پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

سایبریا، یک بازی به یادماندنی برای همه


سایبریا، یک بازی به یادماندنی برای همه
سبک ماجرایی (Adventure) از قدیمی ترین سبک های بازی های رایانه ای است و طرفداران زیادی هم دارد. در دهه اخیر با بهتر شدن موتورهای گرافیکی سه بعدی، بازی های پر زد و خورد کم کم جای بازی های ماجرایی را گرفتند.
به طوری که تقریبا نسل بازی های ماجرایی، بخصوص سبک اشاره و کلیک (PointClick) که در دهه ۸۰ بسیار رایج بود، در حال انقراض است. اما هنوز یکی دو تا استودیوی بازی سازی هستند که اصرار به احیای این سبک کلاسیک بازی های ماجرایی دارند.
این مقدمه ها را گفتیم برای اینکه بگوییم بازی سایبریا هم یکی از بازی هاست. یعنی یک بازی ماجرایی کلاسیک که در قرن ۲۱ ساخته شده و بدون اغراق باید گفت چیزی از بازی های قدیمی کم و کسر ندارد شماره اول بازی دو سال پیش عرضه شد که مورد توجه بسیاری از بازی کننده ها، خصوصا ادونچربازی های ایرانی قرار گرفت. باید گفت سایبریا یک بازی به یادماندنی برای همه بازی کننده ها شده است.
همان طور که می دانید، داستان «کیت واکر» وکیل و جستجوی او برای پیدا کردن «هانس والربرگ» در شماره اول بازی اصلا تمام نمی شد و بیشتر به عنوان مقدمه ای برای شماره دوم به حساب می آمد.
کیت همین طور که رد هانس را در قسمت های مختلف اروپای شرقی دنبال می کند، بیشتر با شخصیت او آشنا می شود و وقتی که هانس را می یابد، تصمیم به همراهی هانس در جستجوی او برای پیدا کردن سرزمین سایبریا یک سرزمین افسانه ای است که چمن زارهای آبی دارد و ماموت ها هنوز در آنجا زندگی می کنند.
در آخرین لحظات، کیت از برگشتن منصرف می شود و تصمیم می گیرد هانس پیر را برای پیدا کردن سایبریا و رسیدن به آخرین آرزوی زندگی اش یاری کند.
شماره دوم بازی دقیقا از همین لحظه آغاز می شود. بازی کماکان همان حال و هوا را دارد. کیت به همراه «اسکار» که یک روبات ساخته دست هانس است، با قطار مسافرت می کند و در هر ایستگاه درگیر ماجراهای عجیب و جالبی می شود.
جریان مسافرت کیت و درگیر شدن او با مشکلات در هر ایستگاه کمی یادآور داستان های اودیسه هم هست. در شماره دوم دیگر خبری از صحنه های عظیمی مانند صحنه اجرای تک خوانی سوپرانوی بازنشسته یا شخصیت های پیچیده ای مانند کارخانه دار دیوانه نیست. این بار صحنه های زیبا و نفس گیر بازی هستند که شما را جذب می کنند.
مناظر پرجزئیاتی که بعضا فقط برای زیبایی در برف و جنگل می گذرد. باید بگوییم که استودیوی Microids در طراحی این صحنه ها سنگ تمام گذاشته و پاسخ دندان شکنی به کسانی داده که معتقدند دوران استفاده از صحنه های از قبل رندر شده دوبعدی (Pre-rendered Scenes) به سر آمده است.
در بسیاری از قسمت ها، صحنه از نماهای دور نسان داده می شود تا مانند یک تابلوی نقاشی، زیبایی مناظر بیشتر به چشم بیاید. در بخش پایانی بازی که در سایبریا می گذرد و ما همراه کیت واکر منظره نفس گیری از دره ای با چمنزارهای آبی می بینیم، اوج هنر زیبایی شناسی طراحان به چشم می آید.
همچنین در فصل بازگشت به گذشته، برای القای این حس، همه صحنه هایی که در شماره اول دیده بودیم، به صورت نویزدار و دورنگ دیده می شوند.
باید اشاره کرد که فصل بازگشت به گذشته داستان هم یکی از جذاب ترین بخش های شماره دوم سایبریا است. همچنین انیمیشن های میان مراحل بازی، کیفیت بسیار بالایی که در رندر محیط های مراحل دیده بودیم، چیز عجیبی نیست.
با وجود این که سایبریا از موتور گرافیکی سه بعدی استفاده نمی کند و همه صحنه ها دو بعدی هستند، ولی می توان به کیفیت بالای طراحی مراحل زیبایی آنها، امتیاز ۱۰۰ را از ۱۰۰ نمره داد.
اما مطمئنا داستان بازی نمی تواند امتیاز کامل بگیرد. بخش هایی از داستان بسیار قابل پیش بینی هستند. شخصیت اسکار لوکوموتیوران، یکی از اعصاب خردکن ترین شخصیت های بازی های رایانه ای است! البته می توانید این عنوان را بین اسکار و زن جادوگر در دهکده یخی تقسیم کنید.
همچنین فصل های اضافی داستان (مانند جای که لنگر کشتی در میان کوه های یخ گیر می کند) باعث می شود که کمی در روند روایت داستان وقفه ایجاد شود و حتی حس و حال داستانرا از بازی کننده ها بگیرد. داستان سایبریا می تواند نمره ۸۵ داشته باشد.
از نقاط ضعف اساسی بازی (و البته ۹۰ درصد بازی های رایانه ای دیگر!) باید به ضعف صداگذاری اشاره کرد. صدای گوینده های فرعی (مثلا کشیش های صومعه یا رئیس قبیله کوتوله ها) به هیچ وجه قابل قبول نیست و به شخصیت پردازی خوب سناریونویسان صدمه زده است. به اضافه بازی از موسیقی درست و حسابی بهره نمی گیرد.
چیزی که می توانست سایبریا را واقعا یک بازی به یادماندنی کند، امتیاز ما به صداگذاری بازی ۶۵ است.
معماهای منطقی بازی به هیچ وجه منطقی نیستند. معمولا امتحان کردن اتفاقی، راحت تر شما را به جواب می رساند تا این که بخواهید فکر کنید و رابطه بین اجزای معما را پیدا کنید! مشکل دیگر، به کنترل حرکات شخصیت اول بر می گردد. شما می توانید هم با موس هم با صفحه کلید کیت را کنترل کنید که البته کنترل با موس دقیق تر و بهتر است، ولی بیشتر وقت شما در بازی صرف تماشای دویدن کیت واکر از یک طرف صحنه به طرف دیگر می شود.
منبع : شبکه فن آوری اطلاعات ایران