شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

سیا زیر پوست اژدهای سرخ


سیا زیر پوست اژدهای سرخ
«لی هونگ زی»، استاد «هنر تنفس»، از عمده شخصیت هایی است که برای کسب جایزه صلح نوبل مورد حمایت کامل وزارت خارجه آمریکا قرار دارد. او همان شخصی است که کل تظاهرات ضدکمونیستی در مسیر مشعل المپیک را تدارک دیده است، و اگر چه در سطح جهان چندان شناخته شده نیست، اما فرقه قدرتمند «فالون گنگ» را بنیان نهاده که دامنه نفوذ آن به تمامی چینی تبارهای آمریکا نیز گسترش یافته است. او همچنین به کمک آمریکا از زیرساخت های رسانه ای گسترده و مستحکمی برخوردار است و مبارزه ای را علیه حزب کمونیست چین رهبری می کند.
آنچه در ذیل می خوانید، مقاله ای است به قلم «تیری میسان» (Thierry Meyssan)، تحلیلگر سیاسی و بنیانگذار «شبکه ولتر» که همچنین نخستین کسی بوده که ادعاهای آمریکا درباره حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ را به زیر سؤال برده است.
رسانه های غربی پژواکی گسترده به تظاهرات متعددی که عبور مشعل المپیک را در ماه های مارس و مه ۲۰۰۸ بسیار ناآرام ساختند، بخشیدند و بی توجه به جشن هایی که در هر مرحله، مشعل را همراهی می کرد، مطالب و عناوین خود را بر تحرکات «گزارشگران بدون مرز» در «المپیا»(۲۵ مارس) و همچنین، اعتراضات هواداران تبتی ها در «لندن» (۶آوریل)، «پاریس» (۷ آوریل) و «سانفرانسیسکو»(۹آوریل) متمرکز ساخته، ابهامی کاملا هنرمندانه در اطراف تظاهرات «بوئنوس آیرس»(۱۱ آوریل) پدید آوردند. آنها کوشیدند این باور را در اذهان به وجود آورند که نهضتی خودجوش علیه اشکال گوناگون «دیکتاتوری حزب کمونیست چین» پدید آمده است. رسانه های غربی برغم- و یا شاید هم به دلیل- این رایحه «جنگ سرد»، این مهم را از همگان پنهان داشتند که رویدادهای فوق از یک سال پیشتر از سوی سازمانی غیردولتی به نام «رله مشعل المپیک برای حقوق بشر» وابسته به جنبش آمریکایی- چینی قدرتمند «فالون گنگ» (Falun Gong)، طراحی و هماهنگ شده بوده است.
اخیراً نیز، بسیاری از روزنامه نگاران ورزشی که اجازه حضور در بازی های المپیک «پکن» را یافته بودند، نامه ای الکترونیک از سوی «ائتلاف تحقیق پیرامون آزار فالون گنگ در چین» دریافت داشتند که حاوی ۲۶ صفحه با عنوان «شکنجه در خارج از دهکده المپیک؛ یک راهنمای ارودگاه های بازپروری در چین»، بوده است. طبق این سند و مطالب فراوانی که هواداران «فالون گنگ» منتشر ساخته اند، این فرقه یک «جنبش مذهبی نو»، ترکیبی از بودائیسم و تائوئیسم است و در حالی که طرفداران آن صرفا خواهان صلح هستند، قربانی سرکوب بیرحمانه و وحشتناک چین- کشوری به رهبری یک «حزب کمونیست خداناشناس»- شده اند.
● «فالون گنگ» چیست؟
در سال های دهه ۱۹۹۰، حزب کمونیست چین با صدور مجوز تأسیس انجمن های فرهنگی و ورزشی که تاکنون در انحصار این حزب بود، در جهت تشویق اقدامات مدنی گام برمی دارد. از بین انجمن های تازه تولد یافته، آن دسته که به هنرهای رزمی و «کی گنگ» اختصاص داشتند، هواداران و مشتاقان بسیاری یافتند. «کی گنگ» یک تکنیک آباء و اجدادی است که تنفس، تمرکز و تعادل درون را میسر می سازد. تحقیقات گوناگون پزشکی نشان داده است که آنهایی که به این تکنیک عمل می کنند، در مقایسه با سایر مردم کمتر دچار بیماری می شوند. به همین دلیل نیز، دولت پکن به طور علنی خشنودی خود را نسبت به این شیوه- که در راستای کاهش هزینه های ملی در زمینه بهداشت و سلامتی عموم عمل می کرد- اعلام می دارد.
در چنین بستری است که «لی هونگ زی»، کارمند ۴۰ ساله، نیز در سال ۱۹۹۲ انجمن «کی گنگ» خود را با نام «فالون گنگ» به راه می اندازد. اما، «استاد لی» صرفا به آموزش تکنیک های تنفسی اکتفا نمی کند. وی آنها را با نظریه ای غامض و پیچیده توأم می سازد که محتوای آن بتدریج فاش می گردد.
در سال ۱۹۹۶، «لی هونگ زی» انجمن خود را از «فدراسیون ملی کی گنگ» خارج و به آمریکا مهاجرت می کند، و از همانجا نیز به هدایت آن می پردازد. از این تاریخ، انجمن وی دقت و توجهی ویژه به انتخاب اعضای خود از بین اعضای حزب کمونیست مبذول می دارد. به همین شکل، نشست های «فالون گنگ» تغییر شکل یافته، به چیزی شبیه به نشست های پاستور «بیلی گراهام» اوانژلیست مبدل می گردد که طی آنها مریدان از بهبود خود از بیماری ها می گویند. در سال ۱۹۹۹، «استادلی» به منظور بسیج کادرهای جنبش خود به چین باز می گردد. در فردای ورود وی به چین، مریدانش در «تیان جین» (۱۴۰ کیلومتری «پکن») به تظاهرات در مقابل مقر مجله علمی «علم و تکنولوژی برای جوانان» که در ۱۱ آوریل ۱۹۹۲ مقاله ای بسیار انتفادآمیز در مورد خزعبلات ماوراءالطبیعه و رفتار فرقه ای آنها به چاپ رسانده بود، می پردازند. پلیس محلی تظاهرکنندگان را متفرق می سازد و تعدادی از آنان را نیز بازداشت می کند. در ۲۵ آوریل، ۱۰ تا ۳۰ هزار تن از مریدان «فالون گنگ» در تمامی طول روز در مقابل «زونگ نان های»، مقر حزب کمونیست چین، در سکوت تجمع کرده، در حالی که «زوان فالون»، اثر «استاد» خود را به دست داشتند، خواستار آزادی دوستان خود می شوند.
برای دولت چین، ضربه بسیار دشوار است. در کشوری که هر تظاهرات چهارچوب دقیق خود را دارد، تظاهراتی میسر می گردد که به طور پنهان تدارک دیده شده است! آن هم، در مقابل دفتر مرکزی حزب! و این نشان می دهد که «فالون گنگ» ده ها میلیون مرید دارد که یک سوم آنها از اعضای حزب کمونیست هستند. به عبارت دیگر، سازمانی کنترل نشده در کشور تولد و طبق سنت و روش انجمن های سری چین، گسترش یافته است.
بدین گونه، قدرت حاکم دو راه حل بیشتر پیش رو ندارد: یا «فالون گنگ» را به عنوان قدرتی در داخل حزب به رسمیت بشناسد، و یا این که آن را سرکوب کند. نخست وزیر «زو رونگ جی» برغم شوکی که از عزم راسخ و غیرمنطقی تظاهرکنندگان متحمل شده است، با شناسایی رسمی آنان مخالفت نمی کند، اما رئیس جمهور «جیانگ زمین» که اطمینان دارد با سازمانی روبروست که آلت دست «سیا» آمریکایی قرار دارد، شیوه سرکوب را برمی گزیند و «فالون گنگ» ممنوع اعلام می شود. اوایل کار، مریدان این فرقه از سوی پلیس تهدید شده، در صورت لزوم به هنگام بازداشت مورد خشونت نیز قرار می گیرند. اما، ادامه معضل سبب می گردد تبلیغاتی به منظور مخدوش ساختن وجهه و اعتبار این سازمان راه اندازی گردیده، سپس کادرهای باقی مانده مسئول جنایات برخی اعضای متعصب و افراطی آن شناخته شده، محاکمه و محکوم شوند. مقامات آمریکایی نیز در مقابل آنچه «نقض آزادی مذهبی» می خوانند، بر اعتراض های رسمی خود می افزایند.
در این مرحله از تحلیل، مسئله نظریه «لی هونگ زی» و ماهیت انجمن وی مطرح می گردد. آیا مشکل بر سر ظهور مجدد یک نظریه گنگ و غامض قدیمی است که، آن گونه که واشنگتن ادعا می کند، حزب کمونیست حاضر به تحمل آن نیست، یا این که طبق ادعای پکن، «فالون گنگ» فرقه ای است که با هدف بدست گرفتن قدرت، اعضای خود را به تحرک وامیدارد؟
آموزه های «استادلی» براساس یک نظریه افسانه ای پیرامون پیدایش عالم وجود یا به عبارت دیگر، مفهوم این عالم و جایگاهی که انسان در آن پر می کند، بنا نهاده شده است؛ بر دانشی برتر استوار است که شناخت لازم را به منظور رهایی از شرایط وجودی به پیرو این نظریه می دهد؛ و بالاخره، برپایه ریاضت یا شیوه ای از زندگی و تکنیک هایی بنیان دارد که به پیرو آن اجازه می دهد به رستگاری دست یابد.
به ادعای «لی هونگ زی»، عالم وجود تنها از دنیایی که آن را درک می کنیم ساخته نشده، بلکه میلیاردها جهان را شامل است که در یکدیگر تداخل دارند. وی می گوید: «یک دانه شن حاوی ۳هزار جهان است... که هر یک بوداهای خود، تائوها و خدایان خود، و نیز موجودات بشر، حیوانات، کوه، آب، آسمان، زمین، هوا و... خود را داراست. و افراد بشر موجود در داخل دانه های شن دقیقا همانند ما هستند. رنگ پوست آنان بین سیاه و سفید و زرد متغیر است. و چنانچه می توانستید ببینید، بر روی موی بدن خود شهرهای بسیاری را می دیدید که در آنها قطارها و خودروها در ترددند. جهان ما از منظر جهان های برتر میکروسکوپی است، درحالی که خود جهان های کوچکتری را در درون جای می دهد!»
وی باز هم می گوید: تمامی موجودات، اعم از جاندار و بی جان- از جمله اشیایی که به طرق صنعتی ساخته شده اند- دارای روح هستند. هر موجود در روز تولد یا ساخت خود به طور همزمان در جهان های مختلف ظاهر می گردد. و بنابراین، بدنی چندگانه دارد که به روحی انفرادی و واحد وابسته است. و هنگامی که می میرد و یا نابود می شود، اجسام خود را در جهان های مختلف از دست می دهد، اما روح وی خیلی زود در این جهان مجدداً جسم می گیرد. روح ها برحسب رفتار خود می توانند در جهان های برتر تجسم یابند یا که به جهان های پست تر نزول کنند. و این در حالی است که، بشریت از میلیاردها سال پیش پیوسته در حال نزول بوده است...
به ادعای «استاد لی»، برخلاف آنچه دانشمندان مدعی آنند، تمدن های انسانی متعددی پیش از تاریخ وجود داشته است. در واقع، بشریت تاکنون ۸۱ بار به کلی نابود و بار دیگر به وجود آمده است. مریدان «فالون گنگ» نیز می توانند آگاهی مربوط به مهاجرت های گذشته و زندگی های موازی خود را بازیافته، با تأثیرگذاردن بر آنها به قدرت هایی جادویی دست یابند، بیماران را شفا بخشند و از «کارما»ها یا سرنوشت های خود رها گردند. ظاهراً، شخص «استاد لی» و نزدیکترین مریدانش پله ای بالاترند و می توانند در جهان های موازی سیر کرده، زندگی ها را نجات دهند، و...
فردی که به «فالون گنگ» روی می آورد، باید به ۵ نوع تمرین عمل کرده، تکنیک های تنفسی و مراقبه را نیز از قلم نیندازد. به منظور رهایی از نابودی واپسین نیز که تمامی شیاطین و در وهله نخست، هم جنس بازان، را به ورطه خواهد کشید، باید که زندگی پاک را پیشه کند.
از بین میلیون ها مرید «لی هونگ زی»، برخی این خزعبلات را کلمه به کلمه باور داشته و به خطری برای خود و جامعه تبدیل شده اند. بسیاری از آنان درمان های پزشکی را مردود شمرده، در انتظار شفای «استاد لی» جان باخته اند. تعدادی از این مریدان برای رهایی از این جهان در میدان «تیان آنمن» پکن اقدام به خودسوزی کرده اند. برخی با این توهم که شیاطین را در وجود اقوام و یا همسایگانی که با آنان در اختلاف اند شناسایی کرده اند، برای تطهیر این افراد آنها را به قتل رسانده اند. بسیاری از آنان با این باور که وجود خود را از شیاطین پاک می سازند، خود را از پنجره به بیرون پرتاب کرده اند و... «استادلی» حقیقت این «حوادث اجتماعی» را منکر می شود و بهر صورت خود را مسئول این متعصبان و افراطیون پراکنده که تلقی نادرستی از آموزه های وی داشته اند، نمی داند.
این استدلال رضایت خاطر آمریکا را نیز فراهم می آورد، و سبب شده است تا روادید ورود به این کشور به بهانه حمایت در برابر دیکتاتوری های حزب کمونیست چین و آزار و اذیت مذهبی آن، بسهولت در اختیار «استاد لی» و مریدانش قرار گیرد. از سال ۱۹۹۹، کمیسیون آمریکا برای آزادی مذهبی در جهان (نهاد مشورتی وزارت خارجه این کشور) پیوسته به سرکوب «فالون گنگ» اعتراض و آن را محکوم کرده است. وزارت خارجه آمریکا در گزارش های سالانه خود پیرامون آزادی مذهبی در جهان، چین را کشوری «بشدت نگران کننده» قلمداد می کند. در آوریل ۲۰۰۶، ۸۱ تن از اعضای کنگره با امضای طوماری از رئیس جمهور «جرج بوش» می خواهند به منظور حمایت از مریدان «لی هونگ زی»، اقداماتی جبری علیه چین اتخاذ کند. سرانجام نیز در ۱۲ ژوئن ۲۰۰۶، این «آزار مذهبی» از سوی کنگره آمریکا محکوم می گردد.
در «واشنگتن»، مسئولیت پرونده «فالون گنگ» در دوران حکومت «کلینتون» به عنوان رئیس «کمیسیون آزادی مذهبی در جهان» و در دوران حکومت «بوش پسر» به عنوان معاون شورای امنیت ملی عمدتاً با «الیوت آبرامز» است. «آبرامز»، یهودی متعصب و مخالف سرسخت ازدواج های بین مذهبی، در واقع یکی از مخترعان مفهوم «تئوپلیتیک» است، که سیاستی است که از اندیشه «طرح خداوند برای جهان» تعریف می گردد و براساس آن، صلح جهانی صرفاً می تواند حول محور «مردم منتخب» و «کشور» اسرائیل بنا شود که از خداوند الهام گرفته و پایتخت آن نیز «بیت المقدس» است. این نظریه مورد حمایت بسیاری از مسئولان دولت «بوش پسر» قرار دارد. به اعتقاد «آبرامز»، لائیسیته و آزادی وجدان موارد نقض آزادی مذهبی اند، چرا که «لاادری گرایی» و کفر و الحاد که از همین ریشه می گیرند، مخل نظم اجتماعی اند و بدان آسیب می رسانند.
«الیوت آبرامز»، نو محافظه کار دو آتشه، یکی از بانیان حمایت پنهان از «کنترا»های نیکاراگوئه و از مسئولان عمده کشتارهای هندوراس نیز بوده است. و اگر عفو و بخشش رئیس «بوش پدر» نبود، از مجازات های جزایی رهایی نمی یافت. وی در طول این مدت نقشی مرکزی را در تغییر فرقه کره ای «سون میونگ مون» و تبدیل آن به قدرتی مسلح با هدف شرکت در اقدامات نظامی تحت امر «سیا» در آمریکای لاتین، ایفا می کند.
آنگونه که از ظواهر امر پیداست، «الیوت آبرامز» هنوز نیز به روش گذشته عمل می کند و «فالون گنگ» نیز پا در جای پای «فرقه مون» گذارده است. فرقه «لی هونگ زی» از بدو ممنوعیت نقاب از چهره برگرفته، در حالی که سودای به دست گرفتن کنترل حزب کمونیست چین در داخل این کشور را در سر می پروراند، ناگهان تصمیم گرفته است آن را تجسم نیروهای شیطانی قلمداد کند. «استاد لی» ضمن علنی ساختن سوداهای خود، مکرراً اعلام می کند که دولت های کنونی قادر به حل و فصل مشکلات و مسائل انسانی نیستند و صرفاً فردی مانند شخص وی که به درجه ای والا از خرد و تعالی دست یافته است، قادر به انجام چنین کاری خواهد بود. عملکرد سیاسی وی اکنون به طور مستقیم متوجه چینی تبارهای خارج است و از طریق آنان مستقیماً بر مردم جمهوری خلق چین تاثیر می گذارد.
«فالون گنگ» اکنون در شهرهای محل اقامت چینی تبارها مراکزی تحت عنوان «مراکز استعفا از حزب کمونیست» تاسیس کرده است. این فرقه اطمینان می دهد که: خدایان حمایت خود را از حزب کمونیست چین برگرفته اند و بدین خاطر نیز آن را به طور قریب الوقوع نابود خواهند کرد. پس، با استعفا از حزب و انجمن های وابسته به آن زندگی خود را نجات بخشید.» و این لفاظی و سخنوری پژواک فرهنگ مردمی چین نیز هست: در روزگاران قدیم، امپراتوران مشروعیت خود را از ماموریتی که خداوند بدانها واگذار کرده بود، می گرفتند و هنگامی آن را از دست می دادند که خداوند با نزول بلایای طبیعی نشان می داد که ماموریتشان پایان یافته است. در این حال، انجمن های سری که در کاخ حضور داشتند با تحریک شورش های روستایی، سلسله حاکم را سرنگون ساخته و سلسله ای جدید روی کار می آوردند. این برآورد که آیا «فالون گنگ» موفق گردیده بسیاری از چینی تبارهای مقیم خارج از کشور را متقاعد سازد از حزب کمونیست کناره بگیرند، دشوار است، اما قدر مسلم آن که رهبری این حزب برای این افراد به طور جدی به زیر سؤال رفته است. بدین ترتیب، زلزله اخیر چین براساس این ادعا نشان از قطع حمایت خدایان ازماموریتی دارد که به حزب کمونیست این کشور واگذار شده بود و چنانچه حزب سرنگون نگردد، فاجعه ای عمده قریب الوقوع خواهد بود! «استاد لی» تأکید داشته است که مریدان و هواداران «فالون گنگ» با شرکت در تظاهرات بر سر راه عبور مشعل المپیک و علیه «اژدهای بزرگ سرخ» (حزب) هنوز نیز می توانند زندگی خود را نجات بخشند.
«استاد لی» در «۹ تفسیر پیرامون حزب کمونیست چین» (۲۰۰۴) می نویسد: حزب کمونیست چین «با ارتکاب همه گونه جنایت مغایر با آسمان و زمین، به نیرویی فوق العاده شرور تبدیل شده که در مقابل عالم قد علم کرده است. پس، فرقه ای کاملا منحرف است.» وی به تدریج تا بدانجا پیش می رود که منازعه بین «فالون گنگ» و حزب کمونیست چین را واپسین نبرد میان «خیر و شر» توصیف می کند. و آنگونه که در جریان کنگره فرقه خود در ۲۴ آوریل در «منهتن» توضیح می دهد، نتیجه اینچنین است که مریدان برای رهایی از «شر» باید که به دنبال رویارویی با حزب کمونیست چین باشند.
«فالون گنگ» به منظور برانگیختن انتقادهای درونی علیه «اژدهای بزرگ سرخ» و تغذیه تبلیغات ضدکمونیستی بیرونی، بر اتهامات خود بر ضد حزب کمونیست چین افزوده است. که نمایشی ترین آنها بر این ادعای کذب استوار است که هزاران تن از مریدان «فالون گنگ» در یکی از اردوگاه های کار اجباری و بازپروری زندانی شده اند و حزب از اعضای بدن آنان در بیمارستان «شن یانگ» استفاده می کند.
گزارش تهیه شده از سوی «دیوید کیلگور»، نماینده سابق پارلمان کانادا (و داماد «جان ترنر»، نخست وزیر سابق) و «دیوید ماتاس»، وکیل، نیز بر این ادعا صحه گذارده است.اما، نکته قابل توجه این که این دو محقق در تهیه گزارش خود صرفاً به مصاحبه ای تلفنی با هواداران «فالون گنگ- که گفتمانی پیوسته غیرمنطقی دارند- بسنده کرده اند. با این حال، حزب کمونیست چین با دعوت از نمایندگان مطبوعات بین المللی برای دیدار از بیمارستان فوق و اطمینان حاصل کردن از عادی بودن اوضاع و عملکرد کارکنان آن، و نیز اطمینان از عدم وجود اردوگاهی برای بازپروری مخالفان در محل اعلام شده،حرکتی زیبا و خردمندانه از خود به نمایش می گذارد.
«فالون گنگ» درواقع رسماً یک سازمان نیست، بلکه صرفاً جنبشی خودجوش است که با کمک «الیوت آبرامز» و سازمان «سیا» ظرف یک دهه به ساختار زیربنایی عظیمی- دقیقاً به روش «مون»- دست یافته است. این فرقه ابتدا به تأسیس شبکه ای گسترده از سایت های اینترنتی چندزبانه اقدام می کند که امروز هدف عمده سانسور شبکه اینترنتی چین قرار دارند. سپس، یک روزنامه، یک رادیو و یک شبکه تلویزیونی نیز برای خود دست و پا می کند.
«اپوک تایمز» (Epoch Times) دو ماهنامه ای است که در نوع کاغذی خود به ۱۰زبان و در شبکه اینترنت به ۱۷زبان ارائه گردیده و با تیراژ هفتگی ۵/۱میلیون نسخه، به صورت رایگان نیز در ۳۰کشور توزیع می شود. اما، چه کسی این سرمایه هنگفت را تأمین می کند؟!
«ساند آوهوپ» (Sound of Hope) رادیویی است که به زبان ماندارین و ۷ زبان دیگر پخش می کند، توسط فرستنده های ویژه برنامه های تبلیغاتی وزارت خارجه آمریکا (صدای آمریکا، رادیو ساوا، رادیو مارتی و غیره) به طور رایگان رله می شود و هزینه آن را نیز «نشنال ایندومنت فور دموکراسی» (National Endowment for Democracy NED) ، «ویترین قانونی» سازمان «سیا»- که «الیوت آبرامز» از بانیانش بوده است- تأمین می کنند.
«نیو تانگ دایناستی» (New Tang Dynasty NTDTV) نیز یک شبکه تلویزیونی ماهواره ای است که برنامه هایش عمدتاً به زبان ماندارین و کانتون است، اما به زبان انگلیسی نیز پخش می کند. هزینه این تلویزیون را نیز « NED» و «سیا» می پردازند.
استراتژی «الیوت آبرامز» و شورای امنیت ملی آمریکا از بخت اندکی برای تأثیر بر سیاست داخلی چین برخوردار است. درواقع، مأموریت «فالون گنگ» بیشتر به کنترل چینی تباران مقیم خارج از کشور و انتشار تبلیغات ضدکمونیستی محدود می شود. با این حال، اهداف آمریکا قیمتی نیز دارند که باید پرداخته شود. تلاش های بعمل آمده به منظور «محترم» جلوه دادن این فرقه، حمایت از آن از سوی یک لابی قدرتمند در کنگره و قراردادن رسانه های قدرتمند کشور در اختیار «استاد لی»، همه و همه کاخ سفید را مجبور می سازد که علاوه براین نقشی سیاسی نیز در واشنگتن به «فالون گنگ» واگذار کند. درست به همان گونه که در مورد فرقه «مون» عمل کرده است!
مسئله حمایت از «فالون گنگ» باید در پرتو این داده ها بازنگری شود. و اگرچه خشونت پلیس چین نیز قابل انتقال است، اما این بدان معنا نیست که «استاد لی» و مریدانش بیگناه هستند. نخست آن که، هر انجمنی وظیفه حمایت ازاعضای خود را داراست و هیچ کشوری در جهان حاضر نیست رشد سازمانی مذهبی را در خود بپذیرد که افراد ضعیف آن را از علم به طورکلی و علم پزشکی به طور خاص، برحذر می دارد و آنان را در خرافات فرو می برد. حتی خود آمریکا، که برای سرکوب «فرقه داوودیان» در «واکو» (۱۹۹۳) در فراخواندن ارتش خود تردید نورزید.
دوم آن که، «فالون گنگ» علاوه بر همه چیز بمنزله یک سلاح آمریکایی در جنگ های صلیبی است که علیه کمونیسم به راه انداخته شده است، و پناه دادن این سازمان به معنای دخالت در امور داخلی چینی هاست، که احتیاط بسیاری را می طلبد.
ترجمه و تنظیم: مژگان نژند
منبع : روزنامه کیهان