چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا


جایزهٔ بزرگ معمار ۸۴ و گرایش مستقل معماری


جایزهٔ بزرگ معمار، همچون سال‌های قبل موقعیتی را برای جمع‌بندی و تعمق در مورد وقایع معماری سال‌های اخیر فراهم آورد. شرکت طراحان در مسابقه، توجه متخصصان رشته‌های مربوطه، مجریان و دست‌اندرکاران ساختمان و همچنین علاقه‌مندان نشان داد جایزهٔ معمار به رویدادی تبدیل شده که عدهٔ زیادی هرساله منتظر آن هستند. همین توجه در مورد مجلات، سمینارها و نمایشگاه‌های دیگر معماری کشور نیز به‌چشم می‌خورد.
رشد روزافزون مجلات داخلی با کمرنگ شدن نسبی توجه به کتاب‌ها و مجلات خارجی، که تا چند سال پیش بازار را قرق کرده بودند، همراه است. متخصصان این رشته با نگاه عمیق‌تری به تحولات خارجی نگاه می‌کنند و تحولات معماری معاصر ایران را نیز مورد توجه قرار می‌دهند. به‌عبارتی، بهبود بازار معماری و رشد ابزار فرهنگی معماری موجب شده است معماران بیش از گذشته به مسائل ملموس و عینی کشور بپردازند.
پیش از هر چیز باید اذعان کرد کارهای شرکت یافته در جایزهٔ معمار، و البته کارهای خارج از مسابقه، که در دوسال اخیر از طریق مجلات متعدد معماری انتشار یافته‌اند، در مجموع ارتقاء کیفی قابل توجهی را در مقایسه با گذشته نشان می‌دهند. در روند داوری جایزهٔ اخیر، حدف کارها برای تعیین تعداد محدود طرح‌های منتخب دشوار بود. بهبود کیفی را می‌توان لمس کرد. افزایش رفاه، به‌دلیل قیمت بالاتر نفت، جامعه را از شرایط توجه به نیازهای اولیه، به‌سوی پرداختن به نیازهای غیرمادی و حتی در بعضی موارد آرزوها سوق داده است. جامعه به مسئلهٔ کیفیت تولیدات، از جمله معماری و نقش آن در بهبود اقتصاد و سطح زندگی با شخصیت‌های جاافتادهٔ پزشک، کاسب، کارمند، و کشاورز تاحدی باز کرده است. حتی در فیلم‌های تلویزیونی و سینمائی هم کاراکترهای معمار ظاهر شده‌اند. خوانندگان مجلات معماری هم گاهی از محدودهٔ معماران تجاوز می‌کنند و عده‌ای از کسانی‌که به لحاظ حرفه‌ای با معماری ارتباطی ندارند، از سرکنجکاوی یا علاقهٔ شخصی به مطالعهٔ مقالات و بررسی کارهای معماری می‌پردازند.
به‌نظر می‌رسد رفته‌رفته مردم می‌آموزند که معمار فقط برخی مسائل فنی و اداری را از پیش‌پا برنمی‌دارد و صرفاً نمای زیبای را تحویل کارفرما نمی‌دهد، بلکه می‌تواند ارزش فرآورده‌ای تولید کند که بخشی از آن در ماهیت کار بروز می‌کند و بخش دیگر هم از یک مسیر فرهنگی به اعتبار اجتماعی بدل می‌شود و نقشی در پیشبرد مباحث کلی معماری می‌یابد. به‌عبارتی، به‌نظر می‌رسد جامعه اینک به‌سوی تثبیت نقش معمار مؤلف حرکت می‌کند.
یکی دیگر از نشانه‌های افزایش اهمیت معمار در جامعه، تنوع پروژه‌هائی است که به معماران سفارش داده می‌شود. در میان کارهای شرکت‌یافته در این دورهٔ جایزهٔ بزرگ معمار، فضاهای تأسیساتی و فنی، انبار، کارخانه، مدرسه و مسجد بود که در گذشته به‌ندرت به طراحان مؤلف سپرده می‌شد.
این‌همه نشان می‌دهد معماری در یک نقطهٔ عطف فرهنگی قرار گرفته است که در آن تبادل اطلاعات، نظریه و نقد معماری نقش مهمی ایفا می‌کند.
در هنگام ارزیابی کلی جایزهٔ بزرگ معمار سال ۱۳۸۴، به این نکته اشاره شد که به‌نظر می‌رسد جریان معماری جدیدی در حال تکوین است که با رواج مدهای معماری در سال‌های گذشته متفاوت است؛ گرایشی‌که در ضمن تنوع قابل توجه و رو به رشد، از نظر گونه‌شناسی و سبک‌شناسی، به عوامل مشخص و معنی‌داری در طراحی رجوع می‌کند که در این مقاله به آنها اشاره می‌شود. در عین حال، ترکیب آثار برگزیده توسط هیئت‌داوران، که اغلب از چند و چون کارها و اسامی شرکت‌کنندگان در رقابت و موقعیت سنی و اجتماعی آنها باخبر نبودند نشان‌دهندهٔ واقعیتی است که از حدود ده سال قبل، بارها از طریق مقالات و بحث‌ها عنوان کرده‌ام: اینکه خروج از بحران معماری، که سال‌ها معماری کشور را منجمد کرده بود، به‌دست نسل جوان نواندیشی تحقق می‌یابد که در دههٔ گذشته هنوز دانشجوی دانشگاه بودند. اینکه شاید لازم باشد نهادهای دولتی و عمومی هم تا اندازه‌ای به این نسل، که امکانات واقعی کشور به شمار می‌روند و هنوز سالیان درازی برای کسب تجربه، پیشرفت و تولید پیش‌رو دارند، توجه کنند.
● گرایش نوین
● استقلال
یکی از امتیازات گرایش نوین استقلال نسبی آن و دور بودن از بحث‌های القائی است که مدت‌ها بحث‌های حرفه‌ای و آکادمیک را تحت‌تأثیر خود قرار داده بود. تا نیمهٔ دههٔ هفتاد (هجری) تعصب‌های سطحی و شاید هم نگرانی از فقدان هنری که معرف روحیهٔ انقلاب باشد موجب شده بود عده‌ای از مدرسان دانشگاه و مسئولان دولتی، تحت عنوان احیاء هویت از دست‌رفته، طراحان و دانشجویان را وادارند ظواهر معماری تاریخی اسلامی ایران را به‌گونه‌ای خلاصه شده و تقلیدی، در آثار خود وارد کنند. اگر چه تجربه نشان داد کارهای قوی‌تر به لحاظ معماری آنهائی هستند که حضور عناصر هویتی در آنها رقیق‌تر است، ولی کنار گذاشتن یک‌بارهٔ بحث‌های فرهنگی تاریخی مربوط به معماری ایرانی هم، که در دههٔ بعد اتفاق افتاد، چندان به نفع معماری معاصر ایران تمام نشد.
در تقابل با سنت‌گرائی، معماران نسل جوان و عده‌ای از معماران نسل‌های گذشته، که خواهان تحول بودند، به افراطی‌ترین گرایش‌ها که همیشه از طریق مجلات تخصصی خارجی به‌عنوان مصداق‌های واقعی عصرجدید فرامدرن مطرح می‌شدند (تردیدی در مورد مدگرائی و مانریسم مستتر در اغلب این آثار نیست)، به‌عنوان مرجع، رو کردند. بدین‌گونه مدت‌ها اغلب دانشجویان و عده‌ای از طراحان حرفه‌ای در فرصت‌هائی که به دور از واقعیت واپس‌گرای بازار و محیط آکادمیک می‌یافتند، به تجربیات سبک‌شناسی در مورد معماری‌های انتزاعی دهه‌ هشتاد و نود، که مهم‌ترین بحث آن به‌کارگیری هندسه‌های غیراقلیدسی در معماری، در قالب اشکال متناسب با هنر گرافیک، مجسمه‌سازی و نقاشی بود، پرداختند. اما اکنون به‌نظر می‌رسد با طی شدن آن‌دوره، معماران پیشرو به‌سوی گرایشی مستقل و مبتنی بر شرایط عینی جامعه متمایل شده‌اند و گرایش‌های افراطی از هر دوسو، جای خود را به استنباطی منطقی از معماری و پیش‌فرض‌های واقعی کار طراحی در ایران داده‌اند.
● ایده
اگر تا چند سال قبل، دغدغهٔ بسیاری از معماران، خودآگاه یا ناخودآگاه یافتن سبکی مناسب برای معرفی جامعه‌ای در حال تحول و باز به‌سوی تحولات جهانی بود در حال حاضر طراحان در پی تثبیت حقانیت آثار خود از طریق ارائهٔ ایده‌های اصیل و ناب برای مسائل کوچکی هستند که روزمره در کار حرفه‌ای با آنها برخورد می‌کنند اغلب پروژه‌های شرکت‌کننده در رقابت ایده‌های مشخصی را مطرح می‌کردند و این ایده‌ها به مفروضات پروژه‌ها مربوط بودند. از دیاگرام‌های هندسی اقتباسی که ریشه در تجربیات پیتر آیزنمن، گرک لین و امثالهم دارد و زمانی رواج داشتند، دیگر چندان خبری نبود.
طراحان دریافتند که در معماری نیز، همچنان که در رشته‌ها و زمینه‌های دیگر، بیش از سلیقه، مهم سطح برخورد با مسائل و شیوهٔ نگرش به آنهاست از همین‌روست که آثار خوب چند سال اخیر معماری ایران به سطح قابل طرح در مقیاس جهانی نزدیک شده‌اند. به‌نظر می‌رسد راه‌حلی منطقی برای دوالیسم محلی یا جهانی بودن یافته‌اند: سطح کار حرفه‌ای و روش برخورد با مسائل در مقیاس جهانی و مبانی طراحی، مبتنی بر داده‌ها و دانش اقتباس شده از شرایط عیینی محلی.
در واقع، تلاش‌های سبک‌شناسی و فرمالیستی همراه با جلوه‌های ویژه و مبتنی بر مبانی شبه‌روشنفکرانه، جای خود را به گرایشی کم و بیش مستقل داده است که از منابع تاریخی (تاریخ معاصر و ماقبل معاصر معماری) به فراخور حال و در رابطه با ایدهٔ طراحی استفاده می‌کند. به‌طور کلی، طراحان نشان داده‌اند کنترل نسبتاً خوبی بر فرآیند طراحی دارند و به‌جای پریدن از یک شاخه به شاخهٔ دیگر، می‌توانند ایده‌های مشخص و کارشده‌ای را بپرورانند و تا کوچک‌ترین جزئیات به آنها وفادار بمانند. حتی آنجائی‌که قرار است در طراحی از مرجعی خارجی استفاده شود، این‌کار با پختگی بیشتری در مقایسه با گذشته صورت می‌گیرد و طراح می‌کوشد ایده‌های اقتباسی را هضم و جذب کند. گسترش روابط بین ایران و کشورهای پیشرفته و توسعهٔ توریسم به خارج از کشور، همراه با رواج اینترنت و رسانه‌های بین‌المللی دیگر هم موجب شده است معماران ما شناخت دقیق‌تری از آثار امروز جهان داشته باشند. ظاهراً حضور چهره‌های مهم معماری و نقد جهان همچون ایسوزاکی، ماکی، بوتا جنکس، جودیدیو و سوتساس هم بی‌تأثیر نبوده است.
● توجه به شرایط عینی پروژه
این مسئله چند بعد دارد که در تمامی آنها پیشرفت قابل توجهی دیده می‌شود:
ـ توجه به گونه‌شناسی و سیمای مناسب فضاهای مختلف آموزشی، اداری، صنعتی، مذهبی و غیره.
ـ توجه به برنامهٔ فیزیکی و اهداف پروژه
ـ استفاده از مشخصات ویژهٔ سایت برای تولید ایده‌های اصلی پروژه
ـ سعی در ایجاد ارتباط با بافت شهری یا محیط طبیعی اطراف و توجه به نشانه‌های برجسته و مراجع بصری موجود و مؤثر در طراحی
ـ سعی در برقراری نوعی ارتباط با گذشتهٔ معماری که به‌ویژه در کارهای مرمت و بازسازی شرکت یافته در جایزه دیده می‌شد.
● تکنولوژی و مصالح
ساختمان‌های اجراء شده در سال‌های اخیر، در عین حال، نشان‌دهندهٔ پیشرفت قابل ملاحظه‌ای از نظر فن‌آوری هم هستند. سازه با دقت بیشتری طرح و اجراء می‌شود و در مقایسه با گذشته ارتباط منسجم‌تری با طرح معماری دارد. تنوع مصالح به‌کار رفته در ابنیه افزایش‌یافته و کیفیت آنها نیز بهتر شده است. جزئیات اجرائی با دقت بیشتری طراحی و اجراء می‌شوند و با فرم کلی ساختمان می‌خوانند. به‌طور کلی، می‌توان گفت رابطهٔ کل و جزء پیشرفت قابل ملاحظه‌ای داشته است. بسیاری از طراحان و برای مثال طرح رتبهٔ اول کوشیده‌اند مصالح کم‌ارزشی همچون ورق مواج فلزی، سنگ و آجر ارزان‌قیمت، پانل ساندویچی و اندود سادهٔ نما را از طریق طراح خاص ارزش‌گذاری کنند.
پیشرفت معماری در زمینه‌های فوق را تا حدی هم مدیون افزایش تولیدات و واردات ساختمانی در سال‌های اخیر، به لحاظ کیفیت تنوع و کمیت هستیم. شرکت‌های جدیدی که در کنار عرضهٔ مصالح جدید ساختمانی دانش فنی مربوطه را در اختیار طراحان می‌گذارند، نقش مهمی ایفا کرده‌اند.
● جمع‌بندی
کل وقایع فوق‌الذکر نشان می‌دهد معماری در مسیر خوبی قرار گرفته است و چنانچه تحت‌تأثیر عوامل بازدارندهٔ بالادست، از قبیل نوسانات منفی اقتصادی قرار نگیرد، آیندهٔ روشنی در پیش دارد. کار و بحث معماری، در مقایسه با گذشته پیچیده‌تر، واقعی‌تر و حرفه‌ای‌تر شده است و به معیارهای خوب جهانی نزدیک شده‌ایم. البته معماری کشور هنوز در شرایطی قرار ندارد که حرف جدید و اساسی را به لحاظ مبانی طراحی مطرح کند که ارزش جهانی هم داشته باشد و در ضمن روند کلی تاریخ معماری جهان را به پیش ببرد. اما باید اشاره کرد عده‌ای از معماران جوان ایرانی در سال‌های اخیر توانسته‌اند با ایده‌های جدید خود رتبه‌های اول مسابقات بین‌المللی را به‌خود اختصاص دهند. بعضی از این طرح‌ها نظیر دو طرح برندهٔ جوایز اول و دوم در مسابقهٔ ایدهٔ خانه‌ای برای کودکان، گیاهان و حیوانات خانگی در کره اثر دو جوان ایرانی به لحاظ کاملاً بدیع و برجسته‌اند.
در هر حال، به‌نظر می‌رسد جامعه رفته‌رفته به نقش معماری در ارتقای کیفیت زندگی از طریق طراحی اصولی پی می‌برد و طراحان نیز آمادگی پاسخ‌گوئی به نیازهای مادی و معنوی جامعه را می‌یابند. نقش معمار مؤلف و ویژگی‌های کار بدیع و باارزش به لحاظ هنری نیز اندک‌اندک در میان معماران و مردم مطرح می‌شود. در این میان، نقد معماری و مجلات تخصصی، که در دههٔ اخیر رشد قابل ملاحظه‌ای داشته‌اند، نقش مهمی را ایفا می‌کنند. ضروری است مسئولان نهادهای دولتی و عمومی نیز به این لحظهٔ حساس و مهم تاریخ معماری معاصر ایران توجه کنند و با فراهم آوردن زمینهٔ بروز استعدادهای خوب به ارتقاء کلی سطح معماری و تجسم‌یافتن کارهای برجستهٔ هنری یاری رسانند. پیشرفت در معماری، همچنان که در زمینه‌های علمی و تحقیقاتی دیگر، به پذیرش ریسک، تجربه، سعی و حتی خطا نیاز دارد و کار برجسته همواره با نسخه‌های از قبل نوشته شدهٔ بی‌دردسر میسر نمی‌شود.

کامران افشارنادری
منبع : سایر منابع