سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


«شاهنامه‌» اثری‌ ادبی‌ با قابلیت‌های‌ زیبای‌ نمایشی‌


«شاهنامه‌» اثری‌ ادبی‌ با قابلیت‌های‌ زیبای‌ نمایشی‌
شاهنامه‌ اثری‌ بی‌نظیر در حوزه‌ ادبیات‌ حماسی‌ ایران‌ و كم‌ نظیر در ادبیات‌ جهان‌ است‌ كه‌ به‌ لحاظ‌ ابعاد زیبایی‌ شناسانه‌، ساختاری‌ و زبانی‌، قابلیتها و كاركردهای‌ بسیار با ارزشی‌ در حوزه‌های‌ مختلف‌ فرهنگی‌ از جمله‌ هنرهای‌ نمایشی‌ دارد. این‌ اثر مشتمل‌ بر سه‌ بخش‌ داستانهای‌ اسطوره‌یی‌، پهلوانی‌ و تاریخی‌ است‌ كه‌ هر بخش‌ به‌ نوبه‌ خود می‌تواند منبع‌ الهام‌ نویسندگان‌ جوان‌ برای‌ نگارش‌ آثار نمایشی‌ تماشاگر پسند باشد. به‌ اعتقاد كارشناسان‌ حوزه‌ هنرهای‌ نمایشی‌ قصه‌ها، افسانه‌ها واسطوره‌های‌ كهن‌ ایرانی‌ قابلیتهای‌ بالایی‌ برای‌ اعتلای‌ فرهنگ‌ تئاتری‌ در كشوردارند و برای‌ رسیدن‌ به‌ غنای‌ ادبی‌ در حوزه‌ نمایشنامه‌نویسی‌ می‌توان‌ با الهام‌ از این‌ گونه‌ آثار به‌ تئاتری‌ با مشخصه‌های‌ ملی‌ و ایرانی‌ دست‌ یافت‌.
شاهنامه‌ در عرصه‌ ادبیات‌ جهانی‌ دارای‌ جایگاه‌ ویژه‌یی‌ است‌ بطوری‌ كه‌ كارشناسان‌ آن‌ را هم‌ردیف‌ كتاب‌ گرانسنگ‌ ایلیاد و ادیسه‌ هومر می‌دانند.
بسیاری‌ از آثار نمایشی‌ بزرگ‌ جهان‌ باالهام‌ از داستانهای‌ اسطوره‌یی‌، تاریخی‌ و كهن‌ نگاشته‌ شده‌اند و رمز ماندگاری‌ این‌ آثار نیز دراستفاده‌ درست‌ و منطبق‌ كردن‌ آن‌ با نیازهای‌ فرهنگی‌ زمانه‌ است‌.
نمایشنامه‌هایی‌ چون‌ ژاندارك‌، آژاكس‌، ادیب‌ شهریار،آنتی‌ گونه‌،مده‌آ، ریچارد سوم‌، شاه‌ لیر، اتللو، هملت‌ و مكبث‌ همگی‌ با الهام‌ از داستانهای‌ اسطوره‌یی‌ و تاریخی‌ ملل‌ مختلف‌ نگاشته‌ شده‌اند.
براین‌ اساس‌ ادبیات‌ كهن‌ هر كشور از دیرباز همواره‌ یكی‌ ازمنابع‌ مهم‌ الهام‌ نویسندگان‌ درنگارش‌ نمایشنامه‌هایی‌ خوش‌ ساخت‌، بامحتوا و منطبق‌ بر ساختارهای‌ درست‌ دراماتیك‌ محسوب‌ شده‌ است‌.
از دوران‌ یونان‌ باستان‌ تا به‌امروز نمایشنامه‌نویسان‌ با استفاده‌از داستان‌های‌ كهن‌، اقدام‌ به‌ خلق‌ آثاری‌ كرده‌اند كه‌ باعث‌ ماندگاری‌ داستانهای‌ اسطوره‌یی‌ تاریخی‌ و ملی‌ ملل‌ مختلف‌ شده‌ است‌. اما درایران‌ ادبیات‌ نمایشی‌ به‌ عنوان‌ گونه‌یی‌ جدید و وارداتی‌ از حدود صد سال‌ پیش‌ با ترجمه‌ آثار نمایشی‌ اروپایی‌ وارد حوزه‌ نمایش‌ شد و از همان‌ ابتدا نمایشنامه‌نویسان‌ گاهی‌ اوقات‌ با الهام‌ از آثار ادبی‌ تراز اول‌ فارسی‌ اقدام‌ به‌ نگارش‌ نمایشنامه‌ كردند.
اما با گذشت‌ سالیان‌ متمادی‌ نگارش‌ این‌ گونه‌ نمایشنامه‌ها كم‌ كم‌ رو به‌ تحلیل‌ رفت‌ و نویسندگان‌ كمتری‌ دراین‌ حوزه‌ قلم‌ فرسایی‌ كردند.
به‌ اعتقاد كارشناسان‌ ضعف‌ در برنامه‌ریزی‌ دراز مدت‌ و كوتاه‌ مدت‌ در حوزه‌ تئاتر، خودشیفتگی‌ به‌ ادبیات‌ نمایشی‌ غرب‌، عدم‌ اعتماد به‌ آثار داخلی‌، تنگ‌ نظری‌ و محدودیت‌های‌ مالی‌، آموزشهای‌ غلط‌ در حوزه‌ نمایشنامه‌ نویسی‌، كمبود امكانات‌ و بی‌توجهی‌ به‌ پژوهش‌ و تحقیق‌ از جمله‌ عوامل‌ این‌ عقب‌ ماندگی‌ است‌.
آثاری‌ چون‌ شاهنامه‌ فردوسی‌، مثنوی‌ مولوی‌، منطق‌الطیر عطار، داستانهای‌ سرشار از پند و اندرز سعدی‌ و بسیاری‌ از كتابهای‌ تاریخی‌ و حماسی‌ دیگر با وجود داستانهای‌ زیبا و جذاب‌ هنوز در گستره‌ادبیات‌ نمایشی‌ ایران‌ چندان‌ مورد توجه‌ قرار نگرفته‌ است‌.
در حوزه‌ نمایشنامه‌ نویسی‌ به‌ سبب‌ ساختاراجرایی‌ نمایش‌ و رابطه‌ بی‌واسطه‌ نمایشگر با مخاطب‌، توجه‌ به‌ عناصر مختلفی‌ چون‌ كشش‌ داستانی‌، جذابیت‌ تصویری‌ كشمكش‌ و عوامل‌ تكنیكی‌ الزامی‌ است‌ كه‌ آثاری‌ چون‌ شاهنامه‌، كلیله‌ و دمنه‌، خمسه‌ نظامی‌، تاریخ‌ بیهقی‌، هفت‌ اورنگ‌ جامی‌، گرشاسبنامه‌ اسدی‌ طوسی‌ و سفرنامه‌هایی‌ چون‌ سفرنامه‌ ناصرخسرو قبادیانی‌ از ظرفیت‌های‌ بسیار بالایی‌ برای‌ استفاده‌ در این‌ حوزه‌ برخوردارند.
این‌ آثار از زیبایی‌های‌ ساختاری‌ و كلامی‌، گفت‌ و گوهای‌ زیبا، قهرمان‌ سازی‌های‌ منحصربه‌ فرد، كشمكش‌ دراماتیك‌، پیچیدگی‌ داستانی‌، بحران‌ و تعلیق‌ و فراز و فرود مناسب‌ برخوردارند كه‌ همه‌ این‌ عناصر مورد استفاده‌ در حوزه‌ نمایشنامه‌ نویسی‌ است‌.
اما در شاهنامه‌ حوادث‌ داستانی‌ با نظمی‌ شگفت‌آور كنار هم‌ چیده‌ شده‌اند، داستانها و رویدادهای‌ اسطوره‌یی‌، پهلوانی‌ و تاریخی‌ دراین‌ كتاب‌ براساس‌ رابطه‌ علت‌ و معلول‌ به‌ نحو مقتضی‌ به‌ هم‌ پیوند خورده‌ است‌.
روایاتی‌ چون‌ داستان‌ كیومرث‌، جمشید، تهمورث‌، زال‌ و رودابه‌، رستم‌ و سهراب‌، رستم‌ و اسفندیار، بیژن‌ و منیژه‌، داستان‌ سام‌، هفت‌ خوان‌، قصه‌ فرود، سرگذشت‌ كیخسرو، جنگهای‌ ایران‌ و توران‌ و حكایت‌ سیاوش‌ از جمله‌ داستانهایی‌ است‌ كه‌ از نگاه‌ ساختار نمایشی‌ می‌توان‌ بارها و بارها به‌ رویدادهای‌ جذاب‌ آن‌ نگریست‌ و از زوایای‌ مختلف‌ نمایشی‌ به‌ طرح‌ آنها پرداخت‌.
البته‌ این‌ مشخصه‌های‌ نمایشی‌ در بخش‌ پهلوانی‌ شاهنامه‌ بیشتر ملموس‌ است‌، هر چند این‌ داستانها عموما خصوصیات‌ یك‌ قصه‌ اسطوره‌یی‌ را دارند و نباید در پی‌ تطبیق‌ آنها با عناصر داستانی‌ مدرن‌ بود اما طرح‌ توطئه‌ در برخی‌ از داستانها از چنان‌ استحكام‌ و استواری‌ برخوردار است‌ كه‌ گویی‌ حكیم‌ توس‌ آنها را براساس‌ ساختارهای‌ تكنیكی‌ داستانی‌ امروزی‌ طرح‌ ریزی‌ كرده‌ است‌.
اما با وجود غنای‌ ادبی‌ در حوزه‌ زبان‌ فارسی‌ و كتاب‌های‌ بسیار دراین‌ حوزه‌ هنوز آثار نمایشی‌ كه‌ با استفاده‌ از این‌ گونه‌ داستانها نگاشته‌ شده‌ باشند، انگشت‌ شمار است‌.
كارشناسان‌ معتقدند كه‌ رجوع‌ به‌ داستان‌ها وادبیات‌ كهن‌ ایرانی‌ و مطابقت‌ آن‌ باساختارهای‌ مدرن‌ نمایشنامه‌ نویسی‌ می‌تواند الهام‌ بخش‌ ما در راه‌ رسیدن‌ به‌ تئاتری‌ با مشخصه‌های‌ ایرانی‌ و ملی‌ باشد.
مجید امرایی‌ منبع‌: ایرنا
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید