح زندگی در هر کشور، ارایه میدهد. با این حال، این شاخصها، برای سنجش توسعهء اقتصادی کافی نیستند. بنابراین سازمان ملل متحد شاخص توسعهء انسانی را ایجاد کرده که شاخص بهتری برای سنجیدن توسعهء اقتصادی است.
● شاخص توسعه انسانی
توسعهء اقتصادی، مفهومی فراگیر و گستردهتر از رشد اقتصادی است. سازمان ملل متحد با استفاده از سه معیار توسعهء اقتصادی - اجتماعی، شاخص توسعهء انسانی (HDI) را ایجاد کرده است: استاندارد زندگی که از تطبیق درآمد سرانه با هزینهء زندگی به دست میآید، امید به زندگی در زمان تولید و سطح آگاهی در جامعه که با نرخ باسوادی و سالهای میانگین تحصیل، سنجیده میشود.
شاخص توسعهء انسانی، برای سنجیدن رفاه افراد جامعهای خاص، طراحی شده است. این شاخص، از صفر تا حداکثر یک، درجهبندی میشود. کشورهای با درجهء ۵/۰ یا کمتر، از شاخص توسعهء انسانی پایینی برخوردارند در حالی که درجهء بالاتر از ۵/۰ نشاندهندهء سطح بالایی از توسعهء انسانی است. جدول شمارهء سه، شاخص توسعهء انسانی چهار کشور مسلمان را نشان میدهد.
این جدول نشان میدهد که سه کشور از این چهار کشور، از سطح بالایی از توسعهء انسانی برخوردارند و یک کشور، در درجهء پایینی از توسعهء انسانی قرار دارد.
● اسلام و عملکرد اقتصادی
پس از بررسی معیارهای مناسب عملکرد اقتصادی، هم اینک میتوان رابطهء بین اسلام و رشد اقتصادی را مورد بررسی قرار داد. طبق گزارش توسعهء انسانی سال ۲۰۰۳ سازمان ملل متحد، کشورهای عربی خاورمیانه و آفریقای شمالی، به طور میانگین از درآمد سرانه ۰۸۳/۵ دلار و میانگین شاخص توسعهء انسانی ۶۶۲/۰ برخوردار بودند. این اعداد، کشورهای مذکور را در بین اقتصادهای با درآمد سرانه متوسط به بالا و نیز شاخص توسعهء انسانی متوسط تا بالا قرار میدهد. این دادهها، ادعای ارتباط منفی بین اسلام و رشد اقتصادی را مورد تایید قرار نمیدهد. بنابراین باید رابطه بین اسلام و توسعهء اقتصادی را به طور سیستماتیکتری مورد مطالعه قرار گیرد.
اقتصاددانان عموما از نهادها و مسایل فرهنگی، دوری میگزینند. اخیرا رابرت بارو و همکار وی راشل مک کلیری، در مرکز مطالعات امور بینالمللی هاروارد، رابطهء بین دین و عملکرد اقتصادی را مورد توجه قرار دادهاند. این دو با استفاده از اطلاعات جمعآوری شده از ۶۰ کشور در طول ۲۰ سال گذشته، به این نتیجه رسیدهاند که اعتقاد مذهبی به بهشت و جهنم، برای رشد اقتصادی، مفید است. این دادهها، همچنین الگویی را پیشنهاد میدهد که طبق آن، جوامع ثروتمندتر، غیرمذهبیترند. مهمتر اینکه، طبق یافتههای این پژوهش، وجود یک دین رسمی، مانند اسلام در کشورهای مسلمان، تقویتکنندهء رشد اقتصادی است.
دستاوردهای تاریخی اسلام، به خوبی نشان میدهد که ارزشهای اسلامی فینفسه، منافاتی با رشد اقتصادی ندارند. اسلام، تعلیم و تربیت را برای مردان و نیز زنان تشویق کرده، از حکومت قانونی حمایت و از انصاف، عدالت اجتماعی و شکل مثبت آزادی، جانبداری میکند. به بیان نوین اقتصادی، اسلام از طریق حمایت از حقوق اجتماعی-اقتصادی تمامی مسلمانان، توسعهء اجتماعی و توسعهء سرمایهء انسانی را تسهیل میکند. از این گذشته، اسلام از تجارت آزاد و دیگر فعالیتهای تجاری که به رشد اقتصادی منجر میشوند، حمایت میکند. بنابراین باید دیگر عواملی که ممکن است مسوول رابطهء منفی ظاهری بین اسلام و رشد اقتصادی باشند، مورد بررسی واقع شوند.
توسعهء اقتصادی، فرآیند پیچیدهای است که مستلزم حمایت سیاسی و اجتماعی است. نمودار شمارهء دو، رابطه بین توسعهءاقتصادی، سیاسی و اجتماعی را نشان میدهد.
توسعهء سیاسی، به طور عام و نظام دموکراتیک، به طور خاص میتواند به فرآیند توسعهء اقتصادی کمک کنند. طبق نظرات آمارتیاسن، توسعه مستلزم از میان برداشتن تمامی موانع آزادی است: فقر و استبداد، فرصتهای اقتصادی ضعیف به عنوان محرومیتهای اجتماعی سیستماتیک، وجود تسهیلات عمومی و مدارا و نیز از میان بردن دولتهای سرکوبگر. شاید موارد فوق، بهترین تبیین برای همبستگی ظاهری منفی بین اسلام و عملکرد اقتصادی را ارایه دهند.
باید گفت که اغلب کشورهای اسلامی دارای نظامهای سیاسی سرکوبگر هستند که فعالانه از توسعهء سیاسی و اجتماعی جوامعشان، ممانعت به عمل میآورند. این نظامها، جلوی فرصتها به ویژه برای زنان را سد میکنند و با ممانعت از توسعهء سرمایهء انسانی در کشورهایشان، بر طول عمر خود میافزایند. با توجه به موارد فوق و نیز در نظر گرفتن دستاوردهای تاریخی اسلام در قرون طلایی اسلامی، میتوان به این نتیجه رسید که مسوولیت عمدهء توسعهنیافتگی اقتصادی کشورهای مسلمان، برعهدهء دولتهای سرکوبگر، غیرمردمی (و به معنای واقعی کلمه غیراسلامی) موجود در کشورهای مسلمان است.
سعید مرتضوی
ترجمه: یعقوب نعمتی وروجنی
ترجمه: یعقوب نعمتی وروجنی
منبع : روزنامه سرمایه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست