دوشنبه, ۱۶ مهر, ۱۴۰۳ / 7 October, 2024
مجله ویستا

کمال‏الدین و تمام النعمهٔ


از جمله مهمترین مسائلی كه مذهب شیعه دوازده‏امامی را از سایر مذاهب ممتاز می‏سازد، اعتقاد به دو ركن اساسی است:
ركن اول: امامت پس از پیامبر به نص ثابت می‏شود.
ركن دوم: زمین ، هیچ گاه خالی از حجت و امام نخواهد بود. امام دوازدهم زنده است و تا آن زمان كه دنیا برقرار است ، حجت‏خدا هم خواهد بود.
دانشمندان شیعه در كتب علمی خویش به تحلیل و تایید و اثبات این دو ركن پرداخته‏اند تا عصر امامت‏حضرت امام حسن عسكری(ع) همت‏بزرگان شیعه مصروف اثبات ركن اول گردید و پس از ایشان، اثبات ركن دوم نیز به ركن اول افزدوه شد. و به این ترتیب كتابها و رساله‏های مختلفی در موضوع امام عصر (عج) و غیبت ایشان تالیف شد. از جمله كتابهایی كه در آن عصر به رشته تحریر درآمده، كتاب «كمال الدین و تمام النعمهٔ‏» شیخ صدوق است. با وجود این كه وی اولین كسی نیست كه در این موضوع دست‏به تالیف زده است و لیكن كتاب وی از اولین كتابها و در عین حال مستندترین آنها در مساله غیبت است.
با آنكه مرحوم شیخ در زمان تالیف كتاب فقط‏۱۰۷ سال از غیبت امام عصر (عج) را پشت‏سر نهاده بود. اما ادله ثبوت انبیاء و اولیاء و اشخاصی را در طول تاریخ آورده است تا غیبت و طول عمر آن حضرت بعید از نظر ننماید.
نام كتاب
در مصادری كه فهرست تصنیفات شیعه در زمانی نزدیك به عصر شیخ صدوق‏اند، همچون فهرست «نجاشی‏» و فهرست «شیخ‏»نامی از این كتاب در مجموعه تالیفات شیخ نیامده و تنها رساله‏های متعدد غیبت و مباحثات شیخ باركن‏الدوله در آنها ذكر شده است.
و در مصادر بعد از آن عصر، نام كتاب با عنوان «كمال‏الدین و تمام النعمهٔ‏» آمده است. وجه تسمیه این كتاب آن است كه امامت در نظر شیخ كمال دین و كمال نعمت است و مرحوم شیخ در آخرین باب كتاب كه «نوادر»نام گرفته است ، در توصیف امامت می‏گوید:
«بها كمل‏الدین و تمت النعمهٔ‏»،
«با امامت دین كامل شد و نعمت را تمام گردید». (۱)
همو در روایتی از امام رضا(ع) نقل می‏كند كه ایشان فرمود:
«امر الامامهٔ من تمام‏الدین‏»
«امامت نشانه تمامیت دین است‏» (۲)
با توجه به گفتار حضرت رضا(ع) و عبارت شیخ صدوق ، همان عنوان «كمال الدین و تمام النعمهٔ‏» برای كتاب صحیح است. لكن كتابشناس بزرگ معاصر مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی در كتاب پرارج «الذریعهٔ فی تصانیف الشیعه‏» نام این كتاب را «اكمال الدین و اتمام النعمهٔ‏» ذكر كرده است. (۳) مرحوم صفایی خوانساری نیز در كتاب خود «كشف الاستار عن وجوه الكتب و الاسفار» این كتاب را به همین عنوان آورده است. (۴) روشن است كه مرحوم خوانساری به كلام «الذریعهٔ‏» استناد كرده است. مرحوم شیخ آقا بزرگ در فهرست كتابهایی كه نام آنها با كاف شروع می‏شود نیز نام این كتاب را آورده و در پی آن می‏فرماید: «ظاهر آن است كه نام كتاب «اكمال الدین و اتمام النعمهٔ باشد»، (۵) و دلیل خاصی بر این مدعا ندارد.
مؤلف كتاب
نویسنده این كتاب ، ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی ابن بابویه، مشهور به شیخ صدوق است. وی به دعای حضرت حجت (عج) به دنیا آمده است. مشایخ روایی قم چنین روایت می‏كنند كه پدر شیخ صدوق دختر عموی خود را در نكاح داشت و از او فرزندی نیاورده بود. وی نامه‏ای به حسین بن روح (س)- نائب خاص امام عصر (عج) در غیبت صغری - نگاشت، تا از حضرتش درخواست كند برای او فرزندانی دانشمند از خدا بخواهد. پس از سه روز به وی خبر رسید كه آن حضرت برای علی بن حسین ، پدر شیخ صدوق دعا فرمودند و بزودی فرزندی مبارك برای وی متولد خواهد شد و از او اولاد متعدد خواهد بود. (۶)
مرحوم شیخ خود به این جریان مباهات و افتخار می‏نمود.
بطور دقیق تاریخ تولد مرحوم شیخ روشن نیست. اما به قرائنی می‏توان گفت كه تولد وی پس از سال ۳۰۵ ق بوده است. بعضی این تاریخ را ۳۱۱ ق گفته‏اند. اما تاریخ وفات وی بدون هیچ اختلافی ۳۸۱ ق نقل شده است.
وی از بزرگان و شیوخ روایت در عصر خویش و دارای تالیفات زیادی بوده است. بحث از وی و تاریخ حیات او، خود مقالی دیگر می‏طلبد.
سبب تالیف كتاب
شیخ صدوق خود در مورد سبب تالیف این كتاب می‏گوید:
«آنچه كه مرا به نگاشتن این كتاب واداشت این بود كه هنگامی كه سفر زیارت حضرت علی‏بن موسی‏الرضا(ع) را به انجام رساندم، به نیشابور بازگشتم و د رآن شهر اقامت نمودم. اكثر شیعیانی را كه با من رفت و آمد داشتند در موضوع غیبت امام عصر متحیر یافتم. در مورد قائم آل محمد بر ایشان شبهه رخنه كرده بود . آنها از راه تسلیم، به راه قیاس و رای عدول كرده بودند. پس تمام سعی خویش را در ارشاد آنها با اخبار رسیده از پیامبر و ائمه اطهار، به سوی راه حق و صواب مصروف داشتم.» سپس وی جریان برخوردش با محمد بن صلت قمی نقل می‏كند و می‏گوید: «وی روزی با من گفتگو می‏كرد كه كلام مردی از بزرگان فلسفه و منطق در مورد حدیث قائم (عج) به میان آمد. این امر موجب حیرت و شك وی در این موضوع شده بود. پس بحثهایی در اثبات وجود امام و روایات غیبت ایشان از پیامبر و ائمه نقل نمودم، كه موجب اطمینان نفس وی گردید. شك و شبهه‏ای كه در او رخنه كرده بود از قلب وی ناپدید گشت. اخبار صحیحی را كه بر او خواندم به گوش شنید و آنها را به اطاعت و قبول و تسلیم ، پذیرفت . همو از من خواست كه در این باره كتابی تصنیف كنم . پس درخواست او را اجابت نمودم و وعده كردم هر زمان كه توانستم به وطنم، ری بازگردم این كار را خواهم كرد.شبی خواب بر من غلبه كرد و چنین در خواب دیدم كه در مكه در حال طواف خانه خدا و در دور هفتم طواف كعبه در كنار حجرالاسود بودم بر آن دست می‏مالیدم و آن را می‏بوسیدم و می‏گفتم: «امانتم را رساندم و پیمانم را وفا كردم ، تو شاهد بر وفای من باش.»
ناگهان آقا صاحب الزمان (عج) را ایستاده بر درگاه كعبه یافتم. با فكری مشغول و خاطری پریشان به ایشان نزدیك شدم. او از حالت چهره‏ام ، نهان جانم را دانست. بر وی سلام كردم ، پس جواب فرمود. سپس به من فرمود: «چرا كتابی در غیبت نمی‏نویسی تا تو را از این غم برهاند؟» «پس گفتم: ای فرزند رسول خدا! مطالبی در غیبت نوشته‏ام. پس فرمود: آنها بر روش منظور نیستند. تو را امر می‏كنم كه الان كتابی در موضوع غیبت تصنیف كنی و غیبتهای انبیاء خدا را در آن ذكر كنی. پس از آن حضرت گذشت و رفت . از خواب بیدار شدم و به دعا و گریه و زاری آن شب را به فجر رساندم ، صبح همان روز به قصد اطاعت امر ولی خدا و حجت وی ، شروع به تالیف این كتاب نمودم.» (۷)
شیخ صدوق در این كتاب بخوبی از عهده امتثال و اطاعت امر ، برآمده است و حق مطلب را بخوبی ادا نموده است.
تاریخ تالیف كتاب
ابن بابویه در سال ۳۵۲ ق قصد سفر از ری نمود. وی با كسب اجازه از ركن‏الدوله، امیر ری در رجب همان سال راهی مشهد گردید. (۸) در این مسیر، وی در ماه‏شعبان در نیشابور اقامت گزید. بر این اساس ، جمعی تالیف این كتاب را در آن سال دانسته‏اند. لكن مرحوم شیخ در سفر دیگری به سال‏۳۶۷ ق به ماوراء النهر و مشهد مسافرت نمود. وی در روزهای‏۱۷ و ۱۸ ذی‏حجهٔ آن سال در مشهد بود. پس از آن شیخ به نیشابور رفت و تا شعبان ۳۶۸ ق در آنجا اقامت گزید. (۹) وی در۱۹ شعبان همان سال عازم ماوراءالنهر گردید. با توجه به نقل بعضی از روایات كتاب كمال‏الدین، از مشایخ حدیث ماوراءالنهر، روشن می‏شود كه این كتاب پس از این سفر تالیف شده است. همچنین از مقدمه كتاب روشن می‏شود كه ابن‏بابویه در بازگشت از ماوراءالنهر برای زیارت مجدد وارد مشهد شد. پس ازاین سفر به نیشابور رفت و مدتی در آنجا سكنی كرد. شیخ صدوق در این زمان بود كه به تبلیغ اعتقاد شیعه در مورد غیبت پرداخت و حداقل بخشی از این كتاب را تالیف كرد.
نظر اجمالی به مطالب كتاب
مرحوم شیخ در مقدمه مفصل این كتاب به بحثهای مهم و جالبی پرداخته است: ۱- وی در این مقدمه با استشهاد به آیه شریفه:
«اذ قال ربك للملائكهٔ انی جاعل فی‏الارض خلیفهٔ‏» (۱۰)
مطالب زیادی در مورد خلافت و امامت‏بیان نموده است و آن را حجت‏بر غیبت امام عصر (عج) می‏شمارد.
پس از آن به رد مذاهبی كه غیبت امام مهدی (عج) را نپذیرفته‏اند، می‏پردازد.
ابتدا بیان سید حمیری در رد بر «كیسانیهٔ‏» كه قائل به امامت و غیبت محمد بن حنفیهٔ ، فرزند امام علی(ع) را آورده است ، چه آنكه خود سید حمیری زمانی از این فرقه بوده است.
پس از آن «ناووسیه‏» را - كه قائل به غیبت امام صادق(ع) - و «واقفیه‏» را - كه قائل به غیبت امام كاظم(ع) یا امام عسكری(ع) هستند - با روایات وفات این امامان ، رد می‏كند.
وی رساله جوابیه «ابن قبه رازی‏» متكلم و شیخ طائفه امامیه در عصر خویش را در جواب شبهه بعضی «معتزله‏» ، بطور كامل در مقدمه گنجانیده است.
در مقام رد بر «زیدیه‏» نیز رساله دیگری از «ابن قبه‏» را آورده و خود نیز به پاسخ بعضی از شبهات ایشان به صورت مستقل پرداخته است.
وی پس از این مقدمه طولانی در ضمن ۵۸ باب مطالب كتاب را سامان داده است. مباحث این كتاب را - چنانكه خود شیخ هم در پایان مقدمه اشاره دارد - می‏توان به پنج مطلب كلی دسته‏بندی كرد ، كه عبارتند از:
۱- اخبار انبیاء و اولیایی كه غیبت داشته‏اند.
وی در ضمن‏۷ باب، به غیبت پیامبرانی چون ادریس و نوح و صالح و ابراهیم و یوسف و موسی (ع) و اوصیاء آنها پرداخته است. همو در۱۳ باب دیگر ، قضایای بشارت حضرت موسی و عیسی(ع) و پیروان ایشان به ظهور پیامبر اسلام را بیان می‏دارد. این روایات شاهد بر غیبت زمانی آن حضرت هستند. چه آنكه نام و یاد آن حضرت قرنها پیش از ایشان در دل مؤمنان بوده است. اما وجود شریف آن حضرت، پس از زمانی طولانی ظهور یافت.
۲- لزوم‏امامت واثبات امامت دوازده معصوم(ع) وی در این قسمت نیاز به امام معصوم در هر عصر و اتصال وصایت از زمان حضرت آدم تا خاتم را در دو باب مستقل با روایات اثبات نموده است. و سپس در۱۹ باب مختلف به تصریح خداوند و پیامبر و یكایك معصومین(ع) بر امامت‏حضرت مهدی و غیبت آن حضرت پرداخته است. مرحوم شیخ در هر یك از این ابواب تمامی روایات - اعم از صحیح و سقیم - را ذكر كرده است. لكن تنها به روایات صحیح استدلال می‏نماید.
۳- ولادت حضرت مهدی (عج) و اخبار مربوط به آن حضرت .
شیخ در ۵ باب اخبار میلاد آن حضرت و والدین ایشان و اخبار كسانی را - كه به حضور ایشان تشرف یافته‏اند - جمع‏آوری كرده است. ۴- نامه‏هایی كه از ناحیه آن حضرت صادر شده است.
این نامه‏ها كه اصطلاحا «توقیع‏» نامیده می‏شود، در زمان غیبت كوتاه مدت آن امام (۲۶۰ -۳۲۹) ه ق به توسط وكلاء خاص ایشان به اشخاص مختلفی رسیده است. مرحوم شیخ ۵۲ توقیع را از آن حضرت نقل می‏كند.
۵ - عمر طولانی حضرت حجت (عج) از جمله مواردی است كه توسط منكرین غیبت، به آن استشهاد می‏شود. استبعاد و خارق‏العاده بودن عمر آن حضرت ، همواره یكی از موضوعات اشكال برانگیز بوده و هست. مرحوم شیخ در طی‏۹ باب ، احادیث مختلفی كه عمر طولانی بعضی از انبیاء و اولیاء گذشته را اثبات می‏كند جمع‏آورده كرده است. وی به این وسیله د رمقام رفع شبهه برآمده است. نكته قابل توجه آنكه با توجه به تاریخی كه برای تالیف كتاب ذكر شد، و ملاحظه آنكه غیبت كبری ازسال ۲۶۰ ق آغاز شده است. تنها۱۰۷ سال از غیبت آن حضرت می‏گذشته است كه مرحوم شیخ به دفع شبهه پرداخته است.
وی در این باب داستانهایی را نیز از عمر طولانی بعضی از انسانها آورده است. خود ایشان وجه ذكر این داستانها را چنین می‏گوید: «اینگونه اخبار تاریخی مستند ما در مساله غیبت و وقوع آن نیست . چه آنكه به روایات صحیح ، از پیامبر (ص) و ائمه اطهار(ع) این مساله به اثبات رسیده است. اسلام و شریعت و احكام آن، همه با روایات ایشان قابل اثبات است‏». (۱۱)
سپس خود به بیان مقصود از نقل این قضایا می‏پردازد و می‏گوید:
«همه مردم به اینگونه اخبار تمایل دارند. با اطلاع به این داستانها ، تمایل بر اطلاع به سایرمطالب كتاب پیدا می‏كنند. و با خواندن كتاب ، مؤمن از آن بصیرت بیشتر می‏یابد و برمنكر ، حجت‏خداوند اثبات می‏شود . متحیران و شكاكان به بحث و بررسی در غیبت‏خوانده می‏شوند و چه بسا كه هدایت‏یابند». (۱۲)
در پایان كتاب ایشان، بابی را منعقد نموده و موضوع آن را «نوادر كتاب » نامیده است. باید دانست‏بطور معمول بابهایی را محدثان نوادر می‏نامند كه بخش الحاقی به كتاب ، پس از تالیف كتاب ، شمرده می‏شوند.
اما مقصود شیخ از نگارش این باب رد قول به «فترت‏» یعنی انقطاع موقت امامت است.
مرحوم شیخ ، پس ازنقل هر حدیث ، بیانی در نحوه استدلال به آن در نفی فترت دارد.
این كتاب دو مرتبه به صورت چاپ سنگی منتشر شده ، یكبار هم در نجف اشرف چاپ حروفی شد و بار دیگر در ایران با ترجمه چاپ شد. اما متاسفانه غلطهای بسیاری در این نسخه‏ها یافت می‏شود.
چندی پیش جناب آقای «علی اكبر غفاری‏» به تصحیح این كتاب پرداختند و به همت ایشان مجددا طبع گردیده است ، مؤسسات مختلفی متن تصحیح شده توسط ایشان را چاپ و منتشر نموده‏اند.
بجا است كه بحث دقیق و علمی در رابطه با اسناد این كتاب صورت گیرد . ان شاءالله
پی نوشتها
۱- كمال‏الدین و تمام النعمهٔ; ص ۶۵۸
۲- همان ماخذ; ص‏۶۷۶
۳- الذربعهٔ الی تصانیف الشیعه; ج ۲، ص ۱۸۵
۴- كشف‏الاستار عن وجوه الكتب و الاسفار; ج‏۳، ص‏۳۳۹
۵- الذریعهٔ‏الی‏تصانیف الشیعه; ج ۱۸، ص‏۱۳۷
۶- كمال‏الدین و تمام النعمهٔ ; ۵۰۲ ح ۳۱ و كتاب الغیبهٔ ، شیخ طوسی: ۱۸۸ ، ۱۹۵ و رجال نجاشی: ۲۶۱
۷- همان; ۲،۳
۸ - عیون اخبارالرضا; ج ۲، ص ۲۴۸
۹- الامالی;۱۰۳ ،۱۰۶ ،۴۸۷
۱۰ - سوره بقره ; آیه ۳۰
۱۱- كمال الدین و تمام النعمهٔ; ۶۳۸
۱۲- همان ;۶۳۹
محمد كاظم رحمان ستایش
منبع : بنياد انديشه اسلامي