سه شنبه, ۲۴ مهر, ۱۴۰۳ / 15 October, 2024
مجله ویستا


شعر جنگ سرودی متفاوت


شعر جنگ سرودی متفاوت
«شعر مقاومت ملل» مجموعه ای پنج جلدی از شعر پنج قاره است كه با انتخاب و ترجمه ضیاءالدین ترابی از سوی نشر صریر، وابسته به بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس چاپ و منتشر شده است.
شعر مقاومت ملل، عنوان كلی این مجموعه است وهر كتاب نام جداگانه ای دارد: «طبل های غران» اشعار قاره آفریقا، «راین و زنجیر» اشعار قاره اروپا، «آه این دریا» اشعار آسیا و اقیانوسیه، «چقدر خسته، چقدر زخم» اشعار قاره آمریكا. یك جلد كتاب هم باعنوان «سبزتر از جنگل» مرگ در شعر پایداری ملل جهان را شامل می شود.
ضیاءالدین ترابی، متولد ۱۳۲۲ زنجان، فوق لیسانس زبانشناسی است و در حوزه شعر، ترجمه شعر و داستان، نقد و نظریه ادبی تاكنون ۲۲ عنوان كتاب در كارنامه اش دارد. نخستین مجموعه شعر او با نام «اضطراب در كعب دیوار شیشه ای» سال ۴۹ منتشر شد و جدیدترین كتابش «از نام های حك شده بر سنگ» چندی پیش به بازار آمد. در حوزه نقد و نظریه ادبی نیز آثاری چون نیمایی دیگر، سهرابی دیگر، امیدی دیگر تا شكوه شقایق و مجموعه مقالات نقد پیرامون شعر را در كارنامه اش دارد.
از هفت مجموعه ترجمه شعر، پنج كتاب به شعر مقاومت ملل اختصاص دارد و دو كتاب دیگر او «یكصد شعر از یكصد شاعر» و «شعر معاصر چین» است. ترابی هم اكنون هفت كتاب دیگر در آستانه انتشار دارد، از تألیف «نیما و شعر نو» گرفته تا ترجمه «چال مورچه» اثر دوریس لیسینگ.
آقای ترابی یك كتاب با عنوان شكوه شقایق منتشر كرده بودید كه به نقد شعر دفاع مقدس اختصاص داشت.
شكوه شقایق نقد هشت مجموعه شعر است كه در زمینه دفاع مقدس سروده شده و برنده جوایزی هم در این حوزه شد. این اشعار به شاعرانی تعلق داشت كه در سال های اولیه جنگ این آثار را سروده بودند و جزو هشت شاعر اول شناخته شدند.
● شاعران ادبیات دفاع مقدس در كدام یك از دو حوزه شعر كلاسیك و شعر نو موفق تر هستند و آثار بهتری عرضه كرده اند؟
در زمینه سرودن شعر، شاعرانی كه در قالب كلاسیك آثارشان را تاكنون ارائه كرده اند، موفق تر بوده اند. من شاعران برنده جایزه شعر ادبیات دفاع مقدس را می توانم نام ببرم كه خود من هم در میانشان بودم. بیشتر این شاعران، هم در حوزه شعر نو و نیمایی و هم در حوزه شعر كلاسیك كار كرده بودند.
زنده یاد حسن حسینی، قیصر امین پور، علیرضا قزوه و سلمان هراتی در هر دو حوزه كار كرده اما شعرهایی كه در قالب كلاسیك با موضوع دفاع مقدس سروده بودند، موفق تر از شعرهای سپیدشان بود.
چهار نفر دیگر كه پرویز بیگی حبیب آبادی، حسین اسرافیلی، زكریا اخلاقی و ساعد باقری بودند فقط در قالب كلاسیك شعر گفتند و شعرهای موفقی هم با موضوع دفاع مقدس دارند. من در كتاب شكوه شقایق آثار این هشت شاعر را كه آثارشان در حوزه ادبیات دفاع مقدس برنده جایزه شده بود، نقد و تحلیل كرده ام.
● آیا این به خاطر مضامین جنگ و دفاع مقدس است كه در قالب كلاسیك بهتر و راحت تر بیان می شود یا به توانایی شاعران مربوط است؟
نه. این موضوع به جوان بودن بیشتر شاعران برمی گردد و تجربه كم آنها در زمینه شعر نو و نداشتن تسلط در شناخت و به كارگیری عناصر و امكاناتی كه در شعر نو به صورت بالقوه وجود دارد. همه این هشت شاعر سروده هایشان در قالب كلاسیك موفق تر بود و شاید به دلیل علاقه شان به قالب كلاسیك باشد، چون شعرهایی كه در قالب غزل و مثنوی سروده اند شعرهای موفقی ارزیابی می شوند. غیر از این، شاعران دیگری هم هستند كه در زمینه ادبیات دفاع مقدس شعر سروده اند و همه آنها هم در قالب كلاسیك بهتر توانسته اند از عهده موضوع برآیند.
● وضعیت نقدنویسی در حوزه شعر دفاع مقدس را چگونه تبیین می كنید؟ آیا در این زمینه منتقدانی داریم كه بتوانند با نقدهای خود به شاعران كمك كنند؟
منتقدانی بودندكه چون معیارهای دقیقی برای نقد و نقدنویسی نداشتند و همه كتابهای شعر را هم ندیده بودند، پس ارزیابی های درستی از شعر دفاع مقدس و شاعران این حوزه نداشتند. دست كم دو عنوان كتاب چندجلدی و مفصل دراین زمینه چاپ شده است، ولی هر دو كتاب ناقص هستند به این علت كه بیشتر منتقدان صلاحیت نوشتن نقد در زمینه شعر دفاع مقدس را نداشتند. این منتقدان خیلی آكادمیك با ترفندها و فرمول های خاصی به سراغ شعر دفاع مقدس رفتند. آنان نقد امروزی را با معیارها ومؤلفه های نظریه های جدید نمی توانند بنویسند. نقدشان نقد كلاسیك است. به همین دلیل نتوانستند راهنمایی برای نسل های آینده باشند و راهگشای شعر فردا باشند، یعنی یا تنها به تعریف شعر پرداختند و یا نمی توانستند ایرادها و ضعف هایش را بیان كنند یا بلد نبودند بگویند. در واقع یك نوع شیفتگی را در نوشته هایشان می توان دید.
● آقای ترابی چه شد كه مجموعه پنج جلدی شعر مقاومت ملل را برای ترجمه انتخاب كردید؟
واقعیت این است كه ما هشت سال درگیر جنگ بودیم. دراین هشت سال موضوع و محور اصلی ادبیات ما جنگ بود و شعر جنگ همه شاعران را وسوسه می كرد. همین موضوع برایم زمینه ای فراهم كرد كه در این مدت به شعرهایی كه خوانده بودم و كتاب هایی كه از شاعران شعر جنگ در اختیار داشتم. نگاه مجددی داشته باشم. چندكشور بودند كه شعرهایشان برای من در زمینه جنگ و دفاع غنی و زیبا بود. یكی ایرلند، دیگری چین و سومی قاره آفریقا بود، به خصوص آفریقای جنوبی، خب این كشورها با توجه به سابقه تاریخی و درگیری هایی كه داشتند شعرهای بسیار عاطفی و تأمل برانگیزی سروده بودند و این شعرها اساس كار من قرار گرفتند. بعد بنا به توصیه دوستان تصمیم گرفتم كارم را وسعت بدهم و به جای ترجمه شعرهای مقاومت سه چهار كشور، شعرهای كل جهان را كار كنم. درهر صورت كار بررسی، انتخاب و ترجمه شعرهای همه كشورهای جهان تا حدودی مشكل بود، چون در ایران كتاب های مرجع بویژه در زمینه ادبیات كم داریم. دوم آنچه موجود است طبقه بندی شده نیست. من به ظاهر كار تحقیق و ترجمه را انجام دادم، اما سال ها روی این كار وقت گذاشتم ، به كتابخانه های مختلف سر زدم، كتاب های گوناگون و نایاب را پیدا كردم و خریدم. از میان آن همه شعر، شعرهای جنگ و مقاومت را جدا كردم بویژه شعرهایی كه به انگلیسی ترجمه شده بودند. كار فوق العاده پرزحمتی بود. به علاوه پس از آن كه تمام منابع را براساس نیازخودم فراهم آوردم كار ترجمه را شروع كردم. در آن مقطع تصمیم گرفتم درباره شعرهای كشورهای پنج قاره، پنج كتاب تدوین كنم، اما می دانستم كتاب پنجم كه به شعر اقیانوسیه اختصاص دارد، چون سابقه تاریخی و ادبی این قاره كوتاه و وسعت و جمعیت آن هم بسیار كم است، كار چندان جالبی نخواهد شد، در نتیجه تصمیم گرفتم اشعار قاره آسیا و اقیانوسیه را در یك كتاب گرد آورم و در نهایت قاره آمریكا، قاره اروپا، قاره آفریقا، قاره آسیا و اقیانوسیه هر كدام به یك كتاب تبدیل شدند؛ البته در هیچ كدام از این كتاب ها شعرهای شاعران عرب نیامد به این دلیل كه شعرهای كشورهای عربی بسیار كم به زبان انگلیسی ترجمه شده بودند، در ضمن اینجا مترجمانی بودند كه مستقیم شعر جهان عرب را از زبان عربی به فارسی ترجمه می كردند، آنچه من دیدم تنها ترجمه انگلیسی از محمود درویش و نزارقبانی بود؛ البته تك و توك شاعرانی بودند كه اشعاری از آنها به انگلیسی یا زبان دیگر ترجمه شده بود.
● به اعتقاد شما از میان این پنج قاره، شعر مقاومت كدام قاره قوی تر است و به لحاظ غنی بودن و به لحاظ زیبایی شناختی برتر است؟
از نظر محتوایی و فرمی اگر بخواهیم درباره شعر صحبت كنیم، می توان روی شعرهای شاعران انگلیسی زبان انگشت گذاشت، چون در ترجمه با زبان اصلی خود شعرها سر و كار داشتم؛ اما وقتی شعری به زبان دوم ترجمه می شود، یعنی من بیشتر اشعار این پنج كتاب را از زبانی غیراز زبان اصلی شان به فارسی برگرداندم. شعرهایی كه به زبان اسپانیولی به زبان فرانسوی و زبانهای دیگر سروده شده بودند و بعد به انگلیسی ترجمه شدند و من از انگلیسی به فارسی برگرداندم كه دیگر آن شعر اصلی در شكل و قالب اولیه خودشان نیستند، بنابراین ما فقط می توانیم از نظر محتوایی آنهارا بسنجیم، این یك واقعیت است كه در ترجمه، شعریت متن اولیه از دست می رود؛ اما من خودم از شعرهای شاعران چینی، ایرلندی و آمریكای لاتین بسیار لذت می برم و شعرهای این كشورها را خیلی دوست دارم. شعر آمریكای لاتین از هر نظر قوی تر است. بعد عاطفه و فرهنگ غنی تری دارند و سابقه مبارزاتی شان هم بیشتر است، شاعران بزرگی هم دارند، همه این شاعران شعر مقاومت داشتند، شاعرانی مثل بورخس، نرودا، لوركا، اكتاویوپازهركدام غولی در عرصه شعر امروز جهان هستند.
● آیا شعر اسپانیا كه این قدر محبوب و زیباست تأثیری هم از فرهنگ اسلام كه وارد اسپانیا شد، گرفته است؟
فرهنگ اسپانیولی به نوعی فرهنگ نیمه اسلامی است. ما می دانیم كه مسلمانان حدود چندقرن در آن مناطق حضور داشتند و فرمانروایی می كردند و به طور قطع فرهنگ اسلامی تأثیرات انكارنشدنی بر فرهنگ اسپانیا به جا گذاشت كه شعرشان هم از این تأثیر بی نصیب نماند، به خصوص دراندلس تأثیر عمیقی گذاشت. شما وقتی فرهنگ اسپانیا را مطالعه می كنید می بینید به نوعی از فرهنگ و ادبیات قاره اروپا جدامی شود.
این تأثیر ناشی از حضور فرهنگ اسلام در آن مناطق بود. اگر به گذشته برگردیم می توان ردپای این فرهنگ را پیداكرد و نشان داد؛ اما در عصر حاضر ردپای مشخصی را نمی توان پیداكرد.
نمونه اش همین هزار و یك شب است. داستان های هزار و یك شب را اروپایی ها از طریق اسپانیا شناختند. بعد همین هزار و یك شب به آمریكای لاتین می رود و به داستان های رئالیسم جادویی تبدیل می شود، حتی كشورهایی مثل اندونزی هم تحت تأثیر شعر ایران و عرب بودند و شعر شاعران ایرانی و عرب به وسیله آنها ترجمه شد.● شعر خود آمریكا را چگونه ارزیابی می كنید با توجه به جنگ های داخلی كه داشتند و مبارزه سرخپوستان؟
تا پیش از كشف قاره آمریكا به وسیله كریستف كلمب، ساكنان اصلی این سرزمین آزتك ها و اینكاها بودند و به دلیل ناآشنایی سرخپوستان با خط و كتابت، تاكنون هیچ سندمكتوبی از فرهنگ و ادبیات این سرزمین به دست نیامده است.
به همین ترتیب شعری هم از آنان به دست نیامده است تا نشانگر گذشته آنان باشد. تنها آثار ادبی اعم از شعر و قصه بازمانده از سرخپوستان ادبیات شفاهی است كه نسل به نسل و سینه به سینه منتقل شد. اما با گذشت زمان كه با خط و كتابت و زبان های اروپایی آشنا شدند، شعر و ادبیات این ملل هم كم كم در این سرزمین نضج گرفت و ساكنان آن شروع به سرودن شعرهای اجتماعی، حماسی و عاشقانه كردند.
شعر مقاومت آمریكا، شعری است عاطفی، عمیق و تأثیرگذار كه ریشه در درد و رنج بشری و تاریخ سراسر مبارزه و مقاومت و آزادیخواهی دارد. این شعرها نمونه ای است بسیار شفاف و روشن از انسانی ترین شعرهای جهان بویژه آنجا كه به سرگذشت دردآور سرخپوستان بومی این قاره و كشتار بی رحمانه آنان اشاره دارد. از طرفی با توجه به زندگی دردناك سیاهپوستان كه به صورت برده درآمدند، از میان این نسل و نسل های بعدی كه در راه كسب آزادی و برابری و رفع تبعیض نژادی قربانیان فراوان دادند، شعرهایی سرشار از شور و شوق زیستن و تلاش برای نبرد و مقاومت را می بینیم كه درعین تلخی و گزندگی، دلنشین و مؤثرند.
همین طور شعرهایی كه در اعتراض به نابرابری های اجتماعی و مبارزه آزادیخواهان، بویژه مردم بومی نواحی جنوب و مركز آمریكا صفحه جدیدی در شعر مقاومت این سرزمین است كه آكنده از مبارزه و ایستادگی است و نمونه ای از بهترین شعرهای مقاومت جهان.
● فكر می كنید ترجمه این مجموعه پنج جلدی از شعر مقاومت ملل جهان چه كمكی به شاعران ما در زمینه شعر دفاع مقدس خواهدكرد؟
مطالعه این شعرها به لحاظ موضوعات متنوع، شكل روایت و مضمون پردازی های گوناگون، دید شاعران ما را وسیع تر و نگاه آنان را عمیق تر می كند. یكی از دوستان پس از چاپ این كتاب ها تماس گرفت و تشكر كرد. وقتی دلیلش را پرسیدم، گفت: برای این كه دید محدودنگر ما را عوض می كند، این شعرها به ما می آموزد كه راه های مختلف و موضوع های متنوعی برای سرودن شعر دفاع مقدس وجوددارد. شما اگر یك نگاه كلی به شعر شاعران جوان داشته باشید و آن را مرور كنید متوجه می شویدكه چقدر مضامین تكراری است.
دید شاعران خیلی محدود است. از یك زاویه به مسائل نگاه می كنند. بیشتر موضوع ها تكراری است. این نگاه متوجه نسل اول شاعران جنگ نیست، نسل دوم و سوم دارند از روی دست شاعران نسل اول می نویسند و آن را تكرار می كنند. وقتی این دسته از شاعران جوان با شعر مقاومت ملل مختلف جهان آشنا شوند، متوجه می شوند كه شعر را به نوع دیگری هم می شود سرود.
در زمینه شعر پایداری، شكل های دیگری هم وجوددارد كه می شود از آنها سرمشق گرفت. مضامین متنوع ترند. من یك بعد دیگر مسأله را هم مقایسه كردم. در یك جلد از این مجموعه - كه جلد اول باشد - یك موضوع واحد را مقایسه كردم، آن هم مرگ در شعر پایداری ایران و دیگر ملل جهان است.
مرگ در شعر جنگ و شعر پایداری چنین مطرح شده است كه نمونه هایی از این شعرها را آوردم و مرگ در شعر مقاومت جهان را با یكدیگر مقایسه كردم. نمونه هایی كه از شعر شاعران ایرانی داشتم. همه اینها را با یكدیگر در كنار هم آوردم و شهادت را در بخشی از شعر ایران نشان دادم. خب در اینجا مشخص است بین آن مرگ ها كه مرگ خاصی است با شهادت در فرهنگ ما فرق دارد. این یك جلد كتاب موضوعی مستقل است كه می تواند برای شاعران آموزه های جالبی فراهم كند. می توان همه شعرهای این پنج كتاب را در ابعاد مختلف تجزیه، تحلیل و بررسی كرد. زمینه ای است كه شاعران جوان به شكل گروهی بنشینند و در این شعرها مفهوم پردازی و مضامین نو در شعر مقاومت را از نظر زبان شناسی و... بررسی كنند. شعر مقاومت جهان، منشوری متنوع از نور و رنگ و مضمون است.
● معمولاً در جامعه ما از ترجمه شعر استقبال می كنند. فكر می كنید دلیل این استقبال چیست. در حالی كه شاعران آثار یكدیگر را نمی خرند و نمی خوانند؟
یكی از مسائلی كه درباره ترجمه شعر باید گفت این است كه وقتی شعری ترجمه می شود كه دارای ارزش های خاصی باشد. یعنی هر شعری را ترجمه نمی كنند. پس وقتی می بینیم شعر آمریكای لاتین به آلمانی ترجمه شده، كنجكاو می شویم كه آن شعرها را بخوانیم و ببینیم این شعرها چه ویژگی هایی دارند كه به زبان دیگری ترجمه شده اند. من هم وقتی می خواهم شعری را از زبان انگلیسی ترجمه كنم، می كوشم بهترین شعر را انتخاب و ترجمه كنم. اهل كتاب می دانند در این شعر چیزهای جدیدی هست كه مترجم را وادار كرده است به دنبال ترجمه آن برود، آثار باارزشی كه در ترجمه شعر از گذشته تا امروز دیده ایم، تأثیر انكارنشدنی در شعر معاصر ایران به جا گذاشته اند، آثار شاعرانی چون لوركا، پاز، نرودا و دهها شاعر دیگر كه به فارسی ترجمه شده اند، سابقه ذهنی خوبی در مخاطبان شعر به جا گذاشت كه همچنان ترجمه های شعر را دنبال می كنند. در ترجمه این شعرها به نوعی تبادل فرهنگ ها، تبادل هنر و تبادل اطلاعات صورت می گیرد، در ترجمه رمان هم همین وضعیت حاكم است. دوستی انتقاد می كرد كه چرا این همه رمان ترجمه می شود و از تألیف چندان خبری نیست. طبیعی است كه وقتی نویسندگان تراز اول كم داشته باشیم، آثار تولید شده هم كم خواهد بود.
ما نویسنده موفق كم داریم. دوم این كه برای خواننده فارس زبان وقتی یك رمان از زبان دیگری به فارسی ترجمه می شود، جذابیت دارد. برای این كه جهان جدیدی را به او معرفی می كند، دروازه های فرهنگ تازه ای را به روی او می گشاید، به این دلیل است كه كشش برای ترجمه در جامعه افزایش می یابد.
● آینده ادبیات دفاع مقدس را چگونه می بینید؟ چه چشم اندازی برای آن متصور می شوید؟
من معتقدم هنوز می شود درباره دفاع مقدس شعرهای خوب نوشت و این مسأله به عاطفه و روحیه شاعران بستگی دارد. شاعری كه هنوز خاطره جنگ برایش زنده است و آن روزها را فراموش نكرده، به طور قطع به آفرینش شعر در این زمینه دست خواهد زد. من معتقدم هنوز نسلی كه جنگ را با پوست و گوشت و خون لمس كرده و یك جامعه و یك ملت را سوگوار عزیزان خود دیده، نمی تواند شعر نگوید؛ اما شاعر در این مقطع مهم است كه از چه زاویه ای شعر بگوید، چقدر شعر متفاوت بگوید. مهم همان متفاوت بودن و متفاوت سرودن است. باید بتواند از زاویه جدیدی شعر بگوید و جهان جدیدی خلق كند. به این دلیل من آینده خوبی برای شعر دفاع مقدس متصورم.
سایر محمدی
منبع : روزنامه ایران