چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
ماکیاولی ؛ نظریهپرداز حفظ قدرت
مردی که آوازه نام و بدنامیاش سدههاست بر سر زبانهاست و کتابی دربارهاندیشه سیاسی نیست که از نام وی تهی باشد در مه ۱۴۶۹ در شهر فلورانس زاده شد و نام نیکولو بر وی نهادند خانواده او ادعای رابطه با نجبا را داشتند ولی هیچگاه جزو نجبا نبودند. پدرش مردی با عایدی متوسط بود که شغل وکالت در دستگاه دولتی و یک ویلای کوچک در <سان کاشانو> به فاصله ۱۶ کیلومتری شهر داشت.
برای شناخت بهتر ماکیاولی باید به محیط سیاسی زمانه او نیز توجه کرد، زیرا هیچکس را از محیط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خود گریزی نیست. وی در زمانی میزیست که ایتالیا به طور کلی و فلورانسی زادگاه او به طور خاص دستخوش آشفتگیهای گستردهای بودند. ایتالیا به واسطه وضعیت جغرافیایی، رقابتهای تجاری و دخالت کشورهای همسایه در امور داخلی آن به کشوری چند پاره تقسیم شده بود و هر شهری در حکم دولتی مستقل عمل میکرد. ایتالیا در آن زمان از پنج دولتشهرمستقل تشکیل میشد. سلطنت ناپل در جنوب، امیرنشین میلان در شمال غربی، جمهوری اشرافی و نیز در شمال شرقی به جمهوری فلورانس و دولت پاپ در مرکز از لحاظ داخلی همه این ایالتها مرکز رقابتهای شدید، جاهطلبیهای شخصی و در عین حال کانونهایی برای پیداش فرهنگ مشعشع هنری و ادبی بودند، روابطشان با یکدیگر غالبا خصمانه و توام با کشمکشهای لاینقطع از طریق دیپلماسی و جنگ بود. از آن گذشته پراکندگی و عدم اتحاد شهرهای ایتالیا بهانه خوبی به دست سایر کشورهایی که وسیعتر و متشکلتر از ایتالیا بودند، میداد که گاه و بیگاه با نیروهای مسلح خود به خاک این کشور تجاوز کنند. اندیشمندانی که در این زمینه کارکردهاند عوامل متعددی را در عدم اتحاد و یکپارچگی ایتالیا دخیل دانستهاند. از جمله افزایش ثروت و رقابتهای شدید تجاری، رواج فساد سیاسی و ورشکستگی اخلاقی و لوتر که در سال ۱۵۱۱ از ایتالیا دیدن کرد در مورد اوضاع ایتالیا چنین میگوید: اگر دوزخ وجود داشته باشد، ایتالیا روی آن بنا شده است و این را من خود در روم شنیدهام. اما مهمترین دلیل پراکندگی و عدم اتحاد ایتالیا وجود دولت پاپ در مرکز ایتالیا بود. این دولت آن قدر قدرت نداشت که خود اقدامیبرای اتحاد ایتالیا انجام دهد ولی به آن اندازه قوی بود که اگر از طرف دولتشهر دیگر کوششی برای اتحاد انجام گیرد از آن جلوگیری کند و مانع اتحاد شود.
● فلورانس، شهری متفاوت
اما در مورد فلورانس باید گفت که این دولتشهر از بالاترین درجه آگاهی سیاسی و غنیترین اشکال شکوفایی آدمیبرخوردار بود و کشورشهری بود که علاوه بر فلورانس بر پراتو، پیستویا، پیزا، دلترا، کورتونا، آرتتر و اراضی کشاورزی اطراف آن نیز حکومت میکرد. سیاست فلورانس عبارت از کشمکش گروهها و خانوادههای ثروتمند برای در اختیار گرفتن قدرت بود. خاندان مدیچی که سرانجام حکومت فلورانس را در دست گرفتند در ابتدا به عنوان رهبران جبهه دموکراتیک شروع به کار کردند و اگرچه بعدا سلطنتی استبدادی در پیش گرفتند ولی در ستمگری اندازه نگه داشتند و به جمهوریخواهان همچنان اجازه فعالیت دادند. آنها تا ۱۴۹۴ قدرت را در دست داشتند و دراین سال به علت تهاجم فرانسه به ایتالیا خاندان مدیچی موقتا از قدرت برکنار شدند و حکومت جمهوری اعلام شد. از دوران اولیه زندگی ماکیاولی اطلاعات اندکی داریم. در کودکی از آموزش در خور تواناییهایش برخوردار نشد و در روزگاری که جوانان فلورانس به درسگاه پولتیانو، شاعر، اومانیست و استاد ادب یونان و روم میشتافتند تا از او دانش یونانی و لاتینی بیامورند، ماکیاولی هرگز به آموزش زنان نپرداخت. او بیشتر نزد خود و کتابهایی که آذین خانه فقیرانه پدریاش بود دانش آموخت تا در مدرسه، همچنین سبک ساده، قوی و آزاد نوشتههای او فقدان آموزش رسمی را در او نشان میدهد. زندگی ماکیاولی پس از دوران اولیهاش به دو دوره فعالیتهای عمومیو بازنشستگی تقسیم میشود. فعالیت عمومیاو را اولین بار در سال ۱۴۹۸ یعنی از زمانی که به رهبری شورایی ده نفر شهر فلورانس برگزیده شد شاهد هستیم، یعنی ۲۹ سالگی. کار او ابتدا تنظیم صورت جلسهها بود اما به علت عشق سرشارش به فعالیتهای دولت به سرعت پیشرفت کرد و به زودی رییس دیوان دوم جمهوری که شغلی بلندپایه بود گردید. این دیوان در اصل با امور داخلی جمهوری فلورانس سروکار داشت. اما سپس کارهای شورای اجرایی نیز به او واگذار شد. ماکیاولی همچنین دبیری شورای ده نفری را به عهده گرفته بود که به نام آن امور خارجی و دفاعی را نیز زیرنظر داشت. زندگی سیاسی ماکیاولی به ویژه به وسیله تجربه پایهگذاری شده است. وی در سال ۱۵۰۰. م به دربار لویی دوازدهم در فرانسه رفت. ماکیاولی ملتی قدرتمند را دید که در سایه یک فرمانروا با سنتها و نهادهای سیاسی استوار میزیست. اما مشاهده کرد که آنها هیچ احترامینه تنها برای فلورانس بلکه برای ایتالیا قائل نیستند. ماکیاولی حتی شنید که شهر محبوب او را به طعنه < Sernihilioهیچ آقا> نامیدهاند. این اهانت او را سوزاند. اما از آن درس آموخت که در بازی سیاست میبایست پول خرج کنی، قادر باش زود به کاربری، تصمیمات سریع بگیری و با تحرک عمل کنی و بیرحمانه، این درس آخری را از سزار بورژیا پسر پاپا الکساندر ششم فرا گرفت. به این صورت که در سال ۱۵۰۲ شاهد کینهجویی خونین بورژیا از سرهنگان سرکش خویش در شهر سینگالیا بود. از این پس این شهریار نیرومند خاطر ماکیاولی را به خود سرگرم داشت و ماکیاولی سزار بورژیا را قهرمان کتابش <شهریار> کرد و در جای جای این کتاب از اعمال خشونتآمیز او به نیکی یاد شد. این تجربیات ماکیاولی و سفرهای دیپلماتیک دیگر او نزد سایر فرمانروایان وقت در شکلگیری اندیشههای وی تاثیر فراوانی داشته است.
● طرحهای ماکیاولی
ماکیاولی در سال ۱۵۰۶. م شورای شهر فلورانس را متقاعد کرد که نقشهاش برای شکلگیری ارتش ملی را بپذیرد. مطالعات ماکیاولی از تاریخ روم باستان و همچنین مشاهداتش از پادشاهان ملی اروپای غربی وی را به این باور رساند که امنیت جمهوری مشروط به چنین حرکتی است. بنابراین وی مامور تشکیل ارتش ملی شهر ولی این ارتش نتوانست آن کارایی را که مدنظر ماکیاولی بود از خود نشان دهد و در نهایت شکست خورد. به این صورت که خاندان مدیچی حاکمان سابق فلورانسی که نزدیک ۲۰ سال از فلورانس رانده شده بودند با کمک پادشاه فرانسه و همکاری پاپ توانستند بار دیگر بر فلورانس حاکم شوند و با شکست ارتش فلورانسی نظام جمهوری را از این ایالت برچینند. به دنبال شکست جمهوری و روی کار آمدن خاندان مدیچی ماکیاولی به جرم همکاری با جمهوری از کار برکنار شد و در توطئهای که بر ضد خاندان مدیچی در سال ۱۵۱۳. م کشف شد، به جرم توطئه زندانی و شکنجه شد. پس از آزادی به علت تنگدستی به ملک کوچکش در سان کاشانو پناه برد و در این دوران گوشهنشینی و عزلت است که ماکیاولی به نوشتن آثارش میپردازد. همین دوران گوشهنشینی و عزلت است که باعث شهرت ماکیاولی میشود و در حقیقت اوج نویسندگی ماکیاولی با کنارهگیری او همزمان است به طوری که در این فراغت تحمیلی شهریار و گفتارها دو اثر اندیشمند خود را به رشته تحریر در میآورد. اوضاع سیاسی در این زمینه بسیار موثر افتاد. اگر مدیچیها مجددا رهبری فلورانس را به عهده نگرفته بودند شهریار هرگز نوشته نمیشده شارل بنوا نوشته است همه چیز تمام شد. ولی همه چیز به دست آمد، ماکیاولی شغلش را از دست داد ولی ما ماکیاولی را به دست آوردیم. خاندان مدیچی نتوانستند مدت زیادی قدرت خود را در فلورانس حفظ کنند و در سال ۱۵۲۷ بار دیگر از فلورانس رانده شدند و مجددا نظام جمهوری در این دولتشهر برقرار شد. ولی در این نظام جدید جایی برای ماکیاولی در نظر گرفته نشده بود. زیرا جمهوریخواهان اعتقاد داشتند که ماکیاولی در دوران حکومت خاندان مدیچی با آنها همکاری داشته است. اندک همکاری ماکیاولی با خاندان مدیچی در زمینه تالیف تاریخ فلورانس و نیز اهدای شهریار به مدیچیها باعث ناراحتی جمهوریخواهان شده بود. در همان سال (۱۵۲۷) که شخص دیگری را به ریاست دیوان دوم فلورانس نشاندند ماکیاولی نیز چشم از جهان فرو بست. ۳۰۰ سال بعد در ۱۸۶۹ در جشنی به مناسبت آغاز چهارصدمین سال تولد او ایتالیاییها روی لوحی بر فراز گورش نوشتند <نامیچنین بزرگ را هیچ ستایش بس نیست.>
● آثار ماکیاولی
آنچه که باعث شهرت ماکیاولی شده است، آثار او از جمله اثر معروفش <شهریار> وهمچنین کتاب <گفتارهایی در باب ده دفتر اول تاریخ تیتوس لیویوس> است. اثر اخیر را به اختصار گفتارها مینامند. همین آثار باعث شده است که ماکیاولی مورد قضاوتهای مختلف قرار گیرد. گروهی او را <شیطان> نامیدهاند. گروهی طرفدار ناسیونالیسم و پدر اتحاد ایتالیا و برخی دیگر او را جمهوریخواه دانستهاند. اگرچه ماکیاولی آثار و تالیفات دیگری نیز دارد ولی همانطور که ذکر شد دو اثر با اهمیت ماکیاولی که نشان دهندهاندیشههای او میباشند همان شهریار و گفتارها هستند که به بررسی آنها میپردازیم.
ماکیاولی نوشتن گفتارها را قبل از شهریار آغاز کرد. ولی چون دید که نوشتن کتاب زمان زیادی نیاز دارد آن را موقتا رها کرد و شروع به نوشتن اثر دیگرش یعنی شهریار کرد.
محور اندیشه ماکیاولی در شهریار حفظ و نگهداری قدرت است. وی در شهریار به فرمانروایان میآموزد که چگونه قدرت را به دست آورند و چگونه آن را حفظ کنند. به نظر ماکیاولی دنیا اصالت دارد و در این دنیا نیز قدمت اصل است. هدف اصلی انسان نیز قدرت است و <ویرتو> که یکی از واژگان کلیدی ماکیاولی است، همه آن صفاتی است که انسان را به این هدف میرساند. ماکیاولی شیوههای مختلف کسب قدرت را مورد بررسی قرار میدهد، به نظر وی وجود بخت مساعد به همراه لیاقت و استعداد ذاتی برای رسیدن به قدرت الزامیاست ولی در نهایت اعتقاد دارد که استعداد و لیاقت کارآمدتر است. یکی از شیوههای کسب قدرت که سبب شهرت ماکیاولی شده است وصول به شهریاری با تبهکاری و جنایت است. وی حتی نمونهای تاریخی از این شیوه کسب قدرت ذکر میکند.
ماکیاولی بلافاصله پس از بررسی راههای کسب قدرت درصدد ارایه کارهایی برای حفظ و گسترش برمیآید.
به نظر ماکیاولی هدف سیاست آن است که خود قدرت سیاسی را حفظ و آن را افزون کنیم. وی آشکارا بر این گمان است که هدف وسیله را توجیه میکند و اعتقاد دارد که ذهن خردمند هرگز کسی را به خاطر به کار گرفتن وسایل غیرمعمول به منظور تاسیس پادشاهی یا جمهوری سرزنش نخواهد کرد، زمانی که عمل او را متهم کند نتیجه قطعا او را تبرئه خواهد کرد.
ماکیاولی در کتاب شهریار، فرمانروای مورد نظر خود توصیه میکند که در کاربرد فریب، پیمانشکنی و خشونت هرگاه که لازم باشد تردیدی به خود راه ندهد. وی حتی به تفصیل از موثر بودن این شیوهها در کار فرمانروایان گذشته سخن میگوید و حتی چگونگی استفاده از این ابزارها را تشریح میکند. ماکیاولی اگرچه شهریاران نیکو صفت را ستایش میکند <اگر یکی از شهریاران دارای تمام صفات حسنه باشد، بدون تردید چنین کسی قابل تمجید و ستایش تمام بشر است.> ولی به کار بردن نیکی و خوبی در همه جا مفید نخواهد بود و باید در مواقع ضرورت تمام قواعد اخلاقی را کنار گذاشت زیرا <هرکس بخواهد با مقیاس کامل نیکی در هر کاری اقدام کند چنین شخصی میبایست در میان آنهایی که عددشان خیلی زیاد ودر عمل خیلی بد هستند مضمحل شود، در این صورت برای پادشاه لازم و حتمی است که بداند برای اینکه مقام خود را کاملاحفظ کند، غیر از نیکی مطلق چه میتوان کرد و در مواقع مقتضی باید بداند آیا اعمال نیک را به کار برد بهتر است یا اینکه آن را ترک کند.> بدین صورت ماکیاولی، شهریار توصیه میکند که برای حفظ قدرت و برقراری نظم از خشونت و زور استفاده کند. وی اظهار میدارد که برای حل مسائل و رفع دشواریها دو روش وجود دارد: <یکی رفتار مطابق قانون و دیگری اعمال زور، طریق اول مخصوص انسان است و طریق دوم مخصوص حیوان. >وی گفت که بدبختانه خوی حیوانی زیادی در انسان وجود دارد. فرمانروا هم باید طبع خود را به خوبی بشناسد و طبق آن عمل کند. به نظر او اقدام به طریق اولی که همان قانون است تقریبا غیرموثر است و ناچار باید به طریق دوم نیز متوسل شد، یعنی باید هر دو روش را بشناسد. فرمانروا باید بازی کردن بازیهایی را یاد بگیرد که به یقین دشمنانش بازی خواهند کرد.
بدین ترتیب فرمانروا لازم است از میان حیوانات خصال شیر و طبیعت روباه را سرمشق خود قرار دهد چون که شیر قادر نیست خود را از دامها حفظ کند و برای روباه هم فرار از چنگال گرگ غیرممکن است پس شاه باید به صفات روباه آشنا باشد که دامها را تمییز دهد وباید شیر صفت باشد که گرگ را فراری دهد.
ماکیاولی برای حفظ قدرت پا را از دایره اخلاق فراتر نهاده و توصیهای را به شهریار میکند که جنجالهای زیادی برانگیخت. وی شهریار را مجاز میداند که در واقع ضرورت عهد و پیمان خود را زیر پا نهد، زیرا وی پایبندی به قول را شرط عقل نمیداند. وی اعتقاد دارد که شهریار زیرک همواره میتواند بهانه قابل قبولی برای شکستن عهد و پیمان خود بیابد. ماکیاولی توصیه میکند که شهریاز در انجام هرکار غیراخلاقی مجاز است به شرط آنکه ظاهر را رعایت نماید و در حقیقت ریاکار بزرگی باشد به طوری که <هرکس شهریار را ببیند و حرفهای او را گوش دهد چنین باید تصور کند که این شهریار مجسمه رحم، درست قولی، شهامت، مهربانی و دیانت است.>
● پیشنهادات
ماکیاولی علاوه بر توصیههای گوناگون برای حفظ قدرت، استفاده از ابزارها و لوازمیرا نیز برای این امر ضروری میداند و شهریار را به رعایت این مسائل سفارش میکند.
۱) تمرکز قدرت؛ یکی از راههای حفظ قدرت به نظر ماکیاولی جمع شدن قدرت در دست فرمانروایی قدرتمند است که بتواند با اعمال خود نظم و انضباط را بر جامعه حکمفرما سازد. وی همواره افسوس عدم اتحاد ایتالیا را میخورد و علت آن همه اغتشاش و بی نظمی جامعه ایتالیا را عدم وحدت در زیر سایه فرمانروایی نیرومند میداند.
۲) ارتش؛ ماکیاولی با نگاه باریک بینش در سازمان ارتش کشورش نیز مداقه نمود. آن را فاسد دانست و در پی اصلاح آن برآمد. وی پس از بررسی انواع قشون کمکی، اجیر و مختلط همه آنها را ناکارآمد میداند و تنها ارتش مفید به فایده را ارتش میداند که از شهروندان یک کشور تشکیل شده باشد زیرا به نظر او تنها کسانی میتوانند در جبهه جنگ پیروز باشند که به خاطر حفظ جان، ناموس و سرزمین خود بجنگند.
او این نوع ارتش را ارتش ملی میداند و وجود اینگونه ارتش را برای حفظ قدرت نه فقط در زمان صلح بلکه در زمان جنگ نیز ضروری میداند.
۳) دین: به نظر ماکیاولی در تامین ثبات دولت، این اهمیت زیادی دارد. وی معتقد است که دین از هر وسیله دیگری در ایجاد وحدت و تامین اطاعت برای حاکم بهتر است. پس حاکم یا شهریار باید خود را متدین جلوه دهد اما دین نبایستی در کنار یا در مقابل حکومت باشد بلکه باید در درون حکومت و تابع حکومت باشد. ماکیاولی مقامیبس والابرای مذهب در داخل تشکیلات دولت قایل است ولی متوجه باشید که این مقام فقط در داخل دولت است و چیزی بالاتر از دولت یا مستقل از آن نیست ارزشی که ماکیاولی برای مذهب قایل است فقط از جنبه خدمتی است که مذهب میتواند به شکل یک ابزار موثر برای تکمیل هدفهای دولت انجام دهد. وی حتی پا را از این فراتر نهاده و در مواقع ضرورت اجازه تخطی از دین را صادر میکند و شهریار را مجاز میداند که برای حفظ قدرت هر عملی حتی خلاف دین انجام دهد ولی باید یک نکته را مدنظر داشته باشد که ظاهر امر را رعایت کند و در ظاهر متدین باشد زیرا متدین بودن شهریار اطاعت بیشتر مردم را برای او به ارمغان خواهد آورد.
علاوه بر کتاب <شهریار> که ماکیاولی در آن تنها به شیوه حکومتهای پادشاهی اشاره دارد یکی دیگر از آثار وی که حائز اهمیت فراوانی میباشد کتاب <گفتارهایی در باب ده دفتر اول تاریخ تیتوس لیویوس> است. وی در گفتارها از جمهوری و ارزشهای آن بحث میکند. مطالب عمده این کتاب در مورد انواع حکومت، سرشت انسان، فلسفه تاریخ و انواع ارتش و علل ضعف و قوت آنها است.
گروهی اعتقاد دارند که ماکیاولی در حقیقت جمهوریخواه بوده و حتی کتاب گفتارها را قبل از شهریار آغاز نمود ولی با توجه به اوضاع جامعه ایتالیا و حرج و مرج حاکم بر آن این نوع حکومت را برای ایتالیای زمان خود مناسب نمیداند به همین دلیل به حکومت پادشاهی مطلقه روی میآورد. و در حقیقت حکومت پادشاهی مطلقه حکومتی برای دوران گذار است دورانی که به ثبات و ایجاد امنیت منجر میشود و پس از اینکه نظم بر جامعه حکمفرما شد تنها حکومت مناسب، حکومت جمهوری است. به هرحال ماکیاولی هرچه باشد طرفدار حکومت مطلقه پادشاهی یا جمهوری شیطان یا پدر اتحاد ایتالیا، اندیشمندی بزرگ است که با رویکردی واقعگرایانه و علمی به جامعه و موسسات زمان خود نگریست و راه را برای روش علمی مطالعات در زمینه جامعه و حکومت گشود.
محمد طاهریمقدم
منبع : روزنامه اعتماد ملی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست