جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

مکافات عمل - BOOMERANG


مکافات عمل - BOOMERANG
سال تولید : ۱۹۹۲
کشور تولیدکننده : امریکا
محصول : پارامونت
کارگردان : رجینالد هودلین
فیلمنامه‌نویس : باری و. بلاوستاین و دیوید شفلید، بر مبنای داستانی نوشتهٔ ادی مورفی
فیلمبردار : وودی اومنز
آهنگساز(موسیقی متن) : مارکس میلر
هنرپیشگان : ادی مورفی، رابین گیونز، هالی بری، دیوید آلن گریر، مارتین لارنس، گریس جونز، جفری هولدر و کریس راک
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۸ دقیقه


ـ ̎مارکوس گراهام̎ (مورفی)، مدیر بازاریابی یک شرکت بزرگ لوازم آرایش نیویورکی به محبوبیتش نزد زنان می‌بالد، اما دیری نگذشته که با ادغام شرکتش در یک شرکت فرانسوی رقیب، ̎مارکوس̎ هماورد خود را در شکل و شمایل ̎جاکلین̎ (گیونز)، که حالا رئیس او شده، باز می‌یابد. ̎ آنجلا ̎ (بری)، مدیر هنری شرکت که به شدت نسبت به رابطهٔ ̎مارکوس̎ و ̎جاکلین̎ حساس شده، به ̎جالکین̎ هشدار می‌دهد که نوع رابطه‌اش با ̎مارکوس̎، به زندگی حرفه‌ای ̎مارکوس̎ لطمه می‌زند. در تعطیلات، ̎مارکوس̎ سری به کلاسی می‌زند که ̎ آنجلا ̎ برای بچه‌های محلی تشکیل داده و کارهای هنری به آنان یاد می‌دهد. رابطهٔ آن دو صمیمی‌تر می‌شود. از طرف دیگر ̎جرارد̎ (گریر)، دوست ̎مارکوس̎ که به ̎ آنجلا ̎ توصیه می‌کند از ادامهٔ رابطه با مردی مثل ̎مارکوس̎ خودداری کند. از طرف دیگر ̎مارکوس̎ هنوز احساس می‌کند که به ̎جاکلین̎ کشش دارد. ̎ آنجلا ̎ سرانجام رابطهٔ خود را با ̎مارکوس̎ قطع می‌کند و شغل پردرآمدی در یک شرکت لوازم آرایش دیگر گیر می‌آورد. اما ̎مارکوس̎ هرچه بیشتر به رابطه‌اش با ̎جاکلین̎ ادامه می‌دهد، بیشتر متوجهٔ علاقه‌اش به ̎ آنجلا ̎ می‌شود. ابتدا ̎ آنجلا ̎ حاضر به دیدن ̎مارکوس̎ نیست ولی دست آخر تسلیم می‌شود و بدین ترتیب آغاز یک زندگی مشترک پر جنگ و دعوا را تضمین می‌کند.
ـ لوازم آرایش، خانه‌های شیک منهتن، لباس‌های جورواجور بازیگران، و صحنه‌های داخلی ظاهر فریب، همه در فیلمی جمع شده‌اند که بی‌تردید یادآور صفحه‌های آگهی مجله‌های گلاسه و پر رنگ و لعاب است؛ صفحه‌هائی که با ورود مورفی با ژاکتی شیک و قرمز رنگ آغاز می‌شوند. و همهٔ شخصیت‌های مؤنث فیلم برابر او تسلیم می‌شوند تا شخصیت از خود راضی او تا پایان فیلم، مغرور و مجذوب بماند؛ هرچند فیلمنامه با این هدف که ̎من̎ نهفتهٔ او را به نمایش بگذارد، نوشته شده است. هودلین به جذابیت‌های ظاهری ستارگان و ̎شیک شدن̎ فیلم دامن زده است. اما مورفی یک قهرمان همدرد طلب جلوه نمی‌کند و تماشاگر را مجذوب و درگیر با حوادث فیلم نمی‌سازد. علاوه بر این، طرح داستانی ناگیرای فیلم، تدوین بی‌سلیقهٔ آن (کار ارل واتسن) و ضعف فیلمنامه در پرداخت طعنه‌آمیز دنیای پر زرق و برق ̎مارکوس̎، وضع را از این همه بدتر می‌کند. در نتیجه، مورفی برا تلطیف این ویرانی، به کمدی رفنار متوسل می‌شود و آنچه به عنوان نکتهٔ برجسته و پررنگ فیلم باقی می‌ماند، تصویر کردن سفیدپوستان در قالب آدم‌های احمق و بی‌اهمیت است.