شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


نخستین روزنامه فارسی زبان در مصر


نخستین روزنامه فارسی زبان در مصر
مردم ایران و مصر، حتی در دوران هایی كه روابط دو كشور از نظر سیاسی چندان حسنه نبود، پیوندهای دینی و فرهنگی خودرا هرگز نگسستند. در برهه هایی از تاریخ، مصر برای بسیاری از علما و فضلا و آزاداندیشان ایران، نوعی ملجأ و پناهگاه بود. شاهد این مدعا، برخی از مشهورترین نشریات فارسی زبان است كه در مصر انتشار یافته اند. در چندمقاله از گزارشهای خاورمیانه به معرفی برخی از این نشریات می پردازیم.
نخستین روزنامه فارسی زبان در مصر «حكمت» نام داشت كه در سال ۱۳۱۰ هـ.ق به مدیریت میرزا مهدی خان تبریزی ملقب به زعیم الدوله تأسیس یافت و نزدیك به ۲۰سال در قاهره چاپ و نشر می شد.
حكمت از جمله روزنامه های خوب به زبان فارسی بود كه هفته ای یك بار (روزهای دوشنبه) چاپ می شد و روز بعد انتشار می یافت. قطع و فواصل انتشار آن پیوسته در حال تغییر بوده و به تقریب هر ماه سه شماره از این روزنامه نشر یافته است. در سرلوحه شماره اول آن آمده است:
«منشی و مدیر و محرر روزنامه دوكتور میرزا محمد مهدی بك تبریزی است. اسامی وكلای گرام [یعنی نمایندگان روزنامه] گاهی در صفحه آخرین نگاشته می شود… كاغذ ما كه پول پوست [پست] ندارد گرفته نخواهدشد.»
درسوی دیگر سرلوحه می خوانیم:
«قیمت سالیانه روزنامه در ممالك محروسه ایران ۲۵قران ـ در ممالك محروسه عثمانی ۲۰فرنك [فرانك] ـ ممالك هندوستان و جزایر و بنادر ۱۲روپی ـ در فرنگستان و آمریكا و چین ۲۵فرنك ـ در ممالك روس و قفقاز ۱۰منات.»
در همان شماره، روزنامه را «سیاسی، علمی، طبی، ادبی، فنی، تجاری و تاریخی» معرفی كرده اند. نویسنده كتاب تاریخ مشروطه ایران، درباره روزنامه حكمت و مدیر و ناشر آن می نویسد: نویسنده حكمت، میرزا مهدی خان تبریزی از نیكان است. روزنامه او را كم دیده ام، ولی از نیكی اش آگاه می باشم. این مرد دانشمند می بود و كتابها نیز نوشته و شعرهای وطنی نیز می سروده است .
●فرنگان حق مطبوعات را می شناسند
حكمت، در نخستین شماره خود، در مقاله ای كه امروزه آن را سرمقاله می خوانیم و با عنوان «به نام ایزد دانا و توانا» شروع می شود، درباره علت وجودی مطبوعات و نقش ارزنده آن در جهان شرح مبسوطی داده و می نویسد:
«سبب آبادی جهان و باعث ترقی جهانیان و موجب استواری پایه عزت مردمان، همان پرتو آفتاب جهانتاب عالم مطبوعات است… مطبوعات از اختراعات جدید فرنگستان نیست، لكن فرنگان حق نعمت مطبوعات را خوب شناخته و از این حق شناسی نایل به موفقیات و استظهارات عظیم شده اند…»
آنگاه در سبب تأسیس روزنامه حكمت می نویسد:
«…از آنجایی كه از سالیان دراز اندیشه احداث یك روزنامه پارسی نقش خیال عاجزانه بوده، شبان و روزان از این فكر و خیال دور نشده… لهذا به یاوری ایزد دانا و توانا متوكلاً علیه پای همت پیش گذارده، برانشاد و انشاءاین روزنامه فرخنده موفق آمده، به نام حكمت كه شیوه و مسلك آن است، نامیدم… در این روزنامه از سیاست دول و اخبار ملل، علوم و فنون متنوعه، از طبابت و صناعت و تجارت و ادبیات و تاریخ و هیأت سخن خواهم گفت و در هر یكی از این مواد مذكوره مسلك حق گویی و حق جویی و حق شناسی را از دست نداده، از جاده انصاف و اعتدال انحراف نجسته… از طبع اوراق مفیده و نامه های سودمند خودداری نكرده، ستون چندی نیز [برای] سؤال و جواب علمیه و فنیه معین نموده ام…»
●خبر بفرستید! نامتان را فاش نمی كنیم
در همین به اصطلاح سرمقاله، مدیر روزنامه حكمت از «حضرات مشتركین و فجرین روزنامه» «می خواهد كه در اخبار حوادث و اشعار وقایع تا منتهی درجه تحقیق كوشیده، از روی اغراض نفسانیت و بی مبالاتی ننویسند و بی موجبی نیك نامان را بد نام و بدنامان را نیكنام نكنند…» و آنگاه وعده جالبی به آنان می دهد: «امضا و مهر اخبارنویسان و وقایع نگاران در اداره محفوظ بوده، بدون اذن ایشان به اشتهار اسم و رسم ـ هیچ یك از آنان پرداخته نخواهدشد…»
ظاهراً نخستین شماره روزنامه حكمت غلط های چاپی زیادی داشته است، به طوری كه در صفحه اول شماره دوم به عنوان عذرخواهی می نویسد: «برنكته سنجان با انصاف پوشیده نمی باشد كه در مصر تاكنون مطبعه ای كه محتوی برحروف ما رسیده بوده، یا كتابی و روزنامه ای به لغت پارسی در آن طبع و نشر شود، صورت نگرفته است و این اول روزنامه است كه به پارسی چاپ شده، لهذا به سبب نبودن لوازم طبع از حروف و حروفچین، كارآگاهان پوزش پذیر از حصول بعضی اغلاط ما را معذور خواهندداشت…»
●گستره روزنامه درصد سال پیش
میرزا مهدی خان تبریزی، ناشر و مدیر روزنامه حكمت، همچنان كه در سرلوحه نخستین شماره روزنامه اش قول داده بود در بعضی از شماره های حكمت «اسامی وكلای گرام» [یعنی نمایندگان روزنامه] را نیز منتشر ساخته است. حتی امروز هم خواندن اسامی شهرهایی كه روزنامه ای فارسی زبان، در بیش از صدسال پیش، در آنجاها نماینده داشته، برای همه ما جالب است. این شهر هاعبارتند از: تهران، ساری، رشت، كرمان، یزد، مشهد، نیشابور، بسطام و شاهرود، استرآباد، سلطان آباد، بروجرد، لرستان، عربستان، كرمانشاه، سنندج، همدان، گروس، كاشان، نهاوند، تویسركان، ساوجبلاغ، محمره[خرمشهر]، ارومیه، خوی، اهر، قراجه داغ، تبریز، قم، اصفهان، شیراز، بوشهر، كراچی، بمبئی، مدرس، عدن، حدیده یمن،سوئیس، طنطا، اسكندریه، بیروت، ازمیر، استانبول، طرابوزان، بغداد، باطوم، تفلیس، قفقاز، بادكوبه، حاجی ترفان، اودسا، گنجه، نخجوان، رانگون، كلكته، چین، جده، صیدا، یافا، موصل و ...
جالب این است كه در بیشتر شهرهای ایران، حكام و رؤسای ادارات تلگراف و پستخانه و در شهرهای خارج از ایران، تجار و كنسول های ایرانی مقیم آن شهر نمایندگی روزنامه حكمت را برعهده داشتند.
●او هم طبیب بود، هم ادیب
در بعضی از كتابهای مربوط به تاریخچه روزنامه نگاری ایرانیان آمده است كه گویا بنیانگذار واقعی روزنامه حكمت «میرزا رضای حكیم» (بنان الملك) كنسول وقت ایران در قاهره بوده است. این گزارش مبتنی بر نامه ای است كه این شخص، در روز ۲۹ صفر سال ۱۳۱۰ هـ.ق ـ یعنی درست یك روز بعد از انتشار نخستین شماره حكمت ـ به وزارت امورخارجه ایران نوشته است. متن نامه چنین است:
«فرستنده: رضای حكیم
گیرنده: وزارت امورخارجه»
موضوع: در باب چاپ روزنامه به زبان فارسی در مصر
بعد از ورود به مصر به خیال افتادم كه روزنامه ای در مصر به خط و زبان، فارسی ایجاد نمایم... بالاخره به عون الله تعالی این خیال انجام گرفت، و در این هفته یك نمره به طبع رسید. اما چون خوشایند نبود كه یك مأمور دولتی كسب [=خرقه] روزنامچه گری داشته باشد، میرزامهدی حكیم را ـ كه از فضلا و غیرتمندان ایران است ـ مدیر اداره روزنامه مزبور قرار داده كه به اسم خود او طبع می شود، و دولت و پنجاه لیرای [لیره] مصری، كه به حساب پول ایران یكهزار تومان است حواله تاجری نمودی كه برای مخارج [روزنامه] بدهد.... در این هفته چند نسخه فرستاده شد. بعضی ناتمامی ها دارد در حروف و غیره كه ان شاءالله هفته بعد تمام درست خواهدشد.
●۲۹ صفر ۱۳۱۰ ـ رضای حكیم
چنانچه ادعای میرزا رضای حكیم، ملقب به بنان الملك هم صحت داشته باشد، بازهم شكی نیست كه مدیر و محرر و نویسنده روزنامه حكمت كسی جز همان زعیم الدوله تبریزی نبوده است. شخصیت های علمی نامداری از ایران و جهان عرب، چون علامه محمد قزوینی، جرجی زیدان، عباس عقاد مصری، شیخ محمدجواد بلاغی و آیت الله آقاشیخ محمدحسین آل كاشف الغطاء او را به واسطه تألیفاتش و انتشار روزنامه حكمت ستوده اند. چنانكه عباس عقاد مصری در مقاله ای با عنوان «این دانشمند ایرانی دور از ایران برای مشروطه می كوشید» درباره او می نویسد:
«قاهره در آن روزگار در امواج سیاست غرق در مركز حوادث سیاسی شرق شده بود، و اعیان وحدت عرب، آزادیخواهان ترك و مشروطه طلبان ایران، همه در مصر گردآمده بودند. اما دكترمهدی خان در میان سیاستمداران و برجستگان شرقی مصر مشهورتر و معروف تر از همه بود. او در كشورش ایران به نام دكترمیرزا مهدی خان زعیم الدوله و رئیس الحكماء خوانده می شد. در اوایل قرن نوزدهم میلادی به دنیا آمده بود و در آن زمان كه نزدیك به نیم قرن پیش می شود ـ هنگامی كه من به دیدارش رفتم ـ در حدود نود سال داشت. وی علم طب را نزد اساتید طب ایران آموخته بود و گاهگاه به فارسی شعر می سرود، و به عربی و تركی نثر می نوشت و به زبان آلمانی و گویا به فرانسه نیز سخن می گفت. مراجع او در علم طب، كتاب ابن سینا و آثار پزشكان و حكمای قدیم بود.
از این رو در مباحث فلسفی نیز به شیوه آن فلاسفه طبیب شركت می جست. من از برنامه های سیاسی او كاملاً سر درنیاوردم، ولی همین قدر می دانم كه روزنامه ای به نام حكمت می نوشت، و این روزنامه در كشورش ایران تحت تعقیب بود و اجازه انتشارنداشت. از این رو،دكترمهدی خان آن را غالب اوقات در خفا به شهرهایی از كشور عثمانی فرستاد تا از آن شهرها نمایندگانش به ایران ارسال دارند. به طور كلی به توسط نمایندگانی كه در كشورهای اسلامی داشت، روزنامه او به ایران و به دست خواستاران آن می رسید...»
شادروان زعیم الدوله، بنیانگذار نخستین روزنامه فارسی زبان در مصر، گویا هشتادسالی زندگی كرد و از این مدت نزدیك به شصت سال آن را در مصر سكنی داشت. او پس از آنكه یكی ازقدیمی ترین روزنامه های فارسی را ـ آن هم در دریار غربت ـ منتشر كرد، در اواخر عمر بیمار شد و در روز دوشنبه ۴ محرم سال ۱۳۳۳ هـ.ق در مصر درگذشت. روزنامه حكمت، همچون برخی از روزنامه هایی كه در خارج از ایران انتشار می یافتند، نظیر حبل المتین، ثریا، پرورش، اختر و ... در ارتقا و رشد سیاسی و فرهنگی مردم ایران در آن روزگار سهم بزرگی داشت. همین روزنامه ها بودند كه با روشنگریهای خود به رواج اندیشه مشروطه خواهی یاری رساندند.
منبع : روزنامه ایران