دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مجله ویستا
ابعاد معنوی شخصیت پیامبر اعظم
![ابعاد معنوی شخصیت پیامبر اعظم](/mag/i/2/cirv9.jpg)
۱) بندگی خدا
بندگی خدا، عالیترین مقام انسان است. بندگی نه تنها با شأن و كرامت انسان منافات ندارد بلكه در جهت رشد و تكامل او میباشد زیرا در برابر وجودی كه كمال مطلق است به پرستش و بندگی میپردازد و همه هستی در قبضه قدرت اوست. آن كه بندگی خدا میكند با قرار دادن خود در برابر تابش نور الهی به تدریج به سمت كانون بیانتهای كمال مطلق به حركت درمیآید و بهرهای از كمال مطلق را در خود تجلّی میبخشد.
عبادت به معنای اظهار تذلّل و خشوع و فروتنی در برابر معبود است. بطور كلی ما میتوانیم دو نوع عبادت داشته باشیم:
▪ عبادت تكوینی كه فراگیر و گسترده است و همه مخلوقات هستی را در برمیگیرد، همه موجودات طبق این معنی خدا را عبادت میكنند زیرا همه ذلیل و تابع قوانین اویند.
▪ عبادت اختیاری و آن اینكه عبادت كننده به اختیار خود سر تسلیم در برابر معبود فرود آورد و هیچ عامل بیرون از اراده او تأثیر گذار نباشد و این نوع عبادت مراتبی دارد كه بالاترین مرتبهاش آن است كه ناشی از شناخت و شعور باشد و از اعتقاد به ربوبیت الهی نشأت گرفته باشد. همان طور كه از امام صادق(ع) نقل شده است: «اَلعُبُودِیَّهُٔ جَوهَرٌ كُنهُهَا الرُّبُوبِیَّهٔ؛(۱) عبادت كردن جوهری است كه ذات آن ربوبیّت است.»
● مقام بندگی پیامبر(ص) در قرآن
آیات زیادی از قرآن اشاره به مقام عبودیّت و بندگی پیامبر(ص) دارد. مقامی كه زمینه ساز دستیابی به سایر مقامها از قبیل نبوّت، رسالت، رفتن به معراج و ... بوده است، به عنوان نمونه:
«سُبحان الَّذی اَسری بِعَبدِهِ لَیلًا مِنَ المَسجِدِ الحَرامِ اِلَی المَسجِدِ الاَقصَا الَّذی بارَكنا حَولَهُ لِنُرِیَهُ مِن ءایتِنا اِنَّهُ هُوَ السَّمیعُ البَصیر؛(۲) پاك و منزّه است خدایی كه بندهاش را در یك شب از مسجد الحرام به مسجد الاقصی - كه گرداگردش را پربركت ساختهایم - برد تا برخی از آیات خود را به او نشان دهیم، چرا كه او شنواو بیناست.»
ذكر «عبد» برای پیامبر(ص) میتواند اشاره به تأثیر عبودیّت در رفتن به معراج باشد و مسلّماً مراد از عبد، عبد تكوینی نیست زیرا همه در این معنا شریكند آنچه دراین مسأله تأثیر داشته، عبودیّت اختیاری است.
«واِن كُنتُم فی رَیبٍ مِمّا نَزَّلنا عَلی عَبدِنا فَأتوا بِسورَهٍٔ مِن مِثلِهِ وَادعوا شُهَداءَكُم مِن دونِ اللَّهِ اِن كُنتُم صادِقین؛(۳) اگر درباره آنچه بر بنده خود [پیامبر(ص) ]نازل كردیم شك دارید (دست كم) یك سوره همانند آن بیاورید و گواهان خود را از غیر خدا (برای این كار) فراخوانید، اگر راست میگویید.»
عبودیّت خدا او را شایسته نزول وحی كرد و با اینكه امّی و درس نخوانده بود كتابی آورد كه هیچ كس نتوانست و نمیتواند حتّی سورهای مانند آن بیاورد. در مواردی از قرآن، پیامبر(ص) به عنوان عبد (بنده) معرفی شده است كه پیامبر(ص) در همه این موارد به عنوان عبد خدا مطرح است. چه در موردی كه با دشمنان خدا در میدان جنگ نبرد میكند،(۴) و چه در آغاز رسالت،(۵) و چه به هنگام اِسراء و رفتن به معراج و چه آن گاه كه برای موجود نامرئی به نام جنّ قرآن میخواند،(۶) و چه به هنگام نزول قرآن،(۷) و ... در همه این موارد او یك بنده خداست و همه مسئولیتها و مقامات معنوی از عبودیّت ناشی شده است. بنابراین پیروان آن حضرت باید به این مسأله توجه داشته باشند، مبادا دربارهاش غلوّ كنند و از مقام بندگی خدا او را بیرون ببرند چنان كه مسیحیان مرتكب این اشتباه شدند در حالی كه مسیح(ع) از این كه خود را بنده خدا بداند، استنكاف نمیكرد.(۸)
۲) وحی
از مقامات معنوی پیامبر(ص)، مقام دریافت وحی خاص الهی است كه این دریافت وحی، حاكی از امتیاز و برتری دریافت كننده از دیگر همنوعانش میباشد.
در آیاتی از قرآن، پیامبر(ص) را همانند دیگر انسانها دانسته و دریافت وحی از سوی آن حضرت را از جمله امتیاز او بر دیگر انسانها میداند:
«قُل اِنَّما اَنا بَشَرٌ مِثلُكُم یوحی اِلَیَّ اَنَّما اِلهُكُم اِلهٌ واحِدٌ...؛(۹) بگو من فقط بشری هستم مثل شما (امتیازم این است كه) به من وحی میشود كه تنها معبودتان معبود یگانه (خدا) است.»
«قُل اِنَّما اَنا بَشَرٌ مِثلُكُم یوحی اِلَیَّ اَنَّما اِلهُكُم اِلهٌ واحِدٌ فَاستَقیموا اِلَیهِ واستَغفِروهُ وویلٌ لِلمُشرِكین؛(۱۰) بگو: من فقط انسانی مثل شما هستم، این حقیقت بر من وحی میشود كه معبود شما معبود یگانه است، سپس تمام توجه خویش را به سوی او كنید و از وی آمرزش طلبید و وای بر مشركان.»
۳) شفاعت
مقام شفاعت بیتردید از عالیترین مقامات معنوی یك انسان است زیرا قبول شفاعت كسی دلیل بر اعتبار ویژه شفاعت كننده نزد شفاعتپذیر میباشد.
آیاتی از قرآن كریم به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر مقام شفاعتگری پیامبر(ص) دلالت دارد كه به آنها پرداخته میشود:
«ومِنَ اللیلِ فَتَهَجَّد بِهِ نافِلَهًٔ لَكَ عَسی اَن یَبعَثَكَ رَبُّكَ مَقامًا مَحمودا؛(۱۱) و پاسی از شب را (از خواب برخیز و) قرآن (و نماز) بخوان. این یك وظیفه اضافی برای توست، امید است كه پروردگارت تو را به مقامی درخور شایسته برانگیزد.»
مقام در خور ستایش كه خداوند، پیامبر(ص) را نسبت به آن امیدوار ساخته به نظر مفسّرین همان مقام شفاعت است. پیامبر(ص) فرموده است: «مقام محمود همان مقامی است كه من در آن مقام امتم را شفاعت میكنم.»(۱۲)
«ولَسَوفَ یُعطیكَ رَبُّكَ فَتَرضی؛ و به زودی پروردگارت (آن قدر) به تو عطا خواهد كرد كه خشنود شوی.»
اینكه چه نعمت و چه امتیازی خداوند به پیامبر(ص) عطا میكند تا رضایتش جلب شود و خرسندی آن حضرت را فراهم سازد، مفسّرین آن را مقام شفاعت دانستهاند. فخر رازی از علی(ع) و ابن عباس نقل میكند كه این نعمت همان مقام شفاعت پیامبر(ص) در امت خود است. روایت شده كه وقتی این آیه نازل شد، پیامبر(ص) فرمود: در این هنگام راضی نخواهم شد در حالی كه حتی یك نفر از امت من در جهنم باشد و سپس فخر رازی از امام صادق(ع) نقل میكند كه رضایت جدّ من در این است كه هیچ انسان خداپرست و موحّدی داخل جهنم نشود.
«وما اَرسَلنا مِن رَسولٍ اِلّا لِیُطاعَ بِاِذنِ اللَّهِ ولَو اَنَّهُم اِذ ظَلَموا اَنفُسَهُم جاءوكَ فَاستَغفَروا اللَّهَ واستَغفَرَ لَهُمُ الرَّسولُ لَوَجَدوا اللَّهَ تَوّابًا رَحیما؛ ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آن كه به فرمان خدا، از وی اطاعت شود و اگر (این مخالفان) هنگامی كه بر خود ستم كردند (و فرمانهای خدا را زیر پا میگذاردند) به نزد تو میآمدند و از خدا طلب آمرزش میكردند و پیامبر هم برای آنها استغفار میكرد، خدا را توبهپذیر و مهربان مییافتند.»
این آیه مقام شفاعت را برای پیامبر(ص) در دنیا ثابت میكند. در شأن نزول آیه آمده است كه دوازده نفر از منافقان برای آسیب رساندن به پیامبر(ص) توطئه كرده بودند، جبرئیل نازل شد و پیامبر(ص) را از توطئه باخبر ساخت. پیامبر(ص) در میان جمع فرمود: گروهی وارد شدند و انجام كاری را در سر میپرورانند ولی موفق نخواهند شد از جای برخیزند و از خداوند طلب بخشش نمایند و اعتراف به گناه خود كنند تا من هم شفاعت آنان را نزد خدا بنمایم. هیچ كس از جای بلند نشد. پیامبر(ص) چندین بار سخنانش را تكرار كرد ولی كسی برنخاست پیامبر(ص) به ناچار اسامی آنان را بر زبان آورد و فرمود: فلانی بلند شود، فلانی بلند شود و... تا دوازده نفر را برشمرد پس همه از جای برخاستند و اظهار كردند كه ما هم میخواستیم بلند شویم و به خواسته ات عمل كنیم و به درگاه خداوند توبه كنیم پس برای ما شفاعت نما. پیامبر(ص) فرمود: حالا! بروید بیرون، در آغاز كار، من بهتر میتوانستم برای شما شفاعت كنم و خداوند در آن وقت زودتر اجابت میكرد.
این آیه با این تفسیر برای پیامبر(ص) مقام شفاعت در دنیا را ثابت میكند. بنابراین پیامبر(ص) دارای مقام شفاعت در دنیا و آخرت است.
۴) وجود پیامبر(ص) مانع وقوع عذاب
یكی از مقامات معنوی پیامبر(ص) كه در قرآن به آن اشاره شده این است كه به بركت وجود آن حضرت عذاب از امت و قومش برطرف میشود. مسلماً این از مقامات معنوی مهمی است كه به خاطر وجود كسی عذاب از قوم و امّتی برداشته شود: «واِذ قالوا اللَّهُمَّ اِن كانَ هذَا هُوَ الحَقّ مِن عِندِكَ فَاَمطِر عَلَینا حِجارَهًٔ مِنَ السَّماءِ اَوِ ائتِنا بِعَذابٍ اَلیم * وما كانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُم واَنتَ فِیهِم وما كانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُم وهُم یَستَغفِرون؛(۱۷) و (به خاطر بیاور) زمانی را كه گفتند: پروردگارا! اگر این حق است واز جانب توست، بارانی از سنگ از آسمان بر ما فرود آر، یا عذاب دردناكی برای ما بفرست! ولی (ای پیامبر) تا تو در میان آنها هستی، خداوند آنها را مجازات نخواهد كرد و (نیز) تا استغفار میكنند، خدا عذابشان نمیكند.»
در شرح این آیه آمده است كه طبق روایات، نضر بن حارث به پیامبر(ص) عرض كرد: این چیزهایی كه تو میگویی چیزی جز افسانههای پیشینیان نیست! پیامبر(ص) فرمود: وای بر تو این كلام خداست. او و ابوجهل گفتند: خدایا اگر این سخنان حق است و از جانب توست پس بارانی از سنگ بر سر ما از آسمان فرود آر، همچنان كه بر قوم لوط فرود آوردی و یا ما را مبتلا به عذاب دردناكی كن. خداوند در ردّ این گفتهها، خطاب به پیامبر(ص) فرمود: تا وقتی كه تو در میان آنان هستی خداوند آنها را عذاب نخواهد كرد. این از شأن خدا به دور است كه با وجود تو در میان آنان، عذاب بر آنها بفرستد زیرا تو «رحمهٌٔ للعالمین» هستی و همچنین، تا وقتی كه آنان به درگاه خدا استغفار میكنند خداوند آنها را به عذاب مبتلا نمیكند.
۵) معراج
یكی از برجستهترین مقامات معنوی پیامبر(ص) عروج آن حضرت به مقام بلند مراتب انسانی و دستیابی به عالیترین درجه تقرب به خداوند یعنی معراج یا سفر آسمانی آن حضرت است. پیامبر(ص) در این سفر معنوی و آسمانی آیات الهی فراوانی را از نزدیك مشاهده كرد و به درجهای از كمال و تقرّب رسید كه جبرئیل، فرشته همراه و راهنما در مرحلهای از همراهی بازماند و پیامبر(ص) به سیر خود ادامه داد. رسول اللَّه(ص) برای سفر آسمانی ابتدا از مكّه به بیت المقدس برده شد و از آنجا به آسمانها عروج نمود:
«سُبحانَ الَّذی اَسری بِعَبدِهِ لَیلًا مِنَ المَسجِدِ الحَرامِ اِلَی المَسجِدِ الاَقصَا الَّذی بارَكنا حَولَهُ لِنُرِیَهُ مِن ءایاتِنا اِنَّهُ هُوَ السَّمیعُ البَصیر؛(۱۹) پاك و منزه است آن خدایی كه بنده خود را در شبی از مسجد الحرام به مسجد الاقصی كه در سرزمین مبارك و مقدس واقع شده بُرد تا آیات و نشانههای عظمت ما را ببیند، او شنوا و بیناست.»
«ولَقَد رَءاهُ نَزلَهًٔ اُخری * عِندَ سِدرَهِٔ المُنتَهی * عِندَها جَنَّهُٔ المَأوی * اِذیَغشَی السِّدرَهَٔ ما یَغشی * ما زاغَ البَصَرُ وما طَغی * لَقَد رَأی مِن ءایاتِ رَبِّهِ الكُبری بار دیگر او را مشاهده كرد نزد «سدرهٔ المنتهی» كه جنت المأوی در آنجاست. در آن هنگام كه چیزی [نور خیره كنندهای ]سدرهٔ المتهی را پوشانده بود چشم او هرگز منحرف نشد و طغیان نكرد (آنچه دید، واقعیت بود) او پارهای از آیات و نشانههای بزرگ پروردگارش را دید.»
آیات ششگانه سوره نجم دلالت دارد بر این كه پیامبر دو بار جبرئیل را به صورت اصلیاش دیده است: یك بار در آغازین روزهای نزول وحی، و بار دیگر درمعراج نزد درختی به نام «سدرهٔ المنتهی» در بهشت جاویدان.۶) عصمت
یكی از مقامات معنوی پیامبر(ص) مقام عصمت است. عصمت یعنی مصونیت از گناه و اشتباه یعنی آن حضرت نه گناه میكرد و نه اشتباه. این اعتقاد ما شیعیان، در مورد همه پیامبران علیهم السلام و ائمه اطهار علیهم السلام است. پشتوانه این اعتقاد مسأله حجیّت است. یعنی اگر بنا باشد آن بزرگواران مرتكب گناه و اشتباه شوند دیگر گفتار و رفتارشان قابل استناد نخواهد بود زیرا درستی رفتار و گفتارشان زیر سؤال و اعتماد به آنها از بین میرود.(۲۲)
● اقسام عصمت پیامبر(ص) در قرآن
بحث از عصمت پیامبر(ص) از دیدگاه قرآن را میتوان در سه محور ارائه داد:
۱) عصمت در دریافت وحی.
۲) عصمت در رساندن آیات یا مقام ابلاغ.
۳) عصمت در عمل.
۱) عصمت پیامبر(ص) در تلقی وحی
آیاتی از قرآن مجید بر این دلالت دارند كه پیامبر(ص) قرآن را از خداوند به صورت مستقیم یا به واسطه جبرئیل دریافت میكند خودش هیچ گونه دخل و تصرّفی نمیكند.
«واِنَّكَ لَتُلَقَّی القُرءانَ مِن لَدُن حَكیمٍ عَلیم؛(۲۳) و به یقین این قرآن از سوی حكیم و دانایی بر تو القاء میشود.»
«وما هُوَ بِقَولِ شَیطانٍ رَجیم؛(۲۴) این (قرآن) گفته شیطان رانده شده نیست.»
۲) عصمت در مقام ابلاغ
پیامبر(ص) آنچه را كه از سوی خدا دریافت میكرد بدون هیچ كم و كاستی به مردم ابلاغ میكرد تا حجت بر آنها تمام شود. آن حضرت نه از اداء آنچه بر او وحی شده خودداری میورزید و نه گفته هایی از خود بر آن میافزود.
«وما هُوَ عَلَی الغَیبِ بِضَنین؛(۲۵) و او نسبت به آنچه از طریق وحی دریافت داشته بخل ندارد.»
آنچه را كه آن حضرت از ناحیه خداوند به او وحی میشد در اختیار مردم قرار میداد چنین نبود كه از ابلاغ آن خودداری ورزد:
▪ «ولَو تَقَوَّلَ عَلَینا بَعضَ الاَقاویل * لَاَخَذنا مِنهُ بِالیَمین * ثُمَّ لَقَطَعنا مِنهُ الوَتین؛(۲۶) و اگر او سخنی به دروغ بر ما میبست ما او را با قدرت میگرفتیم و سپس رگ قلبش را قطع میكردیم.»
«وما یَنطِقُ عَنِ الهَوی * اِن هُوَ اِلّا وحیٌ یوحی؛(۲۷) و هرگز از روی هوای نفس سخن نمیگوید، آنچه میگوید چیزی نیست جز وحیای كه بر او نازل شده است.»
این دسته آیات دلالت دارند كه پیامبر(ص) آنچه را كه به مردم ابلاغ میكند وحی الهی است و خود در آن هیچ دخل وتصرّفی نمیكند، به خدا افترا نمیبندد، به پیشنهاد مخاطبان هم چیزی را از آن كم و یا زیاد نمیكند و یا از ابلاغ آنچه به او وحی شده بخل نمیورزد ولی گروه اول بر این دلالت داشت كه دریافتهای قرآنی پیامبر(ص) منشأ الهی و رحمانی دارد نه شیطانی و نفسانی و این یعنی عصمت در تلقی وحی، همانطور كه قبلی به معنای عصمت در مقام ابلاغ میباشد.
۳) عصمت در مقام عمل
از گروهی از آیات استفاده میشود كه پیامبر(ص) در موضع گیریهایش مورد تأیید الهی است مواردی پیش میآمد كه دشمنان در صدد فریب دادن پیامبر(ص) و تأثیر در ارادهاش بر میآمدند ولی خدا با دخالتش نقشههای دشمنان را خنثی میكرد و رسولش را از خطا مصون میداشت. بطوری كه اگر دخالت خدا نبود ممكن بود به مقتضای طبع بشری مقداری از توطئههای دشمن متأثر شود:
«واِن كادوا لَیَفتِنونَكَ عَنِ الَّذی اَوحَینا اِلَیكَ لِتَفتَرِیَ عَلَینا غَیرَهُ واِذًا لاَتَّخَذوكَ خَلیلا * ولَولا اَن ثَبَّتناكَ لَقَد كِدتَّ تَركَنُ اِلَیهِم شیئاً قَلیلا * اِذًا لاَذَقناكَ ضِعفَ الحَیوهِٔ وضِعفَ المَماتِ ثُمَّ لا تَجِدُ لَكَ عَلَینا نَصیرا؛(۲۸) نزدیك بود آنها تو را (با وسوسههای خود) از آنچه بر تو وحی كردهایم بفریبند تا غیر آن را به ما نسبت دهی و در آن صورت تو را به دوستی خود برمیگزینند و ما اگر تو را ثابت قدم نمیساختیم نزدیك بود اندكی به آنان تمایل كنی، اگر چنین میكردی ما دو برابر مجازات (مشركان) در زندگی دنیا و دو برابر (مجازات آنها) را بعد از مرگ به تو میچشاندیم سپس در برابر ما یاوری برای خود نمییافتی.»
در شأن نزول آیه آمده است كه: گروهی از طائفه ثقیف نزد حضرت آمدند پیشنهاد كردند كه یك سال به آنها مهلت داده شود تا هدایایی كه برای بت هایشان آورده میشود وصول كنند بعد از آن اسلام خواهند آورد و بتها را خواهند شكست. پیامبر(ص) قصد كرد كه چنین مهلتی به آنها بدهد آیه نازل شد و او را از این كار منع نمود.(۲۹)
از آیه استفاده میشود كه اگر دخالت الهی نبود ممكن بود كه پیامبر(ص) در بعضی از موضعگیری هایش دچار لغزش گردد بدون آنكه خود، خواهان آن باشد زیرا شرایط و شواهد بر درستی موضع گیریش حكم میكرد.
مفسران، آیات ۱۱۳ نساء، ۷۶ اسراء، ۵۲-۵۴ انعام و ۲۸ كهف از جمله دیگر آیات دال بر عصمت پیامبر در مقام عمل دانستند.(۳۰)
۷) خاتمیت
یكی از مقامات معنوی پیامبر(ص) خاتمیّت است بدین معنا كه بعد از آن حضرت، پیامبری دیگر از سوی خداوند فرستاده نخواهد شد، او آخرین پیامبر است و طبیعتاً دینی كه آورده آخرین دین خواهد بود و تا پایان عمر بشر بر روی زمین، دین آن حضرت(ص) تداوم خواهد داشت. آیهای از قرآن صراحتاً بر این معنی دلالت میكند: «ما كانَ مُحَمَّدٌ اَبا اَحَدٍ مِن رِجالِكُم ولكِن رَسولَ اللَّهِ وخاتَمَ النَّبیّینَ وكانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَیءٍ عَلیما؛(۳۱) محمد(ص) پدر هیچ یك از مردان شما نبوده و نیست ولی رسول خدا و ختم كننده و آخرین پیامبران است و خداوند به همه چیز آگاه است.» در این آیه شریفه خداوند، پیامبر(ص) را فرستاده خود و پایان بخش همه پیامبران معرفی میكند. بعد از او پیامبری نخواهد بود، او آخرین حلقه سلسله پیامبران است كه از آدم(ع) آغاز شده در طول زمان تداوم یافته است.
۸) هدایت الهی
قرآن در آیاتی، پیامبر(ص) را بر راه مستقیم هدایت میداند. اینگونه آیات از سویی به آن حضرت آرامش و اطمینان میبخشد و از سوی دیگر به مؤمنان و غیر آنان این پیام را میدهد كه در حقانیت پیامبر(ص) و راهی كه بر آن است و به سوی آن دعوت میكند تردید نداشته باشند. این مسأله برای پیامبر(ص) مقام مهمی است زیرا كاملاً مورد تأیید خداوند قرار گرفته است. به عنوان نمونه:
«یس * والقُرءانِ الحَكیم * اِنَّكَ لَمِنَ المُرسَلین * عَلی صِراطٍ مُستَقیم؛(۳۲) (ای سید رسولان) سوگند به قرآن حكیم كه تو قطعاً از رسولان خدا هستی و بر راه راست قرار داری.» خداوند با تأكید و قسم اعلام میكند كه تو پیامبری و بر راه مستقیم هدایت قرار داری. كاربرد تأكید درمحاورات، گاه برای از بین بردن شك و تردید است كه در مخاطب وجود دارد و گاه برای از بین بردن شك از دیگران است و گاهی هم برای ازاله غم و اندوه از مخاطب است كه نوعی تسلیت و دلداری به حساب میآید.»
«فَاستَمسِك بِالَّذی اوحِیَ اِلَیكَ اِنَّكَ عَلی صِراطٍ مُستَقیم؛(۳۳) پس آنچه را بر تو وحی شده (قرآن) محكم بگیر كه تو بر راه مستقیم هستی.» این آیات و آیات دیگری كه در این مورد وارد شده،(۳۴) بر یكی از ابعاد شخصیت پیامبر(ص) دلالت دارند و آن مقام هدایت یافتگی و هدایت گری آن حضرت است.
۹) پیمان بر ادای رسالت
یكی از مقامات متعالی و معنوی پیامبر(ص) پیمان خدا از او (چون دیگر پیامبران(علیهم السلام)) بر ادای رسالت است. اگر چه همه پیامبران در این پیمان شریكند - كه نشان دهنده مقام معنوی آنان نزد خداوند است - ولی به هر میزان كه موضوع و محتوای پیمان مهم باشد، شخص طرف پیمان از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد بود. از آن جا كه دین اسلام كاملترو جاودانه خواهد بود، پیمان بر ادای آن از اهمیت ویژهای برخوردار خواهد بود بنابراین پیامبر اسلام (ص) از اهمیت ویژهای درمیان همه كسانی كه خداوند با آنها پیمان بسته، برخوردار است: «واِذ اَخَذنا مِنَ النَّبیّینَ مِیثاقَهُم ومِنكَ ومِن نُوحٍ واِبرهیمَ وموسی وعیسَی بنِ مَریَمَ واَخَذنا مِنهُم میثاقاً غَلیظا؛(۳۵) و به خاطر آور هنگامی را كه از پیامبران پیمان گرفتیم و (همچنین) از تو و از نوح، ابراهیم و موسی و عیسی پسر مریم و ما از همه آنان پیمان محكمی گرفتیم (كه در ادای مسئولیت تبلیغ و رسالت كوتاهی نكنند).» آیه میفرماید خداوند از همه پیامبران پیمان گرفته اما این كه موادّ مورد پیمان چه بوده اشاره ندارد. بعضی از مفسران گفتهاند: خداوند از همه پیامبران و از جمله پیامبر اسلام(ص) پیمان گرفته كه:
۹ـ۱) خدا را بپرستند.
۹ـ۲) به پرستش خدا دعوت كنند.
۹ـ۳) همدیگر را تصدیق و تأیید نمایند.
۹ـ۴) خیرخواه قومشان باشند.
۹ـ۵) پیمان شدید گرفته كه بر سختیهای رسالت و تبلیغ شریعت، بردبار و شكیبا باشند.(۳۶)
با توجه به آنچه در قرآن كریم از مقام معنوی پیامبر اعظم(ص) گذشت وظیفه ماست كه با شناخت این مقام زمینه انس خود را با شخصیت و رهنمودهای آن پیامبر بزرگ فراهم سازیم.
سبحان عصمتی
مركز فرهنگ و معارف قرآن
مركز فرهنگ و معارف قرآن
منبع : روزنامه تفاهم
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست