چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
دلیلی برای دوباره ساخته شدن وجود نداشت
مهراب قاسمخانی که نام او در میان نویسندگان سریالهای مدیری همیشه حضور دارد، با اشاره به این مطلب که هر طرح دیگری را میشد به جای مرد ۲هزار چهره ساخت، میگوید: «به نظر من اصلا دلیلی نداشت که مرد ۲هزار چهره ساخته شود، چون مسعود شصتچی تمام حرفهایی را که داشت، در مرد هزار چهره گفته بود و حرفی جدید برای گفتن نداشت. مرد ۲هزار چهره ماحصل تصمیم گروه بود و مهمترین دلیل ساخته شدن این سریال ریسک نکردن دستاندرکاران برای جذب مخاطب است وگرنه طرحها و پیشنهادهای زیادی داشتیم که میتوانست خیلی بهتر از مرد ۲هزارچهره از آب درآید».
● مسعود شصتچی را دوست ندارم
قاسمخانی در ادامه اشاره میکند: «قصد داشتیم برخی از موقعیتهایی که در این سری به نمایش درآمد را در سری اول به نمایش بگذاریم مثل قسمتهای مهران مدیری و فوتبال، ولی حجم سری اول، این اجازه را به ما نداد و در سری دوم این کار صورت گرفت اما به طور کلی این شخصیت حرف جدیدی برای گفتن نداشت اگرچه شاید اگر کمی درستتر پرداخت میشد، میتوانست بهتر باشد اما در هر حال مسعود شصتچی کاراکتر مورد علاقهام نیست. در کار طنز، کاراکتری برای من جذابیت دارد که فاعل باشد در حالی که این شخصیت حتی در موقعیتهایی که قرار میگیرد به خواست خودش نیست یا اینکه باید شخصیتی باشد که ما به ریاکشنها یا موقعیتهایی که در آن گرفتار میشود بخندیم که مسعود شصتچی این خصوصیات را هم ندارد و در مجموع کاراکتری نیست که دوست داشته باشم راجع به او بنویسم، به همین دلیل وسط پروژه از مجموعه جدا شدم و از همان چند قسمتی هم که نوشتم راضی نیستم».
● پایانی متفاوت که ساخته نشد
نویسنده مرد ۲هزار چهره اگر چه به گفته خودش به دلیل بازتابهای مختلفی که به او انتقال داده شده، نتوانسته به یک برآورد درست از میزان موفقیت این سریال در بین مخاطب برسد، درباره پایانی که برای این سریال در نظر گرفته شده بود، میگوید: «سال گذشته واقعا دوست داشتیم آخر داستان کاملا باز باشد و یک آدم کلاهبردار که طبق فرمولهای تلویزیون باید به سزای اعمالش برسد را در موقعیتی طنز قرار دادیم تا سریال را شاد تمام کنیم و در نهایت مسعود شصتچی را در موقعیتی قرار دادیم که این باور برای مخاطب بهوجود آمد که این داستان کماکان ادامه دارد و این شخصیت میتواند در هر موقعیت و شخصیت دیگری ظاهر شود. امسال وقتی قرار شد مرد ۲هزار چهره ساخته شود، از همان جایی شروع کردیم که سال گذشته تمام شده بود و برای قصه پایانبندی دیگری را در نظر داشتیم که اتفاقا این پایانبندی را بسیار دوست داشتم و از این قرار بود؛ شصتچی در موقعیت آخر با زنی برخورد میکند که او نیز از بدو تولد اشتباه گرفته شده و یک زن هزار چهره بود، این دو با هم آشنا میشوند و به هم قول میدهند که بعد از آزادیشان از زندان با هم ازدواج کنند و قرار بود ۲ تا ۳ قسمت هم به زندگی زن پرداخته شود ولی متأسفانه به دلیل کمبود وقت نتوانستیم این پایان را بسازیم و در نهایت تصمیم بر آن شد که مسعود شصتچی در بدترین جای ممکن قرار گرفته و در موقعیتی باشد که به قول معروف بدترین حالت ممکن است. به همین خاطر او را به برره فرستادیم».
● حضور شصتچی در برره باخت کامل است
قاسمخانی با اشاره به این مطلب که هدف از قرار دادن شصتچی در برره ادامه این سریال در برره نیست، ادامه میدهد: «نیت ما از اینکه شصتچی را به برره فرستادیم به هیچوجه این نبود که اگر قرار باشد داستان ادامه پیدا کند، حوادث در برره اتفاق بیفتد بلکه فقط میخواستیم شصتچی را به جایی بفرستیم که بدتر از آن وجود ندارد و اصلا نباید به این مسأله حتی فکر کرد که مسعود شصتچی در برره باشد. جای او در برره نیست چرا که این شخصیت در شهری مثل برره که تمام ساکنان آن شخصیتهای مستقل و فاعلی هستند که به نوعی داستان را پیش میبرند دیده نمیشود و اگر قرار باشد روزی این طرح ساخته شود به صراحت عنوان میکنم که حضور مسعود شصتچی در برره باخت کامل است».
● نباید دروغ بگوییم
هادی کاظمی بازیگر سریال مرد هزار چهره که تا پیش از این تجربه همکاری زیادی با مهران مدیری داشته و اینبار با حضوری متفاوت، کار با مدیری را تجربه کرد، درباره اینکه ضرورتی برای ساخته شدن مرد ۲هزار چهره احساس میشد یا نه، میگوید: «هر چند در ایام عید به دلیل مشغله، خیلی مخاطب این سریال نبودم ولی به هر حال تجربه ثابت کرده، قسمت دوم هر کاری به قوت قسمت اول نیست چرا که تعلیقها و تازگی و جذابیتی که در سری اول وجود دارد معمولا در سریهای بعدی تکرار نمیشود و این قضیه به مقدار زیادی از کیفیت کار میکاهد. مرد ۲هزار چهره نیز با توجه به اینکه در زمان کمی ساخته شد و همه ما میدیدیم که با چه حجم زیاد و فشار بالایی دارد این کار ساخته میشود ولی مجبور بودیم ادامه بدهیم و همین زمان کم موجب شد بسیاری از کارهایی که میتوانستیم انجام دهیم را حذف کنیم. به عنوان بازیگر، کاری به سیاستگذاریها ندارم ولی سری دوم هر سریالی باید این حس غیرقابل پیشبینی بودن را به وجود بیاورد که قابل دیدن باشد. باید کاری کند که مخاطب جا بخورد و در تعلیق باشد اما در مرد ۲هزار چهره این غافلگیری وجود نداشت، بهطور مثال در سریال کلاهقرمزی که امسال پخش شد، ویژگی و نوآوری خاصی دیده نمیشد اما همین اضافه کردن عروسکهای جدید موجب شد غافلگیریای که از آن یاد میکنیم به وجود بیاید. در ساخت سری دوم باید به این نکته بسیار توجه کرد که مهمترین عاملی که میتواند آن را جذاب کند، فضای تازه و غیرقابل پیشبینی و جذابی است که به وجود میآید و خب نباید دروغ بگوییم، مرد ۲هزار چهره هیچکدام از اینها را نداشت و نتوانست مثل سری اول باشد».
● نقش کوتاه و بداههسازی
کاظمی میافزاید: «برای بازی در این سریال، کار با مهران مدیری به دلیل دوستی و همکاری باسابقهای که با او دارم در اولویت بود ولی به طور کلی چیزی که برای نقش من نوشته شده بود خیلی تخت و بدون پیچیدگی بود و هیچ بازی خاصی نداشت. البته همه بازیگرها اینطور بودند و شخصیتها آنطور که باید، پرداخته نشده بودند. یک سری از نقشها به صورت بالقوه دارای ویژگیهایی هستند که اگر هنرپیشه همانها را بازی کند از پس نقش برآمده ولی برخی از نقشها باید چیزی به آن اضافه کنی که این مساله، کار را مشکل میکند. در سریال مرد دوهزار چهره همه شخصیتها این مشکل را داشتند و چیز زیادی برای آنها نوشته نشده و شخصیتپردازی درستی صورت نگرفته بود اما در نهایت قرار نبود که برای ایفای نقش هر کاری دوست داشته باشیم انجام دهیم».وی درباره بداههکاری در این سریال میگوید: «در کارهایی که با مهران مدیری انجام دادهام همیشه این تعامل وجود داشته که راجع به نقش، آزمون و خطا داشته باشیم تا در نهایت به ایدهای برسیم و کار خوبی ارائه کرده باشیم. در کارهایی که فرصت کمتری دارند این تعامل بیشتر است و مدیری همیشه این اطمینان را به بازیگر میدهد که میتواند از پس نقش برآید اما برخلاف خیلی از کارهای کمدی که کارگردان، آزادی عمل تام به بازیگر میدهد و کارگردان و بازیگردان خیلی صاحبنظر نیستند ولی در کارهای مدیری اینطور نیست. همیشه حواسش به همه چیز هست و اگر هم خطایی بوده به خاطر فرصت کم است نه بداههکاری».
● سختگیری معنا ندارد
بازیگر سریال مرد دوهزار چهره ادامه میدهد: «مدیری از دوستان من است و ما بهعنوان گروه شناخته شدهایم ولی بهطور کلی به این مساله اعتقاد ندارم که قبول نقشهایی از این دست، به کار و سابقه کاری هنرپیشه لطمه میزند. از سال ۷۵ که به صورت حرفهای کار کردم خیلی از نقشهایی که به من پیشنهاد میشد را به خاطر ایدهالگرا بودن و برای اینکه مبادا به سابقهام لطمه بزند رد میکردم اما در نهایت از بازخوردهایی که دیدم، به این نتیجه رسیدم که به قول معروف «از دل برود هر آنکه از دیده برفت» اگر دیده نشوی فراموش میشوی. اینجا بود که اهمیت سختگیری و انتخاب کاری از بین رفت و حالا به جایی رسیدهام که به کوتاهی یا بلندی نقش توجه نمیکنم. مهم حضور داشتن است».
● کار با مدیری برایم مهم بود
فلور نظری، نخستین همکاریاش با مهران مدیری را در مرد ۲هزار چهره تجربه کرد. او که به گفته خودش فکر، نوع طنز و کارگردانی مدیری را بسیار میپسندد درباره حضورش در این سریال میگوید: «همیشه مترصد این فرصت بودم که بتوانم با مهران مدیری همکاری داشته باشم ولی در طول این ۱۲ سال که بهطور جدی کار میکنم، این امکان فراهم نشده بود. سال گذشته نیز زمان پخش مرد هزار چهره در سفر خارجی بودم و هیچکدام از قسمتهای این سریال را ندیدم. زمانی که برای حضور در مرد ۲هزار چهره انتخاب شدم هیچ ذهنیتی راجع به مسعود شصتچی نداشتم ولی با توضیحاتی که دوستان دادند یک شمای کلی از کار و فضای سریال دستگیرم شد و بلافاصله بعد از عقد قرارداد شروع به کار کردیم».وی ادامه میدهد: «فکر مدیری و نوع کارگردانی و طنزی که دارد برایم جذاب است و میپسندم. مهمترین نکته در همکاری با مدیری این است که خودش بازیگر است و بازیگرها را درک میکند. اینکه بتوانی آن احترام و آرامشی را که برای ایفای نقش به آن احتیاج داری، داشته باشی مهمترین حسن یک کارگردان است که خوشبختانه در کار با مدیری این مساله بسیار پررنگ بود. در تمام طول کار با او اذیت نشدم. صرفا به دلیل علاقهای که به همکاری با مدیری داشتم این کار را قبول کردم و با توجه به مجموعه شرایطی که وجود داشت این برایم ارزشمند بود که با مدیری کار کرده باشم».
● مدیری باید پاسخگو باشد
نظری درباره تجربه همکاریاش با مدیری میگوید: «بزرگترین حسن کار کردن با مدیری این است که میداند دارد چکار میکند. همه چیز حساب شده است و مانند برخی از کارگردانان که با سردرگمیهایشان کلافهات میکنند، نیست و این را میدانم که هیچ کاری را بدون علت نمیکند اما درباره ضعفهایی که در کار داشته خودش باید پاسخگو باشد. من به دلیل درگیری بهخاطر بازی در این مجموعه به دیگر داستانها اشراف کامل نداشتم ضمن اینکه درباره من این مساله نیز وجود داشت که مرد هزار چهره را ندیده بودم که میتوانست برای من ذهنیت به وجود بیاورد. به هرحال این سریال باید ساخته میشد و روی آنتن میرفت به همین دلیل ممکن است برخی قسمتها سرسری گرفته شده باشند ولی در مقایسه با کارهایی از این قبیل خیلی بهتر بود، ولی به طور کلی میتوانست بهتر باشد و متنهای بهتری داشته باشد که این اتفاق نیفتاد».
● طنز سطح بالا
وی ادامه میدهد: نوع طنز مدیری سطح بالاست و تا چند سال دیگر حتما جا میافتد. این جسارتی که در بیان مسائل دارد بسیار ارزشمند است و از همه اینها مهمتر اینکه نزدیک به ۹۰ درصد مردم از این سریال راضی بودند. ما برای مردم کار میکنیم و نمیتوانیم بگوییم سلیقه پایینی دارندیا اینکه درک درستی از طنز ندارند. مردم نظرشان را میگویند و از هیچ چیزی در بیان نظرشان ابا ندارند. همینکه در سطح معمول همه از این سریال راضی بودند نشاندهنده این است که مردم کارهای مدیری را دوست دارند و با آن ارتباط برقرار میکنند.
● کافی است بازیگر باشی
بیوک میرزایی اگرچه تا قبل از این، تجربه همکاری با مهران مدیری را داشته است ولی مرد ۲هزار چهره نخستین کاری است که در مقام کارگردان و بازیگر با هم تجربه کردهاند. تجربهای که میرزایی اذعان میکند تجربه خوبی بوده چرا که مدیری به کارش مسلط است و این توانایی را دارد که بتواند از امکانات و تواناییهای بازیگر به نحو احسن استفاده کرده و میداند که از کار و بازیگر چه میخواهد، به همین دلیل در راستای مواردی که در نظر دارد حرکت میکند. او درباره تجربه کار طنز میگوید: «اگر بازیگر باشی طنز یا تراژدی فرقی ندارد. مهم این است که جستوجو کنی و با بررسیهایی که انجام میدهی به این نتیجه برسی که از پس نقش برمیآیی. برای بازی باید الفبای آن را دانست و عناصر رسیدن به نقش را رعایت کرد، در این صورت است که به حالت فرقی ندارد که چه نقشی را بازی میکنی ولی یک نکته قابل تامل است که برخی از کارهای طنز با متن هستند و بازیگر موظف است که به متن وفادار باشد ولی متاسفانه جدیدا باب شده که برخی از کارها یا متن ندارند یا خلاصه متن دارند و با شمای کلیای که از نقش به بازیگر میدهند انتظار بازی از بازیگر دارند و به قولی به بداههکاری معتقدند، هرچند نفس کار طنز با بداهه بیگانه نیست ولی این قضیه و کنترل آن به توانایی کارگردان بستگی دارد. اگر کارگردان، بازیگر و کار را بشناسد و بداند که شرایط چه چیزی را ایجاب میکند و به اقتضای شرایط از تواناییهای بازیگران استفاده کند، بداهه نهتنها به کار ضربه نمیزند که حتی آن را جذابتر هم میکند».وی میافزاید:«نقشی که در سریال مرد ۲هزار چهره ایفا کردم میدانی برای بداهه نداشت و نقش هم خیلی پیچیده و دستنیافتنی نبود. مدیری به من اعتماد کرد و به همین خاطر پذیرفته بودیم که چطور با هم همکاری کنیم. من میدانستم که نقش از من چه میخواهد و مدیری هم به توانایی من اشراف داشت. هرچند کار شتابزده و با فرصت کمی انجام شد ولی فکر میکنم ماحصل آن قابل قبول بوده و با استقبال مواجه شد».
منبع : سایت تحلیلی خبری عصر ایران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست