شنبه, ۹ تیر, ۱۴۰۳ / 29 June, 2024
مجله ویستا

فرجام اشغال


فرجام اشغال
«رابین» نخست وزیر وقت اسرائیل در بیان این تنگنا گفت: «آرزو می كنم یك روز صبح از خواب بیدار شوم و خبر غرق شدن غزه در دل دریا را بشنوم تا از این مشكل رهایی یابم.» بدین ترتیب انتفاضه «سنگ» یا انتفاضه نخست، در آستانه تحقق یك پیروزی بزرگ قرار گرفت، لیكن رفتار مرموز اسرائیل توانست بزرگترین اشتباه استراتژیك را به رهبری فلسطینی تحمیل كند. در حالی كه اسرائیل برای حل مشكل امنیتی خود بویژه در غزه حاضر بود بحث خروج از آن را به طور جدی پیگیری كند، با آغاز روند اسلو صحنه تغییر كرد. فلسطینیان نقداً مشكل امنیتی اسرائیل را حل كردند، در حالی كه تحقق اندك خواسته های آنان كه بخش بسیار ناچیزی از حقوقشان بود به مذاكرات ماراتونی واگذار شد كه فقط حدود یك دهه از وقت فلسطینیان را تلف كرد بی آنكه حاصلی داشته باشد.
در سال ۲۰۰۰ میلادی فلسطینیان كه خود را در بن بست مذاكرات تنها و بی یاور یافتند و از سوی دیگر دستاورد عظیم مقاومت اسلامی لبنان در آزادی سرزمین های اشغالی جنوب لبنان را مشاهده كردند، بار دیگر به انتفاضه روی آوردند. در انتفاضه دوم كه انتفاضه اقصی نام گرفت رهبری سیاسی فلسطین كه در شخص یاسر عرفات تجلی داشت و نهایت سعی و كوشش خود را به كار برد تا شاید اشتباه خود در ورود به مذاكرات بی نتیجه اسلو را جبران كند و در این مسیر تا آنجا پیش رفت كه پس از چهار سال محاصره، توسط دولت اسرائیل مسموم شد و در پاریس درگذشت. اما بار سنگین مبارزه در این دوره همچون همیشه بر دوش مردم فلسطین بود كه تقدیر الهی رسالت عظیم دفاع از موجودیت فلسطین و هویت اسلامی منطقه را در برابر هجوم غرب برعهده آنان نهاده است.اما صحنه فلسطین در روند جدید منازعه شاهد یك تحول دیگر نیز بود و آن ظهور قدرتمند جریان های اسلامی است كه به عنوان نبض ملت فلسطین علاوه بر هدایت سیاسی، «مقاومت » را سازماندهی می كردند.اصلی ترین مشكل مردم فلسطینی در طول مبارزات خود با اسرائیل عدم وجود توازن در قوای طرفین بود. اسرائیل به دلیل ارتباط ارگانیك خود با غرب در سه بعد قدرت فائقه ای كسب كرد. توانایی فوق العاده اقتصادی، برخورداری از حمایت های همه جانبه اقتصادی و بالاخره ایجاد یك ارتش بسیار نیرومند، اسرائیل را به قدرت برتر در خاورمیانه تبدیل كرد. در مقابل فلسطینیان، فاقد توانایی نظامی بودند. از نظر سیاسی هیچ حامی حقیقی در جهان نداشتند و در بعد اقتصادی آنقدر تضعیف شدند كه حتی برای گذران زندگی عادی خود ناگزیر بودند كه برای حفظ فرصت های شغلی خود در زمینه های خدماتی و كارگری ساده با اسرائیل ملتمسانه برخورد كنند تا حدی كه اسرائیل برای اعمال فشار به آنان با بستن مرزهای میان مناطق ۴۸ و ۶۷ آنان را از خدمتگزاری خود محروم ساختند. به راستی آیا ذلتی فراتر از این می توان یافت كه دشمن برای تأدیب یك ملت آنان را از خدمتگزاری به خود محروم كند؟
اما فلسطینیان در طول دوران منازعه هیچ گاه اراده خود را از دست ندادند و به رغم همه دشواری ها با امید به یاری خدا و با وجود همه سختی ها و ظلم دشمنان و نامهربانی خویشان، «اراده آهنین» خود را صیقل دادند و فرزندان خود را چنان آزمودند كه در گذر زمان همواره درصدد باشند تا شاید از هر فرصتی برای پیروزی بهره جویند و برای رویارویی با دشمن راهی بیابند كه ضعف آنان را به قوت مبدل سازد.
استراتژی «مقاومت» كه راهی جدید در مبارزه بود، پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و با تأثیرپذیری از آموزه های امام خمینی(ره) به عنوان راهی نو در صحنه مبارزه با اسرائیل رخ نمود.
مبانی این استراتژی عبارتند از:
۱- تكیه بر نیروی عظیم ملت و بسیج همه امكانات آن برای رویارویی.
۲- هدف قرار دادن نقاط ضعف دشمن و پرهیز از ورود به درگیری با نقطه قوت.
۳- پرهیز از هر گونه درگیری جانبی به گونه ای كه همه تلاش ها فقط به تقابل با دشمن معطوف شود.
۴- تكیه بر ایدئولوژی اسلامی كه می تواند مردم را بر محور ایثار و شهادت بسیج كند. ناگفته نماند كه حتی مسیحیان فلسطینی كه در این مبارزه در كنار برادران مسلمان خود قرار دارند، خود را از نظر فرهنگی مسلمان می دانند.
بدین ترتیب «انتفاضه» یعنی قیام عمومی ملت، بستر مبارزه «مقاومت» به اصلی ترین عامل تقابل تبدیل شد.
در برابر سلاح هسته ای و ارتش تا بن دندان مسلح و برخوردار از تكنولوژی پیشرفته «عملیات شهادت طلبانه» به صحنه آمد؛
در برابر قدرت فائقه اقتصادی اسرائیل، «قناعت» و تحمل زندگی دشوار اقتصادی موجب قدرت فلسطینیان شد؛
و بالاخره «همبستگی ملی» سلاح فلسطینیان در برابر فشار شدید سیاسی از سوی تمام قدرت های جهانی بر آنان شد.
شارون كه به رغم وقوف بر تغییر معادله، نمی توانست و یا نمی خواست این تحول را بپذیرد، از سوی مؤسسه حاكم بر اسرائیل وارد صحنه شد و ادعا كرد كه در یك فرصت صد روزه انتفاضه را پایان خواهد داد، اما حاصل آن شد كه در آستانه پایان پنجمین سال انتفاضه خروج از غزه، آن هم بدون هیچ قید و شرطی را بر هر گزینه دیگر ترجیح داد. اصلی ترین دلیل شكست اسرائیل و فرار از غزه وضعیت امنیتی بود. در مقدمه طرح خروج از غزه آمده است: «هدف از اجرای این طرح فراهم آوردن وضعیت امنیتی، اقتصادی، سیاسی و دموگرافیك بهتر برای اسرائیل است.» در ایام اجرای طرح و فعال شدن یهودیان مخالف آن، شارون به صراحت اعلام داشت كه هزینه های باقی ماندن در غزه برای اسرائیل غیر قابل تحمل است و برای نجات اسرائیل از نابودی و همچنین ادامه تسلط بر بخش های گسترده ای از كرانه باختری خروج از غزه گریزناپذیر است. شائول موفاز وزیر دفاع و سیلوان شالوم وزیر خارجه نیز همین مطلب را مورد تأكید قرار دادند.بررسی آمار تلفات اسرائیل در ۵ سال گذشته در نوار غزه این نكته را مورد تأیید قرار می دهد. در این مدت ۵۰ شهرك نشین یهودی در غزه كشته شدند. اما مهمتر آن بود كه ۱۰۰ نظامی اسرائیلی نیز به هلاكت رسیدند. می دانید كه در ۲۱شهرك یهودی نشین در نوار غزه حدود ۸۵۰۰ اسرائیلی حضور داشتند. اساساً تراكم جمعیتی در غزه- حضور بیش از ۱۳۵۰۰۰۰ نفر فلسطینی در سرزمینی كه مساحت آن از ۳۷۰ كیلومتر مربع تجاوز نمی كند- به اسرائیل اجازه نمی داد كه تعداد شهرك ها را بیش از این افزایش دهد. دولت اسرائیل برای تأمین امنیت این ۸۵۰۰ شهرك نشین، به ناچار بیش از ۲۰۰۰۰ نفر از نیروی ارتش خود را در آن منطقه مستقر كرده بود. حاصل آن شد كه تلفات نظامیان به دو برابر شهرك نشینان بالغ شود. با توجه به اینكه تحمل تلفات در میان نظامیان برای ساختار سیاسی اسرائیل به مراتب دشوارتر است، لذا خروج از غزه و تخلیه شهرك های آن تنها راه موجود بودند.علاوه بر مسئله امنیتی كه اصلی ترین عامل اجبار اسرائیل به خروج از اسرائیل بود، باید به روند تغییر افكار عمومی جهانیان به ویژه افكار عمومی اروپا كه برای اسرائیل بسیار حائز اهمیت است، نیز اشاره شود. برخلاف تصور مخالفان انتفاضه، كه معتقد هستند اوج گیری مقاومت و انتفاضه كه معمولاً با بسیج شدید تبلیغاتی بر ضد فلسطینیان و تروریست خواندن آنان همراه است، افكار عمومی غرب را به نفع اسرائیل شكل می دهد، اما تجربه نشان می دهد كه همزمان با اوج گیری انتفاضه علاوه بر بسیج افكار عمومی مسلمانان و جهان عرب، افكار عمومی اروپا نیز درست در سوی مخالفت با اسرائیل به حركت درمی آید. آخرین نظرسنجی انجام شده در اروپا نشان می دهد كه ۵۹% از آنان اسرائیل را یك دولت سركوبگر و ضد حقوق بشر تلقی می كنند و همدلی خود با خواسته های فلسطینیان را در حق تعیین سرنوشت اعلام می دارند.علاوه بر مطالب فوق الذكر باید به نگرانی اسرائیل از روند سریع تغییر تركیب جمعیتی در سرزمین تاریخی فلسطین اعم از مناطق اشغال شده در سال ۴۸ یا در سال ۶۷ نیز اشاره كرد. آمارهای موجود نشان می دهد كه حدود ۵/۳ میلیون فلسطینی در این مناطق زندگی می كنند؛ این در حالی است كه مجموع یهودیان ساكن فلسطین اشغالی از ۳/۵ میلیون نفر تجاوز نمی كند. با در نظر گرفتن نرخ رشد بالای فلسطینیان و همچنین سكونت یك میلیون از یهودیان تبعه اسرائیل كه به دلیل برخورداری از تابعیت مضاعف در آمریكا و اروپا اقامت دارند، می توان حدس زد كه طی یك دهه آینده تركیب جمعیتی به نفع فلسطینیان تغییر كند. این امر می تواند موجب نگرانی رهبران اسرائیل باشد كه یهودی بودن دولت خود را در خطر می بینند.بدین ترتیب روند حوادث در این برهه از زمان اولین پیروزی بزرگ برای فلسطینیان را رقم زد؛ امری كه همه ارتش های عربی از تحقق آن ناتوان بودند. با این اوصاف اولین گام در سیر تثبیت همه جانبه موجودیت فلسطینی برداشته شد و اینك غزه خارج از چارچوب مذاكرات و تعهدات متقابل با اسرائیل آزاد شده است. مهم آن است كه فلسطینیان با هشیاری تمام توطئه های اسرائیل برای ایجاد فتنه در میان خود را خنثی كنند و با ارائه استراتژی مقاومت و در پیش گرفتن روش تقسیم نقش و همكاری توأم با تكمیل یكدیگر خود را برای پیروزی در دومین مرحله یعنی آزادسازی تمام كرانه باختری مهیا سازند. هدفی كه از نظر منطقی و در چارچوب محاسبات علمی مبارزه دست یافتنی می نماید و با توجه به فاصله زمانی پیروزی در غزه با پیروزی در جنوب لبنان می توان تحقق آن را در زمانی نه چندان طولانی پیش بینی كرد. یقیناً پیروزی در مرحله دوم، زمینه ساز پیروزی در مراحل بعدی خواهد بود كه بازگشت آوارگان و در نهایت آزادی تمام فلسطین را تضمین خواهد كرد.

هادی صبا
منبع : روزنامه همشهری