سه شنبه, ۲۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 11 February, 2025
مجله ویستا
چند دقیقه تا ساعت سقوط
جرج بوش برای پیروزی در عراق، خواستار یك حركت شد، آیا او با این كار در پی تحكیم شكست است؟
پس از این همه هزینه و خونریزی در این جنگ تاكنون بیش از ۳ هزار سرباز آمریكایی كشته شده و بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار هزینه مالی دربرداشته است. اكثر نیروهای آمریكا مستقر در عراق قطع امید كرده و خواهان بازگشت به كشورشان هستند، اما جرج بوش هنوز امیدوار است؛ او متقاعد شده كه پیروزی نه تنها ممكن است، بلكه واجب میباشد و خاورمیانه با دموكراسی مزیّن خواهد شد.
بوش در سخنرانی تلویزیونی دهم ژانویه خود اعلام كرد كه او بیش از ۲۰ هزار سرباز دیگر كه عموماً برای كمك به نیروهای عراقی و برای برقراری امنیت بغداد میباشد، به عراق اعزام خواهد كرد. از این تعداد ۴ هزار نیرو به استان آشوبزده <انبار> اعزام خواهند شد. واحدهای ارتش آمریكا در درون نیروهای امنیتی عراق برای رهایی ساكنین محل از وجود گروههای مسلح قرار خواهند گرفت. تلاش ارتش نوین عراق با اقدامات اقتصادی، سیاسی و دیپلماتیك تقویت خواهد شد. به افسران و مقامات آمریكا برای هزینه كردن پول بیشتر اختیارات بیشتری داده شده است. هماهنگكننده سازندگی در بغداد تعیین خواهد شد و از <مالكی> نخستوزیر عراق نیز خواسته خواهد شد كه یك سری اقدامات سیاسی را تنظیم كند.
در همین حال بوش پیشنهاد گروه بیطرف جیمز بیكر و همیلتون را كه خواستار نزدیكی به ایران و سوریه برای حل بحران عراق شده بود رد كرد. به جای آن، او این كشورها را متهم به تشدید خشونت در عراق كرد. بوش همچنین دستور داد تا ناو هواپیمابر حملهكننده گروهی و موشكهای ضد هوایی پاتریوت به خاورمیانه ارسال شود. بوش در سخنان سال نو مسیحی خود گفت؛ درباره عراق اشتباه كرده و پذیرفت كه آمریكاییهای بیشتری در این كشور خواهند مرد و تاكید كرد كه مردم نباید انتظار <برگزاری مراسم تسلیم شدن در میدان جنگ> را داشته باشند؛ زیرا هنوز جنگ عراق بخشی از <مبارزه قاطع ایدئولوژیك دوران ماست> و شكست در این جنگ، فاجعه به بار میآورد؛ سقوط دولت عراق، منجر به كشتارجمعی در اندازههای غیرقابل تصور، تقویت اسلام تندرو در سراسر خاورمیانه، خطرناك برای دولتهای میانهرو، مأمنی برای تروریستها و ایران نیز به ساخت بمب هستهای مشغول خواهد شد.
بوش برای دوچندان كردن تلاشهای جنگ در حال حاضر تنهاست. ژنرال ابیزید، فرمانده مركزی كه استراتژی آمریكا در عراق و افغانستان را زیرنظر داشت، دو ماه پیش با سیاست اعزام نیروی بیشتر به عراق مخالفت كرد. وی كه در سنای آمریكا سخن میگفت، اعلام كرد؛ اعزام ۲۰ هزار نیروی دیگر به عراق تنها تاثیر موقتی بر امنیت خواهد داشت، ضمن اینكه این امر منجر به این میشود كه نیروهای عراق دیرتر كنترل كشور را به دست بگیرند. اگر این اقدام طولانی شود فشار بیشتری به نیروهای زمینی آمریكا وارد خواهد شد.
بوش همواره دم از احترام گذاشتن به فرماندهانش میزد، اما این بار او به مشورتهای آنها توجهی نكرد. به جای آن، او ژنرال ابیزید را بركنار كرد و شخصیتهای كلیدی تیم خود در عراق را تغییر داد. <ژنرال جای كیسی> فرمانده ارتش در عراق، به فرماندهی ستاد ارتش ارتقاء مقام یافت و <خلیل زاد> سفیر آمریكا در عراق به عنوان نماینده آمریكا در سازمان ملل متحد منصوب شد.
جرج بوش نظرات كمیسیون جیمز بیكر، وزیر خارجه اسبق كه خواستار عقبنشینی مدیریت شده نیروهای آمریكا از عراق شده بود را نادیده گرفت و به جای آن اعزام نیروی بیشتر راكه به پیشنهاد موسسه آمریكایی اینترپرایزارایه شده وژنرال جك كین هم از آن حمایت كرده بود، در دستور كار قرار داد. ژنرال كین همان كسی است كه در پشت صحنه از تدوین گزارش <انتخاب پیروزی> در عراق حمایت میكند. عنوان این گزارش <طرحی برای موفقیت در عراق> نوشته فردریك گاكان، كارشناس نظامی میباشد كه در پنج ژانویه منتشر شد. وی در این گزارش خواستار اعزام نیروی بیشتر تا سقف ۳۵ هزار نفر شده است. گاكان در این نوشته، امنیت را پیشزمینه راهحل سیاسی میداند و نه برعكس. او معتقد است؛ تنها با برقراری امنیت معتبر میتوان ملیشیاها را از پا درآورد.
هدف اصلی
آمریكاییها از مدتها پیش، استراتژی <اسپات اویل> یعنی برقراری ثبات در یك نقطه و سپس گسترش آن را دنبال میكردند. این سیاست در برخی مناطق به ویژه مناطق روستایی شهرها پاسخ داد. جایی كه آمریكاییها میتوانستند نظارت داشته و روسای قبایل نیز میدانستند چه تحولی در پیش است، اما در بغداد هر آرامشی موقتی است. در تابستان گذشته عملیات مشتركی بین نیروهای عراق و آمریكا تحت نام <با هم به جلو> در بغداد انجام گرفت، اما چیزی از پایان این عملیات نگذشته بود كه سیر بدترین كشتارها توسط ستیزهجویان همه شهر را فراگرفت.
حالا هم نوبت استراتژی نیروهای عمل كننده سریع رسیده است.
ژنرال كین پیشبینی كرده است؛ <این سیاست كاملاً با سیاست گذشته متفاوت است.> او میگوید: درگذشته نیروهای آمریكا و عراق سیاست سه مرحلهای <پاكسازی، حفظ و ساختن> را دنبال میكردند. آنها میتوانستند ستیزهجویان را از برخی مناطق بغداد بیرون برانند، اما نیروهای آمریكا كم بودند و عراقیها نیز توان حفظ مناطق پاكسازی شده را نداشتند، چه برسد به ساختن آن. وی افزود: قولهایی كه برای تامین نیروی بیشتر داده شده، در صورت عملی شدن آن، پنج تیپ به چهار تیپ فعلی بغداد افزوده خواهد شد و گذشته از آن ۱۸ تیپ كوچكتر عراقی نیز وارد عمل میشود. این بار نه تنها نیروها مناطق را از وجود ستیزهجویان پاكسازی میكنند، بلكه از نزدیك توسعه اقتصاد را نظارت خواهند كرد. اگر این سیاست معقول در سال ۲۰۰۳ اجرا میشد، آمریكاییها هم اكنون با مشكلات فعلی دست به گریبان نبودند. وی كماكان تاكید دارد؛ هنوز برای اجرای چنین سیاستی دیر نیست.
<ژنرال دیوید پتروس> -دارنده دكترای علوم سیاسی از دانشگاه هاروارد- به جای <ژنرال كیسی> فرمانده ارتش آمریكا در عراق، مجری این سیاست جدید آمریكا میباشد. وی كه پیش از این فرمانده یگان ۱۰۱ هوابرد اعزامی به موصل بود، مسوولیت ساختن ارتش عراق را نیز به عهده داشت. او سپس هدایت آموزشی پایگاه <لیونوورث> تگزاس را به عهده گرفت، در آنجا بود كه این ژنرال استراتژی جدید مبارزه با ستیرهجویان را نوشت. این دستورالعمل مشتركاً توسط نیروی زمینی و دریایی آمریكا در دسامبر ۲۰۰۶ منتشر شد.
این دكترین از سربازان آمریكا میخواهد كه به وظیفه خود یعنی <كار اجتماعی نیروهای مسلح> عمل كنند. یعنی به جای تلاش برای كشتن هر چه بیشتر تروریستها و ستیزهجویان، اولویت نخست را تسخیر قلبهای مردم و جمعآوری اطلاعات مربوط به دشمن قرار دهند. این دستورالعمل میگوید؛ مقابله با ستیزهجویان <امكانات گسترده> شامل نیروی انسانی و حمایت بیشتر در آمریكا را میطلبد. جالب اینكه، چندین دهه پس از محو ایده <جنگهای كوچك>، ضربه در جنگ ویتنام، از كتابهای درسی ارتش، افسران آمریكا هم اكنون بار دیگر درسهای راه سخت را میآموزند.
هدف اصلی دكترین نوین، جذب مردم بیتفاوت جامعه عراق است، اما پس از این همه كشتار و از میان رفتن امیدها به نظر نمیرسد افراد بیتفاوت زیادی در بغداد باقی مانده باشند. اگرچه نظرسنجیهای عراق غیرقابل اعتماد است، اما این نظرسنجیها نشان میدهند كه روند حمایت از كشتن آمریكاییها رو به افزایش است. یكی از این نظرسنجیها در سپتامبر گذشته نشان میدهد كه ۶۱ درصد عراقیها، از جمله اكثریت شیعه و تقریباً تمامی اهل سنت حمله به نیروهای ائتلاف را مورد تایید قرار میدهند.دكترین نوین ژنرال پتروس تاكید میكند؛ تعداد نیروهایی كه بتوانند ثبات را به عراق بازگردانند، بسیار كم است. در این دستورالعمل، استراتژی ۲۰ تا ۲۵ نیروی امنیتی برای هر هزار عراقی پیشنهاد شده است؛ این درست شبیه سیاست سال ۱۹۹۹ ناتو در كوزوو میباشد. با توجه به جمعیت كوزوو و مقایسه آن با عراق، این به معنی در اختیار داشتن ۵۳۵ هزار تا ۶۷۰ هزار سرباز و نیروی پلیس در عراق میباشد.
نیروهای ائتلاف تحت رهبری آمریكا با بیش از ۲۰۰ هزار سرباز زن و مرد در سال ۲۰۰۳ عراق را اشغال كردند. هم اكنون تنها ۱۵۰ هزار سرباز ائتلاف در عراق حضور دارند. قطع نظر از ضعفهای نیروهای عراقی، حتی با احتساب نیروهای امنیتی عراق، مجموع نیروهای در اختیار فقط ۴۷۳ هزار نفر میباشند. تعداد زیادی از نیروهای امنیتی عراق به طور مرتب غایب هستند و ارتش نیز تنها قادر است به پارهای از وظایفش عمل كند و نیروهای پلیس نیز عموماً فاسد و یا تحت سیطره ملیشیاها میباشند.
بنابراین نیروهایی كه قرار است به عراق اعزام شوند، ممكن است برای تاثیرگذاری قطعی بسیار كم باشند. از سوی دیگر تحمل تامین چنین نیرویی برای ارتش آمریكا نیز سنگین است. دوران گردشی نیرو در عراق و افغانستان در حال حاضر مغایر با دستورالعمل پنتاگون میباشد كه میگوید: هر سرباز رسمی در قبال یك سال عملیات در خارج از كشور، دو سال در آمریكا و سربازان ذخیره نیز در ازای هرسال عملیات در خارج، ۶ سال استراحت در مركز داشته باشند. سربازان ذخیره نیمی از توان نظامی آمریكا حال حاضر عراق را تشكیل میدهند، علاوه بر آن تجهیزات نظامی گم میشوند و یا زودتر از آن كه پیشبینی میشد فرسوده شدهاند. اگرچه نیروی بیشتر برای حل مسایل كمك میكند، اما این امر نیاز به سالها وقت برای تامین نیرو و آموزش یگانهای عملیاتی دارد.
كسی نمیداند كه نیروهای زمینی برای ادامه كار در عراق چه میزان كشش دارند. فرماندهان ارتش نگران نشانههای صدمه اخلاقی و افزایش طلاق در میان سربازان آمریكا هستند. نظرسنجی كه نشریه <میلیتاری تایمز> آمریكا در ماه دسامبر ارایه داد، نشان از افت حمایت از جنگ دارد. در این نظرسنجی تنها ۴۱ درصد از تصمیم آمریكا برای اعزام نیرو به عراق موافق بوده و این در حالی است كه در سال ۲۰۰۵ حدود ۵۶ درصد حامی این تصمیم بودند. در ژوئن گذشته، ستوان یكم <اهرن وتادا> نخستین افسری بود كه حاضر نشد در عراق خدمت كند، او گفت: <جنگ در عراق نه تنها غیراخلاقی است، بلكه به شدت با قوانین آمریكا مغایرت دارد.> او برای محاكمه در فوریه آینده به دادگاه نظامی سپرده خواهد شد.
به هر حال بوش تصمیم گرفته كه كار بیشتری از ارتش بكشد. اعزام نیروی بیشتر برای تقویت نیروهای مستقر در عراق خواهد بود كه در چند ماه آینده وارد این كشور میشوند. از سوی دیگر نیروهای ذخیره تازه نفسی برای اعزام ۲۰۰۸ به منطقه فراخوانده میشوند.
اهداف بیدفاع چه كسانی هستند؟
آمریكا ابزارهای نفوذ را یكی پس از دیگری از دست میدهد؛ زیرا عراق دوران انتقالی را به حاكمیت كامل دولت پشت سر گذاشته و انتخابات، اختلافات فرقهای كشور را به سیاست كشانده است. شیعیان منكوب شده از جمله پیروان صدر، هم اكنون بر دولت تسلط دارند و دیگر به عنوان یك داور بیطرف نظارهگر محسوب نمیشوند، علیرغم مخالفت آمریكا در نحوه اعدام صدام، این امر در میان شعارهای <مقتدا، مقتدا> اجرا شد.
اهرم واقعی آمریكا در دولت عراق، تهدید به خروج نیروهای آمریكا و به خود واگذاشتن سرنوشت عراق است و این چیزی است كه جیمز بیكر در گزارش مطالعاتی خود پیشنهاد داده است. اما بوش نمیتواند تن به این پیشنهاد دهد. آیا كنگرهای كه توسط دموكراتها اداره میشود، با محروم كردن دولت از بودجه نظامی برای دامن زدن به جنگ، خواهد توانست بوش را وادار به این كار بكند؟
كنگره آمریكا برای پیشبرد نقطه نظراتش تنها در شرایط بسیار حاد، از قدرت خود استفاده كرده است كه جنگ <ویتنام> نمونه بارز آن است. استفاده از چنین قدرتی خطرات سیاسی بزرگی را متوجه كشور میكند. مثلاً جمهوریخواهان، دموكراتها را متهم میكنند كه از حدود قانونی خود فراتر گام برداشته و در صورت شكست آمریكا در جنگ عراق، فرصتی خواهد بود تا دموكراتها مسبب اصلی این شكست قلمداد شوند. هم اكنون دموكراتها تنها در قالب اعتراضهایی شفاهی به عنوان یك اقدام سمبلیك در اظهارات سناتور <جوزف بایدن> به جرج بوش خلاصه میشود. ضمن اینكه ممكن است كه دموكراتها از اعزام نیروی بیشتر به عراق مخالفت و از حضور نیروهای این كشور در عراق حمایت كنند.
در حال حاضر بدنامی جنگ عراق، مبارزات انتخاباتی سال ۲۰۰۸ آمریكا را شكل داده است. بسیاری از جمهوریخواهان نسبت به این جنگ ابراز تردید میكنند. <جان مك كین> تنها نامزد جمهوریخواهان برای ریاست جمهوری آمریكا است كه تاكنون حمایت شفاهی خود را از اعزام نیروی بیشتر به عراق اعلام كرده است. وی كه از پیشتازان این انتخابات است، ممكن است اندیشه بازمآبانهاش به او صدمه بزند. او در پنجم ژانویه امسال اعلام كرد: <اگر این امر، اندیشه بلندپروازانهای كه ممكن است در من وجود داشته باشد، نابود كند. اما مایلم با خوشحالی هزینه آن را بپردازم.> اكثر نامزدهای دیگر یا خواستار هدایت شفاف جنگ هستند و یا زورمندانه مخالف آنند. <هیلاری كلینتون> نامزد پیش روی دموكراتها برای انتخابات ریاست جمهوری كه پیش از این از جنگ عراق دفاع میكرد، اعلام كرده است: <بوش همواره ما را به راه غلط اما سریعتر هدایت میكند.>
<جان ادوارد> كه در كنار <جان كری> نامزد انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۴ بود، خواستار بازگرداندن هر چه سریعتر سربازان آمریكایی به كشور شده است. اگر او در مراحل مقدماتی موفق شود، ممكن است دیگران را نیز وادار به اتخاذ موضع شدیدتر علیه جنگ بكند. در هر صورت ضدیت با جنگ در واشنگتن یك پیام قدرتمند به ستیزهجویان در <خیابان حیفا>ی بغداد میفرستد و آن این است؛ <مهم نیست كه بوش بتواند چه تعداد نیرو به عراق بفرستد، واقعیت این است كه آنها ممكن نیست مدت زیادی در آنجا بمانند.>
ترجمه : شهاب محیالدینی
منبع : سایر منابع
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست