جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

انعطاف در سیاست خارجی؛ ضرورت اجتناب ناپذیر!


جناب آقای اسماعیل کوثری نماینده و عضو محترم کمیسیون سیاست خارجی و امنیت ملی مجلس هشتم در گفتاری که سایت دیپلماسی ایرانی آن را منتشر کرد از موفقیت سیاست خارجی و عملکرد دیپلماتیک کشور در سال ۸۷ سخن به میان آورده و نمره آن را قابل قبول خوانده است. هرچند این نماینده مجلس که به اعتبار حضور در یک کمیسیون تخصصی مجلس، باید اطلاعات تخصصی تر در خصوص سیاست خارجی، عملکرد دست اندرکاران دستگاه دیپلماسی و میزان موفقیت یا عدم موفقیت ایران در این حوزه مهم در اختیار داشته باشد، اما به هر شکل در محتوای یادداشت ایشان آن طور که اقتضاء می کرد به مصادیق روشنی درباره نظر ارائه شده اشاره نشده بود.
البته این قلم در مقام پاسخگویی به نظرات این نماینده محترم برنیامده زیرا که حقایق و واقعیت های پیش رو، همگان از جمله افکار عمومی و صاحبنظران و کارشناسان سیاست خارجی را از شنیدن نظرات نقادانه بی نیاز می کند. اما در حدی که بتوان تا حدودی به شفاف کردن بیشتر موضوع پرداختن به نکاتی را ضروری می دانم؛ از جمله اینکه چه خوب بود جناب کوثری به مصادیقی روشن از دست آوردهای مثبت اشاره می کردند. برای نمونه در ارتباط با یکی از آخرین تحولات در صحنه ی سیاست خارجی باید به تیره شدن روابط میان ایران و مراکش و واکنش های از موضع طلبکارانه دولت این کشور اشاره کرد که آیا این برخورد نتیجه غفلت دستگاه دیپلماسی بوده یا اینکه دولت مراکش ادعاهای واهی و غیرمنطقی داشته است؟
اگر ناشی از همان کم تدبیری دست اندرکاران و کارشناسان وزارت خارجه بوده باید روشن کرد که غفلت از کجا ناشی می شود؟ به خصوص آنکه برخورد دولت مراکش در حساس ترین شرایط منطقه و حوادث مربوط به غزه و تحولات پس از آن صورت گرفت. و اگر اقدام مراکشی ها خارج از عرف و چارچوب روابط دیپلماتیک و بهره مندی از هرگونه منطق دیپلماتیک بوده دستگاه سیاست خارجی چه تمهیداتی برای رویارویی با این زیاده خواهی داشته است؟
بحث دیگر تحرکات سیاسی و دیپلماتیک اخیر دولت عربستان و برخی دولت های عربی است که همگی در جهت به حاشیه راندن اهمیت نقش تهران در تحولات منطقه ای و تلاش برای سازمان دادن جبهه ای عربی علیه جمهوری اسلامی بوده است. در این مورد خاص نیز باید تحلیل کرد که به وجود آمدن این شرایط ناشی از قوت در دستگاه دیپلماسی کشور بوده یا ضعف و غفلت؟! مشابه همین مورد را نیز در موضوع مربوط به بحرین داشتیم که به ظاهر با سفر وزیر امور خارجه به منامه تلاش شد تا حدودی از تبعات این تنش کاسته شود!
موضوع جدی تر؛ که در طول سال گذشته ادامه یافته است، بحث کم رنگ بودن سیاست تنش زدایی به عنوان اولویت کشور در ایجاد روابط بدون تنش واسترس با کشورهای موثر در صحنه ی سیاست جهانی است که باید دید تا چه حدودی موفق بوده ایم. آیا قادر بوده ایم که تنش ها را کاهش دهیم؟ و برای نمونه مانع از تصویب قطعنامه های تحریم اقتصادی علیه کشور شویم؟ چه خوب است جناب کوثری به این نکات توجه کرده و آن را در دستور مباحث تخصصی و کارشناسی در کمیسیون مربوطه مجلس قرار دهند و به مسائل ملی و کلان، پخته تر و خارج از گرایشات سیاسی توجه نمایند و ببینند که آیا دستگاه دیپلماسی کشور چه تدابیر کارشناسی و مکانیسمی دیپلماتیک برای خروج از این بن بست ها و تنظیم روابط با کشورها و سازمان های بین المللی اندیشیده اند؟
استدلال آقای کوثری این بوده که توانسته ایم در موضوع هسته ای حمایت اکثر کشورها به خصوص کشورهای غیرمتعهد را جلب نماییم، اما روشن نکرده اند که خروجی و منافع این حمایت ها چه بوده است؟ آیا برای نمونه توانسته تا حدودی مانع از اقدام ها و تصویب قطعنامه های تحریمی علیه کشور شود؟ حمایت این کشور ها تا چه اندازه در تثبیت سیاست های طراحی شده خارجی کشور موثر و مفید واقع شده است؟ همچنانکه شاهد بوده ایم در جلسات شورای حکام آژانس هسته ای برخی از همین کشورهای عضو جنبش عدم تعهد به رغم تعهدات داده شده در مواردی با فضای قالب در شورا همراهی و همکاری کرده اند. تلاش ها و برنامه های نتیجه بخش دستگاه دیپلماسی کشور برای خروج از این شرایط چه بوده و تا چه اندازه با موفقیت همراه بوده است؟
در مورد مسائل و رخدادها و تحولات سیاسی منطقه ای و جهانی، برای نمونه در مقایسه با رفتارها و اقدامات دیپلماتیک دولت ترکیه و ایفای نقش موثر، در پیگیری مسائل منطقه ای ما تا چه اندازه موفق بوده ایم؟ آیا روابط فعلی ایران با عربستان، مصر، مراکش و برخی کشورهای عربی که همه می دانیم نسبت به سال های قبل با عقب گرد رو به رو هستیم، نتیجه و محصول سیاست های موفق دستگاه دیپلماسی کشور است؟ همچنین در ایجاد رابطه استراتژیک با کشورهای موثر اروپایی تا چه اندازه موفق بوده ایم آیا تواسته ایم با اتخاذ سیاست های منطقی و موضع گیریهای به موقع و تاثیر گذار درخصوص تحولات منطقه ای و جهانی‘ از اجماع آنان و قرار گرفتن در کنار آمریکا پیشگیری کنیم؟
انتظار می رود که جناب اقای کوثری پیرامون نکات مطرح شده با اشاره به مصادیق، روشن تر و تشریح آنچه که از آن با عنوان مواضع متفاوت کشورهای اروپایی یاد کرده اند، در خصوص موفقیت ها مشخص تر سخن بگویند.
اگر به زعم ایشان "اروپایی ها خواسته های به ناحق از ایران دارند"، که آن را نباید در مورادی بعید دانست، اما تصور نمی کنند که این خواسته های به ناحق ممکن است در برخی مواقع به دلیل ضعف در دیپلماسی به کار گرفته شده توسط دیپلمات های دستگاه سیاست خارجی و اتخاذ برخی سیاست های محاسبه نشده باشد؟ آیا اینکه کشور یا مجموعه کشورهایی تصمیم بگیرند که از ما خواسته های به ناحق داشته باشند، باید آن را ناشی از چه بدانیم؟ آیا در سال ۷۸ توانسته ایم با اتخاذ سیاست خارجی موفق و حساب شده مانع از تحقق خواسته های ناحق برخی کشورها شویم؟!
باید تعریف واضح تری از "دیپلماسی همواره مستقل" داشت که جناب آقای کوثری بدان اشاره کرده اند. البته تردیدی در این نداریم که باید دیپلماسی کشور به معنای واقعی و رایج مستقل و تنها در مسیر تامین منافع ملی باشد اما آیا این به مفهوم محروم کردن خود از تعامل منطقی و منافع محور با دنیا و پرهیز از حضور در تصمیمات جمعی و پیمان های منطقه ای است؟ آیا در دستگاه دیپلماسی کشور تا کنون به سیاست های برد - برد هم عنایتی شده است؟
برای نمونه تا چه اندازه توانسته ایم از موقعیت استراتژیک و میزان نفوذ خود در عراق و افغانستان و نقش خود در تحولات در این کشورها بهره کافی گرفته و از فرصت های بدست آمده در مسیر منافع ملی استفاده کنیم؟ آیا کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس به عنوان دستگاه قانون گذار و ناظر، در این ارتباط و نظارت بر عملکرد وزارت امور خارجه اقدامی صورت داده است؟ دیپلماسی های بکار گرفته شده توانسته درحد انتظار منافع ملی را تامین نماید؟
در چند مورد توانسته ایم با بهره گیری از رخدادها و حوادث در مناطق مختلف جهان‘ از فرصت های برابر با دیگر کشورها‘ در جهت منافع ملی قدم های مثبت برداریم؟ و تا چه میزان در دیپلماسی جمعی و منطقه ای فعال و موفق عمل کرده و بطور کلی واقع گرایانه با مسائل مختلف منطقه ای و جهانی برخورد داشته ایم؟ به نظر می رسد که نمره ما در حضور جدی و فعال و تاثیر گذار در نهادها و موسسات منطقه ای و جهانی آنچنان که جناب کوثری گفته اند قابل قبول نباشد و البته تلاش هایمان با کاستی های همراه بوده است.
آیا بهتر نیست که سیاست خارجی و دیپلماسی کشور طوری تعریف و تبیین شود که تاکید بر روی منافع ملی و پافشاری عقلانی و منطقی بر تامین آن همانند سایر کشورها، و البته با بهره گیری از فنون دیپلماسی، در مواردی هم خود را درگیر برخی مشکلات جهانی که در مسیر تامین منافع ملی کشور قرار ندارد، قرار نداده و نسبت به برخی موضوعات نیز انعطاف سیاسی داشته و جاده سیاست خارجی را از ناهمواری و ادامه مسیر در پستی و بلندی خارج کرده و مسیر را صاف و هموار سازیم؟ امیدواریم که این گونه باشد.
منبع : دیپلماسی ایرانی