چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
وقایع نگاری و شرح حال نویسی تحریف شده
میگویند ارسطو تاریخ را علم نقل بیطرفانه وقایع جزیی میدانست. در حالی که روانشناسان در سراسر قرن بیستم روی ادراک و حافظه دست به تحقیق و پژوهش زدند، امروزه اومبرتواکو تاریخ را دستمایه رمان نویسی قرار میدهد و تلویحاً یا صراحتا تاریخ را معجون غریبی از تخیل، ساختدهی و واقعیتها میداند. برای علاقهمندان به تاریخ، کاوش در کنه حقایق تاریخی از مهمترین انگیزهها برای مطالعه محسوب میشود. بدیهی است که اصولاً یک فکر، یک رویداد رفتاری یا یک اثر هنری را با مطالعه تاریخ آن بهتر میتوان فهمید. هر چه قدر یک رویداد مهیجتر و حساستر باشد، انسان به همان اندازه برای درک شفافتر آن راغبتر است. جوینده حقایق تاریخی در اولین گامها با تأسف میبیند که منابع، گزارشهای متفاوتی را ارائه میدهند. مفاهیم مورد استفاده، چشمانداز و زاویه دید، سلیقهها و ارزشها به مثابه فیلترهای شناختی چنان تغییری در صورت بندی رویداد ایجاد میکنند که از ثبات موضوعی چیزی نمیماند تا خواننده را از سردرگمی برهاند و حتی بر ابهام آن افزوده میشود. در اینجا، فرد وجود شرح حالهای مرتبط با یک رویداد را مغتنم مییابد. فرد میاندیشد، «چه چیزی از این مستندتر؟»
شرح حال نویسان، به ویژه کسانی که در خلق رویدادهای اجتماعی، فکری، رفتاری، علمی و هنری به نوعی دست داشتهاند، در این رابطه وقایعی را از نزدیک لمس کردهاند یا شاهد ماجرایی بودهاند و در بیوگرافی خود به آن پرداختهاند، همواره مورد توجه و گاه در کانون توجه بودهاند. اما چه بسیارند شرح حالهایی که کمک چندانی به درک چند و چون قضیه نمیکنند؛ چرا؟ جانبداری در شرح رویدادهای تاریخی – اجتماعی پذیرفتنی است. قضاوت ناب میسر نیست. اما این همه سهل انگاریها، بیدقتیها و خطاهای غیرعمدی را چگونه میتوان تفسیر کرد؟ (دروغ پراکنی و فریب کاری در نوشتار حاضر مدنظر نیست). در دعاوی حقوقی و جزایی نیز به گزارش فردی که شاهد یک ماجرای مورد منازعه بوده است با تأکید بر زمان و مکان و بازسازی جزییات، توجه میشود. در واقع شهادت دادن در دعاوی حقوقی و جزایی از سابقهای بسیار طولانی برخوردار است. با این حال استفاده از آن محدود است. از آنجایی که آراء و نظرات گوناگونی در خصوص یک رویداد واحد ارائه میشود و در نتیجه هر گونه خطا در یادآوری میتواند به کیفیت شهادت دادن لطمه وارد آورد و به زیان یکی از طرفین دعاوی تمام شود، از قدیم الایام توجه به گزارش افراد شاهد ماجرا با تأمل بسیار صورت میگرفته است.
قضات با تجربه درمییافتند که فرد گواه گاه قادر نیست تمام حقیقت را منتقل کند. آنها به تجربه درک میکردند که موضوع فراتر از صادق و درستکار بودن گواه است. تأیید میکردند که گواه از روی عمد نمیخواهد دروغ بگوید. منتها تا همین چند دهه قبل مطالعات سیستماتیک روی این موضوع صورت نمیگرفت. در اغلب موارد، گزارشهای تحریف آمیز رویدادها را به عامی بودن افراد نسبت میدادند. احساس میکردند که گواه در معانی لغات و یا در انتقال معانی دچار اشتباه میشود، واقعه را قلب میکند و حقیقت را در ابهام میگذارد. افراد دانا و خردمند نظر میدادند که چون حواس خطا و اشتباه دارد، بنابراین نمیتوان بر آن اطمینان نمود و حافظه قادر نیست آنچه را که درک شده، تمام و کمال به خاطر آورد. گذشتگان حتی به تجربه میدانستند که یک گواه یا گزارشگر گاه کل ماجرا را از نو میسازد. سعی میکند مابین حوادثی که به خاطر میآورد، روابط منطقی ایجاد نماید و جزییات را طوری به هم پیوند زند تا از ابهام آن بکاهد. ناخواسته یا ندانسته پارهای از حوادث را خفیفتر یا شدیدتر از اصل آن جلوه میدهد تا خاطرهاش را قابل فهم سازد. تازه از چند دهه اخیر است که مطالعه و تعیین کیفیت خاطرات بر اساس فرضیه پردازی و به گونهای نظاممند صورت میگیرد.
مسئله عینیت در تاریخ به مناقشات بسیاری دامن زده است. رعایت عینیت در کار مورخ و یا شرح حال نویس به این معناست که نظر شخصی در تشریح وقایع راه نیابد و ماوقع به گونهای فارغ از هر گونه ذهنیتی بازنمایی شود. آمال هر قضاوتی آن است که خود را از دام قضاوت ارزشی و احساسی برهاند و به اصطلاح واقعگرایانه باشد. موضوع در وهله اول این گونه مینماید، رویدادی که در گذشته به وقوع پیوسته، کیفیتی تغییر ناپذیر و تثبیت شده یافته است. آنچه که روی داده است، دقیقاً به این معناست که عینیت یافته و ویژگیهایی دارد. لذا کار مورخ و شرح حال نویس تنها و تنها احیای گذشته و بازنمایی بی کم و کاست آن است. انسان با این مقدمه چینی به سادگی نتیجه میگیرد: اصولاً چه جای تغییر واقعیت یا دخل و تصرف در آن است؟ در چنین مواردی به منظور حصول اطمینان، دنبال روایتگری میگردیم که از سلامت نفس برخوردار باشد، از اصل موضوع چیزی نکاهد و چیزی به واقعیت مشاهده شده نیفزاید تا مگر تصویری مطابق با اصل از واقعه بازنماید. بر بستر چنین تصوراتی، چنانچه شرح ماجرا از زبان یکی از افراد معتمد و دخیل در آن جاری شود یا توسط قلم وی تشریح شود، گرایش داریم تا دیگر تردیدی روا نداریم و آن گفته یا نوشته را عین حقیقت ماجرا بدانیم. لذا تصور میکنیم، کافیست که به شرح حال نگاشته شده معتبری مراجعه نماییم. به همین منوال، وقتی ذهنیت ما به مفهوم دستیابی به «واقعیت ناب» میدان دهد، از این پس رمان نویس معتبر، نقاش معتبر و مورخ معتبر جستوجو میکنیم، تا بدون غرض ورزی و به دور از مواضع شخصی، واقعیات را به ما بازنماید. در حالی که «واقعیت» چیز دیگری را نشان میدهد.
هنگامی که شاعران، رمان نویسها و اخلاق گرایان واقعهای را روایت میکنند، آن را از صافی ارزشهای مورد قبول خود میگذرانند و با این کار باعث میشوند تا ما دنیا را این گونه ببینیم. اصولاً آیا این که فردی بخواهد و اراده کند، به صرف داشتن قصد و نیتی خوب، شرح حالی واقعگرایانه و عاری از حب و بغض به تحریر درآورد، کافیست؟ این که فردی ادعا کند، بیهیچ غرضی میخواهد به تاریخ و گذشته نگاه کند، واقعاً یک ادعای آنچنانی است. آیا وجود چنین آدمی که اصولاً گوشه چشمی نه به سیاست، نه به اخلاق و نه به ساحت زیبایی شناختی زندگی روزمره داشته است و در ضمن به تاریخ هم علاقهمند باشد، کمی عجیب نیست؟ در واقع، این نگاه ارزشی است که باعث توجه به یک رویداد میشود. اگر فیلتر ارزشگذاری نبود، چگونه شرح حال نویس به رویدادی اهمیت میدهد و آن را قابل ضبط میداند؟ به واقع تعریفی انتزاعی و بدون دخل و تصرف، از واقعیت و عینیت وجود ندارد. توصیف یا بازنمایی یک واقعیت بیرونی پیش از آنکه متأثر از یک فهم ثابت از واقعیت بیرونی باشد، به مثابه تفسیری است که تحتتأثیر عوامل اثرگذار گوناگون قرار میگیرد. در رابطه با تحریف توصیف عینی واقعیات کاملاً عیان و بارز، ویلسون (۱۹۶۸)، Wilson به آزمایش جالبی دست زده است: ویلسون به منظور انجام یک آزمایش تجربی، یک سخنرانی برای ۵ گروه ده نفری از دانشجویان در یک سالن کنفرانس ترتیب داد. یک هفته پس از انجام سخنرانی به هر گروه جداگانه، یک برگه نظرخواهی ارائه شد که در همه سؤالات یکسان بود ولی فرد سخنران برای هر گروه به طور متفاوتی معرفی شده بود: استاد ممتاز یک دانشگاه مشهور – سخنران ارشد – سخنران – معلم – دانشجو؛ در بین چندین سؤال در برگه نظرخواهی، تنها سؤالی که مربوط به میزان قد فرد سخنران میشد، در فرضیه آزمایشی پژوهشگر نقش تعیین کننده داشت. نتایج آزمایش خیره کننده بود: دانشجویانی که تصور میکردند، سخنران یک استاد دانشگاه است، نسبت به گروهی دیگر از دانشجویانی که در برگههای نظرخواهی آنها، فرد سخنران یک دانشجوی معمولی معرفی شده بود، قد سخنران را به طور متوسط ۶ سانتیمتر بلندتر تخمین زدند. در این آزمایش واقعیت با میزان عینیت پذیری بالا دستخوش تحریف قرار گرفت.
علی تحصیلی
منبع : روزنامه کارگزاران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست