چهارشنبه, ۲۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 12 February, 2025
مجله ویستا
تابستان عاشقانهٔ من - MY SUMMER OF LOVE
![تابستان عاشقانهٔ من - MY SUMMER OF LOVE](/mag/i/3/biyms.jpg)
کشور تولیدکننده : انگلستان
محصول : کریس کالینز و تانیا سگاچیان
کارگردان : پاول پاولیکوفسکی
فیلمنامهنویس : مایکل وین و پاولیکوفسکی، برمبنای رمانی نوشتهٔ هلن کراس
فیلمبردار : ریشارد لنچفسکی
آهنگساز(موسیقی متن) : گلد فراپ
هنرپیشگان : ناتالی پرس، امیلی بلانت، پدی کانسیدین، دین اندروز، میشل برن، پل آنتونی باربر و کاترین سامر
نوع فیلم : رنگی، ۸۶ دقیقه
̎مونا̎ (پرس) دختری شانزده ساله، در شهرکی معدنی در یورکشر زندگی میکند. کار زیادی در آن دوروبرها نمیشود انجام داد و حالا که برادر بزرگترش، ̎نیل̎ (کانسیدین) ـ که نوشگاه محلی را هم میگرداند ـ ایمان و اعتقاد سابقش را بازیافته و نوشگاهش را به محلی برای دعا و نیایش تبدیل کرده، اوضاع و احوال سختتر هم شده است. ̎تمسین̎ (بلانت) دختر نوجوان دیگری است که در همان نزدیکی زندگی میکند. مادرش بازیگر موفقی است که به خاطر کارش معمولاً از خانه دور است و پدرش چنان سرگرم کارهای خودش است که فرصتی برای توجه و مراقبت از او برایش باقی نمیماند. وقتی ̎مونا̎ و ̎تمسین̎ با هم آشنا میشوند، زیاد با هم جور درنمیآیند ـ رفتار طبقهٔ کارگری ̎مونا̎ چندان سنخیتی با رفتار ̎تمسین̎ که از خانوادهای تحصیلکرده و مرفهتر میآید، ندارد. اما از آنجا که به آدمهای همسن و سال دیگری دسترسی ندارند، ̎مونا̎ و ̎تمسین̎ با هم دوست میشوند. وقتی ̎نیل̎ از این رابطه باخبر میشود، اطمینان پیدا میکند که ارواح شیطانی در وجود ̎تمسین̎ حلول کردهاند و همین مسئله به ̎مونا̎ صدمه خواهد زد.
● پس از اینکه آخرین پناهگاه (۲۰۰۰) با تصویر ناتورالیستی دقیقش از زندگی مهاجران در منطقهٔ کنت، چشمها را خیره کرد، در تابستان عاشقانهٔ من، پاورلیکوفسکی به عوالم به کلی متفاوتی رفت: چشمانداز زندگی نازیبای طبقهٔ کارگر انگلستان و شخصیتهائی که میخواهند به چیزی یا کسی وصل شوند (نام فیلم ممکن است در مورد میزان رمانتیک بودن آن، فریبدهنده باشد)، و برایشان مهم نیست که این اتصال چهقدر غیرمعقول و از نگاه دیگران ناموجه باشد. در این شرایط دو دختر، یکی پولدار و یکی فقیر، انتظارات داستانی خاصی میسازند ولی فیلم بیشتر از این که حکایتی طبقاتی باشد، دربارهٔ روح ̎دخترانگی̎ و شکلها و جلوههای متفاوت آن است: ̎مونا̎ ـ با بازی عالی پرسِ ککمکی ـ که دنبال مفرّی از روزمرّگیاش سرگردان است، درست مثل قصههای پریان با ̎تمسین̎ که سوار بر اسب میآید (و دختری است که نیچه میخواند و ادیت پیاف گوش میکند!) آشنا میشود، اما افسون او را باور میکند و به سبک رابطههای پُرشور و لحظه به لحظه پیشبینیناپذیر از این دست، زمان برای هر دو ـ و برای تماشاگر ـ متوقف میشود. فیلم سادهنماست اما کاوش همدلانه و دقیقی در رؤیاها و تصورات دو دختر نوجوانش میکند که بهزعم منتقدان مرهون علاقهٔ پاولیکوفسکی مستندگرا به تحقیق و شناخت موضوع فیلمهایش و بداههپردازی است. این وصلت خیالپردازانه خواهناخواه یادآور فیلمهائی مثل بوسهٔ پروانه ساختهٔ مایکل وینترباتم (۱۹۹۵) یا موجودات آسمانی ساختهٔ پیتر جکسن (۱۹۹۴) خواهد بود که در این ̎ژانر̎ خطرناک آثاری شاخص هستند، اما تابستان عاشقانهٔ من دنبال ابعاد تراژیک نیست و وقتی ̎مونا̎ در آستانهٔ خفه کردن ̎تمسین̎ در آب متوقف میشود، گوئی به این باور بلوغآمیز رسیده است که نمیتواند رفیقش را به خاطر قصهبافیاش محکوم کند چون عشق آنان نیز قصهٔ خودساختهشان بوده است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست