مواد مخدر/ بی‌بند و باری‌های جنسی

امام هادی علیه السلام می‌فرماید: “خیرٌ من الخیر فاعله و اجمل من الجمیل قائله و ارجح من العلم‌ ‌حامله و شرٌ من الشّر جالبه و احول من الحول راکبه” .‌۱‌‌
بهتر از کار خوب کسی است که کار خوب را انجام می‌دهد و زیباتر‌ ‌از کلام زیبا کسی است که سخن زیبا را می‌گوید و با فضیلت‌تر از علم‌ کسی است که حامل‌‌ ‌علم است و بدتر از شرّ کسی است که انجام دهنده شر است و وحشتناک‌تر از وحشت، فاعل‌ ‌وحشت است.‌‌
امام(ع) در این پنج جمله به نکات مهمّی اشاره می‌کند، معنی‌ ‌این پنج جمله چیست که سه جمله‌اش درباره نیکی‌ها و دوتای دیگر درباره بدی‌ها است. امام(ع) در واقع به یک اصل اساسی اشاره می‌فرمایند و آن این است که همیشه به سراغ‌ ‌سرچشمه‌ها بروید. اگر می‌خواهید نشر معروف و گسترش نیکی کنید به سراغ سرچشمه‌های آن‌ ‌بروید. اگر می‌خواهید جلوی بدی‌ها را بگیرید به سراغ سرچشه‌های بدی‌ها بروید. مهمتر از بدی و مهمتر از نیکی، فاعل آن است. مسئله مهمّی همیشه در اجتماع بوده و هست که‌ ‌وقتی می‌خواهند با مفاسد مبارزه کنند خیلی‌ها معلول‌ها را می‌بینند و به سراغ‌ ‌علّت‌ها نمی‌روند و لذا موفّق هم نمی‌شوند یکی را از بین می‌برند دوّمی سرجایش‌ ‌می‌آید، دومی را از بین می‌برند سوّمی جایش می‌آید چرا؟ برای اینکه سراغ ریشه‌ها و‌ ‌علّت‌ها نرفته‌اند و سراغ معلول‌ها رفته‌اند. مثال ساده‌ای بیان می‌کنیم: عدّه‌ای‌ ‌در صورتشان جوش‌هایی پیدا می‌شود و یا در پوست بدنشان جراحت‌هایی پیدا می‌شود.‌‌ ‌بعضی‌ها به دنبال مرهم‌هایی می‌روند که این جوش‌ها و جراحت‌ها را از بین ببرد ولی‌ ‌بعضی‌ها نگاه می‌کنند تا ببینند که این پوست که از درون تغذیه می‌شود لابد مشکلاتی‌ ‌در کبد این شخص به وجود آمده است که به خاطر آن مشکلات آثاری در پوست بدنش‌ ‌نمایان شده است. پوست بدن معمولا صفحه‌ای است که فعّالیّت‌های کبد انسان را نشان‌ ‌می‌دهد. مرهم گذاشتن اگر چه موقّتاً اثر می‌کند امّا اگر علّت از بین نرود دومرتبه‌ ‌در جای دیگر خودش را نشان می‌دهد. برای اینکه انسان ناراحتی را موقتاً تسکین بدهد‌‌ ‌خوب است به سراغ مسکّن برود امّا باید همزمان با آن به فکر ریشه‌ها‌ ‌باشد.‌‌
الآن دو مشکل مهم در جامعه ما وجود دارد که روز به روز هم‌ ‌بدتر می‌شود. یکی مشکل مواد مخدر و دیگری هم مشکل بی‌بند و باری‌های جنسی، سن‌ّ ‌استفاده از مواد مخدّر پایین آمده است. بچه‌های کم سن و سال آلوده می‌شوند. به گفته یکی‌ ‌از منابع اطّلاعاتی در یکی از شهرهای مرزی ۱۵۰ زن مبتلا به مواد مخدر معتاد پیدا‌ ‌شده در حالی که می‌گویند معمولا زنان کمتر آلوده می‌شوند ولی به دلایلی در میان زن‌ ‌و کودک و جوان و نوجوان گسترش پیدا کرده است. در مقابله با این معضل یک راه این است که‌‌ ‌معتادان را بگیریم و قاچاقچیان مواد مخدر را اعدام کنیم. خب این یک راه است و باید‌ ‌هم دنبال بشود، امّا این راه حلّ اساسی نیست بلکه باید دید سرچشمه‌های اعتیاد‌ ‌کجاست؟ آیا بیکاری یا بی‌دینی یا عدم آموزش فرهنگی است و یا فعّالیت دست‌های مخفی و‌ ‌پنهانِ اجانب است که می‌گویند اگر این جوان‌ها مبتلا به مواد مخدر بشوند مانع مهم‌ ‌نفوذ آنها در این کشور برداشته می‌شود. در تاریخ فراموش نمی‌کنیم انگلیسی‌ها وقتی‌ ‌که می‌خواستند بر چین غلبه کنند سعی کردند تریاک را در بین آنها نفوذ دهند، چینی‌ها‌ ‌فهمیدند و در مقابل انگلیسی‌ها برخاستند. انگلیسی‌ها هم به زور و با توسل به نیروی‌ ‌نظامی، تریاک را وارد چین کردند که در تاریخ به عنوان “جنگ تریاک” معروف شد. با‌ ‌نفوذ تریاک به داخل چین مردم را آلوده کردند و وقتی ملتی جوان‌هایش آلوده اعتیاد‌ ‌باشد در مقابل دشمن مقاومت ندارد، از آن زمان انگلیسی‌ها جنگ تریاک و جنگ افیون را‌ ‌به راه انداختند. حالا هم به اشکال دیگر از آن استفاده می شود. هنگامی که‌ ‌آمریکایی‌ها بر افغانستان مسلط شدند خیال می‌شد در مقابل آن شعارهایی که داده‌اند‌ ‌ریشه‌های مواد مخدر را می‌سوزانند، در حالی که می‌گویند کشت تریاک گسترش پیدا کرده و‌ ‌بیشتر می‌کارند. آنها در شعارهای حقوق بشر و مبارزه با فساد و اعتیاد دروغ می‌گویند.‌‌ ‌آنها به دنبال منافع و نفوذشان هستند ولو اینکه همه مردم دنیا نابود‌ ‌بشوند.‌‌
باید به سراغ ریشه‌ها رفت، باید به این جوان‌ها آموزش داد،‌ ‌عامل مهمّ، مذهب است، یک بچّه مذهبی معتاد نمی‌شود، وقتی لامذهب شد معتاد‌‌ ‌می‌شود.‌‌
مسئله دیگر مسئله بیکاری است. وقتی بیکاری باشد می‌بینند‌ ‌درآمد خوبی از این کار (خرید و فروش مواد افیونی) پیدا می‌کنند سراغ آن می‌روند،‌ ‌آدم های بیکار آلوده می‌شوند. خوب اگر ما فکری برای اینها نکنیم، اگر ما فکری برای‌ ‌توطئه‌های دشمن نکنیم چطور می‌توانیم مبارزه کنیم. پس باید سراغ علّت‌ها رفت. معلول‌ها به تنهایی کافی نیستند، برای فهم علّت‌ها باید کنگره‌ها سمینارها و‌ ‌نشست‌ها برگزار شود تا اندیشمندان بنشینند و راهکارها را بیابند. برای مسائل ساده و‌‌ ‌پیش پا افتاده چه کنگره‌ها و چه سمینارهایی تشکیل می‌شود ولی برای چنین مسائل مهمّی‌ ‌نه.‌‌
مشکل دوّم که در حال گسترش است بی‌بندوباری های جنسی و آلودگی‌ ‌جوانان است. آیا با قرار دادن یک عدّه مأمور بسیجی و غیر بسیجی، سپاهی و غیر سپاهی‌ ‌توی این خیابان و آن خیابان و جاهای دور و نزدیک و جلوگیری از تماس‌های نامشروع‌ ‌دختران و پسران، مسئله تمام می‌شود یا سر از جای دیگری درمی‌آورد؟ باید دید‌ ‌ریشه‌هایش کدام است: یکی از ریشه‌هایش کم شدن ازدواج‌ها است. ازدواج به چند دلیل‌ ‌مشکل شده است‌:‌
۱) توقّعات زیاد شده
۲) تشریفات زیاد شده
۳) مهریه ها سنگین شده
۴) هزینه‌ها بالا رفته، و در کنار اینها گسترش وسایل تحریک کننده. بعضی از جوانان‌ ‌می‌گویند در این شرایط کنترل کردن خویشتن مشکل است. ما به آنها می‌گوییم شما‌ ‌می‌خواهید فیلم‌های بدآموز را ببینید، چشم چرانی بکنید سی‌دی‌های آنچنانی را ببینید‌ ‌و مجلّه‌های کذایی را بخوانید، بعد هم می‌گویید کنترل مشکل است. شما اوّل جلوی‌‌ ‌عوامل تحریک را بگیرید، وقتی عوامل محرّک به صورت ساده وجود دارد مثل یک سی‌دی که‌ ‌یک دنیا فساد در آن است، و یا اینترنت تمام امواج فساد را در خودش جمع کرده و دنیا‌ ‌را از نظر اخلاقی و از جهات دیگر ناامن کرده چگونه جوان می‌تواند خود را کنترل کند. گاهی مجالس عروسی تشکیل می‌دهند که تحریک کننده و ناپاک است، بر خلاف موازین شرع،‌ ‌صدها جوان در همین مجلس عروسی آلوده می‌شوند، برای اینکه زن‌ها و مردها می‌آیند و‌ ‌خودشان را نشان می‌دهند، همراه با رقص‌ها و موسیقی‌ها، به طوری که یک عدّه جوان‌ ‌مجرّد، دختر و پسر در این مجلس عروسی آلوده و منحرف می‌شوند. جوان می‌خواهد در همه‌ ‌اینجاها شرکت کند و بعد هم بگوید چرا نمی‌توان کنترل خویشتن کرد؟ عوامل تحریک را‌ ‌باید حذف کرد، اسباب ازدواج را باید آسان کرد. پس باید به ریشه‌ها فکر کرد در حالی‌ ‌که در تمام این موارد روی نتیجه‌ها می‌رویم.‌‌
گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من آنچه البته به جایی نرسد فریاد است
در حالی که نه گوش شنوایی برای این حرف ها پیدا می‌کنی نه‌ ‌گویندگانی برای این سخنان.‌‌

پی‌نوشت:
‌۱ بحارالانوار، ج ۷۵، ص۳۷۰‌.

منبع : روزنامه رسالت