سه شنبه, ۱۲ تیر, ۱۴۰۳ / 2 July, 2024
مجله ویستا


آسیب‏شناسی نگاه به زن و خانواده


آسیب‏شناسی نگاه به زن و خانواده
تولد بانوی یگانه جهان، فاطمه زهرا(س) نوید بخش آغاز رستاخیزی است كه جهانیان را به عالمی دیگر رهنمون می‏گردد؛ عالمی كه به شعاع یك زن روشنی می‏یابد به محبتش گرما می‏گیرد و به ولیتش سامان و جریان می‏یابد و در ین میان زن مسلمان ما در سده‏ی كه دیگران به پنداری غلط، »قرن زنانش« نامیده‏اند، مصمم است تا آن‏گونه كه طلوع خمینی كبیر(ره) را به آغازی بر یك تحول مبارك بدل نمود، با بازخوانی شخصیت زن از سنت نبوی و سیره فاطمی، بابی به جهان جدید بگشید و به درستی محوریت زن در قرن جدید را اثبات نمآید.
هم‏زمانی میلاد فاطمه زهرا(س) با سال پیامبر اعظم(ص)، فرصتی است فرخنده كه می‏تواند هم‏زمان، دو نتیجه مبارك به ارمغان آرد: نخست، بازخوانی سیره نبوی به منظور بازسازی ذهنیت‏ها و دوم، بازبینی عملكردها و یجاد نقطه آغازینی بر اتحاد امت اسلام: در موضع عینیت بر محور آموزه‏هی نبوی. تأمین ین دو غرض بسته به آن است كه پاسخ پرسش‏هی اساسی خود را از متن سیره نبوی به دست آوریم و بتوانیم براساس آن، به تبیینی شفاف از جیگاه و شخصیت زن، مسئولیت‏هی فردی، خانوادگی و اجتماعی وی دست یابیم.
در ین مجال برآنیم تا با مقیسه‏ی میان »فرهنگ اسلامی و سنت نبوی« و واقعیت‏هی موجود، به آسیب‏شناسی اجمالی موضوع زن و خانواده بپردازیم و پرسش‏هی اساسی و بیسته‏هی كارشناسی را در حد اجمال و وسع خود، مورد اشاره قرار دهیم:
الف) آسیب ‏شناسی دفاع از حقوق زنان
هرچند به بركت انقلاب اسلامی حس خودباوری و استقلال فرهنگی در میان فرهیختگان شكل گرفت؛ اما هنوز مدت زمانی باقی است تا تأثیرگذاری‏هی خود را در یجاد یك جریان بالنده، با ادبیات نظام‏مند و نخبگان كارآمد - كه الگویی جدید بری تحلیل و سیاستگذاری ارائه نمیند - برجی گذارد.
جریان دفاع از حقوق زنان در كشور ما، در ضمن برخورداری از ویژگی‏هی مثبت - همچون دیگر كشورهی اسلامی - به فقدان نگاه فعال نسبت به زن مبتلاست. حاكمیت نگاه انفعالی، آثار خود را در محورهی زیر به جی گذاشته است:
۱) مسئله‏ شناسیها:
مسائل و مشكلات زن مسلمان و زن یرانی چیست؟ در پاسخ به ین پرسش اغلب نگاه مسئله‏شناسانه لیبرالیستی و فمینیستی، به ین شكل تأثیرات خود را بر ذهن جامعه كارشناسی ما برجی می‏گذارد كه مسائل خود را از دریچه نگاه دیگران تحلیل كنیم و برنامه‏هی پژوهشی‏مان را نیز بر همان اساس تنظیم كنیم. متأسفانه منتقدان نیز بر سر همین مسائل، به بحث و جدل می‏پردازند و استعداد خود را در طرح مسائل نو و بازكاوی عینیت اجتماعی به كار نمی‏گیرند.
۲) شاخص سازی‏ها:
شاخص‏هی رشد و توسعه زنان چیست؟ امروزه شاخص‏هی جهانی كه نهادهی بین‏المللی ترویج و توصیه می‏كنند، ملاك ارزیابی وضعیت زنان قرار گرفته است و در ین میان كم‏تر نشانی از شاخص‏هی بومی در تحلیل وضعیت زنان مشاهده نمی‏شود و حتی متأسفانه نیاز به تنظیم چنین شاخص‏هیی نیز چندان احساس نمی‏شود.
بر اساس همین شاخص‏هاست كه كشور ما در احراز رتبه جهانی حمیت از زنان در برخی موارد در رتبه ۱۵۱ از میان ۱۹۰ كشور جهان قرار دارد۱؛ چه ینكه با پذیرش چنین شاخص‏هیی است كه احساس حقارت و خودكم‏بینی بر اندیشه تحلیل‏گران و مدافعان حقوق زنان حاكم می‏شود و آنان را ناگزیر از پیروی كشورهی غربی می‏كند؛ ین در حالی است كه كشورهیی كه بهترین رتبه‏هی جهانی را دارا هستند با بحران‏هی وحشتناكی روبرو می‏باشند؛ بری مثال كشور سوئد و نروژ با دارا بودن رتبه‏هی اول، با فروپاشی كامل خانواده مواجه‏اند؛ چه‏ینكه ۵۵ درصد فرزندانی كه در سالیان اخیر در ین دو كشور متولد شده‏اند نامشروع و ۶۳ درصد اهالی استكهلم داری پیوندهی توافقی خارج از چارچوب ازدواج می‏باشند.۲
۳) تعاریف و مفاهیم بنیادین و كاربردی:
تحلیل وضعیت زنان بر اساس پذیرش چه مفاهیم و چه تعاریفی انجام می‏شود؟ بی‏تردید می‏توان مهم‏ترین نمود نفوذ و هجوم فرهنگ بیگانه را در حاكمیت مفاهیم و آموزه‏هی بنیادینی دانست كه جهت‏گیری كلی علوم انسانی، ادبیات كارشناسی و گفتمان علمی را یجاد كرده‏اند. پذیرش ین حاكمیت به معنی پذیرش چارچوب تحلیلی است كه دیگران بری ما تنظیم كرده‏اند و منازعات علمی را به امور جزئی، در ضمن پذیرش همان كلیات، تقلیل داده‏اند؛ بنابرین با پذیرش مفاهیمی چون: آزادی، برابری، نسبیت اخلاقی، فردگریی و پذیرش تعاریف حاكم بر علوم اجتماعی، شاهد بروز چند طیف فكری هستیم: گروهی با پذیرش تعاریف و مفاهیم حاكم، به تعارض میان یافته‏هی علمی و آموزه‏هی دینی رسیده، راه حل را در محدود كردن دین به حیات فردی و حاكمیت نگاه علمی بر اداره جامعه یافته‏اند و گروهی نیز با پذیرش اصل دخالت دین در حیات اجتماعی با طرح شعار اجتهاد در اصول، به قرائتی از دین توسل جسته‏اند كه هماهنگی بیشتری با یافته‏هی علوم انسانی داشته باشد و گروه سوم كه خود را اصول‏گرا می‏دانند، با تقلیل دین به گزاره‏هی جزئی و با نام اقتضائات و شریط زمانی۳ گزاره‏هی دینی را با ادبیات حاكم، هماهنگ و با ین روش به گمان خود روزآمدی فقه را اثباتی می‏نمیند.
با توجه به آنچه گفته شد، به‏وضوح روشن است كه حركت دفاع از حقوق زنان در كشور ما، به گونه‏ی انفعالی پی‏گیری شده است.
امروزه دفاع از حقوق و شخصیت زن به دو دلیل بیش از هر زمان دیگری احساس می‏شود؛ اوّل ین‏كه مسائل اصلی زنان در پشت هاله‏ی از نگرش‏هی غلط پنهان مانده و دوّم آن‏كه اصلاحاتی كه در دفاع از زنان انجام می‏پذیرد، بیش از پیش بر آسیب‏ها افزوده است.
در مقیسه‏ی كوتاه بین شریط كنونی دفاع از حقوق زن با تحوّلاتی كه اسلام در ین زمینه به وجود آورد، به‏خوبی روشن می‏شود كه حركت پیامبر اسلام(ص)، حركتی هدفمند و از سرِ اعتقاد بوده است؛ چرا كه او در ین راه هم با عقید جاهلیت عربی درباره زن مبارزه كرد و هم با فرهنگ وارداتی روم كه در پرستش بت‏هی مؤنث تجلی پیدا می‏كرد.
در چنین شریطی پیامبر هم به نقد سنّت‏هی موجود پرداخت و هم به ترسیم جیگاه و شخصیت زن از منظر اسلام. ین حركت از چند طریق دنبال شد:
۱) همتا دانستن زن و مرد:
برابری زن و مرد در انسانیت و در دستیابی به كمالات انسانی از اصول نگرش اسلام است كه قرآن كریم۴، پیامبر اسلام(ص) و اهل بیت (علیهم السلام) به تبیین آن پرداخته‏اند. یاتی از قرآن كریم كه یكسان به زن و مرد وعده بهشت می‏دهد و آنان را چون مردان در اقامه نماز، اعطی زكات، پذیرش سرپرستی خدا و رسول(ص) و اصلاح جامعه اسلامی در قالب امر به معروف و نهی از منكر مسئول می‏شمارد۵ و بر یمان و تسلیم، صداقت، صبر، خشوع و عفت زن و مرد ارزشی یكسان می‏گذارد۶، نشانگر یكسان‏نگری اسلام است؛ چنان‏كه یات الهی كه بر یذی زنان مؤمن و افترا به آنان برمی‏آشوبد۷، پیامبر(ص) را به استغفار بری زنان و مردان مؤمن فرا می‏خواند۸ و توبه آنان را قبول می‏كند؛۹ افزون بر آن‏كه گفتار پیامبر(ص) كه زنان را همتی مردان شمرده است۱۰، در كنار سیره كرامت‏مندانه آن بزرگوار، حاكی از برابری زن و مرد در ارزشمندی است.
۲) توجه به ارزش دختران و تشویق به پرورش و حمیت از آنان:
شیوه پیامبر(ص) آن بود كه از یك سو به ارزش و جیگاه ویژه دختران در زندگی توجه دهد و به تأثیر آنان به عنوان مونس، اهل مدارا و نیكی، با خیر و بركت، اهل پاكیزگی و سبب طراوت زندگی اشاره كند۱۱ و از سوی دیگر با بیان رزّاقیت خداوند، احساس سنگینی در نگهداری آنان را برطرف نمید؛ ضمن آن‏كه علیه سنت دختركشی به عنوان عملی سنگدلانه بشورد۱۲ و اكرام زنان و دختران را در قالب عباراتی كه بهترین مردم را خیرخواه‏ترین آنان در حق زنان می‏داند، اهانت به زنان را نشانی از پستی بشمارد و بر حمیت از دختران و زنان، بهشت را پاداش قرار می‏دهد و آن را وجهه همت مردان قرار دهد۱۳.
۳) بیعت با زنان:
پیامبر اكرم(ص) در چند نوبت از زنان بیعت گرفته است. در بیعت »عقبه« كه قبل از هجرت انجام گرفت، سه زن حضور داشتند. در فتح مكه نیز قرآن كریم، پیامبر اكرم(ص) را به گرفتن بیعت از زنان (در صورت تمیل آنان) فراخوانده است.۱۴ نكته جالب آن‏كه باوجودی كه بیعت به معنی تعهد، به همكاری و تبعیت از حاكم اسلامی، ماهیتی سیاسی و اجتماعی دارد، در مورد زنان بیشتر رنگ و بوی اخلاقی و خانوادگی به خود گرفته است و زنان متعهد شده‏اند بری خدا شریك قرار ندهند؛ خود را به دزدی و زنا آلوده نكنند؛ فرزندكشی نكنند؛ فرزند دیگران را به شوهران خود منسوب ننمیند و در كارهی خیر با پیامبر(ص) مخالفت نكنند. در ینجا دو نكته جلب توجه می‏كند: اول آن‏كه در جامعه‏ی كه گاه زن را در زمره كالا دست به دست می‏كنند، سخن از بیعت زنان، انقلاب فرهنگی به حساب می‏آمد و دوم آن‏كه گویا الگوی مشاركت زنان در اصلاح جامعه، از نگاه اسلام، الگویی جنسیتی و با محوریت عفاف و حفظ كیان خانواده است.
۴) توجه به شخصیت‏هی ویژه:
سخنان گهربار پیامبر اكرم(ص) در توصیف شخصیت زنان تاریخ ساز از جمله فاطمه(س)، خدیجه كبری(س)، آسیه(س) و مریم كبری(س)۱۵ به‏ویژه در مورد فاطمه(س)، در قالب بیاناتی كه رضیت و خشم خداوند را به رضیت و خشم فاطمه پیوند می‏دهد۱۶ و نیز مریم(س) كه به همراه آموزه‏هی قرآنی، او را زنی كامل، داری عصمت و هم‏سخن با فرشتگان خداوند دانسته است،۱۷ نشانگر آنست كه زن می‏تواند تمامی‏حجاب‏ها را درنوردد و به قله كمالات رسد.
انتخاب فاطمه(س) به منظور مباهله۱۸، با وجود حضور مدعیان و در نظر گرفتن وی به عنصری محوری در میان اصحاب كسأ كه یه تطهیر در شأن آنان فرود آمد۱۹ نیز به بهترین شكل نمیانگر جیگاه زن در اندیشه اسلامی است.
۵) پرورش عملی زنان:
بهترین شاهدی كه بر كارآمدی برنامه‏هی هر مكتب می‏توان ارائه داد، بررسی ابعاد شخصیتی كسانی است كه براساس آموزه‏هی آن پرورش یافته‏اند. بررسی زندگی فاطمه(س)، از دوران كودكی و نوجوانی در حمیت از پیامبر اكرم(ص) در مقابل مشركان و حضور در صحنه‏هی جنگ بری پشتیبانی از رزمندگان تا زمان جوانی و ورود یك‏تنه در عرصه مبارزه با مفاسد سیاسی و انتخاب مشی مبارزه منفی به منظور نشان دادن مظلومیت اهل‏بیت (علیهم السلام) تا پیان تاریخ، توجه به حفظ معارف و علوم دینی تا آنجا كه آن را معادل حفظ جان دو فرزند عزیزش می‏شمارد همه؛ بیانگر آن است كه یك زن به گونه‏ی تربیت یافته است كه می‏تواند به دگرگون ساختن تاریخ بیندیشد. چنین تربیتی را در بانوان ممتازی چون خدیجه(س) كه توانمندی اقتصادی خود را در توسعه دین جدید به خدمت گرفت و در زینب كبری(س) نیز می‏یابیم. ین تحولات سبب شد كه در طول سده‏هی پس از ظهور اسلام صدها زن راوی حدیث، فقیه، عارف، متكلم، ادیب، معلم و انسان‏ساز به صحنه یند.
از نكات پیش‏گفته می‏توان رویكرد اصول‏گریانه به شخصیت زن را در عصر حاضر تبیین نمود. در ین رویكرد، هم با اشكال سنّتی تحقیر زنان و هم با اشكال مدرن آن در قالبِ سوژه‏هی جنسی، سیاسی، اقتصادی و تبلیغاتی - كه زنان را به ابزاری جهت معروف شدن نهادها یا افرادی خاص بدل می‏كند - مقابله خواهد شد؛ همچنین در ین نقطه، همزمان با نگرش‏هیی كه زن را از مرز برابری انسانی با مرد فراتر می‏برد و به مقام »خدا بانویی« ارتقا می‏دهد، مبارزه خواهد شد.
پس از دفاع از شخصیت زن به مثابه یك انسان، نوبت به تبیین هویت زن به مثابه یك جنس می‏رسد. اگر دیدگاه سنتی غرب تأكید بر تفاوت‏هی طبیعی زن و مرد و نقش‏هی متفاوت آنان را به قیمت كم رنگ كردن بُعد انسانی و ارزشمندی مشترك زن و مرد می‏دید، از دهه ۱۹۶۰ میلادی نگرش‏هی مبتنی بر برابری نقش‏ها رفته رفته جی پی خود را محكم نمودند و تفاوت نقش‏ها را همچون بسیاری تفاوت‏هی روانی و رفتاری، از مقوله جنسیت (Gender) دانستند كه هیچ پیگاه طبیعی ندارد و صرفاً معلول عوامل تربیتی و اجتماعی است؛ از ین رو ضرورت اصلاح نگرش‏ها به سمت از میان بردن كلیشه‏هی جنسیتی به یك شعار مهم تبدیل شد و برنامه‏هی توسعه در كشورها نیز اصلاح نگرش‏هی جنسیتی به سمت نادیده گرفتن نقش‏هی جنسیتی را در دستور كار قرار داد.
انكار نقش‏هی جنسیتی به ین معنا بود كه اولاً ساختار خانواده كه بر اساس مدل عمودی و رابطه طولی پدر، مادر و فرزندان بود، به چالش كشیده شود و در مرحله بعد، ساختار افقی دموكراسی در خانواده كه تمام اعضا را در یك خطِ افقی هم‏رتبه قرار می‏داد، پیشنهاد گردد؛ در نتیجه خانواده در جیگاه نهادی منسجم، نقش خود را از دست داد و نقش‏هی انحصاری در آن از بین رفت؛ چنان‏كه در فرانسه و انگلستان، تأمین هزینه‏هی خانواده از انحصار مرد خارج شد و مشتركاً بر عهده زن و مرد قرار گرفت؛۲۰ در حقیقت تحولات دهه‏هی اخیر در مجموع به سمت فاصله گرفتن خانواده از الگوی عمودی است.
نقش مادری نیز در دهه‏هی اخیر به عنوان نقش انحصاری زنانه، از سوی فمینیست‏ها از كلیشه‏هی جنسیتی كه نظام مردسالار بری خانه‏نشین كردن زنان آن را نقشی مقدس وانمود می‏كند، قلمداد شده است.
انكار نقش‏هی جنسیتی در عرصه خصوصی (خانواده) جیی بری پذیرش تفاوت نقش‏ها با ویژگی‏هی جنسیتی در اجتماع باقی نگذاشت و شاخص‏هی رشد و توسعه اجتماعی زنان بر شاخص‏هی مردانه منطبق و بیان كننده وضعیت زنان هر كشور گردید.۲۱
با نمودار شدن آثار پذیرش تشابه نقش‏ها و نادیده گرفتن تفاوت‏هی طبیعی دو جنس، جریان انتقادی نسبتاً قدرتمندی از متخصصان خانواده‏درمانی و دیگر گروه‏ها شكل گرفت كه به بررسی نادیده گرفتن ین تفاوت‏ها پرداختند.در كشور ما نیز - در دو دهه اخیر - شاهد كم‏رنگ شدن توجه به نقش‏هی جنسیتی و حمیت از آن هستیم. پذیرش شاخص‏هی توسعه غربی در مورد زنان، كم ارزش تلقی شدن نقش‏هی جنسیتی در فرهنگ‏سازی و در نظام آموزشی، تشكیل دوره‏هی آموزشی مدیران با شعار »جنسیت كلیشه است«، عدم توجه به حمیت از نقش‏هی جنسیتی در قانون كار و طرح‏هی اشتغال زیی، برخی مواد برنامه سوم و چهارم توسعه و موارد بسیار دیگر در ین راستا قابل تفسیر است.
بازخوانی متون وحیانی و سیره نبوی، ضرورت عطف توجه به موضوع تفاوت‏هی تكوینی زن و مرد و تفاوت در مسئولیت‏ها و نقش‏ها را بیش از گذشته روشن می‏سازد.
سیاست اسلام و سنت پیامبر اكرم(ص) را در چند محور می‏توان مورد مطالعه قرار داد:
۱) تبیین نقش‏هی جنسیتی:
مهم‏ترین نقش‏هی جنسیتی تصویر شده بری زنان، همسری و مادری است. تقاضی علی(ع) و فاطمه(س) از پیامبر اكرم(ص) به منظور تقسیم‏بندی فعالیت‏ها و احاله كارهی درون خانه به فاطمه(س) و كارهی بیرون از منزل به علی(ع)۲۲، معادل دانستن همسرداری شیسته با جهاد مردان۲۳، بالاترین سعادت مرد مسلمان را برخورداری از همسر شیسته دانستن۲۴، بهشت را زیر قدم مادران توصیف نمودن۲۵ و بر بارداری، وضع حمل و شیردهی فرزندان ثواب‏هی فراوان مقرر نمودن۲۶ همگی نشانگر جیگاه نقش‏هی جنسیتی زنان است.
۲) توصیه به حُسن یفی نقش:
حساسیت آموزه‏هی دینی به چگونگی یفی نقش، متناسب با اهمیت هر نقش و میزان تأثیرگذاری آن در فرد، خانواده و اجتماع بوده است. احادیث نبوی توصیه‏هی بسیاری به مردان از جمله به منظور غیرت‏ورزی در دفاع از خانواده۲۷، حمیت اقتصادی از عائله و توسعه بر آنان۲۸، تربیت صحیح فرزندان و آموزش‏هی مهارتی به آنان۲۹ و اهتمام به انفاق از روزی حلال مطرح كرده‏اند۳۰ و زنان را نیز به یفی هرچه بهتر نقش مادری و همسری در قالب رعیت عفاف، تواضع و آراستگی در مقابل همسر، انجام كارهی خانه و حسن ارتباط جنسی با همسر فرا خوانده‏اند۳۱.
۳) حمیت از نقش‏ها:
اسلام، به‏ویژه در سنت نبوی، حمیت از نقش‏هی جنسیتی را گاه در قالب مواد حقوقی۳۲ و گاه به شكل توصیه‏هی اخلاقی و روش‏هی تربیتی دنبال می‏كند. یات و رویاتی كه احترام به والدین و تواضع و حسن سلوك با آنان را سفارش می‏كند۳۳، حق پدر و مادر بر فرزند را به تصویر می‏كشد۳۴، رضیت خداوند را به رضیت والدین پیوند می‏دهد۳۵، عقوق والدین را گناهی بزرگ می‏شمرد۳۶ و معاشرت به معروف را در روابط خانوادگی وظیفه شوهر می‏شمارد۳۷ از آن جمله‏اند؛ به علاوه گاه با بیان عقوبت بر ظلم و اهمال در حق عائله۳۸، افراد را به حُسن یفی نقش فرا می‏خواند و گاه افراد را به پذیرش تصمیمات طرف مقابل در دیره انجام مسئولیت دعوت می‏كند. ۳۹
البته ین به معنی نادیده گرفتن تفكیك نقش‏ها در حوزه‏ی اجتماع نیست؛ چنان‏كه برخی آموزه‏ها از عدم وجوب شركت زنان در جهاد و نمازهی جمعه۴۰ حكیت دارند. در احكام فقهی نیز به بیان عدم یفی نقش رهبری و قضاوت زنان پرداخته‏اند. بر اساس آنچه از فرهنگ اسلامی و سیره نبوی به دست می‏ید می‏توان با رویكردی انتقادی عملكرد بیست ساله دستگاه برنامه ریزی كشور را به منظور تصحیح عملكرد ینده، در قالب چند پرسش مورد سؤال قرار داد.
ـ طرح ین پرسش‏ها نه به منظور متهم كردن افراد و نهادها، بلكه به منظور توجه به موضوعاتی است كه می‏تواند در ینده منشأ تحولاتی در برنامه‏ریزی‏ها باشد:
۱) بری تبیین نقش‏هی جنسیتی و مسئولیت‏هی ویژه هر یك، چگونه فرهنگ‏سازی شده است؟
۲) به منظور حسن یفی نقش‏ها چه برنامه‏هیی در نظر گرفته شده است؟
۳) سیاست حمیت از نقش‏هی جنسیتی در جمهوری اسلامی چیست و برنامه‏هی كلان و قوانین مصوب از جمله قانون كار چگونه در خدمت تقویت و كارآمدی ین نقش‏ها قرار می‏گیرند؟
۴) چگونه مطالبات زنان به سمت تقویت نقش‏هی جنسیتی در خانواده و اجتماع هدیت می‏شود؟
۵) چه برنامه‏ی بری روزآمد كردن نقش‏هی جنسیتی داریم؟ بری مثال »مادری« در عصر جهانی‏سازی چگونه تعریف، حمیت و هدیت می‏شود؟
۶) الگوی مشاركت اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی زنان در عصر جدید كه متناسب با نقش‏هی آنان باشد، چیست؟
ب) آسیب ‏شناسی نگاه به خانواده در یران
خانواده یرانی در دهه‏هی اخیر، همچون بسیاری جوامع دیگر، در معرض تحولاتی مهم بوده است: افزیش سن ازدواج، افزیش تمیل به تجرد و تك‏زیستی، تغییر نگرش‏ها - كه به تردید در ضرورت تشكیل خانواده به عنوان مسیر تكاملی در زندگی منجر شده است - افزیش تخاصمات خانوادگی و طلاق، كم شدن روحیه سازش‏پذیری و ضعف كارآمدی خانواده در تنظیم رفتار جنسی، حمیت و مراقبت، كنترل و نظارت، یجاد آرامش روانی و ارضی نیازهی عاطفی، جامعه‏پذیری و پرورش معنوی از معضلات مهم خانواده یرانی است. آنچه بر نگرانی‏ها می‏افزید آن است كه تاكنون موضوع خانواده به دغدغه اصلی هیچ یك از نهادهی پژوهشی، كارشناسی، سیاستگذاری و برنامه‏ریزی كشور تبدیل نشده و آنچه تاكنون شاهد بوده‏یم اقدامات جزئی در حمیت از گروههی خاص از جمله خانواده شهدا بوده است، نه حمیت از تشكیل، استحكام و كارآمدی خانواده به عنوان یك كلّ منسجم.
امروزه پرسش‏هی بسیاری در مورد خانواده مطرح می‏شود؛ اما آنچه تاكنون مورد غفلت قرار گرفته، آن است كه مخاطب ین پرسش‏ها كیست و به چه غرض مطرح شده است؟ رویكرد پژوهش‏ها تاكنون ین بوده است كه با انجام مطالعات میدانی مشخص كنند كه مثلاً سن ازدواج در حال افزیش و سن طلاق در حال كاهش است؛ بین میزان آسیب‏پذیری خانواده و حاشیه‏نشینی رابطه‏ی مستقیم وجود دارد و نظرسنجی‏ها نشان می‏دهد كه تمیل به ازدواج كاهش یافته است و یا با مطالعات كتابخانه‏ی اهمیت تشكیل خانواده، ضرورت تلاش بری استحكام آن، لزوم تفاهم میان زوجین و مواردی از ین دست مورد بررسی قرار گیرد؛ اما تاكنون به كم‏تر پژوهشی بر خورده‏یم كه پی را از حدّ تحلیل‏هی جزئی فراتر گذاشته باشد.
در دهه گذشته، بخشی از استعدادهی پژوهشی كشور به بررسی و تحلیل دیدگاههی فمینیستی و تأثیر آن بر تحولات زنان و خانواده معطوف شده است. ین پژوهش‏ها به دلیل آن‏كه پی را از تحلیل خُرد فراتر نهاده و به تحلیل نظریه‏ها پرداخته‏اند، گامی به جلو به حساب می‏یند. در ین سطح تحلیل، هم پژوهش‏هی جریان‏شناسانه - به منظور نشان دادن آثار تفكر فمینیستی در نگرش‏هی روشنفكری داخلی و تغییر نگرش نسل جوان و یا در برنامه‏هی توسعه - یافت می‏شود و هم پژوهش‏هی نظری كه به منظور نقد بن‏میه‏ها و رهیافت‏هی فمینیستی تدوین شده‏اند.
در سالیان اخیر به‏ویژه در میان منتقدان غربی به پژوهش‏هیی بر می‏خوریم كه آسیب‏هی خانواده را به ساختارهی علوم اجتماعی نسبت می‏دهند و نقد را به لیه‏ی عمیق‏تر می‏كشانند. در دیدگاه آنان میان تنزل جیگاه خانواده و میان كم فروغ شدن نگاه نظریه‏پردازان علوم اجتماعی به خانواده به‏ویژه از دهه ۱۹۶۰ رابطه‏ی معنادار وجود دارد و تزلزل ساختارهی خانواده در دهه‏هی گذشته را بید با به چالش كشیده شدن ساختار خانواده سنتی در نظریه‏هی جامعه شناسانه، به‏ویژه گریش‏هی چپ، مرتبط دانست؛ بنابر ین دیدگاه، مشكل اصلی فراروی مصلحان اجتماعی آن است كه حل معضلات مربوط به زن و خانواده را از دستگاه كارشناسی و فكری‏ی انتظار دارند كه به دلیل مبتنی بودن بر نظریه‏هی علوم اجتماعی موجود، ماهیتاً خانواده‏محور نیستند.
ین تحقیقات از آنجا كه دامنه نقد را گسترش و تعمیق می‏دهند حائز اهمیت‏اند؛ در عین حال به نظر می‏رسد نبید مشكل اساسی را فمینیسم و یا حتی نظریه‏هی علوم اجتماعی دانست؛ چرا كه فمینیسم و نظریه‏هی علوم اجتماعی خود، نمودهیی از مدرنیته‏اند.
ـ مدرنیته به دو دلیل بید به عنوان منشأ اصلی مشكلات تلقی شود:
۱) به دلیل آن‏كه شاخصه مهم مدرنیته تغییر است. بنابر دیدگاه مدرن اصرار بر ثبات خانواده به معنی در معرض نابودی قراردادن آن زیر چرخ تحولات اجتماعی است و خانواده نیز به‏ناچار پابه‏پی تحولات اجتماعی متحول خواهد شد. سخن از افول خانواده در ین نگاه، پذیرش اشكال جدید همزیستی به جی اشكال سنتی خانواده است و مفهوم خانواده نیز خود در معرض تغییر خواهد بود و نبید پنداشت كه ین تحولات در ین مدل فكری، منفی ارزیابی می‏شوند۴۱.
۲) به دلیل آن‏كه سرمیه‏داری، روح حاكم بر جریان مدرنیته است و در مدرنیته انباشت سرمیه، اصل حاكم تلقی می‏شود، فرهنگ سرمیه‏داری در تاروپود تمدن جدید جریان می‏یابد و آثار خود را هم در ساختارهی علوم اجتماعی، هم در جریان‏هی اجتماعی از جمله فمینیسم و هم در سیاست‏ها و برنامه‏ها بر جی می‏گذارد؛ بری مثال در فرهنگ سرمیه‏داری، اقتدار، تفسیری اقتصادی می‏یابد و جیگاه‏ها و ارزش‏ها با پول توزین می‏گردد. بر ین اساس زنان به تعریف جدیدی از مشاركت اجتماعی با محوریت قدرت اقتصادی فراخوانده می‏شوند؛ در نتیجه میل به یفی نقش مادری و همسری كم و روابط خانوادگی و ساختارهی خانواده دستخوش تغییر می‏گردد.
از ینجا می‏توان دریافت باوجود آن‏كه در سالیان گذشته، بارها در دفاع از نقش‏هی جنسیتی و ضرورت تفكیك نقش‏ها گفته شده، به دلیل آن‏كه مفاهیم مدرن كم و بیش بر نظام برنامه‏ریزی حكومت می‏كند، نمی‏توان به تغییرات اساسی در نظام آموزشی و قوانین عمومی امید بست؛ از ین رو تحولات خانواده حركت اشتدادی خود را علی‏رغم اظهارنظرهی علمی مختلف دنبال می‏كند.
با مراجعه به متون دینی به‏ویژه شیوه گفتاری و رفتاری پیامبر اكرم(ص) می‏توان هم وضعیت موجود خانواده در كشور را ارزیابی نمود و هم پی را فراتر گذاشته، به نظریه‏ی در باب خانواده رسید. در دیدگاه اسلام اقدام به تشكیل خانواده، ساختن دوست‏داشتنی‏ترین سازمان اجتماعی است۴۲؛ چرا كه خانواده بری تحقق آرمان‏هی مورد نظر اسلام داری ویژگی‏هیی بدیل‏ناپذیر است.
در نگاه اسلام ازدواج مسیر دین‏داری را تسهیل می‏كند۴۳ و عزوبت، شخصیت انسانی را فرو می‏كاهد.۴۴ دوری از ازدواج، فحشا را توسعه می‏دهد۴۵ و تأخیر در ازدواج از ترس تنگدستی، سؤزن به خداوند است.۴۶ بهترین قدم‏ها گام‏هیی شمرده شده‏اند كه در جهت تقویت پیوندهی خانوادگی برداشته شود و بدترین گام‏ها قدم‏هیی است كه در مسیر جدیی به كار افتد.۴۷
ساختار خانواده در ین نگاه، مبتنی بر سلسله مراتب طولی است و مرد عهده‏دار سرپرستی خانواده است۴۸؛ نه ین ساختار در بستر زمان بدیل‏پذیر است و نه سرپرست خانواده می‏تواند مسئولیت خود را واگذار و یا نسبت به آن تسامح نمید۴۹. مهم‏ترین ابزار مدیریت خانواده، سخاوت۵۰، غیرت و گذشت است و اقتدار، پیش‏نیاز اعمال سرپرستی است. در عین حال از آنجا كه احساس اقتدار می‏تواند زمینه‏هی تعدّی به اعضی خانواده را فراهم آورد، مكانیزم‏هی حقوقی و فرهنگی بری كنترل اقتدار پیش‏بینی شده است؛ اما از آنجا كه خانواده عرصه خصوصی‏ی است كه اغلب اوقات اقامه دعاوی حقوقی، به دلیل رابطه عاطفی زن و شوهر به مصلحت تشخیص داده نمی‏شود و یا به دلیل عدم امكان اقامه شهود و یا ترس از عواقب بعدی ناكارآمد به نظر می‏رسد، تأكید بر آن بوده است كه بیش از هر چیز، روش‏هی تربیتی و فرهنگی كنترل كننده به حساب ید؛ چنان‏كه در موضوع مقابله با خشونت‏هی خانوادگی، طرفین به حسن خلق و مدارا۵۱، صبر و كنترل خشم دعوت شده‏اند۵۲؛ ضمن‏ینكه به ین موضوع نیز توجه شده است كه نبید با یجاد فشار روانی، عدم تمكین نسبت به موقعیت و جیگاه طرف مقابل و سهل‏انگاری در انجام مسئولیت‏ها، زمینه‏هی خشونت علیه خویش را فراهم نمود۵۳. كم كردن زمینه‏هی بدبینی۵۴، تعدیل انتظارات از یكدیگر۵۵، تقبیح خشونت و توصیه كنترل آن۵۶ نیز از دیگر روش‏هی تربیتی اسلامی است.
از آنجا كه اقدام به ازدواج از نگاه اسلام، آمیزه‏ی از تعهد و اختیار آزاد است كه پس از تشكیل خانواده بُعد متعهدانه آن تقویت می‏شود، عمل طلاق كه بدون وجود انگیزه‏ی موجه، فرار از تعهد و عملی هوس‏آمیز تلقی و سبب بروز مشكلاتی بری همسر و فرزندان می‏گردد، عملی مبغوض در نظر گرفته می‏شود۵۷ كه نبید قبح آن شكسته شود؛ از ین رو سیاست‏هی دینی به سمت تقویت روش‏هی پیشگیری از طلاق از جمله با پیشنهاد انتخاب داوران خانوادگی۵۸ و با یجاد فضیی سنگین بر سر كسانی است كه به اندك بهانه‏ی اقدام به طلاق می‏كنند۵۹ و یا زمینه‏هیی فراهم می‏سازند كه طرف مقابل متمیل به طلاق شود۶۰؛ چنان‏كه تسامح و مدارا، كم كردن توقعات، صبر و گذشت، هدیه دادن به یكدیگر۶۱، سخنان نیكو و نگاههی عاطفه‏آمیز۶۲ از زمینه‏هی افزیش استحكام خانواده شمرده شده است.
كارآمدی خانواده نقطه عطف توجه آموزه‏هی دینی است؛ لذا در ابتدا توصیه می‏شود در انتخاب همسر به دو ویژگی مهم دین‏داری و حُسن خلق توجه شود۶۳.
از ملاحظه متون دینی می‏توان دریافت كه انتظار آن است كه خانواده بتواند حل مشكلات داخلی را تا حد امكان براساس توانمندی‏هی خود را انجام دهد و از گذاشتن بار خود بر دیگران اجتناب نمید۶۴؛ بنابرین نبید سیاست‏ها به سمت وابستگی خانواده به اعانه‏هی بیرونی جهت‏گیری شود. البته آن‏گاه كه خانواده در حل مشكلات خود ناتوان بنمید، مسئولیت حمیت و كمك بر عهده دیگران۶۵، از جمله نهادها قرار خواهد گرفت و لازم است همواره حس تعاون و هم‏یاری در جامعه اسلامی جریان یابد.تقویت پیوندهی خانوادگی بسیار مهم و قطع پیوندها گناهی بزرگ شناخته شده است۶۶؛ تقویت حمیت‏ها و مراقبت‏ها و در نتیجه كم شدن خوف از مشكلات ناشی از طلاق، مرگ همسر و از كارافتادگی، افزیش بعد نظارتی و هدیتی، افزیش روحیه تعاون اجتماعی و نشاط از آثار تقویت پیوندهی خانوادگی است؛ در ین میان توجه به پدر و مادر و تقویت جیگاه آنان تأكید ویژه‏ی یافته تا آنجا كه رضیت خداوند به رضیت آنان پیوند خورده است.۶۷
آموزه‏هی دینی، توجه به نیازها و تمیلات اهل خانه را از مسئولیت‏هی سرپرست می‏داند۶۸ و علاوه بر تشویق به فرزندآوری۶۹، پرورش صحیح جسمی و روحی آنان را نیز مورد توجه قرار می‏دهد. انتخاب اسامی نیكو۷۰، ترحم به كودكان۷۱، آزادسازی نسبی آنان تا ۷ سالگی، تحت آموزش در آوردن آنان تا ۱۴ سالگی و همكار قرار دادن آنان در فعالیت‏ها و تصمیمات تا ۲۱ سالگی از مراحل تربیتی است۷۲ كه توصیه می‏شود.
تربیت جنسی فرزندان با محوریت عفاف و تقوا۷۳، كم كردن زمینه‏هی تحریك جنسی آنان از جمله با جداسازی بستر آنان از ده سالگی۷۴ و عدم ارتباط جنسی والدین در كنار فرزندان۷۵ نیز از اهمیت بسزیی برخوردار است. مهارت‏آموزی و سوادآموزی۷۶ و آشناسازی فرزندان با قرآن مجید۷۷ و احادیث اهل‏بیت۷۸ آنان را در زمینه‏هی شخصی و اجتماعی توانمند می‏سازد؛ چنان‏كه تقویت پیه‏هی محبت به اهل‏بیت از یك سو هم به افزیش انگیزه‏هی آنان می‏انجامد و هم ضمن آسان‏سازی صبر بر مشكلات در شریطی كه انحرافات فكری و شبهات سبب لغزش افراد بسیار می‏گردد، آنان را ثابت قدم می‏دارد و روحیه یثار را در آنان تقویت می‏كند.
اصلاح روابط جنسی زن و شوهر در قالب نفی ریاضت جنسی۷۹ و رعیت آداب آمیزش۸۰، در كنار توجه به رفتار عفیفانه در ارتباط با نامحرم۸۱، از نكاتی است كه اهتمام دین به كارآمدی خانواده را نشان می‏دهد.
با ملاحظه متون وحیانی می‏توان مقیاسی بری آسیب‏شناسی خانواده یرانی به دست آورد و تحولات خانواده را در دهه‏هی اخیر تحلیل نمود. به نظر می‏رسد در سالیان اخیر از تمیل به تشكیل خانواده تا حدودی كاسته شده است و ازدواج تا دستیابی به موقعیت اجتماعی و مالی مناسب به تأخیر می‏افتد. نظام تحصیلی موجود و فرهنگ مدرك‏گریی نیز خود از موانع ازدواج به حساب می‏یند.
در نقطه مقابل، احساس می‏شود تابوی قبح طلاق در حال شكستن است. برخی تحلیل‏گران نیز با تحلیل غلط از رواج طلاق و مرتبط دانستن آن با آگاهی زنان از حقوق خود، بر ین معضل مهر تیید نیز می‏زنند؛ از سوی دیگر در سالیان اخیر طلاق به درخواست زنان رو به افزیش است و آمار طلاق رجعی كه در آن امكان رجوع به زندگی بیش از انواع دیگر طلاق است، كاهش یافته است.
افزیش تخاصمات خانوادگی و خشونت نیز پیامد چند مسئله است: اول آن‏كه در شیوه‏هی سنتی همسرگزینی، انتخاب همسر اغلب از طیفه یا محله انجام می‏گرفت؛ در ین فرض اختلافات فرهنگی و اجتماعی بسیار كم بود؛ اما در شیوه‏هی جدید، تناسبات فرهنگی و اجتماعی كمتر ملاك گزینش قرار می‏گیرد.
دوم آن‏كه نه خانواده به فرزندان خود مهارت‏هی ارتباطی را بری تشكیل خانواده می‏آموزد و نه نهادهی رسمی اموزشی. تأكید بر حقوق و كم‏توجهی به اخلاق نیز به صف‏بندی و تخاصم در درون خانه منجر می‏شود.
كاهش پیوندهی خانوادگی در دهه‏هی اخیر، خانواده را بیش از گذشته تنها و در حل مشكلات خود ناتوان‏تر كرده است. غلبه فرهنگ فردگریی نیز بیش از هر چیز در حس استقلال‏طلبی و فرار از تعهدات ورود به سازمان طیفه مؤثر بوده است. همین فرهنگ، زمینه‏هی كم شدن حس تعاون اجتماعی و پیوندهی گروهی را فراهم كرده است؛ از سوی دیگر به نظر می‏رسد سیاست‏هی حمیتی دولت از اقشار آسیب‏پذیر كه بیشتر بر محور حمیت از فرد جریان یافته، نه بر محور حمیت از خانواده و بیشتر دولت مركز بوده است تا خانواده محور، در مجموع نه تنها به كارآمدی خانواده منجر نشده، بلكه هم خانواده را در حل مشكلات خود ناتوان‏تر كرده و هم نسلی را پرورده كه بری حل مشكلات مختلف زندگی از جمله اشتغال و ازدواج چشم به مساعدت دولت دوخته است و توان ذاتی خود را به كار نمی‏گیرد.
تضعیف جیگاه والدین كه در تحقق آن نهادهی فرهنگی و تبلیغی بیش از دیگران مقصرند، علاوه بر كاهش نظارت كیفی آنان بر روند پرورش نسل جدید، به كاهش پیوند خانوادگی می‏انجامد. ینها و دهها مسئله دیگر در مجموع، نشانگر افق‏هی تیره‏ی فراروی خانواده است كه ینده آن را تیره و تار نشان می‏دهد؛ در ین میان آنچه بیشتر خانواده را تهدید می‏كند تهاجم رسانه‏ی غرب نیست؛ بلكه نظریه‏هی فلسفی علوم اجتماعی است كه تحولات خانواده در دهه‏هی اخیر را قهری و معلول جبر تكنولوژی یا سازمان اجتماعی قلمداد می‏كند. ین بدان معناست كه روند تحولات خانواده یك سویه و برگشت‏ناپذیر است و هیچ كس و نهادی نمی‏تواند و نبید در برابر آن یستادگی كند. پذیرش ین دیدگاه در كلیت خود با سیاست اسلام كه اصول اخلاقی و جهت‏گیری‏هی اصلی خود را ثابت می‏داند و معادله دگرگون ساختن شریط و نظم موجود را بری تحقق اهداف مورد نظر دارد چگونه قابل جمع است؟۸۲
به جرئت می‏توان گفت كه مهم‏ترین مشكل ما در رویكرد به خانواده، بحران نظریه‏پردازی است. حل معضلات اساسی ما تنها در گرو یجاد حوزه مطالعات آكادمیك مباحث جنسیتی و خانواده براساس فكر دینی، تدوین نظریه دینی زن و خانواده، یجاد حوزه كارشناسی بومی، حول پرسش‏هی اساسی به منظور حل معضلات عینی جامعه اسلامی و حركت در مسیر بالندگی است. در ین باره پرسش‏هی فراوانی پیش روی ماست كه مبنیی، روشی و یا بنیی است:
- یا متون وحیانی صرفاً ناظر به بیان تكالیف افراد مكلف‏اند یا آن‏كه می‏توان از آنها در تدوین نظریه‏ها، یجاد ساختارها و حل معضلات كلی نظام، از جمله در موضوع زن و خانواده نیز بهره گرفت؟ چنین فریندی چگونه تحقق می‏یابد؟
- خواستگاه آموزه‏هی اخلاقی، اصلاح افراد از طریق توصیه‏هی فردی است یا آن‏كه می‏توان اخلاق را در متن سیاست‏ها و برنامه‏هی كلان و ساختارسازی‏ها جریان داد؟ به عبارت دیگر ساختارها، سیاست‏ها و برنامه‏هی كلان چگونه حیات اخلاقی فرد در خانواده را تهدید می‏كنند و چگونه می‏توان ساختارها و سیاست‏ها را مجریی بری جریان یافتن اخلاق حسنه قرار داد؟
- چه علومی در مطالعات آكادمیك خانواده سهیم‏اند، سهم هر یك چیست، انتظار چه پاسخ‏هیی را از هر یك از ین علوم داریم و چه اصول حاكمی آنها را با هم هماهنگ می‏سازد؟
- مسئولیت‏هی جدید، ظرفیت‏هی نو، مشكلات جدید و ابزارهی نوینی كه عصر جدید پیش روی زن و خانواده نهاده است چیست؟
- چگونه می‏توان پیامدهی منفی جهانی‏سازی را بر زنان و خانواده كم كرد؛ شریط و ظرفیت‏هی جدید را در خدمت كاریی خانواده و كارآمدی زن به كار گرفت و زن و خانواده را به عنصری فعال در تحولات جهانی تبدیل نمود؟ - جریانات فرهنگی در كشور چگونه بید مدیریت شوند تا در خدمت منافع خانواده قرار گیرند؟
- مكانیزم حمیت از زن در خانواده با حفظ اقتدار و كارآمدی خانواده، چیست؟
- سیاست‏هی دولتی چگونه ماهیتی ضدخانواده یا خانواده‏محور می‏یابد؟ بری مثال سیاست دولت رفاهی سوئد در تأسیس مهدكودك‏هی ریگان، به كاهش انگیزه مادری منجر شده است و سیاست مالیاتی ین دولت همگان را - چه مرد و چه زن - به اشتغال فرا می‏خواند و حمیت‏هی مالی دولتی از افراد حتی بچه‏ها به افزیش انگیزه طلاق منجر شده است.
- كارآمدی هرچه بیشتر خانواده چه منافعی بری دولت‏ها به ارمغان خواهد آورد و چگونه در خدمت انسجام و همیاری ملی، یجاد روحیه احسان و نوع‏دوستی، تحمل و مدارا و حفظ ارزش‏هی جمعی قرار می‏گیرد؟
- الگوی مشاركت اجتماعی زنان با محوریت خانواده چه مختصاتی دارد؟
- زیرساخت‏هی مشاركت اجتماعی زنان بید چگونه باشد تا حیات خانوادگی كم‏ترین آسیب را متحمل شود؟
- بری تداوم و روزآمدی نقش‏هی جنسیتی، به‏ویژه در خانواده، چه بید كرد؟
- سیاست‏هی رسانه‏ی نظام بری آن‏كه در خدمت تقویت خانواده قرار گیرد بید حاكمیت چه اموری را بپذیرد؟
- چگونه می‏توان نظام آموزشی را در محتوی دروس، چه در ارائه مباحث كمك آموزشی، چه در سیستم مشاوره و امداد، چه در ارتباط میان خانه و مدرسه، چه در رشته‏بندی‏هی تحصیلی، چه در انعطاف‏پذیری نظام آموزشی و.... در خدمت حمیت از خانواده قرار داد؟
- سیاست‏هی تشویقی نظام اسلامی بری تشكیل خانواده و پذیرش تعهدات ناشی از آن چیست؟
- چگونه می‏توان پیامدهی طلاق را به گونه‏ی كاهش داد كه به افزیش تمیل به طلاق منجر نشود؟
- چگونه سیاست‏هی فرهنگی و اقتصادی به افزیش نیاز به درآمد بیشتر بری تأمین خانواده، افزیش ساعات اشتغال و كاهش حضور فعال والدین در خانواده منجر شده است و چگونه می‏توان ین روند را به نفع مصلحت خانواده اصلاح نمود؟
- باتوجه به آن‏كه پیوندهی خانوادگی معلول احساس نیازهیی است كه زوجین را به هم پیوند می‏دهد و با توجه به آن‏كه پیشرفت‏هی تكنولوژی و تحولات اجتماعی و اقتصادی به كاهش نیازهی زوجین نسبت به یكدیگر منجر شده است، چگونه می‏توان زمینه‏هیی بری تقویت پیوندهی خانوادگی در عصر جدید باز جست؟
- نظریه دینی اقتدار و كنترل اقتدار در خانواده چیست و بدین منظور چه سیاستی تبیین شده است؟
- نظریه و راهبرد اسلام در كنترل خشونت‏هی خانوادگی و تضمین امنیت اجتماعی زنان چیست؟
- مشكلات نهاد مشاوره بری حضور فعال در حل معضلات خانوادگی چیست؟ ین مشكل تا چه حد ناشی از ضعف علمی مشاوران، تا چه حد ناشی از عدم توانیی مراجعان بری تأمین هزینه‏هی مشاوره، تا چه حد ناشی از ضعف فرهنگ مشاوره‏پذیری و تا چه حد ناشی از ضعف بنیان‏هی تئوریك علم مشاوره است؟
● خاتمه
حل مشكلات زن و خانواده مسلمان تنها در پرتو تلاش علمی اندیشمندان و یا مبنا قراردادن كتاب آسمانی و سیره نبوی امكان‏پذیر است؛ اما مراجعه به متون مقدس، ین بار، نه به معنی توقف بر فقه منصوص و یا اكتفا به احكام شرعی است كه توسط فقهی عظام استنباط می‏شود، بلكه لازم است با عبور از ین مرحله، در عین پذیرش آن، به فضی نظریه‏پردازی علمی قابل استناد به وحی پی نهیم و پیه‏هی محكمی بری سیاستگذاری و برنامه‏ریزی كلان مبتنی بر انگاره‏هی اسلامی بنا كنیم. ین حركت ارزشمند گرچه از پرسش‏گری و نقد انگاره‏هی موجود آغاز می‏شود؛ اما می‏تواند نگاه جامعه علمی را به سمت نگرشی نوین معطوف نمید؛ نگرشی كه هم زمان كارآمدی و حجیت را در دستور كار قرار می‏دهد وین بار، با رویكردی خانواده‏گرا، هم به حل معضلات اجتماعی می‏اندیشد و هم داعیه دفاع از زنان را در سر دارد. تنها با چنین رویكردی است كه می‏توان به اصلاح جامعه و حل مشكلات زنان امیدوار بود

والسلام
پی نوشت ها:
۱- ایران دخت؛ ش ۳۲ (تیر ۸۵)، ص ۴/
۲-استنلی كرتز؛ »پیان ازدواج در اسكاندیناوی«؛ ترجمه مریم رفیعی؛ حورأ. نیز ر.ك به: »ازدواج در اسكاندیناوی در حال مرگ است«؛ كیهان، ۸۵/۴/۱۹، ص ۱۵/
۳-البته ین سخن به معنی انكار تأثیرگذاری زمان و مكان در تغییر مصادیق نیست. تبدّل عناوین با تحقق شریط آن از مباحث پذیرفته شده در علم فقه است/
۴-نحل: ۹۷، نسأ: ۱۲۴، غافر: ۴۰، آل عمران: ۱۹۵/
۵-توبه: ۷۱ و ۷۲/
۶-احزاب: ۳۴/
۷-نور: ۲۳ و احزاب: ۵۸/
۸- محمد: ۱۹/
۹- احزاب: ۷۳
۱۰-كنزالعمال: ح ۴۵۳۱/
۱۱-وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۷۳۰۶، ۲۷۳۱۴ و نهج‏الفصاحه؛ ح ۲۴۸۱/
۱۲-تكویر: ۸. و نیز ر.ك به: جعفر سبحانی، فروغ ابدیت؛ ج ۱، ص ۴۸/
۱۳-نهج‏الفصاحه؛ ح ۱۴۷۷، ۱۵۲۰، ۱۷۲۸/
۱۴-ممتحنه: ۱۰/
۱۵-بحارالانوار؛ ج ۴، ص ۱۶۲، ح ۴.
۱۶-ر.ك: علامه امینی، فاطمْالزهرا(س)، ص ۹۴/
۱۷-آل‏عمران: ۴۲ - ۴۷/
۱۸-آل‏عمران: ۶۱/
۱۹-احزاب: ۳۳/
۲۰-لیلا اسدی؛ »بررسی نفقه زوجه و أقارب در حقوق انگلستان«؛ فصلنامه ندی صادق، ش ۲۴، صص ۶-۹. نیز ر.ك به: سعید محسنی؛ »نفقه زوجه در حقوق یران با مطالعه تطبیقی در حقوق فرانسه« پیان‏نامه كارشناسی ارشد، دانشگاه امام صادق(ع)/
۲۱-سند چهارمین كنفرانس جهانی زن؛ كار پیه عملی و اعلامیه پكن/
۲۲-وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۵۳۴۱/
۲۳- الكافی؛ ج ۵، ص ۵۰۷ و نیز ر.ك به: بحارالانوار؛ ج ۷۷، ح ۱۹۱ و نهج‏الفصاحه؛ ح ۲۸۹۲/
۲۴- وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۴۹۷۹ و ۲۴۹۵۴/
۲۵ -مستدرك‏الوسائل؛ ح ۱۷۹۳۳/
۲۶ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۷۵۵۷/
۲۷ -نهج‏الفصاحه؛ ح ۱۵۱۹/
۲۸ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۱۷۲۰/
۲۹ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۷۶۲۸ و ۲۷۳۷۷ و نهج‏الفصاحه؛ ح ۱۳۹۳/
۳۰ -نهج‏الفصاحه؛ ح ۲۶۱۷، ۳۱۳۷ و ۳۰۴۷/
۳۱ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۴۹۴۲، و نهج‏الفصاحه؛ ح ۲۶۱۵، ۲۲۳۷، ۱۵۳۵ و ۲۰۹۴/
۳۲ -نسأ: ۳۴/
۳۳ -بقره: ۸۳، ۱۸۰ و ۲۱۵، نسأ: ۳۶، انعام: ۱۵۱، اسرأ: ۲۳، لقمان: ۱۴ نیز رك به: مستدرك‏الوسائل؛ ح ۱۸۰۱۸ و وسائل الشیعه؛ ح ۲۷۶۶۵/
۳۴ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۷۷۰۵، ۲۷۶۰۷، ۲۷۶۷۲، و ۲۷۶۷۳/
۳۵ -مستدرك‏الوسائل؛ ح ۱۷۹۰۸/
۳۶ -مستدرك الوسائل؛ ح ۸۱۱۹ و نهج‏الفصاحه؛ ح ۲۶۲۵/
۳۷ -نسأ: ۱۹
۳۸ -نهج‏الفصاحه؛ ح ۲۴۱۷ و الكافی؛ ج ۵، ص ۶۷، و نیز وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۷۸۱۴ و ۲۷۶۰۱/
۳۹ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۵۳۰۰ و نهج‏الفصاحه؛ ح ۸۸۱/
۴۰ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۵۴۵۷/
۴۱ -ماوئل كاستلز؛ عصر اطلاعات؛ ج ۲، ص ۱۸۰/
۴۲ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۴۹۰۱/
۴۳ -همان؛ ح ۲۴۹۰۲ و ۲۴۹۱۴/
۴۴ -همان؛ ح ۲۴۹۱۵، ۲۵۳۱۸/
۴۵ -بقره: ۲۶۸/
۴۶ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۴۹۸۴، ۲۴۹۸۳ و ۲۴۹۸۶/
۴۷ -همان؛ ح ۲۴۹۹۶ و نهج‏الفصاحه؛ ح ۷۸۲/
۴۸ -نسأ: ۳۴/
۴۹ -بحارالانوار؛ ج ۷۷، ص ۳۵۵ وسائل‏الشیعه، ح ۲۷۸۱۴/
۵۰ -تهذیب‏الاحكام؛ ح ۱۵۹۷/
۵۱ -مستدرك‏الوسائل؛ ح ۹۹۵۹ و ۳۰۵۷/
۵۲ -نهج‏الفصاحه؛ ح ۲۷۷۸ و وسائل‏الشیعه، ح ۲۵۳۱۵ و ۲۵۳۵۴/
۵۳ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۸۵۹۷ نهج‏الفصاحه؛ ح ۲۲۶، بحارالانوار؛ ج ۷۶، ص ۳۳۴، ح ۱/
۵۴ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۸۵۹۸ نهج‏الفصاحه؛ ح ۱۳۸۹، ۷۵ و ۱۳۹۰/
۵۵ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۵۴۶۳ و ۲۴۹۵۷/
۵۶ -نهج‏الفصاحه؛ ح ۲۸، ح ۲۶۲۸ و وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۵۳۲۳/
۵۷ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۷۸۷۴/
۵۸ -نسأ: ۳۵/
۵۹ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۷۸۷۹ و ۲۸۵۹۸/
۶۰ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۸۵۹۸/
۶۱ -مستدرك‏الوسائل؛ ح ۱۵۱۱۰/
۶۲ -نهج‏الفصاحه؛ ح ۲۱۶۵ و ۶۲۱ و وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۴۹۳۰/
۶۳ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۵۰۷۳، ۲۵۰۷۴ و ۲۵۰۷۸/
۶۴ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۷۷۷۴ و نهج‏الفصاحه؛ ح ۲۶۳۰/
۶۵ -بحارالانوار؛ ج ۷۴، ص ۳۸۹، ح ۲/
۶۶ -بقه: ۲۷، رعد: ۲۷، نهج‏الفصاحه؛ ح ۱۶۹۰، مستدرك‏الوسائل؛ ح ۱۰۳۶۵/
۶۷ -مستدرك‏الوسائل؛ ح ۱۷۹۰۸ و ۸۱۱۹/
۶۸ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۷۸۱۴ و ۲۷۸۰۸
۶۹ -وسائل‏الشیعه؛ ج ۲۵۰۱۹، نهج‏الفصاحه؛ ح ۱۰۹۶/
۷۰ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۷۳۷۵ و ۳۷۳۷۹/
۷۱ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۷۵۴۴ و ۲۷۶۲۳؛ نهج‏الفصاحه، ح ۱۱۰۸/
۷۲ -همان؛ ح ۲۷۶۲۷/
۷۳ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۵۴۰۵، ۲۵۴۰۸، ۲۵۴۱۰، ۲۵۴۱۸، ۲۵۱۵۴ و ۲۵۵۳/
۷۴ -وسائل‏الشیعه، ح ۲۷۵۸۱/
۷۵ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۵۲۳۳/
۷۶ -نهج‏الفصاحه؛ ح ۱۳۹۳/
۷۷ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۷۶۲۳/
۷۸ ا-لكافی؛ ج ۶، ص ۴۷/
۷۹ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۵۱۵۹، ۲۵۱۵۸، ۲۵۱۵۷، ۲۵۱۶۴، ۲۵۱۶۱ و ۲۵۳۵۴/
۸۰ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۵۱۸۱ و ۲۵۱۸۷/
۸۱ -نهج‏الفصاحه؛ ح ۴۷۸، ۲۰۴۵ و ۱۵۱۹ و وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۵۴۱۸، ۲۵۳۱۰ و ۲۵۲۸۸.
۸۲ -انتقاد از كلیت جبر سازمانی و تكنولوژیك البته نبید به معنی نادیده گرفتن تأثیرات قهری گذار از شریط سابق به شریط جدید تلقی شود؛ بنابرین می‏توان تأثیرات شهرنشیتی، مدرنیسم و تكنولوژی‏هی جدید را پذیرفت؛ اما پرسش اصلی در دو ناحیه است: اول آن‏كه ین تأثیرات جزئی‏اند یا در تمام عرصه‏هی حیات و به طور حداكثری و دوم آن‏كه ین تأثیرات از نوع مقتضی (زمینه‏ساز) است یا علّت تامه/
منبع : دفتر مطالعات و تحقیقات زنان