جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

منطقهٔ حایل - NO MAN'S LAND


منطقهٔ حایل - NO MAN'S LAND
سال تولید : ۲۰۰۱
کشور تولیدکننده : بلژیک، انگلستان، فرانسه، ایتالیا، اسلونی، بوسنی و هرزه‌گووین
محصول : مارک باشه، فردریک دوماتسایدلا و چیدومیر کولار
کارگردان : دنیس تانوویچ
فیلمنامه‌نویس : دنیس تانوویچ
فیلمبردار : فرانچسکا کالولی
آهنگساز(موسیقی متن) : تانوویچ
هنرپیشگان : برانکو دیوریچ، رنه بیتورایاچ، فیلیپ سوواگوویچ، گئورگه سیاتیدیس، سرژ هانری والکه، ساشا کرمر و آلن الوی
نوع فیلم : رنگی، ۹۸ دقیقه


گروهی سرباز بوسنیائی در شبی مه‌آلود در قلمرو صرب‌ها در حال پیش‌روی‌اند که ناگهان با دمیدن روز و از بین رفتن مه و غبار، کاملاً برای سربازان دشمن قابل رؤیت می‌شوند. نیروهای صرب به طرف‌شان شلیک می‌کنند و دیری نمی‌گذرد ه فقط ̎چیکی̎ (دیوریچ) با شیرجه رفتن در سنگری در منطقهٔ حایل بین دو جبههٔ متخاصم، زنده می‌ماند. دو سرباز پیش‌قراول صرب که در حال جمع‌آوری اطلاعات در منطقه‌اند، از جسد یک سرباز بوسنیائی به‌عنوان ̎طعمه̎ استفاده می‌کنند و یک مین زمینی کار می‌گذارند؛ طوری‌که کافی است جسد حرکتی داده شود تا مین به هوا برود و منفجر شود. ̎چیکی̎ سربازها را در حال کارگذاری مین می‌بیند و خشمگین از بی‌حرمتی به رفیق از دست رفته‌اش، یکی از صرب‌ها را می‌کشد و آن دیگری، ̎نینو̎ (بیتورایاچ) را گروگان می‌گیرد. حالا هر دو سرباز، مسلح، و تک و تنها، یک‌دیگر را در بن‌بست می‌یابند و شروع می‌کنند به جلب کمک از طرف‌های خودشان. در نهایت دسته‌ای از سربازان فرانسوی وابسته به نیروهای صلح سازمان ملل آن دو را می‌یابند، ولی ̎چیکی̎ و ̎نینو̎ که حالا تحت مراقبت سربازهای بی‌طرف فرانسوی قرار گرفته‌اند، در می‌یابند ه سرباز مردهٔ بوسنیائی آن‌چنان هم مرده نیست؛ با این حال هیچ‌کس نمی‌داند چه‌طور مین را خنثی کند طوری‌که او در جریان خنثی‌سازی، روی هوا نرود...
● کسانی‌که با سینمای اروپای شرقی آشنائی داشته باشند، حتماً با دسته‌ فیلم‌هائی که در آنها موقعیتی واحد و اجباری ـ از لحاظ زمانی، مکانی یا هر دو ـ و اغلب ملتهب یا نامتعادل از ابتدا تا انتها حفظ می‌شود و قابلیت‌های گزندهٔ این موقعیت تا جائی‌که می‌شود مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد، برخورد کرده‌اند. این‌ گرایش ممتد و مکرر حتماً ارتباطی با خاستگاه فیلم‌ها دارد ـ با فضای بسته، محدودیت امکانات و شاید نوعی رجحان زیبائی‌شناختی/ فرهنگی برای تمرکز در برابر گستردگی. و قطعاً با چشم‌داشت به ̎طنز در موقعیت̎ به‌عنوان لحن مناسب انتقاد فرهنگی/ اجتماعی در یکی از ̎ناجور̎ترین موقعیت‌ها کار می‌کند و سیاه‌ترین طنزها را هم دارد. فیلم در منطقهٔ حایل بوسنی و هرزه‌گوین در سال ۱۹۹۳ می‌گذرد، اما می‌شود تصور کرد که فیلم سیاه و سفیدی دربارهٔ ̎جنگ دوم جهانی̎ از دههٔ ۱۹۵۰ یا ۱۹۶۰ و کار یکی از کارگردانان هوشمند آن دورهٔ اروپای شرقی باشد که تصمیم گرفته بین انسان‌دوستی بدون مرز ژان رنوار و پوچی تلخ سامئل فولر پلی بزند. در واقع این کارگردان (و فیلم‌نامه‌نویس)، تانوویچ متولد بوسنی و هرزه‌گوین است که پیش از این دو سال در جبههٔ جنگ بوسنی فیلم‌برداری کرده بود. منطقهٔ حایل سعی می‌کند در بهره‌برداری از موقعیت دریغ نکند: از خاطرهٔ عشق مشترک دو سرباز دشمن به یک دختر تا ورود رسانه‌ها و سازمان ملل به عرصه، همهٔ پیام‌ها داده می‌شود و همه چیز بر خطی مستقیم به‌سوی مرگ و نیستی حرکت می‌کند، بدون‌ این‌که آب از آب تکان بخورد.