پنجشنبه, ۲۲ آذر, ۱۴۰۳ / 12 December, 2024
مجله ویستا

جای خالی


جای خالی
زن پارچ گلدار را از آب پر کرد و آرام آرام به سوی گلدان ها رفت. زیر لب انگار زمزمه می کرد.
آب را که پای گل ها می ریخت نگاهش را بر گلبرگ های گل جاری می ساخت و با انگشتانی پر از مهر برگ های سبز را به نوازش می نشست.
زن روزهای تنهایی اش را با پرورش گل می گذرانید، به امیدی که روزی گلدان هایش پر از شکوفه شود و هر کدام باغچه ای را پر از طراوت و شادابی کند.
زن اطمینان داشت که هیچ گاه این فرزندان کوچک او را ترک نخواهند کرد و هیچ گاه او را از رنگ های زیبا و عطر سرمست کننده شان بی نصیب نخواهند گذاشت.
تمام دلخوشی زن تنها رشد و پرورش گیاهانی شده بود که جای خالی فرزندانش را برای او پرکنند.

[فریده احمدی]
منبع : روزنامه ایران