شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

گفتمان اسلام سیاسی


گفتمان اسلام سیاسی
اسلام سیاسی یک ایدئولوژی سیاسی است که با قرائتی تماماً سیاسی از اسلام ایجاد حکومت اسلامی را در صدر خواسته های خود قرار داده است. این خواسته در دهه ۲۰ شمسی در ایران و تقریباً در همین زمان در برخی دیگر از کشورهای اسلامی مطرح شد. اسلام سیاسی در ایران در چالشی سخت و طولانی نگرش های رقیب را پشت سر گذاشت و با به زیر کشیدن سلطنت پهلوی قدرت و حکومت را در اختیار گرفت.
این کتاب فرآیند پیدایش و تحول اسلام سیاسی ایرانی را بررسی کرده است. در میان نظریه ها و چارچوب هایی که برای بررسی ایدئولوژی های سیاسی ارائه شده اند نظریه گفتمانی لاکلا و موف که از بسط نظریه هژمونی گرامشی و تحلیل سازوکارهای پیچیده قدرت در اندیشه فوکو پدید آمده از قابلیت بالایی در تحلیل فرآیند ظهور و افول گفتمان ها و به عبارتی ایدئولوژی های سیاسی برخوردار است. این کتاب کوشیده است با تکیه بر این نظریه فرآیند ظهور و استقرار اسلام سیاسی در ایران را بررسی کرده و علاوه بر این چالش های پیش روی آن را تحلیل کند. کاربرد این نظریه مستلزم نوعی نگاه فراگفتمانی و نسبتاً بی طرفانه در بررسی ایدئولوژی های سیاسی است که مولف کوشیده است بدان وفادار بماند. نگاه مذکور با خارج کردن محقق و خواننده از فضای ایدئولوژی امکان اندیشیدن دوباره به آن را فراهم می کند و با قدسیت زدایی از ایدئولوژی ها و حکومت ها راه را بر نقد و بازسازی آنها می گشاید.
این نظریه از یک سو تاکید می کند که اداره جامعه پیچیده کنونی جز با تکیه بر نظریه ها و گفتمان های سیاسی امکان پذیر نیست و از سوی دیگر نقد و بازسازی دائمی را به دلیل خصلت پویا و متحول جامعه معاصر برای تداوم هژمونی گفتمان ها و ایدئولوژی ها ضروری می شمارد. اصولاً ایدئولوژی های سیاسی بعد از استقرار چنان عینی و طبیعی جلوه می کنند یا در مواقعی چنان قدسی به نظر می رسند که راه را بر هرگونه نقد و بازسازی می بندند و همین امر آنان را در سامان دادن جامعه پویا و پیچیده مدرن دچار مشکل ساخته و به وادی زوال سوق می دهد. چنین بررسی هایی می تواند ماهیت سیاسی و منازعه آمیز ایدئولوژی های سیاسی را برملا کرده و راه های توسعه و امکان های نهفته بازسازی را پیش روی طراحان و نظریه پردازان قرار دهد. از این منظر اسلام سیاسی همچون هر ایدئولوژی سیاسی دیگر با چالش های متنوعی در حوزه نظر و عمل روبه رو است که مولف کوشیده است به اجمال آنان را توضیح دهد. در این ارتباط چالش های نظری و عملی اسلام سیاسی بررسی شده اند.
در عرصه نظری به ظهور نظریه ها و گفتمان های رقیب اشاره شده است. اصولاً پیچیدگی و تکثر جامعه مدرن مستلزم تولید نظریه ها و ایدئولوژی های سیاسی است که همواره نظریه ها و ایدئولوژی های مسلط را به چالش کشیده و آن را به پاسخگویی و بازسازی های نظری فرامی خوانند. در این شرایط توسل به طرد و انسداد فضای نظری راهگشای گفتمان مسلط نیست چرا که موجبات دور شدن از واقعیت های اجتماعی را فراهم کرده و راه را بر شناخت آسیب ها و مشکلات می بندد و با ایجاد نوعی فضای تخیلی گفتمان مسلط را در توهمی مرگ آور گرفتار می سازد. از این منظر تقویت هژمونی گفتمانی و توسعه سیاست و قدرت محصول تاملات نظری و بازسازی های مداوم گفتمانی است. در عرصه عملی نیز اشاره شده است که گفتمان های سیاسی با چالش های بسیاری در ساماندهی جامعه پیچیده مدرن روبه رو هستند و آنچه تاریخ مصرف آنان را در عرصه سیاست تعیین می کند موفقیت عملی آنان در مدیریت اجتماعی و تحقق آرمان ها و وعده ها است. در واقع موفقیت و تداوم ایدئولوژی های سیاسی نه محصول اعتبار و وثاقت گزاره های آنان که نتیجه ساماندهی موفق جامعه است و از این منظر ناکامی در مدیریت جامعه مرگ گفتمان های سیاسی را رقم خواهد زد. بنابراین اسلام سیاسی نیز چون هر گفتمان دیگری به موفقیت و کارآمدی در عرصه مدیریت اجتماعی به عنوان عنصر حیاتی تداوم هژمونی سیاسی نیازمند است.

سید محمد علی حسینی زاده
نویسنده کتاب
منبع : روزنامه اعتماد