شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

فرهنگ‌ فضای مجازی


فرهنگ‌ فضای مجازی
آیا فضاهای ارتباطی و اجتماعی اینترنت فرهنگ دارند؟ ویژگی‌های آنها چیست؟ آیا نظام‌های ارزشی فرهنگی ملی یا قومی برفضای مجازی حاكم‌اند؟
هدف مقاله حاضر معرفی و بررسی رویكردهای نظری اخیر در خصوص توصیف و یافتن خاستگاه‌های یك فرهنگ مجازی است.همچنین، این مقاله، به بررسی تأثیر فرهنگ‌های (دینی، قومی، ملی و غیره) بر فرهنگ‌های فضای مجازی پرداخته و چارچوب‌های نظری مربوط را برای تفكر در مورد فرهنگ در اینترنت ارائه می‌دهد.حرف این مقاله اساساً‌ آن است كه نظر به افزایش تعامل انسان با كامپیوتر و شبكه، دیگر صرف پرداختن به رابطه و تعامل انسان و ماشین كافی نیست. فناوری‌های دیجیتالی و كامپیوترها می‌توانند گسترش فرهنگهای ارتباطی در فضای مجازی را تسهیل كرده و حتی مانع آن شوندو این فرهنگهای رو به رشد رامیتوان در هر پژوهش جامعی كه درخصوص ارتباطات شبكه‌ای صورت می‌گیرد مورد توجه و بررسی قرارداد.
●مقدمه
رابطه كامپیوتری بین انسان‌ها روز به روز فراگیرتر می‌شود.كامپیوترهاروز به روز از طریق شبكه‌های محلی و جهانی و نیز از طریق فناوری بی‌سیم به یكدیگر پیوند می‌خورند.ارتباط گسترده،هر روز بیش از پیش سرعت انتقال عكس، صدا، فیلم و اطلاعات را افزایش می‌دهد.
فناوری‌های كامپیوتری امكان تعامل انسان ـ ماشین را به شكلی كاملاً جدید وبدیع وهمچنین امكان تعامل انسان ـ انسان در فضایی مجازی را فراهم می‌كنند.
تعامل انسان با انسان سنگ‌بنای فرهنگ است.مدل توسعه فرهنگی لوریا و ویگوتسكی(۱) نشانگر نیاز به بذل توجه به فرهنگهای فضای مجازی در هرگونه بررسی درخصوص ارتباطات انسانی كامپیوتر محور است چراكه این امر مستلزم كنش‌های ارتباطی و رفتاری‌ای است كه انسان‌ها به هنگام تعامل با محیط اطراف خود انجام می‌دهند.
●پیشینه
به اعتقاد لوریا و ویگوتسكی انسان‌ها به منظور ارتباط با خود و محیط از ساختارهای روانشناختی مختلفی استفاده می‌كنند.ساختارها در قالب نشانه‌هایی دسته‌بندی می‌شوند كه شامل مكانیزم‌های ارتباطی زبانی و غیرزبانی‌اند؛ ساختارها در قالب ابزارهایی دسته‌بندی می‌شوند كه در بردارنده طیف وسیعی از الگوها و روش‌های رفتاری دیگری هستند كه فرد به منظور ارایه عملكرد موثر درون یك فرهنگ یا جامعه آنها را فرا می‌گیرد و اقتباس می‌كند.
روی هم رفته، نشانه‌ها و ابزارها به افراد امكان تحلیل و تفسیر اطلاعات را داده و معنا و تعامل با اشیاء، افراد و موقعیت هایی كه آن ها با آن روبرو می باشند، را می‌سازند.
زمانیكه این ابزارها، كه به منظور هدایت فضایی خاص به دقت در كنار هم قرار می‌گیرند، با فضایی دیگری مواجه می‌شوند، دچار نقص شده یا كلاً از كار می‌افتند.در بافت اینترنت، انسان‌ها صرفاً با ابزارهای دیجیتالی تعامل ندارد.بلكه، این ابزارها انسان‌ها را وارد فضایی مجازی باطیفی از امكانات ارتباطی و فرهنگی می‌كند كه در توانایی آنهاجهت تعامل با فناوری‌های مختلف،فرهنگ فضاهای مجازی و افرادیكه با آنها مواجه می‌شوند،مؤثر است.
كنش‌های فرهنگی گروهی و فردی آنها ممكن است با فرهنگ‌های مجازی فضای مجازی همخوان باشد و یا حتی نباشد.برخی محققان تا بدانجا پیش رفته‌اند كه می‌گویند جوانب اجتماعی ـ فرهنگی تعامل كامپیوتر محور انسانها در انتقال معنا وایجاد ساختاری كارآمد ومؤثر بسی مهمتر از ملاحظات فنی ارتباط است.
مقاله حاضر نظریات رایج درخصوص ماهیت و ساختار فرهنگ‌های مجازی را بررسی كرده و پیشنهادات كوتاهی در مورد اهمیت مطالعات فضای مجازی در حوزه تعامل کامپیوتر- انسان(۲) را در آینده ارایه می‌دهد.
●مباحث كلیدی در پژوهش‌های مربوط به فرهنگ مجازی
شاید یكی از برجسته‌ترین ویژگیهای پیكره ادبیات رایج درفرهنگ مجازی تقریباًمتضاد بودن مباحث مربوط به تمام موضوعات باشد.
تعدادی از پژوهشگران این تناقض‌ها را به طور مستقیم بررسی می‌كنند.فیشر، رایت و پوستر(۳) به طور مشخص به مقایسه پیشگویی های آرمانگرایانه و غیرآرمانگرایانه در گفتمان حاكم بر اینترنت می‌‌پردازند.لوی، پوستر و جردن(۴) تا آنجا پیش رفته‌اند كه معتقدند اینترنت ماهیتاً مهمل نما است: این وسیله جهانی اما غیركلی، آزادی‌خواه و انحصار طلب، قدرتمند، شكننده و سریع، صرفاً در تحول است.از این رو بسیاری از نویسندگان مایلند در مباحث مهمل نما (مربوط به اینترنت) تنها درخصوص یك طرف، نظریه‌پردازی كنند. نمونه این مسأله را در مبحث بعدی می‌توان ملاحظه نمود.
●آرمانشهر یا نا آرمانشهر(۵)
برخی نویسندگان ضمن عدم دفاع آشكارا از ابزارگرایی ،دیدگاه‌هایی آرمانشهری درخصوص به اصطلاح «گذرگاه اطلاعاتی» مطرح می‌كنند.
این نظریه پردازان پیش‌بینی می‌كنند كه توانایی رهاشدن از ارتباطات اینترنتی در پیدایش اشكال جدید دموكراسی و ادارك جمعی در دهكده جهانی فضای مجازی تأثیر بسزایی دارد.(۶)
منتقدین آنها معتقدندكه این نویسندگان ازواقعیت غافلند و ارزشهای فرهنگی بطورجدایی‌ناپذیری با رسانه و زبان در ارتباطند(۷) و فرهنگ مجازی از ماتریكس فرهنگی و اجتماعی شناخته شده نشات گرفته است.(۸)
این نظریه‌پردازان به طرح دیدگاه‌های جزمی‌تر فناوری و ناآرمانشهری درخصوص فضای مجازی در سطح وسیعتری پرداخته‌اند: در این دیدگاه‌ها، فرهنگ سرمایه‌داری و پول محور(۹) غالب است و سلسله مراتب بی‌عدالتی و نابرابری اقتصادی موجود را گسترش میدهد(۱۰) و از طرفی ارزشهای فرهنگی غربی/آمریكایی و مهارت‌های فنی را تقویت می‌كند.(۱۱)
این مباحث و مباحثی كه موضوعاتی متقابل و متضاد دارند و به فرهنگ مجازی مربوطند (نظیر اینترنت به مثابه مركز كنترل جمعی در مقابل اینترنت به مثابه یك فضای اجتماعی جدید(۱۲) یا اینترنت به مثابه بافت فرهنگی در مقابل اینترنت به مثابه یكدست ساخته فرهنگی(۱۳) همه در مباحث فلسفی‌ای كه مبانی اثر فهرست شده در دیگر بخش‌های مقاله، را تشكیل می‌دهند آمده‌اند.●مدرن یا پسامدرن
از دیگر تقسیمات عمده در بحث مربوط به ماهیت و فرهنگ فضای مجازی این مسأله است كه آیا اینترنت (و فناوری‌های وابسته به آن) پدیده ای مدرن است یا پسامدرن؟
نویسندگان بیشماری گسترش فناوری‌های اینترنتی و فضای ارتباطی جدید ساخته شده توسط آنها را صرفاً به مثابه تجلی ایده‌های مدرن به شكل ابزار و تكنیك كه بطور قطع درایده‌آل‌های جمهوری خواهانه و انقلابی، آزادی، برابری و برادری نهفته است، مورد بررسی قرار داده‌اند.(۱۴)
اسكوبار(۱۵) با تأكید بر همخوانی فناوری‌های رایج با انقلابهای فرهنگی موجود، مبانی فرهنگی غربی توسعه فناوری را مورد بررسی قرار می دهد، گانكل(۱۶) نیز با تاكید برهمین مسأله معتقد است كه منطق فضای مجازی صرفاً عبارت است از بسط و گسترش استعمار اروپایی.از نگاه كستلز(۱۷) فرهنگ مجازی برخاسته از فرهنگ برتر علمی و تكنولوژیكی،»در فهرست مأموریت غلبه بر جهان قرار داشت».(ص۶۰).
ارول(۱۸) معتقد است كه بحث درخصوص پسامدرن بودن، ابراز فراموشی نسبت به گذشته است (ص ۱۳) و مدعی است كه فضای مجازی و فناوری‌های مجازی دنباله همان تصویرگری رمانتیك و دهه‌های ۱۸۳۰ و ۱۸۴۰ است.او می‌گوید از قالب خارج كردن، محصول جدید دوران مدرن نیست بلكه (پدیده جدید) موفقیت تصویرگری رمانتیك بود.(ص ۱۶)
نویسندگان متأخرتر، فضای فرهنگی فضای مجازی را كاملاً جدید و پسامدرن دانسته، آن را نشانگر گسستی عمده و اساسی در الگوهای فرهنگی جامعه،هویت و ارتباطات درنظر می‌گیرند.
به عنوان مثال وبب(۱۹) معتقد است تصاویر مرزی فضای مجازی نشانه تغییریی پسامدرن از انسان محصور به یك غیرانسان نامحصور مجهز به كامپیوتر است.پوستر(۲۰) مدعی است فناوری‌های اینترنتی فرهنگ دومی را پدید آورده است: "فرهنگی غیر از مبادلات همزمان نشانه‌ها و صداها بین افراد.در فضای واقعی و زمینی" (ص۱۳).او پیش‌بینی می‌كند كه پیامدهای فرهنگی این نوآوری، باید سبب تخریب و نابودی «مدرن» گردد، و برای این بافت گزاره هایی از نظریات پسامدرن اندیشمندانی نظیر فوكو، هایدگر، دلوزه، بادلیراد(۲۱) و دریدا را كه عقاید مدرن درخصوص پیشرفت، شخصیت اصیل تعریف پذیر و وجود مبانی مطلق برای ساختار علم را به چالش كشیده‌اند،را از نو تدوین می‌كند. (برای مرور مختصر و اجمالی تفكر پسامدرن به ۲۰۰۰, Schutz رجوع گردد).
پوسترمعتقد است دیدگاه‌های پسامدرن درخصوص زندگی و فرهنگ كه فراتر ازعقاید و آموزه‌های مربوط به ساختارهای ثابت اجتماعی ممكنست با فضای پویا، شناور و حتی به لحاظ فرهنگی متناقض با فضای مجازی،بیشترین پیوند و سازگاری را داشته باشد.
●ارزش‌های فرهنگ مجازی
آیا ارزشهای فرهنگ مجازی صرفاًارزشهای وارد شده از فرهنگهای غیرمجازی موجودند؟یا فرهنگ مجازی فرهنگ جدید و خاص خود را دارد؟
نویسندگان بسیاری درخصوص ماهیت و خاستگاه‌های ارزشهای فرهنگ مجازی پژوهش‌ كرده‌اند.
انررسان(۲۲) معتقد است كه "ارزش‌های فرهنگ مجازی،ارزش‌های گفتاری،قابل دسترس، آزاد و دارای واكنش سریع هستند"(ص ۱۳).كستلز معتقد است كه «فرهنگ هكری» اساس فرهنگ مجازی است و ارزش‌های شایسته‌سالارانه، مفهوم اولیه جامعه مجازی و آزادی فردی بالایی را به همراه دارد.
جوردن(۲۳) مدعی است كه فرهنگ مجازی، نیرویی است كه فرهنگ، سیاست و اقتصاد را می‌سازد و «قدرت فناوری» را قدرتی تعریف می‌كند كه نظام هنجاری فرهنگ مجازی را شكل می‌دهد.
او در سال ۲۰۰۱ همانند كستلز، زبان انگلو- آمریكایی و فرهنگ متعصبانه فضای مجازی را كه به اعتقاد او اساسش بر رقابت و صور اطلاعاتی لیبرال و ایدئولوژی‌های آنارشیستی استوار است را بررسی كرد.
ناپفر و مورس(۲۴) ماهیت مردسالارانه فرهنگ مجازی را بررسی می‌كنند در عین حال،كولكو(۲۵) معتقد است كه اعضای (كه عمدتاً آنگلو- آمریكایی‌اند) جوامع مجازی جدید،ارزش‌هایی (عمدتاً آمریكایی) از فرهنگ بومی خود نیز با خود وارد این جوامع می‌كنند. در نتیجه و همانگونه كه استار(۲۶) نیز پیش‌تر خاطرنشان كرده بود،هیچ تضمینی وجودندارد كه تعامل در شبكه صرفاً بی‌عدالتی‌های نژادی،جنسی و طبقاتی‌ای را كه در اشكال دیگر ارتباطات سراغ داریم،كپی كند(ص۸).
مقالاتی كه شیلدز(۲۷) در سال ۱۹۹۶ در مجموعه‌ای ویراستاری كرد ویژگی‌های مربوط به ارزشهای فرهنگ مجازی و مواردی نظیر نوع نگاه به سانسور، تعامل اجتماعی، سیاست‌های سلطه‌ طلبانه و كنش‌های جنس‌مدارانه در شبكه را مورد بررسی قرار داده‌اند اما دیگران معتقدند كه فضای مجازی محل ایجاد فرهنگی كاملاً جدید است.به عنوان مثال لوی می‌گوید،"فرهنگ مجازی بیانگر پیدایش یك فرهنگ متفاوت جهانی و جدید است،چراكه از عدم تعصب در فهم از جهان برگرفته شده است"(ص ۱۰۰) و هیلی(۲۸) فضای مجازی را فضایی میانه‌ میان تمدن و صحرانشینی می‌داندكه در آن گرایشات و گزینه‌های فرهنگی را می‌توان انتخاب كرد.
●خرده‌ فرهنگ‌های فضای مجازی
آیا خرده فرهنگها در محیط فرهنگی فضای مجازی قابل شناسایی‌اند؟
شماری از نظریه‌پردازان فرهنگهای آن‌لاین خرده‌گروه‌های خاص را مورد بحث و بررسی قرار می‌دهند:كستلز«فرهنگ هكری»را به تفصیل بررسی كرده است.لئوناردی(۲۹) فرهنگ آن‌لاین و طرحهای وب‌سایت اسپانیا‌یی‌های ایالات متحده را مورد مطالعه قرار می‌دهد و گیبس و كراس(۳۰) تصاویری را كه خرده فرهنگهای مختلف اینترنتی بكار می‌برند را مورد بررسی قرار می‌دهد.اما شماری از پژوهش‌ها به جای موضوع‌بندی و توصیف خرده‌ فرهنگ‌های فضای مجازی،به حاشیه رانده شدن یا عدم دسترسی برخی گروه‌های فرهنگی را به فضای مجازی مورد بررسی قرار می‌دهند.
مثلاً هوو(۳۱) می‌گوید: تفاهم‌های مهم ارزش‌های فرهنگی، فضای مجازی را برای آمریكایی‌های بومی (اصیل) نامناسب می‌كند.كنیستون و هال(۳۲) آماری در مورد زبان انگلیسی و غلبه غرب در اینترنت ارایه می‌كنند؛ آنها اظهار داشته اند که ۹۵% جمعیت – هند- به دلیل اینكه از زبان انگلیسی سلیس محروم‌اند، عملاً از كامپیوتراستفاده نمی‌كنند.اندرسان معتقد است "سنت‌های اومانیستی لیبرال فرهنگ عربی و اسلامی"(ص ۱۵) از عالم فضای مجازی محرومند نه به این دلیل كه به رسانه‌های جدید وارد نشده‌اند بلكه به این دلیل كه آنها به معنای دقیق كلمه تحت شعاع ارزش‌های فرهنگی وابسته به زبان و فرهنگ غالب فضای مجازی قرار گرفته‌اند.فریس،مورس،و كناپفر(۳۳) نیز معتقدند كه فرهنگ جنسی فضای مجازی می‌خواهد زنان را از دنیای مجازی بیرون كند.
جالب اینكه داهان(۳۴) از فضای عمومی آن‌لاین محدودی كه در اختیار اسرائیلیهای وابسته به اكثریت یهودیان ساكن در اسرائیل گزارش می‌دهد.این نویسنده به جای آنكه به این نتیجه برسد كه فرهنگ آنگلو ـآمریكایی در اینترنت غالب است، قاطعانه می‌گویداین عدم تعادل نشانگرآنست كه محرومیت اجتماعی و سیاسی موجود در جامعه اسرائیل صرفاً در فضای مجازی،منعكس شده است.
داویس(۳۵) از امكان محرومیت از فرهنگ ابزاری جهانی(تكنوفرهنگ)بواسطه تفاوت و تنوع ارزش‌ها و گرایشات انسانی حمایت می‌كند.(ص ۱۰۵). در این میان، استالد و تافت(۳۶) چند گزارش درخصوص فعالیت‌های شماری از اقلیت‌های مشخص و مجزا در فضای مجازی تهیه كرده‌اند: مردان آفریقایی سیاهپوست روستایی در دانشگاهی در آفریقای جنوبی، خانواده‌های آٍسیای جنوبی در لندن، زنان هند و مهاجران ایرانی مقیم لندن.اگر فرهنگ مجازی را نظام ارزشی‌ای بدانیم كه تجسم سخن آزاد، كنترل فردی و از میان بردن فاصله‌ها است، آیا این بدان معناست كه نابرابری‌های موجود را می‌توان با پیگیری این آرمان شهر اصلاح نمود؟
كنیستون و هال(۳۷) می‌كوشند تاموضوعاتی را كه طی این تلاش‌ها قابل بررسی است را برشمرند:
توجه به واكنشهای ملی‌گرایانه به روشنفكران انگلیسی زبان،ایجاد صوراستاندارد برای زبانهای بومی و چالش‌هایی كه شركتهای نرم‌افزاری آمریكای شمالی به هنگام پرداختن به زبان‌های آسیای جنوبی با آن مواجه هستند.
بنسان واستندینگ(۳۸) نقش سیاست در حفظ ارزشهای فرهنگی را بررسی كرده‌اند.
آنها همچنین چارچوب جدیدی برای ارزیابی تأثیر فناوری و ارتباطات بر فرهنگ ارایه كرده‌اند.
ویلسون(۳۹) معتقد است كه چارچوبی مبتنی بر تحلیل چامسكی(۱۹۸۹) از رسانه‌های فراگیر می‌تواند در تعیین میزان مشاركت آمریكاییها و میزان غلبه نهادها(و در نتیجه تعیین فرهنگ) فضای مجازی مؤثر باشد.از مسایل مربوط به حوزه HCI می‌توان به تلاش‌های اولیه در راستای تهیه فضاهای آن‌لاین برای گروه‌های فرهنگی خاص اشاره كرد.به عنوان نمونه ترك(۴۰) به طور خلاصه تلاش‌هایی را كه جهت ایجاد روابط بین فرهنگ كاربران و علایق آنها به وسایل ارتباطی خاص و مدل‌های سایت شبكه جهانی برشمرده است، در عین حال، لئوناردی گزارشی از پژوهشی در خصوص ظهور "ویژگیهای فرهنگی اسپانیایی"(ص۲۹۷)در نحوه طراحی وب‌سایت ارایه می‌دهد (خصوصیات فرهنگی در قالب بافت آمریكایی در راستای اشتقاق از فرهنگها درك و مشاهده می‌شوند) و طرهای خود را برای این جامعه ارایه میدهد.هیتون(۴۱) باكمك گرفتن از ایده بیجكر و لو(۴۲) در مورد «چارچوب تكنولوژیكی» توضیح می‌دهد كه چگونه طراحان ژاپنی تصمیمات فنی را باتوسل به عناصر فرهنگی ژاپن توجیه می‌كنند.چالش‌های روش‌شناختی و نظری اینگونه رویكرد به طراحی فناوری به تفصیل در بخش «نشریه‌های فرهنگی مربوط به ارتباطات فكری آن‌لاین» (مكفادین)(۴۳) و درهمین دایره‌المعارف آمده است.
●گرایشات آینده
درحال حاضر در ادبیات فرهنگ مجازی موجود بین نظریاتی كه بیانگر ورود فرهنگ‌های پیشین [به فضای مجازی] هستند و نظریاتی كه انتظار ساخته شدن فرهنگی جدید را در فضای مجازی دارند،تنش وجود دارد.نظریه‌پردازان دسته اول، مایلند ابتدا گروه‌هایی كه در فضای مجازی از تعاریف فرهنگی(ومعمولاً قومی) جزمی یابنیادین استفاده می‌كنند را شناسایی وطبقه‌بندی كنند، سپس به بررسی شیوه‌های وارد كردن،تحمیل كردن و یا از دست دادن كنشهای فرهنگی در فضای مجازی بپردازند.آنگاه تحلیل‌های سیاسی ـ اجتماعی بر مبنای این طبقه‌بندی‌ها صورت می‌گیرد.
بكارگیری چنین تعاریف ثابتی از فرهنگ راه را برای برخی حملات به توسعه به اصطلاح«نسخه های» فرهنگی مناسب فضاهای آن‌لاین و تعامل‌های انسان ـ كامپیوتر هموار می‌كند.اما،چالشی كه هنوز وجود دارد، فقدان نظریه ای دقیق درخصوص فرهنگ است كه تحلیل پیچیدگی‌های واقعی فرهنگی مجازی و جوامع مجازی را می‌طلبد(۴۴) و بعلاوه این فقدان،فناوری و طراحی ابزار را هدایت می‌كند.اما اخیراً برخی نظریه‌پردازان،سودمندی الگوهای ثابت و «طبقه‌ای» یا تعاریف فرهنگ را زیر سؤال می‌برند.در عین حال عبدالنور-نوسرا(۴۵) معتقد است كه بررسی ساخت فرهنگ در شبكه دشوار است.بنسان و استندینگ نظریه سیستم‌های كاملاً جدید فرهنگی را ارایه كرده‌اندكه فرهنگ را مؤكداً سیستمی نامریی قلمداد می کند تا مجموعه‌ای از مقولات و طبقات.
مهم‌تر اینكه، نظریه‌‌پردازان پسامدرنی نظیر پوستر معتقدند كه اینترنت نظریه فرهنگی و اجتماعی خاص خود را می‌طلبد.نظریه مشترك بین این نظریات ناظر به ماهیت پویای فرهنگ و نقش افراد به مثابه عامل‌های فعال در ساخت فرهنگ آن‌لاین یا آف‌لاین است.
●نتیجه گیری
هرگاه انسانها در خلال زمان با یكدیگرتعامل برقرار می نمایند، فرهنگهای جدید به وجود می آیند.
در فضای مجازی،فناوریهای كامپیوتری شبكه ای،فرایند های ساختار فرهنگی را شكل میدهند (یا مانع می گردند یا بلوكه می كنند) و شكل گیری این فرایند را تسهیل می بخشند.
اگرچه مباحثات درخصوص ماهیت فرهنگ مجازی به افراط كشیده می شود،اما یك نكته به شدت واضح و مبرهن است: در حوزه تعامل كامپیوتر- انسان، دیگر زمان كافی و مقتضی برای تمركز بر تعامل میان ماشین و انسان وجود ندارد.
هر كوششی در راستای بررسی ارتباطات انسانی شبكه ای باید تعامل انسانی را با فرهنگهای فضای مجازی در نظر گیرد كه فناوریهای كامپیوتری مسبب آن بوده اند.
●فرهنگ
این واژه از چندین معنا برخوردار است:
الگویی بنیادینی كه اساس آن را الگوهای مشترك،عقاید،رفتارها،دیدگاههای محافظه كارانه اجتماعی وارزشهای اكتسابی كه فرهنگ را نظامی مشترك ازحل وفصل یا ایجاد معنای جمعی میدانند،تشكیل میدهد.كلید فهم فرهنگهای آن لاین- كه درآنها ارتباطات متن محور است– ممكن است تعاریفی از فرهنگ باشد كه بر رابطه معكوس و معنایی میان زبان و فرهنگ تاكید دارد.
●فضای مجازی
اینترنت به نحو آشكار به زیر ساختهای تكنولوژیكی كامپیوترهای شبكه ای اشاره دارد كه ارتباطات دیجیتالی را در سطح دنیا ممكن می سازند.در عین حال فضای مجازی،مكان های مجازی به شمار می روند كه در آنها افراد با یكدیگر ارتباط برقرار میكنند و این ارتباط توسط فناوری های اینترنتی ممكن شده است.از نگاه لوی فضای مجازی نه تنها زیرساخت ابزاری ارتباطات دیجیتالی است كه اقیانوس اطلاعاتی است كه انسان ها در آن زیرساخت ها را كنترل كرده و توسعه می دهند.
●آرمانشهر
مدینه فاضله عبارت از جامعه ای واقعی یا تصوری، مكان یا دولتی كامل یا ایده ال است.
●ناآرمانشهر
این مدینه از لحاظ معنایی مخالف مدینه فاضله است و به هر جامعه نامطلوبی اطلاق می شود.
این اصطلاح عمدتاً برای اشاره به جامعه ای ساختگی(در آینده ای نزدیك) بكار می رود كه در آن گرایشهای اجتماعی رعب آور و از لحاظ اجتماعی بی نهایت مخرب است.
●ابزار گرایی تكنولوژیكی
دیدگاهی كه در آن صرفاً فناوریها و ابزارهایی كه دخالت درفرهنگ ندارند،اهمیت داشته و مفیدند.
ابزارهایی كه حامل هیچگونه ارزش یا فرضیات فرهنگی در نوع طراحی و نیز درمقام تحقق نیستند.
‌●جزم گرایی تكنولوژیكی
عقیده ای است كه بر اساس آن فناوری طبق قوانین درونی خود گسترش مییابد و از این رو باید به مثابه سیستمی مستقل در نظر گرفته شود كه تمام عرصه های اجتماع را تحت كنترل و نظارت دارد.
●مدرن
اصطلاح مدرن در علوم اجتماعی به اشكال مختلف سیاسی،اجتماعی،فرهنگی(و مبانی اجتماعی و فلسفی آنها) اشاره دارد كه مشخصه جامعه صنعتی و غرب امروز به شمار می رود.
فرضیات فرهنگی مدرن بطور خاص در پی بسط نظریات جهانی وعقلایی هستند كه جوامع انسانی را توضیح و تفسیر می كنند.
●پسامدرن
رویكردهای نظری كه بعنوان پسامدرن شناخته شده اند،این اعتقاد را كه فرضیات اجتماعی جهانی و عقلایی،مطلوب هستند را كنار گذاشته اند. نظریات پسامدرن، فرضیات بنیادین مدرن نظیر ایده پیشرفت یا آزادی را به چالش كشیده اند.

نویسنده: لی پی میسفادین
مترجم: کامبیز پارتازیان
منبع : باشگاه اندیشه


همچنین مشاهده کنید