پنجشنبه, ۱۹ مهر, ۱۴۰۳ / 10 October, 2024
مجله ویستا
چشم انداز ذهن (۲)
كیارستمی هم با محدودیت روبه رو بوده است. در سال ،۱۹۷۷ او فیلم كوتاهی درباره معلمین ساخته است؛ ماموریتی از سوی وزیر آموزش آن زمان، منوچهر گنجی، كه قرار بوده در روز معلم و در حضورشان به نمایش دربیاید. گنجی فیلم را دید و دستور داد كه صحنه های حاوی زنان باحجاب از فیلم حذف شوند، چرا كه این تصاویر با روند مدرنیزاسیون شاه در تضاد بودند. كیارستمی از این كار سر باز زد و تمام صحنه های لازم به حذف را برای فیلمش ضروری توصیف كرد. گنجی هم با این قضیه مخالفت كرد و در نتیجه فیلم به نمایش درنیامد. این فیلم، بعد از انقلاب هم نتوانست به نمایش دربیاید. او در سال ۱۹۷۹ فیلمی ۵۳ دقیقه ای ساخت به نام «قضیه شكل اول و قضیه شكل دوم» مستندی درباره معلمی كه گروهی از شاگردان را از كلاس خارج می كند، در حالی كه یكی از آنها حاضر نمی شود پشت سر رئیس چیزی بگوید. بعد، كیارستمی فیلم را به كارشناسان آموزشی نشان می دهد و از نظرات آنها فیلمبرداری می كند. بلافاصله بعد از انقلاب، او فیلمش را بازسازی كرده و ساختارش را عوض می كند. او تصمیم گرفت كه فیلم را تبدیل به یك معمای دراماتیك كند: قضیه شكل اول به شاگردانی می پردازد كه از لو دادن سر باز می زنند و در قضیه شكل دوم، یكی از شاگردها نام متهم را افشا می كند و اجازه پیدا می كند كه به كلاس برگردد. این بار هم، از تمام كسانی كه در این دو مورد نظر می دهند، از جمله وزیر جدید آموزش فیلمبرداری می شود. اكثر آنها فیلم را مثالی از فعالیت سازمان اطلاعات رژیم سابق معرفی می كنند. بلافاصله، فیلم در جشنواره فیلم كودكان و نوجوانان تهران هم برنده جایزه می شود. اما بعد، نمایش فیلم ممنوع می شود. كیارستمی بعد از انقلاب هم به ساختن فیلم درباره كودكان ادامه داد. فیلم بعدی كه او برای كانون ساخت، مشق شب نام داشت و تا حدودی به یك تجربه شخصی هم ارتباط پیدا می كرد - ارتباط او با پروین امیرقلی، كه در سال ۱۹۶۹ با او ازدواج كرده بود، در شرف پایان بود. او در مورد ماندنش در ایران می گوید: «انقلابی داخلی در خانه ما داشت اتفاق می افتاد: من داشتم از همسرم جدا می شدم و قرار بود كه از دو پسرم مراقبت كنم. بنابراین برایم غیرممكن بود كه به مهاجرت فكر كنم.» در سكانس افتتاحیه فیلم، كیارستمی توضیحاتی به مدیر مدرسه ای می دهد كه می خواهد فیلمش را در آنجا بسازد. «من برای این كه به پسرم در مشق هایش كمك كنم مشكل دارم... به همین خاطر هم دوربینم را اینجا آورده ام تا ببینم این مشكل مربوط به پسر من است یا مسئله به نظام آموزشی مربوط می شود.» بعضی از منتقدین فیلم را به عنوانی نقدی بر ساختار آموزشی معرفی كرده اند، اما آنچنان كه خود كیارستمی می گوید این فیلم بیشتر از خاطرات شخصی خود او از مدرسه سرچشمه می گیرند كه «هنوز هم آزاردهنده اند.» نزدیك به اواخر «مشق شب»، كیارستمی از مراسم صبحگاهی بچه ها فیلمبرداری می كند. دانش آموزان در حالی كه سعی می كنند به همصدا و منظم خواندن شان ادامه دهند، لحظه به لحظه هم بیشتر مشغول شیطنت می شوند. در سكانس پایانی فیلم، كیارستمی با پسربچه ای مصاحبه می كند و از او می خواهد كه چیزی را جلوی دوربین از بر بخواند؛ صدای او بر روی تصویر ثابت شده ای از صورتش به فیلم پایان می دهد. دو پسربچه ای كه در فیلم ارتباط خیلی نزدیكی با هم دارند، من را برانگیخت تا از كیارستمی درباره ایمان مذهبی اش سئوال كنم. او پاسخ داد: «من نمی توانم به این سئوال جواب بدهم. به نظر من مذهب چیزی است بسیار شخصی، و مصیبت ما این است كه این جنبه شخصی به كلی از میان رفته و تخریب شده است. ساده ترین چیز برای من این است كه خودم را مذهبی معرفی كنم، اما من این كار را نمی كنم. این شخصی ترین جنبه از زندگی ما تبدیل شده به وسیله ای برای اعمال قدرت دولت.» پخش مشق شب تا مدت ها در ایران مشكل داشت. كیارستمی در این باره می گوید: «بعد از این كه مشق شب را ساختم، مجبور شدم كانون را ترك كنم، چون با فیلم من موافق نبودند. با این حال، او در ۱۹۹۰ «كلوزآپ» را ساخت و به این ترتیب دهه ای را آغاز كرد كه در آن محبوب دوستداران سینما می شد. كیارستمی در پاییز ،۱۹۸۹ داستان عجیب و غریبی در یك مجله می خواند كه درباره یك كارگر بی كار طلاق گرفته است كه با پسر كوچكش هم ارتباط زیادی نمی تواند داشته باشد. این مرد به خاطر معرفی خودش به عنوان كارگردان ایرانی، محسن مخملباف، زندانی می شود؛ چرا كه ظاهراً انگیزه های مشكوكی برای این اقدامش داشته است. كیارستمی تصمیم می گیرد تمام این ماجرا را دوباره بازسازی كند _ و جالب اینجا است كه او برای این كار از شخصیت های واقعی ماجرا استفاده می كند. (او همیشه از به كار گرفتن بازیگران غیرحرفه ای لذت می برده است.) او ابتدا از حمایت مخملباف برخوردار می شود و سپس دو كارگردان به ملاقات شخص سوم، حسین سبزیان، می روند و اجازه مرخصی او را می گیرند. كیارستمی به سراغ بازسازی وقایعی می رود كه منجر به دستگیری سبزیان می شوند. بازی فریب آمیز سبزیان از داخل یك اتوبوس شروع می شود: او متوجه می شود كنار زنی نشسته است كه مشغول خواندن نسخه ای از فیلمنامه یكی از كارهای محبوب و عامه پسند مخملباف، یعنی «بای سیكل ران» است. او خودش را به عنوان كارگردان فیلم معرفی می كند و بعد به خانه او در حضور خانواده اش دعوت می شود. او به این خانواده می گوید كه تصمیم دارد برای فیلم آینده اش از حضور آنها استفاده كند، ولی آنها به تدریج به او مشكوك می شوند و از پلیس می خواهند كه او را دستگیر كند. كیارستمی از قاضی پرونده (كه یكی دیگر از هواخواهان مخملباف است) اجازه می گیرد از مراسم محاكمه فیلمبرداری كند. در این دادگاه سبزیان متهم به عدم بازگرداندن پولی است كه بابت پرداخت هزینه كرایه تاكسی و خرید هدیه ای برای پسرش از این خانواده قرض گرفته است.كیارستمی درباره این فیلم گفته است: «كلوزآپ درباره فاصله میان خود ایده آل و خود واقعی است؛ هر قدر این فاصله بیشتر باشد، شخص نامتعادل تر می شود.» اما رابطه میان واقعیت و جعل در این فیلم به كلی نامعین می ماند. در پایان فیلم در یك صحنه اصولاً مستند كیارستمی ترتیبی می دهد تا سبزیان هنگام آزادی اش از زندان با قهرمانش مخملباف ملاقات كند. او سوار بر موتورش می رسد و آدم كاذب را با خودش می برد كه از خانواده شاكی عذر خواهی كند. النا در این باره می نویسد: «در این قسمت كیارستمی كم و بیش بازسازی وفادارانه اش از این قضایا را كنار می گذارد و واقعیتی جدید را خلق می كند؛ او رویای سبزیان را محقق می كند.» پیچش دیگری در این داستان وجود دارد: هنگامی كه موتور دور می شود، ما امیدوار می مانیم كه صدای مكالمه بین این دو نفر را بشنویم، اما در همین لحظه سیستم صدابرداری كیارستمی به هم می ریزد. النا پیشنهاد می كند كه احتمالاً كیارستمی می خواسته به خلوت خصوصی این دو نفر احترام بگذارد و شاید اصلاً قضیه خرابی وسایل واقعیت نداشته باشد. اصلاً نمی توان از هیچ چیزی در این قضیه مطمئن شد. كیارستمی اولین جایزه اروپایی اش را برای «خانه دوست كجاست» (۱۹۸۷) برنده شد _ جایزه پلنگ برنز لوكارنو در سال ۱۹۸۹- اما در اصل این كلوزآپ بود كه حرفه ای های سینما را با ابزار های بینامتنی خودش اغوا كرد؛ با خط محوشونده ای كه میان جعل و استناد كشید و نیز غمخواری اش نسبت به مجرم ظاهری داستان. به همین ترتیب، شیفتگی نانی مورتی برنده نخل طلا نسبت به فیلم هم تا حدی بود كه فیلم ستایش آمیزی ساخت به نام روز افتتاحیه كلوزآپ در سال ۱۹۹۶.این نقب زدن در فرضیات راجع به حقیقت و واقعیت یا آنچنان كه حمید دهباشی می گوید: «شفافیت ساختگی امر واقعی»، تبدیل شد به ویژگی فیلم های كیارستمی در دهه آتی و او یكی از محبوب ترین و شناخته شده ترین چهره های سینمایی جهان شد. به عنوان مثال او در فیلم «زیر درختان زیتون» (۱۹۹۴) به تدریج لایه لایه از سطوح ساختگی داستانش می كاهد تا سرانجام واقعیت را افشا كند _ و بعد از بیننده اش می خواهد تصمیم بگیرد كه آنچه می بیند آیا واقعیت دارد و اگر چنین است، دقیقاً چه چیزی در حال وقوع است. فیلم در یكی از مناطق روستایی ایران ساخته شده است، جایی كه او دو فیلم قبلی اش را هم كار كرده بود: «خانه دوست كجاست؟» درباره پسری كه می كوشد تا دفتر همكلاسی اش را به او برگرداند و دیگری فیلمی به نام «زندگی و دیگر هیچ» كه در آن یك كارگردان به همراه پسرش از تهران به منطقه دورافتاده ای كه در اثر زلزله ویران شده مسافرت می كنند تا ببینند آیا دو پسربچه ای كه در فیلم قبلی بودند نجات پیدا كرده اند یا نه. در زیر درختان زیتون ابتدا به نظر می رسد كه كیارستمی می خواهد فیلمی درباره ساختن «زندگی و دیگر هیچ» بسازد. او از یك گروه فیلمسازی فیلمبرداری می كند و در عین حال و به واسطه آنها بازسازی خانه های ویران شده از زلزله ایرانیان را هم نشان می دهد. اما یكی از بازیگران فرعی فیلمی كه ما در حال تماشای ساخته شدنش هستیم، به دنبال زنی است كه مرد را پایین تر از خود می داند. در پایان فیلم او زن را در میان درختان زیتون تعقیب می كند و چشم انداز زیبایی از مناظر ایرانی را پشت سر می گذارد، تا اینكه سرانجام هر دوی آنها تبدیل به نقطه می شوند. اما این تصویر هرگز روشن نمی كند كه آیا زن او را می پذیرد یا نه: در واقع در عوض همچنان كه قبلاً در پایان كلوزآپ دیده بودیم كیارستمی به خوبی به بیننده اش می گوید كه لحظات خصوصی و روابط صمیمی در زندگی واقعی آدم ها هیچ ربطی به ما ندارند. ادامه دارد
وایرال شده در شبکههای اجتماعی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست