پنجشنبه, ۱۳ دی, ۱۴۰۳ / 2 January, 2025
مجله ویستا
بازگشت بودجه به عصر قجر
گفتوگو با دکتر محمد نجفی رییس سازمان برنامه و بودجه دولت اول اصلاحات
● دکتر فرهاد رهبر، رئیس پیشین سازمان مدیریت و برنامهریزی که با فشار رئیسجمهور از مسوولیت خود کنارهگیری کرد، در محفلی خصوصی خاطرهای بازگو کرد که گواه جهتگیریهای نادرست دولت نهم در تنظیم و توزیع بودجه است. ایشان گفتهاند؛ «بعد از این که سازمان مدیریت و برنامهریزی را ترک کردم و به دانشگاه تهران برگشتم، روزی جوانی جلوی من را گرفت و گفت میتوانم انتقادی در مورد دولت مطرح کنم. گفتم: بفرمایید. گفت: دولت مثل هندوانهفروشی که گاریاش ظرفیت محدودی دارد، بودجه در اختیار دارد اما همه کشور را خبر کرده است که بیایید و هندوانه بگیرید. آیا با این ظرفیت محدود میشود به صورت مستقیم به همه هندوانه داد؟ و من دیدم جوابی قانعکننده ندارم که به او بدهم. ایراد ما این بود که تقاضا را تحریک کردیم و این جریان هنوز ادامه دارد.»
▪ اشاره درستی است. بحث محدودیت منابع و این که چگونه میشود منابع محدود را با وجود تقاضای نامحدود به درستی توزیع کرد، مهمترین بحث تصمیمگیری بودجه در هر کشوری است. این موضوع از خیلی جهات، فقط به بودجه محدود نمیشود و میشود آن را در زمره مهمترین تصمیمهای اقتصادی دانست. علم اقتصاد میگوید: تصمیمگیریهای کلان اقتصادی باید از دو ویژگی برخوردار باشد؛ هم بهینه بودن و هم سازگار بودن. اگر مجموعه تصمیمگیریها از دو ویژگی یاد شده برخوردار باشند، میتوان امیدوار بود که مجموعه کشور در راستای تحقق این اهداف به درستی حرکت میکند. اگر یکی از دو ویژگی بهینه بودن و سازگاری را حذف کنید، به طور قطع مجموعه کشور، در رسیدن به اهداف مدنظر با مشکل مواجه خواهد شد.
در مورد بودجه به این دلیل که منابع آن دولتی است، دولت سعی میکند از آن به عنوان موتور محرک اقتصادی استفاده کند بنابراین بودجه، بالاتر از نقشی که برای توزیع منابع و هزینه کردن آن در مسائل مختلف دارد، اهمیتی فراوان پیدا میکند. دولتها معمولا بودجه را فقط سند دخل و خرج کشور نمیدانند و از آن به عنوان ابزاری برای افزایش ظرفیتها و رشد و توسعه اقتصادی استفاده میکنند. باید بررسی کنیم و ببینیم دولت نهم تا چه اندازه در این زمینه موفق عمل کرده است که در طول گفتوگو به آن خواهیم پرداخت.
اما اشاره شما به نحوه تخصیص و توزیع بودجه مثال جالبی از نارسایی سیاستگذاریهای دولت نهم است که قصد دارد از محل درآمدهای نفتی، به تقاضاهای موجود پاسخ دهد.
طبیعی است که دولت نمیتواند به دلیل محدودیت منابع، به سیل تقاضاهای موجود پاسخ دهد.
از همان ابتدای شکلگیری دولت نهم، به دلیل تلاشهای ارزنده آقای احمدینژاد در تحریک تقاضا، میشد پیشبینی کرد که دولت در میانههای راه، با بحران اقتصادی مواجه خواهد شد.
دولت نهم از ابتدای روی کار آمدن، دو برنامه بودجه را براساس ایدئولوژی خود، تنظیم و به مجلس ارایه کرده است که بررسی آثار و عواقب این دو بودجه، میتواند ما را در رسیدن به آنچه مدنظر داریم رهنمون سازد.
اشاره مستقیم دارم به بودجه سال ۱۳۸۵ که به نظر من یکی از ضعیفترین بودجههای بعد از انقلاب و شاید یکی از ضعیفترین بودجههای پیش از انقلاب و همه سالهای گذشته هم باشد.
● به چه دلیل؟
▪ به دلیل ضعف کارشناسی. چارچوب بودجه ۱۳۸۵ آنقدر ضعیف بود که دولت چهار بار متمم بودجه به مجلس ارائه کرد. پیشبینی درآمدها و هزینههای بودجه ۸۵ آنقدر دور از واقعیت بود که چهار بار متمم به مجلس فرستاده شد. علاوه بر آن، در بودجه سال ۱۳۸۵ شاهد افزایش ارقام و حجم بودجه جاری بودیم. البته باید این توضیح را اضافه کنیم که مشی دولت در طرح کردن شعارهای اقتصادی که به خصوص توسط رئیس دولت مطرح میشد هنوز هم مطرح میشود، در افزایش میزان تقاضا بسیار تاثیرگذار بود و سازمان مدیریت و برنامهریزی در سال ۱۳۸۴، مجبور شد با چنین رویهای، بودجه سال ۱۳۸۵ را تنظیم و تدوین کند. یعنی حجم بودجه جاری در سال ۸۵، ناگهان افزایش یافت که نتیجه آن رشد نقدینگی و تورمی بود که حالا گریبان مردم را گرفته است.
در بودجه سال ۸۵، همچنین شاهد رشد ناگهانی حجم بودجه عمرانی بودیم. حقیقت این بود که اقتصاد ما چنین ظرفیتی نداشت و اقدام دولت در بالا بردن حجم بودجه عمرانی مشکلات عمدهای ایجاد کرد. مشکل اول این بود که افزایش ناگهانی بودجه عمرانی، تقاضا برای کالاهایی مثل سیمان و آهن را به شدت افزایش داد و فزونی گرفتن تقاضا از عرضه محدود این کالاها، موجب بالا رفتن قیمتها شد. دولت در اقدامات جبرانی، توانست بخشی از تقاضاها را از طریق واردات جبران کند. به طور مثال فولاد و سیمان وارد کرد که تا حدودی از التهاب بازار کاسته شد اما دولت نتوانست زمین و مسکن وارد کند و در نتیجه نقدینگی در حال تزاید هم به سمت بازار زمین و مسکن حرکت کرد و ما در نتیجه این سیاستها دیدیم که قیمت مسکن حداقل دوبرابر رشد کرد.
مواردی که اشاره کردم، بخشی از عواقب اقتصادی بودجه سال ۱۳۸۵ بود.
● دیگر مشکلات افزایش ناگهانی حجم بودجه عمرانی چه بود؟
▪ پیش از این اشاره کردم که رویکرد دولت نهم در دادن شعارهای اقتصادی مثل دادن وام، از میان بردن بیکاری و چرخاندن چرخ اقتصاد کشور، تقاضای عمومی را تحریک کرد و تحت تاثیر اراده شخص رئیسجمهور، سازمان مدیریت و برنامهریزی بودجهای تنظیم کرد که نشاندهنده منویات و علاقههای رئیسجمهور و دیگر بزرگان دولت بود. در این بودجه شاید با نیت خیرخواهانه میخواستند حجم بودجه عمرانی و جاری را افزایش دهند اما با مقاومت کارشناسی سازمان مدیریت و برنامهریزی مواجه شدند. درست مثل اتفاقی که اوایل دهه ۵۰ و در زمان حکومت شاه رخ داد. در سالهای اولیه دهه ۵۰، اقتصاد ایران شاهد رشد درآمدهای نفتی بود و شاه دستور داد که درآمدهای جدید نفتی به بودجه جاری و عمرانی کشور تزریق شود.
زمانی که کارشناسان سازمان برنامه و بودجه، با ارائه استدلالهای کارشناسی با این موضوع به مخالفت برخاستند، شاه عصبانی شد و خطاب به کارشناسان سازمان برنامه و بودجه گفت: «یک مشت کمونیست جمع شدهاند تا جلوی پیشرفت کشور را بگیرند.»
در سال ۱۳۸۵ هم اتفاقات مشابهی در اقتصاد ایران رخ داد که پس از افزایش درآمدهای نفتی، رئیسجمهور دستور داد تا این درآمدها به بودجههای سالانه تزریق شود و زمانی که با مقاومت سازمان و مدیریت مواجه شد، دستور انحلال آن را صادر کرد.
در حال حاضر آمارهای مربوط به آثار بودجه سال ۸۵ منتشر شده و دیگر نیازی نیست در مورد آن استدلال خاص بیاوریم. یعنی قضاوت را به کارشناسان واگذار میکنیم.
● در مورد بودجه سال ۱۳۸۶ چطور؟
▪ در جریان اجرای بودجه سال ۱۳۸۵، دولت پی به واقعیتهایی برد و سعی کرد آن را در تنظیم بودجه سال ۱۳۸۶ رعایت کند. به طور مثال سعی کرد بودجه را انقباضی بنویسد بنابراین در بخش بودجه جاری حداقل رشد را در نظر گرفت و برخلاف رویه سال قبل از آن، اکنون که ۸ ماه از سال گذشته است، دولت متممی به مجلس ارائه نداده است.
با این حال بودجه سال ۱۳۸۶ در قالب اعدادی که در آن پیشبینی شده، قابلیت تحقق کامل ارقام را ندارد و به طور قطع در بخش بودجه جاری با مشکلات زیادی مواجه خواهد شد.
در حال حاضر جسته و گریخته میشنویم که بخشهای مختلف دولت با کسری بودجه مواجه شدهاند اما با توجه به تسلطی که دولت در زمینه اطلاعرسانی پیدا کرده است، این گونه اخبار منتشر نمیشود. در همین زمینه میخواهم اشارهای کنم به جریان استعفا یا برکناری رئیس قبلی سازمان مدیریت و برنامهریزی که در رسانهها عنوان میشد هیچگونه اختلافی با رئیسجمهور ندارد اما در اقدامی ناگهانی کابینه را ترک کرد یا در رویارویی اخیر معاون آقای برقعی با خبرنگاران که در ابتدا موضوع ارائه متمم بودجه را به شدت رد کرد و پس از آن به صراحت گفته بود که اگر لازم بود متمم بودجه خواهیم داد.
کاملا مشخص است که در حال حاضر میان واقعیتها و اظهارات مقامات دولت، تعارض و تضاد روشنی وجود دارد.
● شما فکر میکنید دولت در حال تنظیم متمم بودجه است؟
▪ تحلیل بودجه و مقایسه آمار و ارقام این را میگوید. اگر دولت متمم بودجه نداد، باید به آن تبریک گفت. خلاصه اظهارات من این است که دولت نهم در زمینه تنظیم دو بودجه سال ۸۵ و ۸۶ موفق عمل نکرده و دچار اشتباه شده است.
● آثار و عواقب دو بودجهای که به اعتقاد شما موفق نبودهاند، بر اقتصاد ما چه بوده است؟
▪ بهترین ارمغان بودجهریزیهای دولت نهم، تورمی است که با آن درگیر هستیم. شک نداریم که آقای احمدینژاد آرزو داشت تورم را یکرقمی کند، نرخ بهره بانکی را به حداقل ممکن برساند، صادرات را چندبرابر کند، رشد اقتصادی را بهتر کند و اشتغال را از بین ببرد.
اما ایشان در تحقق این آرزوها نتوانست موفق عمل کند. مهمترین اثر بودجههای دولت نهم، رشد نقدینگی و دامن زدن به تورم است. مجموعه دولت تلاش زیادی کرد تا در این زمینه موفق عمل کند که اگر اینگونه میشد، ما باید به معادلات و مطالعات علم اقتصاد شک میکردیم. دولت نهم آرزو داشت تنها دولتی باشد که در طول سالهای پس از انقلاب نرخ تورم را یکرقمی کرده است اما حقیقت قضیه این است که آنها موفق نبودهاند و همه چیز موید این نکته است که در آینده هم موفق نخواهند بود.
این موضوع را میشود در اظهارنظر مسوولان اقتصادی دولت مشاهده کرد. همین حالا هیچکدام از مدیران دولت حاضر نیستند قول بدهند که سال آینده نرخ تورم را از این حد که خودشان اعلام کردهاند، پایینتر بیاورند.
● بانک مرکزی در تازهترین آماری که منتشر کرده نرخ تورم را ۱۷ درصد اعلام کرده است. با توجه به تغییر شیوه محاسبه نرخ تورم توسط بانک مرکزی، شما نرخ اعلام شده را قبول دارید؟
▪ نرخ تورم به طور قطع ۱۷ درصد نیست و به اعتقاد من بالای ۲۲ درصد است. عدد ۲۲ درصد را میشود با فرمولها و مدلهای مختلف که در گذشته هم مورد استفاده قرار میگرفت، اثبات کرد. اما با فرض این که نرخ ۱۷ درصدی که دولت اعلام کرده صحیح باشد، باید از دولت پرسید که مگر قرار نبود تورم یک رقمی شود، پس چه شد.
بعد از تورم که آثار اجتماعی، سیاسی و اقتصادی زیادی برای دولت نهم و مجموعه اصولگرایان خواهد داشت، باید به موضوع بهینهسازی توزیع و مصرف منابع اشاره کنم. با توجه به مسوولیتی که در حال حاضر در شورای شهر دارم مثال روشنی در مورد استراتژی نادرست دولت در زمینه مصرف منابع میزنم. همه میدانیم که شبکه فاضلاب تهران به مرز بحران نزدیک شده است. این بحران به زودی گریبان اجتماع کثیری از مردمان پایتخت را در زمینه بهداشت، محیطزیست، آلودگی آبها و محل زندگی همشهریان ما در جنوب شهر خواهد گرفت. به عنوان مدیری که لااقل در مورد مسائل بهداشتی و زیستمحیطی پایتخت، سعی میکنم اظهارنظر سیاسی نکنم، متاسفانه باید بگویم دولت، اولویت مسائل عمرانی و ساختوساز را گم کرده است. در نظر داشته باشید که براساس برنامهریزیها، تکمیل شبکه فاضلاب تهران بسیار ضروری و حیاتی است. بنابراین تا سال ۱۴۰۰، باید دو هزار میلیارد تومان صرف تکمیل این شبکه شود. دولت در بودجه امسال، هم باید ۵۰ میلیارد تومان به این طرح اختصاص میداد اما در طول ۸ ماه گذشته، تنها یک میلیارد تومان در اختیار شهرداری قرار گرفته است. در مقابل شاهد تکاپوی بسیار عجیب مقامات دولت برای راهاندازی منوریل هستیم. کارشناسان مسایل شهری که حداقل ۱۰ سال روی طرح جامع حملونقل کار کردهاند، معتقدند منوریل در تهران از هیچ اولویتی برخوردار نیست اما دولت در حال تلاش است تا با شرکت آلمانی زیمنس که سابقه خوبی هم در سرمایهگذاری در ایران ندارد، برای راهاندازی منوریل قرارداد ببندد.
از نقض موارد حقوقی و قانونی این اقدام که بگذریم باید از دولت بپرسیم چرا در مصرف منابع، بحث اولویتها را رعایت نمیکند. این موضوع تنها یکی از دهها موردی است که دولت نهم بدون توجه به اولویتها، بودجه را صرف آن میکند.
● آیا بودجههای دولت نهم توانستهاند نقش موتور محرک را برای اقتصاد ایران بازی کنند؟
▪ به نظر من نه. کافی است به ارقام پیشبینی شده در قانون برنامه چهارم نگاه کنید. نه در زمینه رشد اقتصادی و نه در زمینه افزایش سرمایهگذاری و نه در زمینه توسعه بخش خصوصی، شاهد تحول مثبت نبودهایم. قرار بود رشد اقتصادی ۵/۸ درصد را تجربه کنیم اما به این هدف نرسیدیم.
● مقامات دولتی میگویند، ارقام برنامه چهارم آرمانگرایانه است.
▪ ما معتقدیم دولت به دلیل سیاستهای غلط اقتصادی نتوانسته به اهداف برنامه برسد. اعداد برنامه چهارم هم آرمانگرایانه نیست به این دلیل که براساس سند چشمانداز ۲۰ ساله که به امضای رهبری هم رسیده است.
باید به قدرت اول اقتصادی منطقه تبدیل شویم. بنابراین رشد ۵/۸ درصدی، حداقل رشدی است که در برنامههای میانمدت و کوتاهمدت باید به آن برسیم.
البته نباید از نظر دور داشت که رئیسجمهور چندبار اعلام کرده است که دستیابی به اهداف موردنظر چشمانداز بسیار کمتر از ظرفیتهای دولت نهم است و این دولت میتواند در مدت زمان کمتری از آنچه در برنامهها عنوان شده است ایران را به قدرت اول منطقه تبدیل کند.
این مسائل، تناقض آشکاری میان اظهارات مقامات دولت نهم ایجاد کرده و بیشتر نشان از بیبرنامگی دارد تا هر چیز دیگری.
● در مورد ایجاد اشتغال که یکی از مهمترین شعارهای دولت نهم بود فکر میکنید چه نتایجی به دست آمده است؟
▪ در این زمینه هم تناقض آشکاری میان آمارهای ارائه شده وجود دارد. به طور مثال وزیر کار دولت نهم اعلام کرده است که در سال گذشته یک میلیون و ۹۵۰ هزار شغل در کشور ایجاد شده است. در همین حال سازمان تامین اجتماعی اعلام کرده است که در همین دوره زمانی، ۶۰۰ هزار نفر تحت پوشش تامین اجتماعی قرار گرفتهاند. میبینید که میان دو آمار ارائه شده، یک میلیون و ۳۵۰ هزار نفر تفاوت وجود دارد. اگر به آمار وزیر کار و امور اجتماعی توجه کنیم، متاسفانه باید بگوییم، یک میلیون و ۳۵۰ هزار نفر کارگر جدیدی که وارد بازار کار شدهاند، زیر پوشش چتر تامین اجتماعی قرار نگرفتهاند و اگر بخواهیم به آمار سازمان تامین اجتماعی توجه کنیم، باید بگوییم آمارهای وزیر کار دولت نهم واقعیت ندارد. به نظر شما کدام آمار به واقعیت نزدیکتر است.
● با توجه به توضیحات مفصلی که ارائه کردید، میپردازیم به مهمترین اتفاقی که در تابستان امسال در زمینه سازمان مدیریت و برنامهریزی افتاد. با توجه به انحلال سازمان و خالی بودن جای این نهاد دیرپا در تنظیم بودجه سال آینده، از بودجه سال ۱۳۸۷ بگویید و نگرانیهایی که ممکن است وجود داشته باشد.
▪ اتفاقی که در مورد سازمان مدیریت و برنامهریزی افتاد، بسیار دور از انتظار بود. به سختی میشود جای خالی انبوه کارشناسان سازمان مدیریت و برنامهریزی را در تنظیم برنامه بودجه، نادیده گرفت اما متاسفانه این اتفاق رخ داده و ما باید سال آینده را زیر چتر بودجهای زندگی کنیم که هنوز از استانداردهای تنظیم و تدوین آن اطلاعی نداریم. در طول مدت زمان استقرار دولت نهم همواره شاهد اظهارنظرهای متناقض در مورد مهمترین برنامههای اقتصادی بودهایم. به عنوان مثال در مورد سهمیهبندی بنزین که یکی از مهمترین و حساسترین برنامههای اقتصادی دولت بوده است، دو روز قبل از سهمیهبندی، از زبان مسوولان دولت شنیدیم که سهمیهبندی منتفی شده است. روز بعد عنوان کردند که سهمیهبندی به آینده موکول شده و چند ساعت بعد اعلام کردند که بنزین سهمیهبندی شده است.
یا در مورد تفویض بخشی از اختیارات سازمان مدیریت به استانداران شاهد اظهارنظرهای ضد و نقیض بودیم که حتی از منتفی شدن این طرح حکایت داشت اما دیدیم که در واپسین لحظات، دولت تصمیم به اجرایی کردن این طرح گرفت و همه را غافلگیر کرد.
در مورد تغییر نظام بودجهریزی هم به طور قطع تا زمان اجرایی شدن افکار مقامات دولتی باید منتظر بمانیم و ببینیم قرار است چه روشی مورد استفاده قرار گیرد. این رویکرد دولت فرصت نقد و اظهارنظر را از منتقدین و کارشناسان میگیرد و در نهایت، دولت کار خودش را میکند.
آنچه ما در مورد بودجه سال ۱۳۸۷ شنیدهایم، اظهارنظرهایی است که از سوی برخی مقامات مطرح شده اما طرح یا برنامه مکتوبی در این مورد ندیدهایم.
اگر شنیدهها را کنار هم بچینیم متوجه میشویم که دولت قصد دارد بودجه عمومی کشور را در قالب ۶۵ یا ۶۷ دستگاه متمرکز کند.
در این طرح قرار است هر استان، به مثابه یک دستگاه شمرده شده و بودجه آن استان به استانداری منتقل شود تا از این به بعد استانداران مسوول توزیع بودجه در حوزه مدیریت خود باشند.
پس ۳۰ دستگاه را استانداریها تشکیل میدهند و بقیه دستگاهها هم، وزارتخانهها و سازمانها هستند که ردیف بودجههای خاص خود را خواهند داشت. بنابراین همه دستگاههای اجرایی، بودجه خود را باید از ۶۵ دستگاه مشخص شده که از آنها به عنوان ۶۵ مرد قوی کشور یاد میشود، دریافت کنند.
● ظاهرا احکام بودجه هم قرار است حذف شود.
▪ بله. موضوع حذف احکام و تبصرهها هم مطرح شده است. میدانید که دو نوع تبصره در قانون بودجه داریم. یک تبصره، احکامی را صادر کرده که دستگاههای اجرایی باید براساس آنها دخل و خرج خود را تنظیم کنند. این تبصرهها برای دستگاهها محدودیت ایجاد میکند که حکم نظارت را هم دارد.
تبصرههای دیگری هم در بودجه وجود دارد که براساس آن به دستگاهها مجوزهایی به دستگاهها داده میشود که اگر براساس قوانینی مثل قانون محاسبات، دستگاهها اجازه هزینه کردن در مواردی خاص را نداشتند، بتوانند با هماهنگی مجلس مجوزهای لازم را کسب کنند.
تجربه نشان داده است که به هر دو نوع تبصرهها در تنظیم بودجه نیاز داریم. دولت قصد دارد این تبصرهها را از قانون بودجه حذف کند اما سوال این است که تکلیف تبصرههایی که به نوعی ناظر بر اجرای قانون بودجه بوده است چه خواهد شد.
شاید این تغییرات نیاز به کسب نظر مجلس داشته باشد و اگر به چنین مجوزهایی نیاز بود، آیا دولت پیشبینی تنظیم لایحه مربوط به آن را کرده است.
همچنین باید از دولت پرسید آیا مجوزهای خاصی که در قانون بودجه به دستگاهها داده میشد، قرار است حذف شود که اگر چنین چیزی اتفاق خواهد افتاد، آیا دستگاهها باید بدون تبصرههای قانونی بودجه را مصرف کنند، در هر دو مورد ابهامات زیادی وجود دارد.
بنابراین براساس آنچه شنیده میشود، باید مثل نمایندگان مجلس نگران بود. ما این نگرانی را در گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس دیدهایم که حتی در مورد انحلال سازمان مدیریت هم ابراز نگرانی کرده بود.
● شما فکر میکنید، دولت به چه دلیل اینگونه تغییرات را در دستور کار قرار داده است؟
▪ من هم مثل خیلی از هموطنانم در جریان اهداف و برنامههای مورد نظر دولت نیستم. حالا بدبینانه این است که دولت قصد دارد بودجه را از حوزه دید مسائل نظارتی خارج و آن را به ۶۵ صندوقچه تبدیل کند که مسوولان دولتی به سبک خزانههای حاکمین و سلاطین قدیم هر زمان اراده کردند بودجه را به هر کس که دوست داشتند بپردازند.
با این حال احتمالا پس از ۱۰۰ سال فراز و نشیب بودجهنویسی در ایران، برای اداره کشور باید از روشهایی استفاده کنیم که مربوط به قرن گذشته است. حتی در دوره قاجار هم چنین رسم و روشهایی منسوخ شده بود و متفکران آن زمان، در اندیشه بازنگری اینگونه روشها بودند.
● در مورد حذف موافقتنامهها از قانون بودجه چطور، به نظر شما چه تاثیری در اجرای دقیق بودجه خواهد داشت؟
▪ امضای موافقتنامهها، شکل رقیقی از اجرای بودجه عملیاتی است که در آن به صورت مشخص عنوان میشود که پروژههای عمرانی در زمانهای مختلف، تا چه اندازه باید پیشرفت فیزیکی داشته باشد.
نمیدانم اگر موافقتنامهها که بخشی از حیطه نظارتی سازمان مدیریت و برنامهریزی بود، حذف شود، چه بلایی بر سر نظارت خواهد آمد. امضای موافقتنامه با استانداران هم به هیچ عنوان جای خالی نظارت را پر نخواهد کرد.
● فکر میکنید کاری که دولت قصد دارد انجام دهد، مبتنی بر چه الگویی از بودجهنویسی در دیگر کشورهاست؟
▪ دولت نهم اصراری ندارد که تغییرات مدنظرش مبتنی بر الگویی خاص باشد یا طرحی عقلانی باشد که در جای دیگری مورد آزمایش قرار گرفته است. مطمئن باشید در هیچ جای دنیا، چنین الگویی مورد استفاده قرار نمیگیرد.
● شاید کاهش بروکراسی و پیچیدگی بودجهنویسی رئیسجمهور را به چنین تغییراتی رهنمون ساخته است.
▪ بودجه خیلی پیچیده است و کار سنگینی طلب میکند اما رئیسجمهور مسائل را بسیار ساده میبیند. دولت نهم، هم مسائل را بسیار ساده میبیند و هم حل آن را ساده جلوه میدهد. شما هم حتما این جمله را شنیدهاید که آقای احمدینژاد گفته بود دختری ایرانی در خانهاش به انرژی هستهای دست یافته است. این جمله در تمام خبرگزاریهای دنیا انعکاس داشت. یعنی تولید انرژی هستهای این قدر ساده است؟ که وقتی در مورد انرژی هستهای چنین جملهای از رئیسجمهور میشنویم. به نظر شما در مورد بودجه چه چیزهایی باید بشنویم. در مورد بودجه من واقعا فکر میکنم درک عمیقی از پیچیدگیهای آن وجود ندارد. به همین دلیل مسائل این قدر ساده عنوان میشود. همانطور که در مورد نرخ بهره بانکی سادهانگاری شد یا در مورد انحلال سازمان مدیریت و برنامهریزی.
● مرحوم مصدق جملهای دارد که من میتوانم به عنوان نقطه پایانی این گفتوگو آن را مطرح کنم و دیدگاه شما را در مورد آن بدانم. ایشان میگوید «تاریخ دخالت پارلمانها در بودجه، با تاریخ آزادی حقیقی ملل برابر است» با توجه به این نوع دیدگاه، فکر میکنید نمایندگان مجلس هفتم توانستهاند نقش واقعی خود را در زمینه مسائل اقتصادی مثل بودجه ایفا کنند؟
▪ به نکته بسیار حساسی اشاره کردید که متاسفانه در پاسخ باید بگویم نه. من معتقدم مجلس هفتم نقش نظارتی و کارشناسی خود را فراموش کرده و در عوض خود را ملازم و همراه دولتی کرده است که حتی به اندک اختیار مجلس هم بیاعتنایی کرده است. کمتعداد نیستند پروژهها و برنامههایی که دولت، مجلس را نادیده گرفت و کار خود را صورت داد. در این میان شاهد سکوت مطلق نمایندگان بودیم. من مجلس هفتم را یکی از ضعیفترین مجالس از نظر نگاه کارشناسی میدانم و معتقدم نقش مجلس، در ناکامیهای اقتصادی کشور کمتر از دولت نیست.
نمایندگان ما کاملا نقش نظارتی خود را فراموش کردهاند و شأن و هویت خود را زیر پا گذاشتهاند. هیات رئیسه این مجلس در دفاع از حقوق نمایندگان و صیانت از نقش نظارتی و کارشناسی آنها بسیار ضعیف عمل کرده است.
شما جملهای مطرح کردید که مربوط به سالها پیش است و من هم قد و قواره این مجلس را در حد و اندازه سالهای دور میدانم. مثل دولت که علاقه دارد از روشهای ۱۰۰ سال گذشته برای تنظیم بودجه و اداره کشور استفاده کند.
محمد طاهری
منبع : شهروند امروز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست