شنبه, ۱۹ آبان, ۱۴۰۳ / 9 November, 2024
مجله ویستا


پدیده شومی منابع


پدیده شومی منابع
آیا بهره‌مندی یک کشور از منابع و ثروت طبیعی موجبات ثروتمندی و رفاه شهروندانش را فراهم می‌آورد؟ هر چند، این سؤال در ابتدا تناقض‌نما به نظر می‌رسد اما مطالعات و تحقیقات انجام شده طی سه دههء اخیر در مورد کشورهایی که اقتصادشان متکی بر بهره‌مندی از منابع طبیعی و صادرات ناشی از آن بوده، نشانگر آن است که در مقام مقایسه، روند توسعهء کشورهای ‌بی‌بهره از منابع طبیعی، بسیار سریع‌تر و بهتر بوده است. بر‌پایهء نتایج برآمده از این مطالعات و تحقیقات و در توجیه عقب‌ماندگی اقتصاد کشورهای متکی بر صادرات تک محصول (نفتی) بحثی به نام «پدیده شومی منابع» مطرح شده است که شناخت این پدیده و ابعاد و جوانب و مسایل پیرامونی آن برای کشور ما، که اقتصاد‌ش وابسته به نفت است، اهمیت بسیار دارد.
از زمان کشف و استخراج نفت در کشور ما همواره این بحث مطرح بوده است که نفت برای ایران یک نعمت است یا نقمت و جالب آن که تا امروز، هنوز، پاسخ روشنی برای آن نیافته‌ایم! مترجم کتاب «ثروت و فقر ملل» از قول یک بانکدار عرب در خاورمیانه در یادداشت خود آورده است: «ما پول داریم، ولی ثروت نداریم، ثروت یعنی دانش، مهارت، تخصص، کاردانی و کارآفرینی. ما همچون کودکی هستیم که پول فراوانی به ارث برده باشد ولی هیچ‌کس به او نیاموخته باشد که پول را چگونه باید خرج کرد. اگر شما ندانید با پولی که در اختیار دارید چه کار باید کرد، شما را نمی‌توان ثروتمند شمرد.» در واقع این جملات، توصیف وضعیت همهء کشورهایی است که با بهره‌مندی از پول فروش منابع طبیعی روزگار خود را می‌گذرانند و به واقع، در گذر زمان به جای آن‌که ثروتمندتر شوند، فقیرتر می‌شوند و در چرخهء رقابت و قافلهء توسعهء جهانی به رده‌های پایین‌تر، سقوط می‌کنند. به راستی چرا به‌رغم به درآمدی حدود ۶۰۰ میلیارد دلار در سال‌های پس از انقلاب برای ایران و هزینهء آن در اقتصاد ملی، درآمد سرانهء ما از حدود ۱۵۰۰ دلار در سال ۵۷ به حدود ۲۳۰۰ دلار در سال ۱۳۸۴ افزایش یافته است و در همین دوران درآمد سرانهء کشورهایی مانند ترکیه، کره ءجنوبی و ... چند برابر شده است؟
علل فقر و غنای کشورها، به گونه‌ای نیست که یک شبه به وجود آمده باشد یا بهره‌مندی از منابع طبیعی، بتواند آن را توضیح دهد. برای رفع فقر و دستیابی به اقتصادی پویا و آبادانی و رفاه همگانی، بستری فرهنگی لازم است که در آن بستر، کار و نیروی انسانی حرمت داشته باشد و صرفه‌جویی، عقل معاش، بردباری، سخت‌کوشی و پشتکار فرهنگ مردم شده باشد. در این مسیر، عوامل فرهنگی، مذهب، اعتقادات و باورهای جمعی، سطح سواد و فن‌آوری، مدیریت و شیوهء اداره حکومت و ده‌ها عامل ریز و درشت دیگر، موجبات «فقیر شدن» یا «غنی‌شدن» ملت‌ها و کشورها را فراهم ساخته و می‌سازند و برخورداری از منابع طبیعی در شرایط مساعد فقط می‌تواند عامل مشدده و تسریع‌کننده در امر توسعه باشد، در غیر این صورت، خود، به عاملی منفی و مخرب در ادارهء اقتصاد ملی، تبدیل خواهد شد.
رویکردی که دولت احمدی‌نژاد در هزینهء منابع حاصل از صادرات نفت و گاز در قالب بودجهء‌عمومی دولت در دو سال ۸۴ و ۸۵ در پیش گرفته است، جز این که اقتصاد بیمار ایران را بیمارتر و «پدیدهء شومی منابع» را در اقتصاد ملی نهادینه کند، ثمری به بار نخواهد آورد، ضمن این که منابعی را که متعلق به نسل‌های آینده نیز هست، پیشاپیش به مصرف خواهد رساند و معلوم نیست که نسل‌های آینده با چه وضعیتی روبه‌رو خواهند شد و چرا نباید از منابع حاصله به نحوی استفاده شود که سهم آن‌ها محفوظ بماند تا آنان نیز همچون نسل حاضر، از مواهب منابع طبیعی بین نسلی، بهره خود را ببرند؟
قطعا آنچه به عنوان منابع طبیعی و خدادادی در اختیار بشر قرار گرفته و برخی کشورها و ملت‌ها سهم بیشتری از این منابع را در اختیار دارند، نعمتی الهی است و نه اسباب نعمت و فقر. اما قواعد حاکم بر هستی به گونه‌ای است که جهت نعمت یا نقمت این منابع و امکانات را به شیوهء استفاده انسان‌ها وابسته کرده است و هر ملتی که بتواند در سایهء دانش، مدیریت، عقل و تدبیر از این منابع به نحو درست و بهینه استفاده کند، اسباب ثروتمندی و رفاه هرچه بیشتر خود را فراهم خواهد ساخت و بالعکس، بی‌دانشی، عدم مدیریت و بی‌تدبیری در استفاده از این منابع حداکثر به گذران امور روزمره و هرزروی منابع نخواهد انجامید. جای صد افسوس است که کشور و ملتی با مختصات ایران، نتواند در قافلهء توسعه و پیشرفت جهانی حضور فعال داشته و در عرصهء داخلی از حل مشکلاتی همچون فقر و بیکاری بازماند و آسیب‌های فراوان اخلاقی و اجتماعی حیات جامعه ما را تهدید کند و در این شرایط حداکثر به فکر تقسیم درآمد نفت آن هم به صورت ناعادلانه و هزینه‌های جاری و غیرمولد باشیم و فردای خود را هم نبینیم!
علی مزروعی
منبع : متولد ماه مهر