چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
غریزه جنسی ، برهنگی و حجاب
نگاهی پیشینه شناسانه به فرهنگها و تمدنهای موجود و یا از بین رفته نشان میدهد که عوامل متعددی میتواند در شکلگیری یک فرهنگ دخیل باشند. نیز گذاری منصفانه بر میزان تاثیر و تاثر کمی یا کیفی این عوامل ما را به این رهنمون میکند که از این میان دو غریزه جنسی و گرسنگی بیشترین نقشها را در ساختن بستر فرهنگهای مختلف دارا بودهاند.
دین بهعنوان یک امر ماورایی با ورود خود در این بستر معنا بخش فرهنگ انسانی میشود. با مطالعه تاریخ ادیان میبینیم که کمتر دینی است که درباره مسائل جنسی سخنی نگفته باشد . نگاه هر دین به غریزه جنسی بسته شناختی که آن دین از جهان و انسان ارمغان میآورد میتواند متفاوت از دین باشد و در واقع چارچوبی که غریزه جنسی را در هر دین تعریف میکند وابستگی تام وکامل دارد به اینکه آن دین جهان شناسی و انسانشناسی خود و اخلاقیات مبتنی بر آن را چگونه ارائه میدهد.
در غرب مسیحی قرون وسطی که انسان کامل معیار صحیح معرفتشناسی، جهانشناسی، انسانشناسی و سپس جامعهشناسی قرار گرفته بود مسئله جنسی نیز با همین میزان به قضاوت گذارده میشد و از آنجا که انسانهای کامل مسیحی یعنی حضرت مسیح ، حضرت مریم و حضرت یحیی هر سه ازدواج نکرده بودند از جهت انسانشناسی دوری از عمل جنسی یک شرط برای انسان کامل به شمار میرفت. به تدریج ترک عمل جنسی تا ترک عمل جسمی بهطور کلی پیش رفت تا جایی که جامعه شناخت این دوره زنان و مردانی را نشان میدهد که به دنبال کمال انسانی مسکن و کاشانه خویش را رها میکردند و سر به کوه و جنگل و بیابان میسپردند. حجاب نیز در این دوره در همین جهت قلمداد میشد یعنی دوری از لذتهای جسمی بهطور کامل. با شروع دوره رنسانس تفسیر غرب نیز از انسان کامل دگرگون گشت و این تغییر فرهنگ جنسی غرب را به شدت تحت تاثیر خود قرار داد. بنابراین تفسیر چون خدا در جسم انسان(عیسی) تجلی کرده است پس جسم انسان مقدس است. اما این تقدس در مرحله اعتقاد متوقف نشد و پا به عرصههای هنری گذاشت. سعی در زیبایی شناسی جسم انسان منجر به ترسیم نقشها و تجسیم تندیسها در مراکز دینی مسیحیت گردید که این مهم در آن هنگام به وسیله “ لئوناردوداوینچی” ،”میکل آنژ” و “رافائل” صورت پذیرفت. به گونهای که جسمهای برهنه و بسیار موزون وهماهنگ بر روی دیوارهها ترسیم شدند یا در مجسمهها تجسم یافتند.شرمگاه اناث حذف و ذکور مردان بسیار کوچک جلوه میشد تا گفته شود خود جسم مطمح نظر هست نه مسائل جنسی آن. ولی در واقع با همین ترسیمها اولین قدمهای برهنگی در غرب به واسطه تفسیر جدید انسان کامل برداشته میشود.
این تفسیر جدید پیوسته موجب منازعاتی بین طرفداران خود و سردمداران تفسیر قرون وسطایی میشد و همواره تضاد ودرگیری را بین این دو گروه دامن میزد تا اینکه تفسیر یهودی دین مسیحیت در قالب پروتستانیسم به وقوع پیوست. در این تفسیر بر برهنگی انسان کامل به صورت شدیدتر تاکید شده بود و لذا کفه منازعه را به سوی فرهنگ برهنگی سنگین کرد و به تدریج تفسیر قرون وسطایی به انزوا رفت.
این تاکید از جانب فروید صورت پذیرفت که در مسائل جنسی بر فرهنگ یهودی تاکید میکرد. فرهنگ یهودی انحراف یافته یکی از جنسیترین فرهنگهای دینی است که بر رابطه جنسی بین محارم مثل دختر و پسر، پسر و مادر و یا برادر و خواهر به دیده اغماض نگریسته است و آنها را بی اشکال دانسته است.
فروید با محکوم کردن فرهنگ جنسی مسیحیت سعی کرد که بر برهنگی چه از نظر بدنی و چه از نظر روحی تاکید کند و ریشه تمام عقدههای انسانی را در حجاب به معنای عام خود (یعنی آنچه که مانع از عمل جنسی میشود) خلاصه کند.
همزمان با این تفسیر جدید انقلاب صنعتی بهعنوان یک پدیده موثر در تمامی شئون در اروپا رخداد کرد و ماشین وارد صحنه زندگی انسانی شد.
انقلاب صنعتی در غرب انسانها را مجبور به مهاجرت جغرافیایی از مکانهای کوچک به مکانهای بزرگ صنعتی واداشت و تماسهای دو جنس در سطوح مختلف کاری موجب افزایش هنجارشکنی جنسی گردید. زنان به اقتضای کار با دستگاههای بزرگ مجبور شدند تا حد ممکن پوشش خود را کاهش دهند تا سرعت عمل بیشتری داشته باشند. تاثیر صنعت تا به جایی رسید که همسران به روابط جنسی خارج از خانواده روی آوردند و این روابط جنسی خارج از عرف و قانون موجب شد که برهنگی زنان در قالب فحشا و فاحشههای برهنه افزایش یابد( رابطه صنعت با برهنگی را میتوانید در دایره المعارف بریتانیکا مفصلتر جستجو کنید.)
از سوی دیگر ورود ماشین به زندگی عمومی انسان افراد خانواده را از هم دور کرد تا جایی که ماشین به جایگزینی برای خانه مبدل شد و خانههای متحرک در ماشینها ظهور یافتند. ماشین رقیب خانه و انسانهای ماشیندار رقیب خانواده شدند. روابط جنسی غیرمعمول رواج بیشتری یافت و این افزایش منجر به افزایش هر چه بیشتر برهنگی شد.
نظریه جنسی مبتنی بر فرهنگ یهودی انحراف یافته محیط کار ناشی از انقلاب صنعتی و ماشین این هر سه عواملی بودند که انقلاب جنسی را در غرب به وجود آوردند و غرب را از دوران ملکه ویکتوریا وارد دوران برهنگی کردند. گروههایی به وجود آمدند که بر برهنگی جمعی تاکید میکردند و برهنگی را معیار گروه سازی خود قرار دادند و فرهنگ برهنگی را در جامعه مشروعیت دادند. امروزه آنها را با نام NAKEها(لختهای مادرزاد) میشناسیم.
بنابراین در غرب وقتی سخنی از حجاب به میان میآید یعنی دوری شدید از عمل جنسی و لذات جسمی و اگر سخن از برهنگی میشود یعنی آزادی عمل جنسی و فرو رفتن در آن. پس حجاب در غرب در نقطه مقابل انسانیت قرار گرفته است و اگر کسی حجاب داشته باشد علیه انسانیت خود قدم برداشته است و در مقابل بیحجابی یعنی بازگشتن به خویشتن خویش.
اگر چه این معنا هنوز هم سیطره خود را بر اذهان غربی حفظ کرده است ولی آنچه که در عمل مشاهده میشود چیزی غیر از این است. این برهنگی نه تنها انسان را به خویشتن انسانی خویش باز نگرداند بلکه او را از خویش دورتر و دورتر کرد . برهنگی وسیلهای شد که بدن انسان طعمه مطامع اقتصادی شود. انسانهای برهنه شده محل مصرف مد و ابزار اقتصادگران سرمایهداری شدند. تنوع طلبی در پوشش و مدگرایی سبب شد انسان همواره از خود غافل شود جهان اطراف خود را نبیند و همنوع خویش را به فراموشی بسپارد. آنچه که برهنگی برای غرب به ارمغان آورد چیزی نبود جز از خود بیگانگی عمومی.
یکی از آثار برهنگی در فرهنگ غرب بیرغبتی جنسی است. برهنگی در مرحله اول سبب تحریک و اشتهای جنسی نوبالغان میشود ولی سرانجام به سرد مزاجی جنسی منتهی میشود چرا که اسراف جنسی در دوران بلوغ، بیمیلی جنسی در سنین بالاتر را به همراه دارد مگر اینکه از وسایل افزایش رغبت جنسی استفاده شود مانندالکل و یا داروهای نشاط آور جنسی که خود این نیز در دراز مدت سبب بیرغبتی جنسی بیشتر میشود و وقتی که این غریزه حیاتی به رکود کشانده شود بنیاد خانواده رو به سستی هر چه بیشتر میرود و فحشا جای آن را پر میکند و نتیجه این میشود که افسردگی فردی بر افراد جامعه حکمفرما میشود که از آن بهعنوان طاعون عصر غرب یاد میشود.
حجاب تخیل جنسی را تحریک میکند و سبب میشود که مسئله جنسی معنادار شود، نشاط جنسی محفوظ بماند و افراد از بیمحتوایی ناشی از برهنگی مصون بمانند.
اسلام بر طبیعت جنسی سخت تاکید میکند و انسان کامل خود را نه فقط در معنویت رهبانی بلکه در مسائل دنیوی و جنسی و جسمی او نیز میجوید و نکاح و سنت خود میداند.
حجاب یک فرهنگ جنسی است که سبب گرم ماندن غریزه جنسی در جامعه و هدایت ارضای آن در قالب خانواده میشود و کرامت انسانی را حفظ میکند بدون آنکه منجر به لهو و لعب شود.
منبع : روزنامه رسالت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست