چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
<بازار> یا <سرمایه> راهنمای بازی زبانشناختی
تکوین و گسترش و رشد اندیشه، نسبتی مستقیم با رشد و گشایش زبان دارد، زیرا زبان محور و عامل اساسی انباشت، پردازش و تولید و بازتولید تحلیل و فکر است. هم از این رو، آنگاه که با پیچیدگی، درهمآمیختگی، سرپوشیدگی و... در زبان روبهرویم یا هنگامی که با زبانی ویژه در یک شاخه یا رشتهاختصاصی سروکار داریم، همواره میتوانیم ریشههای خودآگاهانه یا ناخودآگاهانهآن را در راهبردهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... کنشگران جامعه بیابیم. بازی قدرتی که این کنشگران را درون میدانهایی با امتیازات واقعی درگیر میکند، سبب میشود آنها براساس منافع خود یا آنچه در کوتاه یا درازمدت منافع خود میپندارند، راهبردهای رفتاری و زبانی خاصی را پی بگیرند. اگر موضوع را به سطح زبانشناختی محدود کنیم، به کارگیری این یا آن واژه، این یا آن ساختار زبانی، کنار هم قرار دادن این یا آن موضوع و کلمه، ترتیب این کلمات و حتی استدلالهایی که یک کنشگر به نام شخصی خویش یا به مثابه یک <ما>ی گروهی خودساخته یا دگرساخته، واقعی یا خیالین، به کار میبرد و هر نوع از راهبرد زبانی دیگر که میتوان آنها را تا بینهایت متنوع و متفاوت دانست، در حقیقت گویای چنین منافعی هستند که باید آنها را در حیات واقعی افراد و نه لزوما در باورهایشان جستوجو کرد. اگر این بحث را به موضوع مباحثی که در چند سال اخیر دربارهرویکردهای اقتصادی در کشور ما و در زبان فارسی به وقوع پیوستهاند تعمیم دهیم - البته توجه داشته باشیم که این وقایع را نباید از چارچوبهای بینالمللی اقتصادی ـ اجتماعی و سیاسی آنها نیز جدا کنیم - شاید بتوانیم به نتایج جالب توجهی برسیم که اشاره به لااقل یکی از آنها در این یادداشت بیفایده نیست و آن تقابلی است که میان دو واژه<سرمایه> و <بازار> دائما در نوشتههای اقتصادی، سیاسی با آن روبهرو میشویم و البته واژگان دیگر مشتق از آنها از جمله <سرمایهداری> و <نظام بازار> و... را نیز شامل میشود.
اگر خواسته باشیم منطقی بحث خود را به جلو ببریم، ابتدا نیاز به ریشهشناسی این دو واژه داریم که باید آن را در زبانهای اروپایی بجوییم که ریشه تقریبا تمام مباحثی است که در طول یکصد سال اخیر در حوزهبهاصطلاح <مدرن> در کشور ما به راه افتاده است. واژهبازار در انگلیسی market و در فرانسه émarch از ریشه لاتین mercatus به معنی تجارت و محل مبادلهکالاها بوده و واژهای باستانی است که رواج آن در زبانهای اروپایی به اواخر قرن دهم میلادی میرسد. بازار در تمدنهای باستانی مفهومی کاملا شناخته شده بوده که پیش از هر چیز به یک فضای کنشی خاص اطلاق میشده است، همانگونه که ما در کشور خود و بهطور کلی در کشورهای اسلامی با آن روبهرو بودهایم. خود واژه<بازار> نیز از زبان ما وارد زبانهای اروپایی شده و اشاره به بازارهای <شرقی> دارد که برای اروپاییان بسیار خیرهکننده بوده است. تفاوت عمدهبازارهای شرقی و بازارهای اروپایی عمدتا و در اکثر موارد در آن بود (و هنوز هم هست) که در مورد نخست ما با یک فضای بسیار پیچیدهتر از روابط اجتماعی در کنار مبادلات اقتصادی سروکار داشتهایم، ولی در بازارهای اروپایی معمولا چنین فضایی وجود نداشت و مبادلات به صورت بسیار محدودتری صورت میگرفته است. البته این پیش از شکل گرفتن واژهجدید <نظام بازار> است که کاربرد آن پس از صنعتیشدن و با گسترش مبادلات اقتصادی در حوزهتجاری و به خصوص مالی شروع به گسترش کرد.
اما واژهسرمایه capital در انگلیسی و در فرانسه از ریشه واژهلاتین caput به معنی <سر> و capitalis به معنی <آنچه سر خود را برایش بدهند> یا <چیزی بسیار مهم> میآید و در همین معنا نیز هنوز در کنار مفهوم سرمایهای آن به کار میرود.
اما در معنای سرمایه این واژه از اوایل قرن هجده در قالب <سرمایهداری> به معنای افراد ثروتمند در زبانهای اروپایی مطرح شد. این واژه بعدها در ادبیات مارکسیستی کاربرد بسیار وسیعی پیدا کرد و به همین جهت نیز گاه افرادی تصور میکنند که مارکسیسم این واژه را ابداع کرده است. اما حال به ایران و زبان فارسی بازگردیم. واژه<بازار> در ایران، همواره و حتی امروز در معنای جدید آن، نوعی همراهی با مفهوم <بازار سنتی> را در ذهن القا میکند و کسانی که از آن استفاده میکنند خودآگاهانه یا ناخودآگاهانه به این همراهی دامن میزنند. واژهسرمایهداری نیز تا حد زیادی در زبان فارسی مفهوم مارکسیستی خود را حمل میکرده و باز در کاربرد آن کمابیش این همراهی تقویت میشده است.
اما آنچه میخواهیم بر آن انگشت بگذاریم، راهبرد زبانی خاصی است که در طول سالهای اخیر و به وسیله نولیبرالهایی که امروز ایدئولوژی اقتصادی آنها، همچون ایدئولوژی اقتصادی مارکسیسم ارتدوکس در کاربرد عملی آن، با شکست مطلق روبهرو شده است، در بازی میان این دو کلمه به کار میبرند. نولیبرالیسم از یکسو تلاش میکند خود را با لیبرالیسم یکی نشان دهد و نفرت عجیبی از واژگانی چون <نولیبرال>، <نومحافظهکار>، <راست جدید> و <بنیادگرایی راست> و... دارد که واژگانی بسیار رایج در سطح دانشگاهی برای پرداختن به این ایدئولوژی هستند؛ ایدئولوژیای که به صورت خلاصه میتوان آن را نظریهپردازی به اصطلاح علمی و دانشگاهی برای دفاع از سازوکارها و پیامدهای اجتماعی- سیاسی مبادلات اقتصادی <آزاد> در مفهوم نبود کنترل دولتی و اجتماعی بر آنها و اولویت داشتن روابط مالی و تجاری در آنها، تعریف کرد.
نولیبرالها از سوی دیگر به دلیل آنکه نماینده سیاسی این ایدئولوژی در جهان در طول چند دههگذشته، نظامیگرایی آمریکایی و بریتانیایی، با شخصیتهایی <برجسته> و پایهای یعنی <ریگان> و <تاچر> و <شخصیت>هایی جدید چون بوش هستند، سیاست استراتژیک دوگانه و متناقضی را نیز پیش گرفتهاند که بازی بسیار خطرناکی برای خود آنها و برای جامعه میسازد؛ آنها از یکسو، از نارضایتیهای موجود در جامعه که طبعا در برخی از افراد از جمله در بعضی از <روشنفکران> و <متخصصان> که کمترین اطلاع و تحلیل را از سیستم جهانی دارند، گرایش به مخالفان سیاسی سیستم و از جمله همان نولیبرالهای آمریکایی را بهوجود میآورد، استفاده میکنند، تا با پناهگرفتن در پشت سیاستهای اقتصادی نولیبرالی و بهاصطلاح خودشان <لیبرالی>، خود را <منجیان> آتی سیستم نشان دهند، که البته با بیلان هولناک آمریکا در کشورهایی چون عراق و افغانستان که سالهاست به اشغال این کشور درآمدهاند و تنها <دستاورد> اشغال برای مردمانشان، نابودی و تخریب و کشتار سیستماتیک بوده است، دفاع از این تز کار مشکلی است، اما همواره میتوان از عدم عقلانیت ناشی از اندیشههای واکنشی استفاده کرد و با این معادله ابلهانه که <دشمن دشمن من، دوست من است>، سیاه را سفید و سفید را سیاه نشان داد.
اما دومین استراتژی نولیبرالهای ایرانی آن است که همگی مخالفان سیستم اقتصادی - سیاسی نولیبرالی را از جمله همهمخالفان نظامیگری در جهان، مخالفان بازار بیرویه و بیضابطه و بیرحمی که امروز دنیا را در آستانهسقوط قرار دادهاند، <چپ>ها و از آن بیشتر <مارکسیست>هایی اعلام کنند که همهاستدلالهای خود را از ایدئولوژیهای خطرناک <اردوگاه سوسیالیسم> به امانت گرفتهاند. گویی بسیاری از این افراد اولا <گذشتهسیاسی> خویش را از یاد بردهاند و مهمتر از آن فراموش کردهاند که ما امروز نه در سالهای داغ <جنگ سرد> و رقابت آمریکا و شوروی، بلکه در دورانی به سر میبریم که کل جهان با سیستمهای مختلف سرمایهداری اداره میشوند و بحث و جدلها نه بر سر نقش سرمایهداری بلکه بر سر میزان دخالت دولت و جامعه در سازوکارهای اقتصادی و رابطه این سازوکارها با سازوکارهای اجتماعی جوامع است.
به همین دلیل است که با اظهارات شگفتانگیزی همچون اینکه <سرمایهداری ابداع مارکسیسم است> یا <مخالفان سرمایهداری درواقع مخالف بازار هستند> روبهرو میشویم. در اندیشههای محافظهکارانه و نولیبرالی و رویاهایی که ناشی از بازگشتهایی ناخودآگاه به گذشتههایی است که تمایل به فراموشی آن وجود دارد، این <چپ> موهوم، جایی در میان سالهای نیمه قرن نوزده و نیمه قرن بیستم یعنی جایی میان کمون پاریس و سقوط شوروی قرار میگیرد و سخن گفتنهای اینچنینی ظاهرا برای بسیاری از این افراد نقش <جنزدایی> از آن گذشتهها را دارد. متاسفانه در این بازی خطرناک، دو واژه<بازار> و <سرمایه> به شدت مورد سوءاستفاده قرار میگیرند، به صورتی که اقتصاددانان نولیبرال با طرفداری از <بازار> به نوعی میخواهند خود را طرفدار <بازاری>ها در تمام معنایی که این کلمه به ذهن میآورد و مشتقات سیاسی و ایدئولوژیک آن نیز نشان دهند و با بهکاربردن واژه<سرمایه>، آمادگی خود را به همگان یعنی هم به سیستم سیاسی و هم به مخالفان سیستم سیاسی برای خدمتگزاری در جنگی دونکیشوتوار با <آسیابهای بادی> مارکسیسم و در دست گرفتن سکانهای اقتصادی کشور، اعلام کنند. هر چند ما دیگر در آمریکای لاتین دهه۱۹۷۰ نیستیم و قرار نیست از اقتصاددانان نولیبرال وطنی در نقش متفکران مکتب شیکاگو، نظیر فریدمن، برای نظریهپردازی ساماندادن به کودتاهای نظامی و بر سر کارآوردن پینوشههای محلی در برابر <خطر کمونیسم> استفاده کرد. و این متاسفانه تنها خبر دردناک برای این دوستان نیست زیرا از یکسو، بهاصطلاح <بازاری>های مربوطه، سازوکارهای بازار داخلی و حتی بازارهای مدرن بینالمللی و مالی ـ تجاری را بسیار بهتر از آنها میشناسند و نیازی به خدمات <کارشناسانه> آنها ندارند و از سوی دیگر مخالفان نظامیگری سیستم، یعنی نومحافظهکاران آمریکایی یا اروپایی نیز خود چنان درگیر بحرانی هستند که در جهان بهوجود آوردهاند که هر روز و هر ساعت تلاش میکنند بهانههای ضروری فکری و ایدئولوژیهای تازهای را ابداع کنند که بتوانند رویکردهای نولیبرالی پیشین آنها در ستایش بازار آزاد و بیضابطه را با موضعگیریهای کنونی شبهکینزیشان آشتی دهد. بنابراین برای این دوستان، تنها یک <مشتری> بالقوه باقی میماند و آن سیاستبازانی هستند که تمایل داشته باشند از کارشناسان مزبور برای جنگ خیالین علیه <چپ مفروض مارکسیستی> استفاده کنند، که این مشتریها نیز باید اثر و نشانهای از <خطر> بالقوه داشته باشند، که خبری از آن نیست. نتیجه آنکه این بازی زبانشناسانه، تنها میتواند خود این اقتصاددانان را ارضا کند زیرا بیش از پیش به بازی کسالتآوری بدل شده است که دیگر حتی ابلهان را نیز شاد نمیکند.
برعکس، اینکه کسانی که خود صرفا به مدد یارانههای گوناگون و توزیع غیرمنطقی آنها به ثروتهای کلان و یا لااقل به تامین زندگی خویش در شرایطی سخت رسیدهاند، هر روز علیه یارانههای اقتصادی و اقتصاد بازار آزاد شعار دهند؛ اینکه کسانی که خود همواره در سیستمهای انباشت پولی و مالی در دولت، گلیم خود را از آب بیرون کشیدهاند و رانتخواری را بدل به یک سیستم <پژوهشی ـ آموزشی> کردهاند، امروز از مدیریت بدون دولت اقتصاد، در جهانی سخن میگویند که بزرگترین قدرتهای سرمایهداری مالی نیز دیگر از چنین توهماتی حرفی به میان نمیآورند، دیگر نه تنها اسباب تفریح و خندهکسی نیست، بلکه به زحمت میتواند لبخندی را نیز به لب بیاورد.بازی استرتژیک زبانی میان <بازار> و <سرمایه> شاید تنها تا زمانی <سرگرمکننده> بود، که فجایعی چون یازدهم سپتامبر، اشغال و تخریب نظامی عراق و افغانستان، بحران بزرگ مالی جهان و ... به وقوع نپیوسته بودند؛ تا زمانی که هنوز راهحلهای اقتصادی - سیاسی بزرگترین نظریهپردازان نولیبرال به بنبست نینجامیده بودند، ولی امروز که با چنین واقعیتهای سهمگینی در سطح جهانی سروکار داریم، نسخهپیچیدن بر اساس اقتصاد سیاسی قرن نوزده و تمایل بیمارگونه به سوقدادن جامعه به سوی پارانویاهای سیاسی و جنگ زرگری میان <چپ> و <راست> یا میان <سوسیالیسم> و <سرمایهداری>، در شرایطی که ما بیش از هر چیز به عقلانیت و تامل برای یافتن راهحلهایی عملی و واقعی برای بهبود موقعیتهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی خود نیاز داریم، کسی را چندان سرگرم نمیکند و بیش از پیش تنها امری بدیهی را در تاریخ بشریت به اثبات میرساند که ظاهرا این حقیقتی انکارناپذیر و نتیجهگیریای ظاهرا منطقی بر بحث ما است و آن اینکه <بلاهت، [واقعا]! هیچ حد و مرزی نمیشناسد.>
ناصر فکوهی
منبع : روزنامه اعتماد ملی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست