جمعه, ۱۴ دی, ۱۴۰۳ / 3 January, 2025
مجله ویستا

واژه‌نامه سیاسی


واژه‌نامه سیاسی
● کلاینتالیسم (Clientelism)
کلاینتالیسم رابطه‌ای ساختاری میان حامی(Paron) و پیرو(Client) است. حامی از کلمه اسپانیایی پاترون به معنی بالادست یا فرد صاحب قدرت گرفته شده است. پیرو یا کارگزار (کلاینت) به معنی عامل زیر دست است و کسی که به حامی خود خدمت می‌کند و در مقابل منافع اقتصادی و سیاسی می‌برد.
آیزنشتات وروینگر، ویژگی‌های اصلی روابط کلاینتالیستی را این چنین برمی‌شمارند:
۱) این روابط براساس ترتیبات شخصی است.
۲) در این روابط منابع اقتصادی و سیاسی مبادله می‌شود.
۳) منابع به شکل بسته‌بندی و نه جداجدا مبادله می‌شود.
۴) رابطه با توده‌ها بدون شرط و برای مدت زمان طولانی است.
۵) رابطه حامی ـ پیرو یک رابطه داوطلبانه است.
۶) ماهیت عمومی روابط کلاینتالیستی موجب تضعیف همبستگی‌های افقی بویژه در مورد پیرو می‌شود.
۷) این روابط براساس نابرابری و اختلاف بسیار زیاد قدرت قرار دارد.
۸) این روابط، غیررسمی است و ضرورتاً براساس فهم قانونی نیست.(۱)
شبکه‌های حامی ـ پیرو ممکن است در تمام کشورها وجود داشته باشد، ولی در کشورهایی که حاکمیت اقتدارگرا دارند بسیار بیشتر است. نکته جالب در این روابط، تشکیل شبکه‌هایی از حامیان توسط آن دسته از رهبران سیاسی است که سعی دارند از طریق ارائه توجه و پشتیبانی به تک‌تک شهروندان موجود در آن شبکه و متقابلاً دریافت توجه و پشتیبانی آنها، برای خود پیروانی دست و پا کنند. سیاستمداران از مزایایی همچون افتتاح یک مکان دولتی یا فراهم‌کردن وام یا خدمات دولتی دیگر در برابر جلب آرای شهروندان فعالیت یا کمک مالی آنان در مبارزات انتخاباتی یا جلب نظر شخصی‌شان را در اختیار آنها قرار می‌دهد. چنین شبکه‌هایی که حامی ـ پیرو خوانده می‌شود ممکن است در جوامعی که در آنها مردم بسیاری در حاشیه اقتصادی باریکی ادامه حیات می‌دهند و سازمان‌های رسمی برای حفظ بقای آنها چندان کارساز نیستند، بسیار رواج داشته باشد. در جوامع اقتدارگرا که در آنها بیشتر تصمیمات توسط گروه کوچکی از نخبگان گرفته می‌شود و تمام جوامعی که دستگاه‌های دیوان‌سالاری آنها از قدرت بسیاری برخوردارند، این روابط اهمیت زیادی دارد.(۲)
همچنین رانت حاصل از اقتصاد نفتی باعث می‌شود ضمن وابستگی شدید مردم و جامعه به دولت، دستگاه دیوان‌سالاری روز به روز پیچیده و فربه‌تر شود. با وجود چنین سیستمی طبیعی است که روابط و ترتیبات شخصی جهت استفاده از تسهیلات و خدمات دولتی حرف اول را می‌زند. در مناطق کمتر توسعه‌یافته به‌دلیل فقر اقتصادی و همچنین پررنگ‌تربودن مناسبات سنتی و پاتریمونیال، روابط و ترتیبات کلاینتالیستی به‌روشنی قابل ملاحظه است. این روابط در زمان انتخابات به‌خوبی قابل لمس است. به‌دلیل ضعف نهادمندی اجتماعی بخصوص سازمان‌های سیاسی و نهادهای صنفی، نامزدهای انتخابات مجبورند تا از میان حامیان و دلالان محلی عضوگیری کنند و از این راه حمایت سیاسی برای خود پیدا نمایند. گرفتن وام و تسهیلات، کاریابی، ارتقای شغل، کمک مالی و... بخشی از فعالیت‌های انتخاباتی آنهاست. این روابط در واقع ادامه ترتیبات ملوک‌الطوایفی است و به دلیل آن‌که مناسبات شخصی بر آن حاکم است به دموکراسی ختم نخواهد شد. دموکراسی بیش از هر چیز نیاز به نهادسازی و ترتیبات سازمانی جهت ارتباط سیاستمداران با توده‌ها دارد. این درحالی است که روابط کلاینتالیستی، سیاستمدار و توده را بدون واسط صنفی و سازمانی رو در رو قرار می‌دهد و این خود زمینه را برای گسترش پوپولیسم فراهم می‌کند و به همین دلیل نهادسازی اجتماعی و سیاسی در مناطق توسعه‌نیافته به خودی خود به عقب می‌افتد.
کریستوفر کلافم، وجود سه شرط را برای شکل گیری روابط حامی‌پروری در هر کشور لازم می‌داند؛ نخست، وجود منابع مالی قابل کنترل توسط یک یا چند گروه خارج از قدرت دولت. دوم، کنترل‌کنندگان این منابع باید قادر شوند که برای حفظ آن از کارگزاران خود حمایت کنند و بخشی از درآمد خود را به آنها اختصاص دهند و سوم، نبود یک اخلاق عمومی دوجانبه، یعنی نبود نظامی مشترک که براساس آن منابع و ثروت ملی بر پایه معیارهای همگانی و پذیرفته شده مبادله و تقسیم شود. در روابط و مناسبات کلاینتالیستی به‌‌جای احزاب قوی و فراگیر، جناح‌ها و باندهای سیاسی شکل می‌گیرند، درحالی‌که احزاب سیاسی به‌عنوان حلقه پیوند میان منافع اجتماعی و نهادهای تصمیم‌گیری عمل می‌کنند. هر چند ممکن است میان احزاب سیاسی، نیروها و طبقات اجتماعی انطباق کامل وجود نداشته باشد، ولی به هر حال هر حزب و گروه سیاسی علاقه‌های اجتماعی و طبقاتی خاصی را رهبری می‌کند. این در حالی است که با وجود مناسبات کلاینتالیستی، این جناح‌گرایی است که تشویق می‌شود. هر چند منازعات جناحی ممکن است بر سر به دست آوردن پیروان بیشتر باشد، ولی به دلیل حاکم‌بودن روابط شخصی و درجه بالای الیتیسم در آنها، این منازعات ساختار اجتماعی را به نفع تحزب واقعی به هم نمی‌زند و برعکس، این شخصیت محوری و قهرمان‌پروری است که رشد می‌کند و مرتباً دارودسته‌های ناپایدار به‌جای سازمان‌های قدرتمند سیاسی شکل می‌گیرد.
خسرو دهقانی
پی‌نوشت‌ها:
۱ـ کلایو اسمیت برایان (۱۳۸۰)، فهم سیاست جهان سوم، ترجمه امیر محمد حاجی یوسفی، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت امورخارجه.
۲ـ الموند، گابریل و دیگران (۱۳۷۶) چارچوبی نظری برای بررسی سیاست تطبیقی، ترجمه علیرضا طیب، تهران، مرکز آموزش مدیریت دولتی.
منبع : ماهنامه چشم انداز ایران