پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
مجله ویستا
شایدها و نشایدهای اتانازی
«زمانی که سوالاتم را پیرامون نگرش اساتید در مورد انواع اتانازی، در اختیار استاد قرار دادم نگاهی متعجبانه بر من انداخت و با لحنی که با چاشنی عتاب همراه بود، پرسید: «شما چرا؟ طرح کردنش هم درست نیست! به قول عوامالناس خدا قهرش میآید. مگر میشود با جان افراد بازی کرد....»
به نظر میرسد اگر واقعبینانه نگاه کنیم، موضوع اتانازی موضوعی است که جامعه پزشکی بهطور روزمره با آن درگیر است و نپرداختن به آن و مسدود نمودن آن در تمام شرایط، امری غیرعملی و نیز غیرضروری است. نتیجه چنین برخوردی برعکس شکسته شدن قبح موارد غیراخلاقی آن در درازمدت خواهد بود.
برخوردی که در ابتدای متن به آن اشاره شد، در برخورد بسیاری از افراد با موضوع اتانازی مشاهده میشود. این امر در بسیاری از موارد نتیجه این است که برداشت عموم از اتانازی عمدتا نوع فعال آن میباشد، لذا ضروری است در مقدمه بحث یادآوری نمایم که اتانازی انواع فعال و غیرفعال داشته و هر کدام میتواند داوطلبانه و غیرداوطلبانه باشد و بار اخلاقی و حقوقی متفاوتی داشته باشد.
● انواع اتانازی
خودکشی با کمک پزشک نوعی اتانازی فعال محسوب میشود که در آن پزشک نقش راهنما و مشاور عمل را داشته و عامل یا مباشر عمل خود بیمار است.
با توجه به مبانی فقهی و حقوقی، اتانازی فعال چه نوع داوطلبانه و چه غیرداوطلبانه، امری مذموم و غیرقابلقبول است؛ چرا که قداست حیات در بینش ما چنان است که هرگونه مصلحتاندیشی در برابر آن رنگ میبازد. اینکه پزشک رأسا یا به درخواست بیمار اقدام به پایان بخشیدن حیات فرد نماید، تأثیر چندانی بر قبح عمل ندارد. حتی اگر پزشک راهنمایی لازم را در اختیار بیمار قرار دهد (خودکشی با کمک پزشک) نیز اقدام او کمک به انجام گناه (اعانت براثم) بوده و کیفردر پی خواهد داشت.
اما در تحلیل اتانازی غیرفعال ذکر مقدمهای ضروری است. برخلاف نظر بسیاری از صاحبنظران غربی در دیدگاه فقه و حقوق اسلامی فعل و ترک که هر دو به نتیجه مشابهی منجر شود، میتواند حکم شرعی و حقوقی متفاوتی داشته باشد. بهعنوان مثال، خاموش کردن دستگاه بیمار و زیر دستگاه نگذاشتن بیمار، اگرچه هر دو به مرگ وی منجر میشود و هر دو عمل نکوهیده و قبیح است، اما میزان قبح و حکم متفاوتی دارند.
در بینش ما به مقتضای وجوب حفظ نفس فرد باید منتهای تلاش خود را در حفظ بقای خویش به عمل آورد، اما باید توجه داشت که این امر شامل اقداماتی میشود که احتمال معقولی در تأثیر داشته باشند. به بیان دیگر در صورتی که امیدی به بهرهمندی بیمار از اقدامات درمانی نباشد (درمان بیهوده) تعهد اخلاقی و شرعی به اقدام فوق وجود ندارد، از جنبه دیگر تعهد بیمار در این موارد در حد امکان و وسع وی میباشد. به عبارتی به نظر نمیرسد که فرد شرعا و قانونا متعهد باشد به هر قیمتی زیربار تأمین هزینه درمانی که ممکن است به احتمال نسبتا کمی تا حدی کیفیت زندگی وی را ارتقا ببخشد، برود. تأکید مجدد این مهم ضروری است که هیچ توجیهی برای اقدامی که مرگ بیمار منتسب به آن باشد، وجود ندارد.
در شرایطی که محدودیت منابع وجود دارد یا با حیات غیر مستقره مواجه هستیم، شرایط تفاوتهایی دارد. براساس نظر بسیاری از صاحبنظران حیات مستقره نسبت به غیرمستقره از حرمت بیشتری برخوردار است (در اصطلاح فقهی به حیات بیماری که در شرف مرگ بوده و امید معقولی به بهبودهای وی نیست، حیات غیرمستقره و به حیات بیماری که با امکانات مناسب درمانی احتمال معقول بهبودی وجود دارد، حیات مستقره میگویند.)
بر این اساس در محدودیت امکانات درمانی فردی که دارای حیات مستقره است، به نسبت غیرمستقره در اولویت است. فردی را با کانسر متاستاتیک و در مراحل پایانی حیات و در حالت کمای عمیق زیر دستگاه در ICU میباشد (حیات غیرمستقره) در نظر بگیرید. فارغ از اینکه اتصال دستگاه برای بیمار فوق یک اقدام بیهوده بوده یا نه باید قبول کنیم که قطع دستگاه برای چنین بیماری به منزله پایان بخشیدن به حیات وی است و در شرایط معمول چنین اجازهای نداریم. حال فردی که به علت تروما پذیرش شده و نیاز فوری به همان دستگاه دارد و در صورت بهرهمندی وی از دستگاه، امید جدی به بهبودی وی وجود دارد (حیات مستقره) و امکان دسترسی به دستگاه دیگری نیز وجود ندارد (محدودیت منابع) در نظر بگیرید؛ در چنین وضعیتی برخی از فقها انتقال دستگاه را به بیمار دوم مجاز دانستهاند. این امر مبتنی بر رجحان حیات مستقره بر غیر مستقره در محدودیت منابع است.
● جمعبندی
در جمعبندی موضوع باید گفت در تحلیل و تصمیمگیری در شرایط بحرانی بیمار که اتانازی به عنوان یک راهکار جهت خروج از این وضعیت مطرح میشود، باید توجه داشت در اسلام حرمت حیات از جایگاه ممتازی برخوردار است که هرگونه توجیه مصلحتجویانه جهت اقدام برای قطع آن بیتأثیر است، بنابراین اتانازی فعال در اسلام با هیچ توجیهی سازگار نیست. از سوی دیگر، تعهد افراد جامعه برای تلاش جهت حفظ حیات افراد متناسب با وسع ایشان به لحاظ امکانات و منابع موجود است. در چنین شرایطی عدم ادامه اقدامات درمانی پرهزینه و کماثر به دلیل محدودیت منابع، ناقض حرمت حیات نیست. از سوی دیگر، حیات مستقره در قبال حیات غیرمستقره از حرمت بیشتری برخوردار بوده و در شرایط تعارض تخصیص منابع موجود برای این دو، حیات مستقره از اولویت برخوردار است.
البته واژه اتانازی اجباری نیز که در آن برخلاف نظر بیمار به حیات وی خاتمه داده میشود، بهکار برده میشود که عملی جنایی محسوب شده و مورد نظر بحث ما نیست.
دکتر علی حیدری
عضو مرکز تحقیقات اخلاق و تاریخ پزشکی
عضو مرکز تحقیقات اخلاق و تاریخ پزشکی
منبع : هفته نامه سپید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست